🌺🌺سیمای فرزانگان🌺🌺 💐آیه الله حاج میرزا جوادآقا ملکی تبریزی درخانواده ای با تقوا و پارسا در تبریز به دنیا آمد. پدر او که حاج میرزا شفیع نام داشت، در ابتداء عامل مضاربه ناصرالدین شاه بود؛ امّا در پایان موفق شد که در خدمت مرحوم حاج میرزا علینقی همدانی مراتب تهذیب و تزکیة نفس را طی نموده و به مقامات والای انسانیت نائل شود. 💐سیروسلوک
حاج میرزا جواد آقا در آن هنگام که به تحصیل علوم اسلامی در نجف مشغول بود از تربیت و اصلاح خویش غافل نبود و به تهذیب نفس نیز اهتمام نمود و آن را سر لوحة زندگی خویش قرار داد. برای انجام این مهم به حکم عقل که هر راه و مسلکی و هر کار و حرفه ای نیازمند استاد پخته و کاردان است راه معرفت حق و شناخت نفس و ظرافت های مجاهدة با آن و اطلاع بر دسیسه های شیطان نیز از امور زندگی به مراتب مهمتر و دقیق تر است درجستجوی استاد پاک و راه رفته ای که به قدم مجاهده رسیده و سلوک راه حق را رفته باشد. پس در این هنگام توفیق شرفیابی به محضر جمال سالکان راه دوست و پیشوایی اهل دل، شیخ عارف کامل آیت اللهآخوند ملّا حسینقلی همدانی درجزینی راه پیدا کرد و به حضورش شتافت. شیخ مناجاتیان میزرا آقا جواد ملکی مدت چهارده سال در خدمت ایشان به سیر و سلوک الی الله پرداخت و به معرفت و توحید حق سبحانه نائل شد. از خود از استادان برجستة این مکتب گردید و شاگردان وارسته و سالک بسیاری را تربیت نمود.
حاج میرزا جواد آقا بعد از دو سال خدمت آقا عرض می کند: من در سیر خود به جایی نرسیدم. آقا در جواب از اسم و رسمش سؤال می کند و او تعجب کرده می گوید: مرا نمی شناسید؟ من جواد ملکی تبریزی هستم! ایشان می گویند. شما با فلان ملکی ها بستگی دارید؟ آقا میرزا جواد اقا چون آنها را خوب و شایسته نمی دانست، از آنها انتقاد می کند. مرحوم آخوند ملاحسینقلی در جواب می فرمایند: هر وقت توانستی کفش آنها را که بد می دانی جلوی پایشان جفت کنی، من خود به سراغ تو خواهم آمد. آقا میرزا جواد فردا که به درس می رود خود را در محلی حاضر می کند که پایین تر از بقیه شاگردان بنشیند تا رفته رفته طلبه هایی که از آن فامیل در نجف بود و ایشان آنها را خوب نمی دانسته مورد محبث خود قرار دهد تا جایی که کفششان را پیش پایشان جفت می کند. چون این خبر به آن طایفه که در تبریز ساکن بوده اند می رسد رفع کدورت می شود.
💐حالات روحی میرزا جواد آقا
آیت الله آقا سیّد محمودمدرسی یزدی از شاگردان آن فرزانه عارف که مدتی نیز در بیرونی منزل مرحوم ملکی ساکن بوده است از حالات او چنین نقل می فرماید: شب ها که ایشان برای تهجّد بر می خاست مدتی در رختخواب گریه می کرد. در ضمن دستورات و آداب برخاستن از خواب از قبیل سجده و دعا را انجام می داد پس به صحن منزل می آمد و به اطراف آسمان نگاه می کرد و آیات «انّ فی خلق السماوات و الارض»3 را می خواند و سر به دیوار می گذاشت و مدتی گریه می کرد. سپس برای وضو گرفتن آماده می شد و چون به کنار حوض می رفت در کنار حوض می نشست و باز مدتی گریه می کرد. سپس وضو می گرفت و پس از آن به مصلایش می رفت و مشغول شب زنده داری می شد، دیگر حالش خیلی منقلب می شد.
