اگر موضوعی با عنوان “ مشکلات اقتصادی و کمبودهای حاد در زندگیتون وجود داره”، را چیزی جدا از نتیجه فرکانس و ارتعاشات ذهنت و برنامه های ذهنت میدونی، به این دلیل است که هنوز نتوانسته ای نقش باورهای خودت را در شرایطی که تجربه می کنی، بپذیری
به همین دلیل نمیتونی قبول کنی عاملی که اکنون شرایط زندگی را برایت سخت کرده، برنامه های ذهنی و فرکانس های خودت هستند که به شکل محدودیت هایی مثل: بی ثبات بودن قیمت دلار یا شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه، نگرانی های مالی روز افزون، کم ارزش شدن روزانه سرمایه هایت، بیشتر شدن قبوض، اقساط، وام و … در زندگی ات ظاهر شده
وگرنه چنین چیزی به نام بحران، فقر، بیماری، نگرانی و هر آنچه که بتوان آن را ناخواسته نامید، وجود خارجی نداره.
بلکه تجربه فقر، مشکلات مالی و رکود، نتیجه تمرکز ذهن شما بر کمبود ثروته
تجربه بیماری، نتیجه تمرکز شما بر کمبود سلامتیه
نگرانی، نتیجه ی تمرکز شما بر کمبود همه چیزهاییه که می خواهی داشته باشی.
و …
و نکته تکان دهنده و شوک آورش اینجاست که همه اینها داره بصورت ناخودآگاه و ناآگاهانه رخ میده و به همین راحتی نمی پذیری
پذیریش این موضوع برای اکثر افراد که ذهن شان شرطی شده، یک عمر تلاش کرده تا آنها را متقاعد کند که دلیل مسائل شان را در عواملی بیرون از خود جستجو کنن و به دنبال یافتن مقصر اصلی شرایط نابه سامان خود در عوامل بیرونی مثل: بحران اقتصادی، خیانت فرد مقابل در رابطه، بیماری های ارثی، جو جغرافیایی، نبود شرایط خوب والدین، فلان کشور و فلان شهر بودن و هزار عامل خارجی بگردند، کار بسیار بسیار سختی است.
اما اگر بتوانی عمیقاً این قانون را بپذیری که تمام اتفاقات زندگی تو، بازتاب کاملی از انرژی ها، فرکانس ها و برنامه های ذهن ناخوداگاه خودته، نه تنها خیلی از این مسائل، موجودیت خود را در زندگی ات از دست می دهند، بلکه وقت خود را درپی یافتن مقصر در بیرون از خودت هدر نخواهی داد.
زیرا به محض برخورد با یک مسئله و تضاد، به دنبال موانعی در ذهن و فرکانس های ذهنت می گردی که موجب تجربه آن ناخواسته شده و با حل آن به قول قرآن، لعلکم ترضی و لعلکم یرشدون می شوی.
تمام اتفاقات زندگی تو، نتیجه واضح برنامه های ذهن ناخوداگاهت و فرکانس های اوناست، اینکه این برنامه ها چیه، چطوری میشه در راستای جذب خواسته ها برنامه های ذهن ناخوداگاه قدیمی رو تغییر داد و فرکانس های ذهن ناخودآگاه رو به سمت جذب خودبخودی و از راههای ساده تنظیم کرد موضوعیه که در دوره ها صحبت کردیم و در ورکشاپ دکتر جو دیسپنزا هم عمیقا در موردش صحبت میکنیم و برنامه های جدید برای جذبای خودبخودی در ذهن ناخودآگاه تون نصب میکنیم
گرونیه، تورم است، کمبوده، قحطیه، پول دست مردم کمه، گرونی بیداد میکنه، مردم نون ندارن بخورند و هزاران فکر منفی در ناخودآگاه جمعی است
در ذهن ناخودآگاه منم بود زمانیکه این آشغال ها و علفهای هرز رو نمیریختم بیرون
دوستان خوبم اگه به اون افکار معتقدی و رو ذهنت کار نمیکنی هرروز، ارتعاش و انرژی همون افکار اتفاقات بیرونی و کل زندگیت رو به دستشون میگیرن و دلیل اینکه اینهمه تاکید میکنم هرروز باید تمرینات رو انجام بدین بخاطر دور ریختن این آت و آشغال هایی است که مال دیگرانه و در ذهن ناخودآگاه شماها داره کارش رو انجام میده و اجازه نمیده ثروت، پول و مصادیق نامحدود فراوانی وارد زندگیت بشه...