💐رحلت
سرانجام عارف کامل مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی پس از عمری خدمت به شرع مطهّر و پرتو افشانی در حوزه های علمیه نجف، تبریز و قم و تربیت شاگردانی صاحب کمال و تالیف کتبی گران سنگ چون اسرار الصلواة، رساله لقاء الله و المراقبات و رسیدن به آرزوی دیرینه خود که فتح قله معرفت و توحید بوده در یازدهم ذی الحجه 1343 قمری مصادف با عید قربان در حدود سن 65 سالگی در شهر مقدس قم طومار هستی را درهم پیچید و وظیفه خود در غوغای طبیعت را به سلامت به انجام رساند. پس از غسل و نماز، پیکر پاکش تا قبرستان شیخان قم تشییع شد و در همان مکان مقدس به خاک سپرده شد.
تقلیل غذا و استراحت بکند تاجنبه حیوانیت کمتر، و روحانیت قوت بگیرد؛ و میزان آن را هم چنین می فرمود: که اولا انسان روز و شب زیاده از دو مرتبه غذا نخورد حتی تنقّل ما بین الغذائین نکند. ثانیاً هر وقت غذا می خورد باید مثلا یک ساعت بعد از گرسنگی بخورد، و آنقدر بخورد که تمام سیر نشود. این در کمّ غذا؛ و اما کیفش باید غیر از آداب معروفه، گوشت زیاد نخورد، به این معنا که شب و روز هر دو نخورد، و در هر هفته دو سه دفعه هر دو را یعنی هم روز و هم شب را ترک کند؛ و یکی هم اگر بتواند للتکیّف نخورد، و لا محاله آجیل خور نباشد اگر احیاناً وقتی نفسش زیاد مطالبه آجیل کرد استخاره کند. و اگر بتواند روزه های سه روز هر ماه را ترک نکند.
و اما تقلیل خواب می فرمودند:
شبانه روز شش ساعت بخوابد. و البته در حفظ لسان و مجانبت اهل غفلت اهتمام زیاد نماید. اینها در تقلیل حیوانیت کفایت میکند. و اما تقویت روحانیت:
اولاً دائماً باید همّ و حزن قلبی به جهت عدم وصول به مطلوب داشته باشد.
ثانیاً تا می تواند ذکر و فکر را ترک نکند که این دو جناح سیر آسمان معرفت است.
در ذکر عمده سفارش اذکار صبح و شام اهمّ آن که در اخبار وارد شده. و اهمّ تعقیبات، صلوات و عمده ترین ذکر، وقت خواب که در اخبار مأثور است، لاسیّما متطهراً در حال ذکر به خواب رود.
و شب خیزی می فرمود:
زمستان ها سه ساعت، تابستان ها یک ساعت و نیم. و می فرمودند: که من در سجده ذکر یونسیه – یعنی در مداومت آن که شبانه روزی ترک نشود، هر چه زیادتر توانست کردن اثرش زیادتر، اقل اقل آن چهارصد مرتبه است – خیلی اثرها دیده ام خودم هم تجربه کرده ام چند نفر هم مدعی تجربه اند.
یکی هم قرآن که خوانده می شود به قصد هدیه حضرت ختمی مرتبت – صلی الله علیه و آله – خوانده شود.
و اما فکر برای مبتدی می فرمودند: در مرگ فکر بکن تا آن وقتی که از حالش می فهمیدند که از مداومت این مراتب گیج شده فی الجمله استعدادی پیدا کرده آن وقت به عالم خیالش ملتفت می کردند یا آنکه خود ملتفت می شد چند روزی همه روز و شب فکر در این می کند که بفهمد که هر چه خیال می کند و می بیند خودش است و از خودش خارج نیست. اگر این را ملکه می کرد خودش را در عالم مثال می دید یعنی حقیقت عالم مثالش را می فهمید و این معنی را ملکه می کرد. آن وقت می فرمودند که باید فکر را تغییر داد و همه صورت ها و موهومات را محو کرد و فکر در عدم کرد، و اگر انسان این را ملکه نماید لابدّ تجلی سلطان معرفت خواهد شد. یعنی تجلی حقیقت خود را به نورانیت و بی صورت و حدّ با کمال بهاء فائز آید، و اگر در حال جذبه ببیند بهتر است بعد از آن که راه ترقیات عوالم عالیه را پیدا کرد هر قدر سیر بکند اثرش را حاضر خواهد یافت.
به جهت ترتیب این عوالم که باید انسان از این عوالم طبیعت، اول ترقی به عالم مثال نماید، بعد به عالم ارواح و انوار حقیقیه البته براهین علمیه را خودتان احضر هستید. عجب است که تصریحی به این مراتب در سجده دعای شب نیمه شعبان که اوان وصول مراسله است شده است که می فرماید: «سجد لک سوادی و خیالی و بیاضی» اصل معرفت آن وقت است که هر سه فانی بشود که حقیقت سجده عبارت از فناء است که عند الفناء عن النفس بمراتبها یحصل البقاء بالله – رزقنا الله و جمیع اخواننا بمحمد و آله الطاهرین.
باری بنده فی الجمله از عوالم دعا گویی اخوان الحمدلله بی بهره نیستم و دعای وجود شریف و جمعی از اخوان را برای خود ورد شبانه قرار داده ام....
حدّ تکمیل فکر عالم مثال که بعد از آن وقت محو صورت است آن است که یا باید خود به خود ملتفت شده عیناًً حقیقت مطلب را ببیند، یا آن قدر فکر بکند که از علمیّت گذشته عیان بشود آن وقت محو موهومات کرده و در عدم فکر بکند تا از طرف حقیقتِ خودش، تجلی بکند. @darolquran_saveh
💐کرامات💐آیه الله آقا سیّد محمود مدرسی از شاگردان آن عارف که مدتی نیز در بیرونی منزل مرحوم ملکی ساکن بوده است از حالات او چنین نقل می فرماید: شب ها که ایشان برای تهجّد برمی خاست مدتی در رختخواب گریه می کرد. در ضمن دستورات و آداب برخاستن از خواب از قبیل سجده و دعا را انجام می داد پس به صحن منزل می آمد و به اطراف آسمان نگاه می کرد و آیات «انّ فی خلق السماوات و الارض»(آل عمران، پنج آیه آخر.) را می خواند و سر به دیوار می گذاشت و مدتی گریه می کرد. سپس برای وضو گرفتن آماده می شد و چون به کنار حوض می رفت در کنار حوض می نشست و باز مدتی گریه می کرد. سپس وضو می گرفت و پس از آن به مصلایش می رفت و مشغول شب زنده داری می شد، دیگر حالش خیلی منقلب می شد.
💐شنیدن صدای فرشتگان
مرحوم ملکی، به تمام معنا اهل عبادت و تهجّد بود و از بُکّائون(اهالی گریه ی بسیار) زمان خویش محسوب می شد. او در کتاب «اسرار الصلوة» خود می نویسد:
«…این روایات را بپذیر و انکار نکن، خدا را شاهد می گیرم که من از متهجدّین و شب زنده داران کسی را می شناسم که به هنگام سحر صدای فرشته ای که او را بیدار می کند، می شنود، فرشته با لفظ«آقا» به او خطاب می کند و آن شخص با این سخن بیدار می شود و به نماز می ایستد.»
تصور می شود این شخص که با صدای فرشته برای اقامه نماز شب در سحرگاهان از خواب بر می خیزد، خود میرزا جواد آقاست که برای پرهیز از توهم خودستایی، این حقیقیت را بدین عبارت بیان کرده است.
💐دیدار یار
یکی از شاگردان خاص میرزا جواد آقا ملکی می گوید:
شبی در شاهرود خواب دیدم که در صحرایی حضرت صاحب الامر(علیه السلام) با جماعتی تشریف داشتند و گویا به نماز جماعت ایستاده اند. نزدیک رفتم که جمال مبارکش را زیارت کنم و دست شریفش را ببوسم، شیخ بزرگواری را کنار حضرت دیدم که آثار بزرگواری و وقار از سیمایش پیدا بود.