اگه هرروز پیشرفت نکنید قطعا دارید پسرفت میکنید ولی اینقدر آروم رخ میده که متوجه نمیشین چون ذهن ناخودآگاه با انرژی و فرکانس کار میکنه، آهسته، آروم و پیوسته
لطفا با آگاهی #در_مسیر_معجزه باشید و با برداشتن این آت و اشغال ها اجازه بدین خداوند به اشکال مختلف جذب و موهبت های نامحدود در زندگی تون متجلی بشه
#در_مسیر_معجزه_باشید
674.2K
جواب محمد عزیز و بی نظیر و مجری قدرتمند سطح سه به نحوه تولید ارتعاش لیاقت برای جذب های جهشی
ماشالله به شما آفرین آفرین
لازمه ورود به مدار جذبای بالاتر، نه فقط شامل پیدا کردن علف های هرز قدیمی ذهن ناخودآگاه تون، بلکه شامل کاشت و رشد افکار و احساسات قدرتمندتره
باید به همان اندازه که یک سری برنامه های قبلی را حذف میکنی، یک سری برنامه های جدید جذب ساز رو هم ایجاد کنی...
به معنای دیگه اذعان و اعتراف به دقیق بودن جمله طلایی انیشتین، این ذهن درخشان تاریخ است
"اگه مثل گذشته فکر میکنی ولی منتظر نتایج جدیدی، یه احمق هستی"
مخاطب اول این سخن طلایی و کلیدی انیشتین در درجه اول و هر روز، خود منصوری است 😊
#در_مسیر_معجزه_باشید
وقتی آماده و مصمم به تغییر میشوید
وقتی تصمیم به تغییر همه برنامه های قدیمی ذهن ناخودآگاه تون میگیرید (برنامه هایی که مال خودتان نیستند!)
وقتی به همه برنامه های قدیمی ذهن ناخودآگاه تون که شما رو به آرزوها و نامحدودها نرسونده، شک میکنید
وقتی بدون تعصب به همه افکار، احساسات و ارتعاش ذهن ناخودآگاه تون و روشها و الگوهای فکری و رفتاری گذشته تان ، نگاه میکنید
وقتی متعهد به درک و هضم آگاهی و اصول بی نقص و دقیق ذهن ناخودآگاه تون و اجرای آن در زندگیتان میشوید
جهان و کائنات را مشتاق تررررررر از خودتان برای ورود نامحدود جذب ها و خوشبختی تان خواهید یافت. خداوند را مشتاقتر از خود می یابید و دستان حمایتگر و هدایتگر پروردگار را با تمام وجود احساس میکنید
بنابراین با آگاهی و درک و هضم آن و اجرای آنها با خداوند همکاری کنید
#در_مسیر_معجزه_باشید
@darmasirmojeze
گام چهارم از 5 گام جذب عدد ماهیانه ای که نوشتین "تصویرسازی" است
تصویرسازی انواع متعدد داره و در اینجا ابتدایی ترین شکل آن رو میگم و فعلا برای جذب پول ماهیانه تون کافیه
برای این نوع تصویرسازی باید از ذهن خیالپرداز خود استفاده کنید، احساس جذب پولی که تعیین کردید رو همین لحظه تجربه کنید
باید آنقدر واقعی اینکارو بکنید که ذهن خیااااااااااال کند که جذب اتفاق افتاده است (دلایل علمی و ذهنی اینا رو تو دوره ها گفتیم و اینجا بهش نمی پردازیم)، وقتی ذهنت بپذیره که اتفاق افتاده و جذذذذذذذذذذب شده است پازل های معجزه سازی ذهن ناخودآگاه تون شروع میکنه به شکل گرفتن و تکمیل شدن تا ارتعاش رقمی که در ذهن ناخودآگاه تون دادین شروع کنه به تجلی و متجلی شدن
اینا یکم سنگینه، لطفا بارها بخونیدش درک و هضم کنید و اجرا کنید
ادامه دارد...
#سپاسگزارم_در_مسیر_معجزه_هستم
@darmasirmojeze
همونطور که گفتم باید عددی که نوشتین رو احساااااس کنید، ممکنه تصویرش رو در ذهن خود ببینید اما تا وقتی احسااااااسش نکنید گام اصلی پروسه جذب رو درست انجام نداده اید و نمیتونید جذب کنید
#سپاسگزارم_در_مسیر_معجزه_هستم
@darmasirmojeze
اجرا از شما، آگاهی با من، جذب از خداوند😊👌
چه معادله جذبی، به به خداروشکر شکر شکر و سپاسگزاریم
#سپاسگزارم_در_مسیر_معجزه_هستم
@darmasirmojeze
از ملموسترین جاهایی که میتوانیم « احساس عدم لیاقت» را در خود شناسایی نماییم، زمانیه که میخوایم یه کالایی (خدماتی ،فایلی ،آموزشی، یا هر مایحتاج زندگی ،حتی شده ماست و پنیر و...) بخریم و قبل از همه برچسب قیمت ها را چک میکنیم ، و به شدت بر سر بهای کالای مورد علاقهمان چانه میزنیم یا بدتر از همه، با اینکه توان تهیهاش را داریم، اما به دنبال راهی برای نپرداختن قیمت واقعی آن و تخفیف گرفتن هستیم. یعنی همیشه داشتن خواستههامان را موکول به زمانی میکنیم که یک جنس تخفیف بخورد!!.
در یک کلام، پرداختن بهای خواستههامان برای ما کاری بسیار سخت میشه!.
به خاطر این برنامه ذهن ناخودآگاه که اتفاقا داره بصورت پنهانی انجام میشه و بصورت ناخودآگاه و بدور از هوشیاری ما داره اتفاق میفته، وقتی بابت کالا یا تجربه ای پول می پردازیم که دوست داریم، گویی جان از بدنمان خارج میشود و به شدت احساس بدی پیدا میکنیم و این بدترین فرکانس درباره « احساس لیاقت و بعدا کمبود پول ، ثروت و موهبت» است که یک آدم به عنوان خالقی که با فرکانسهای ذهنیش، تجربهها و اتفاقات را جذب میکنه ،میتواند ارسال کند. فرکانسی که از یک طرف ما را وارد مدار بی ارزشی و بی لیاقتی میکنه و از طرف دیگه ذهنمان را آغشته با ارتعاش و انرژهای کمبود میکنه و همزمان از نعمتهای بیشتری دور میکنه.
اگر خوب خودمان را بشناسیم و ریشه ی رفتارها و واکنش هایمان را بدانیم، می فهمیم که موضوع تخفیف گرفتن نیست بلکه پای چند برنامه پنهان بسیار جدی در لایه های عمیق ذهن ناخودآگاهمون در میان است که خودشان را به شکل تلاش برای به دست آوردن خواسته هایمان با تخفیف، نشان میدهند
گفتیم ریشه : ریشه اینجا در مثال تخفیف گرفتن چیه ؟ حس و ارتعاش بی لیاقتی و حس کمبود هست
نتیجه چیه: نتیجه تقلا و تلاش برای تخفیف گرفتن است ، نپرداختن بهای خواسته هامونه که ریشه اش بصورت ارتعاشی و فرکانسی در ذهن ناخوداگاهمونه که بصورت زیر پوستی و نااگاهانه ما را هل میده برو تخفیف بگیر ، یا ولش کن گرونه و الی آخر...