هنگامی که بیدار شدم درباره آن شیخ فکر کردم و در اندیشه این معنا رفتم که او کیست که تا این اندازه به امام عصر(عج)مربوط و نزدیک است؟
برای یافتنش به مشهد مشرف شدم، وی را ندیدم. در تهران آمدم، به او برخورد نکردم. به قم مسافرت کردم و در مدرسه فیضیه او را در یکی از حجره ها مشغول تدریس دیدم. پرسیدم این آقا کیست؟
گفتند: آقای حاج میرزا جواد آقا ملکی است. خدمتش رسیدم، از من تفّقد کرد و فرمود کِی آمدی؟ گویا مرا شناخته و از قضیه آگاهند!
از آن پس ملازمتش را اختیار کرده و او را چنان یافتم که دیده بودم و می خواستم.
تا شب یازدهم ذی الحجه۱۳۴۳ که نزدیک سحر در بین خواب و بیداری دیدم درهای آسمان به روی زمین گشوده شده و حجاب مرتفع گشته و من تا زیر عرش الهی را مشاهده کردم.آن مرحوم را دیدم که ایستاده و دست به قنوت گرفته و مشغول تضرع و مناجات و گریه است و من از مقام قرب او به حق تعالی تعجب کردم که صدای کوبه در خانه را شنیدم. فوراً برخاستم. در را باز کردم، دیدم یکی از دوستان است، گفت: فلانی بیا منزل آقا. گفتم چه خبر است؟ گفت: تسلیت می گویم، آقا از دنیا رفت!
💐صحنه مرگ رباخوار
آیت الله فاطمی نیا نقل می کنند:
شبی یکی از شاگردان میرزا جواد آقا برای نماز شب بلند شده بود که ناگهان یک مکاشفه ای برایش رخ می دهد و صحنه عذاب وحشتناکی را بر یک مرد می بیند و هر چه می خواهد کمکی به آن مرد کند نمی تواند. با وحشت از خانه بیرون آمده و به سمت منزل استادش میرزا جواد آقا می رود. در می زند و آقا از همان پشت در می فرمایند:
«دست و پاتو گم نکن» و سپس در را گشوده و می فرمایند:
«خداوند در آن مکاشفه لحظه جان دادن یک بازاری ربا خوار از بازاریان تهران را که در همان موقع در حال جان دادن بود، به تو نشان داد، حالا آرام باش و برگرد که آن صحنه برطرف شده است.
💐برکت غذای چند صد نفره!
آیت الله فاطمی نیا نقل می کنند:
میرزا جواد آقا طبق رسم و روال هر سالشان روزهای عاشورا یک مجلس ساده می گرفتند و چند نفری از آشنایان را هم اطعام می کردند. از قضا عده ای رِند (که آن زمانها زیادتر بودند و به مجالس اطعام هجوم می آوردند و خلاصه فکر آبروی صاحب مجلس نبودند و دلی از عزا در می آوردند) از ماجرا با خبر شده و گوش به گوش به یکدیگر خبر می دهند و خلاصه آن روز حدود دویست نفر به منزل عزا می آیند تا آنجا که دیگر گویا جای نشستن نبود! آشپز مجلس، آقا را با نگرانی صدا زده و اظهار نگرانی می کند. آقا می فرمایند:
«شما نگران نباشید!» و سپس سر مبارکشان را روی دیگ آورده و دستها را به محاسن کشیده و مانند ابر بهار گریه می کنند و کسی هم متوجه نمی شود که چه خبر است و ایشان منظورشان چیست؟ بعد به کناری آمده و می فرمایند:
«دیگر نگران نباشید و هر چه می خواهید غذا بکشید!»
خلاصه آن روز آشپز چند صد ظرف غذا از همان دیگ چند ده نفره کشید و نه تنها غذا کم نیامد بلکه اضافه هم بود!
💐انانیّت ممنوع!
چون میرزا جواد آقا از اشراف زادگان تبریز بودند، مهمترین مانع سر راه سلوکشان نیز همین
ناز پروردگی و انانیّت ابتداییشان بود و حتی استادشان جناب ملا حسینقلی همدانی نیز ایشان را با امتحانی از زیر پانهادن انانیّت هایشان پذیرفتند. ماجرا از این قرار است که همان ابتدا که پدر جواد آقا، ایشان را نزد استاد برای تربیت برد، استاد مقدار ناچیزی که در نزد خانواده ای که جواد آقا در آن رشد کرده بود به حساب هم نمی آمد، پول به او داد و فرمود: «برو از بازار برایم به اندازه این پول( سبزی یا ماست) بخر و بیاور!»
جواد آقا به بازار می رود و جلوی در مغازه مذکور مردّد می شود و خجالت می کشد که چنین مقدار کمی را طلب کند و خلاصه با چند بار عقب و جلو رفتن بالاخره غرور خود را زیر پا گذاشته و می خرد و نزد استاد برمی گردد و می گوید: «استاد بفرمایید، خریدم»
استاد می فرمایند: «بله جواد آقا خریدی، ولی فکر کردی که این دیوارها می تواند مانع شود تا من نبینم که شما جلوی آن مغازه در ابتدا چقدر مردد بودید و سعی صفا و مروه می کردید؟!!!»
یک بار هم میرزا جواد آقا به همراه استاد و جمعی از دوستان به جایی وارد شدند و میرزا جواد آقا همان دم در نشستند. یکی از دوستان می گوید: اینجا بد است جواد آقا، بفرمایید بالای مجلس بنشینید. میرزا جواد آقا می فرمایند: «نه، همینجا خوب است، الحمدلله دیگر برای ما اینجا و آنجا فرقی نمی کند و حبّ جاه ندارم!» در این لحظه استادشان جناب ملا حسینقلی همدانی به کنایه می فرمایند: «ببینید جواد آقا چه می گوید؟! می گوید که دیگر حبّ جاه ندارد!»
خود میرزا جواد آقا می فرمایند: «بعدها متوجه شدم که معاشرتم با یکی از خاندان تبریز به خاطر جاه و مقام آنها بود!»
آری، گاهی ادعای بی ادعایی خود یک ادعاست!!!
جایی دیگر نیز نقل است که اوایل، باز هم ملا حسینقلی همدانی به ایشان توجه خواصی ندارند. جواد آقا به ایشان عرض می کند:« آقا من به امید رسیدن کمال به خدمت شما رسیده ام، چرا توجهی نمی فرمایید؟» استاد می فرمایند: «تو که آدم بشو نیستی! می بینم که هنگام ورود به مجلس، جای خاصی را برای خود در نظر می گیری!» و نقل است که دیگر پای جواد آقا به بالای هیچ مجلسی نرسید!
البته بعدها ایشان چنان خودیّت خود را مندک کردند که جز نامی از ایشان نماند و جز این هم نیست، چرا که:
میان عاشق معشوق هیچ حائل نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز!
💐مرحوم آقا میرزا جواد آقا ملکی تبریزی از زبان بزرگان
امام خمینی:
«در قبرستان شیخان قم یک مرد خوابیده است و او حاج میرزا جواد آقای تبریزی است. بوی آدمیّت از مزار او به آسمان پیچیده است!»
آیت الله علامه حسن زاده آملی:
«عارف الهی، سالک مستقیم، محقق ربّانی، فقیه صمدانی و مربی نفوس،آیت الله حاج میرزا جواد آقای ملکی تبریزی(رحمة الله علیه) از اعظام علمای الهی عصر اخیر و به حق ازعلمای فقه و اصول و اخلاق و حکمت و عرفان بوده است.»
آیت الله فهری در مورد زندگی آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی نقل می کند:
یکی از مردان پیشتاز این راه مرحوم عارف بالله آیة الله حاج میرزا جواد ملکی ـ قدس الله نفسه الزکیه ـ است که در این میدان گوی سبقت از همگان ربود.
این مرد بزرگ با اینکه در مقام عرفان مقامی بس والا دارد و از اعظم فقهای « صائنا” لنفسه، حافظا” لذینه، مخالفا” لهواه و مطیعا” لامر مولاه» به شمار می آید.
مرحوم حجة الاسلام شیخ مهدی حکمی قمی می فرمود:
از ثمره مشروطه که خدا به ما عطا فرمود این بود که وسیله شد حاج میرزا جواد آقا در قم ساکن شود.