به همین دلیل دوست دارم یک نکته اساسی را اول از همه به خودم و سپس به همه افرادی که این متن را میخوانند و به دنبال جذب های مالی از ناشناخته ها و بصورت پایدار هستند، یادآور شوم و برنامه ای را به آنها نشان دهم که شناختن و رفع کردنش، از هر تخفیفی که بخواهی بدست بیاوری، سودمندتر است و می تواند عاملی باشد برای جذب و باز شدن ثروتهای بسیار و نامحدود به زندگی ات
ادامه دارد...
#سپاسگزارم_در_مسیر_معجزه_هستم
نکته اساسی اینه که : تخفیف، به تاخیر انداختن ها، دنبال وام و قسط و قرض بودن ها ، دنبال نسیه بودن ها و هزاران علف هرز که آفت زندگی و خوشبختی است فقط نتیجه است ، یک رفتار و عادت رفتاری است که از ارتعاش و انرژی های پیاپی به ذهن ناخوداگاه داده شده است نشات گرفته است .
یعنی ارتعاش و فرکانس اعتقاد به کمبود نعمت، ثروت، عشق، موفقیت و هر چیزی است که ما آن را ارزشمند میدانیم.
کار به همین جا ختم نمیشود و اعتقاد به کمبود و عدم لیاقت مثل یک دستگاه مولد، شروع به تولید هزاران افکار و نتیجه محدود کنندهی دیگر نیز مینماید که در تمام تار و پود وجودمان ریشه میدواند و ما را وارد مداری میکند که از مدار ثروت های خودبخودی و از ناشناخته ها فرسنگها فاصله میگیریم.
به همین دلیل، حتی تجسم کردن و تصویرسازی ثروتمند بودن هم برایمان سخت میشود چون در ذهن ناخوداگاه نورونهایی برای سیم کشی جدید وجود ندارد و همه نورون ها و سیم کشی ها توسط ارتعاش و انرژی کمبود و بی لیاقتی اشغال می شود و هرگونه نورون و سیم کشی جدید به منزله قیام در مقابل میلیون ها نورون و سیم کشی های بی لیاقتی و اعتقاد به کمبود است ، به عبارتی مدار تخفیف خواستن، با مدار خواستنِ ثروت، از هم جدا هستند. نمیتوانی هم به دنبال تخفیف باشی و هم اعتقاد و برنامه ذهنی فراوانی را بسازی.
نمیتوان به فراوانی اعتقاد داشته اما مرتب به دنبال تخفیف، وام و قسط و نسیه و به تاخیر انداختن ها نیز بود. این دو مسیر، خلاف جهت هم هستند به همین دلیل ذهن تو مرتبا در این مسیر در حال رفت و برگشت هستی.
برنامه ذهنی محدود کننده دیگه همونطور که گفتم، «برنامه ذهنی و مدار ذهنی حس عدم لیاقتِ داشتن ثروت» است که بصورت کاملا نامحسوس و ناآگاهانه در ذهن ناخوداگاه ریشه دارد.به این معنا که، درباره تجربهی نعمتهای بیشتر، احساس لیاقت نداری. خصوصاً هرچه آن نعمتها تجملیتر باشند، به خاطر احساس عدم لیاقت، راضی کردن خودت و ذهنت برای تجربهی آن نعمتها سختتر خواهد بود، حتی اگر مشکلی در پرداخت بهای آن نداشته باشی!
در واقع این برنامه منفی ذهنی، یعنی احساس عدم لیاقت، زاییدهی اعتقاد به کمبود است. یعنی باور به اینکه جذب پول، کار سختی است. حتی اگر آدمهایی را ببینی که به راحتی در حال پول ساختن هستند، به خودت خواهی گفت:
خوب، من آنقدرها خلاق نیستم که از عهدهی این کار بر بیایم(که خودش نشانهای محکم از عدم لیاقت و باور نداشتن تواناییهایت است). یا آن ها از راههای نامناسب پول در میاورند ، یا فلانی کسب و کار داره و هزاران بهانه که ذهن بخاطر غالب بودن ارتعاش و انرژی های کمبود و حس بی لیاقتی تولید می کند ( البته خودبخود و قبل از اینکه خودت آگاه باشی!) در نتیجه تنها راهکار برایت این خواهد بود که :
مراقب باشی در خرج پول، از هرگونه اسراف پرهیز نمایی و با این نگاه، آنقدر خودت را در مدار کمبود ثروت پیش میبری که، ترجیح میدهی فقط برای نیازهای فوق ضروری هزینه نمایی. سپس آنقدر درباره نیازهایت دچار سوء تفاهم میشوی که نیازهای ضروری را نیازهایی تعیین میکنی که به زندهماندن وابسته است و هرگونه تجاربی که مربوط به روح و روانت است و اصلاً برای تجربهی آن نعمتها به این جهان آمدی را غیر ضروری میدانی مثل:
تجربه اقامت در یک هتل زیبا برای چند روز
یا تجربه خوردن غذا در یک رستوران که بهایش به اندازه هزینه یک ماه غذا در منزل است
یا تجربه سفر با بلیط فرست کلاس که بهایش به اندازه چندین سفر است
یا تجربه …
یا حتی تجربه استفاده از مبلمان چرم به جای اجناس چینی.
در حالیکه بی خبری دلیل اینکه هر روز از تجربهی این نعمتها فاصلهی بیشتری میگیری، همین نوع نگاه است و نه عدم توانایی ات در جذب ثروت!
مثلاً ترجیح میدهی خودت از وسایل بیکیفیت استفاده نمایی و وسایل گرانبها و با ارزش را برای میهمان بگذاری…
به همین دلیل وسایل زندگیِ تو شامل دو دسته است:
ظروف دَمِ دستی بیکیفیت برای خودت و ظروف لاکچری زیبا برای میهمان
ملافه پاره و پوره و بی کیفیت و قدیمی برای خودت و ملافه نخی و خوشبو و خوشرنگ برای میهمان
و اینها بخشی از رفتاری است که ریشه آن در ذهن ناخودآگاه وجود دارد ، ارتعاش و انرژی کمبود و بی لیاقتی که پا به پای هم همدیگر را تقویت می کنند و زندگی تو را از مصادیق خودش احاطه می کنند ، اینها واقعیت تو می شوند نه بخاطر اینکه حقیقت دارند بخاطر اینکه تو در برابر این نوع ارتعاش و برنامه های ذهنی که هیچکدام هم مال تو نیستند تسلیم شده ای و زمام و افسار ذهنت را دو دستی به این دو برنامه و مدار قدرتمند منفی جذب مالی داده ای...
( دوستان خوبم اینها را به اجمال نوشتم که متوجه و بیدا ر باشی که در ذهن و بویژه ذهن ناخودآگاهتون چه اتفاقاتی داره میفته و اینکه تا زمانیکه این نوع مدار و ارتعاشات ذهن ناخوداگاهت را تغییر ندهی هیچ اتفاق و جذبای قدرتمند که زندگیت را سرشار از نعمت و موهبت کند اتفاق نمی افتد ، این قانون و اصول بدون تغییر ذهن ناخودآگاهه ...
پیشنهادم اینه در مسیر آگاهی باشی و هرروز آروم آروم روی مدارهای ذهنیت کار کنی و تمرینات را انجام بدهی ، آگاهی و اجراها را یعنی همان فرمول جذب را پیاده کنی و اجازه بدی مدار و ارتعاشات ذهنیت تغییر کنه و اتفاقات خودبخود وارد زندگیت بشه
#سپاسگزارم_در_مسیر_معجزه_هستم