💐رؤیت ارواح مؤمنین در مدرسه ی فیضیه
«استاد شالچی» از شاگردان آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی قدس سره می فرمایند: «یکی از روزها، صبح پس از نماز برای شرکت در جلسه ی اخلاق میرزا جواد آقا به فیضیه رفتم. استاد به من فرمودند: «میرزا عبدالله، چه می بینی؟»
این صحبت استاد گویا خود تصرفی بود که آن بزرگوار در جان من کرد و حجاب ملکوت از برابر چهره ام برداشته شد، دیدم اشخاصی را که در فیضیه هستند و در ظاهر می بینم، باطن آنها را نیز مشاهده می کنم و آنها به صورت های گوناگون هستند.
بار دیگر فرمودند: «فلانی، چه می بینی؟»
و من توجه کردم، دریافتم ارواح مؤمنین روی صحن مدرسه ی فیضیه دورهم نشسته اند و با هم مذاکره می کنند. پس از آن استاد به من فرمودند: «میرزا عبدالله، فکر نکنی اینها مقاماتی است و به جایی رسیده ای؟! اینها در برابر آنچه در سیر و سلوک و تقرب الی الله به سالک می دهند هیچ است!» (ستارگان سپهر سلوک. ص۶۷)
💐خبر از کشف و شهودی درشب
«حجه الاسلام یعسوبی» می فرمایند: «از حالات حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی قدس سره چیزی از «آیت الله اراکی قدس سره » شنیدم که: یک کسی در قم بود از شاگردان مرحوم حائری به نام «سید مهدی».
قبرش هم در صحن بزرگ است در یکی از مقبره ها. مرحوم سید مهدی کشفی، جوان و مورد عنایت «حاج شیخ عبدالکریم می رفت منبر و تا آقا سید مهدی کشفی نمی آمد درس را شروع نمی کرد. این حکایت را آقای
اراکی ظاهراً این عنوان کشف ایشان، روی همین جریانی است که می خواهم نقل کنم.»
آقای اراکی می فرمودند: یک شب مرحوم سید مهدی کشفی از خواب بیدارمی شود، از اتاق بیرون می آید تا برای نماز شب وضو بگیرد و بقیه ماجرا را خود آقای کشفی چنین نقل می کند: آمدم توی حیاط آفتابه را بردارم، دیدم کل ساختمان و حیاط ما که پنجاه، شصت متر بیشتر نبود، خیلی بزرگ است و به صورت کاروان سرای بسیار بزرگی است که حجره های فراوانی دارد.
ناگاه دیدم از یکی از حجره ها صدای ناله ی دل خراشی می آید، به طرف این ناله رفتم دیدم یک حجره ای است و در این حجره یک نفر خوابیده و یک سنگی به اندازه ی طاق روی سینه اش است.
یک نفر هم بالای سنگ خوابیده و یک میله ی آهنی را فشار می دهد توی گلوی این شخص که زیر سنگ خوابیده است. ما هرچه فشار دادیم در حجره باز نشد تا ما کمک این بنده خدا برویم، خیلی ناراحت بودم هرچه در را فشار دادم موفق نشدم آن را باز کنم.
آن شخص را می شناختم. یکی از تجار تهران بود. بازگشتم با کمال یأس خوابیدم، اما پس از مدتی دوباره بیدار شدم، آمدم داخل حیاط، دیدم حیاط همان حیاط سابق است. همان وقت وضویی گرفته و دویدم منزل حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی. زنگ زدم، ایشان داشتند نماز شب می خواندند. آمدند در را باز کردند، گفتم:«آقا، یک چنین چیزی برای ما اتفاق افتاده است. من نمی فهمم خواب بودم یا بیدار؟!»
مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی فرمودند: «یک کشفی بوده برای شما، یک شهودی بوده، خواب نبوده است. آن کسی هم که دیدی فوت کرده و آن سنگ آسیاب هم تعلق به دنیایش است و آنی را هم که دیده ای بالای سر او ایستاده بود و با سیخ در گلویش فشار می داده ملک الموت بوده است و این در حالت جان کندن بوده که شما دیده بودید. چیزی نیست.»
من برگشتم و ساعت و شب آن واقعه را یادداشت کردم. درآن وقت هم وسایل ارتباطی مثل امروز قوی نبود، بعد از چند روز خبر رسید که این شخص تاجر در همان شب، حالت احتضار و مرگش بوده است!» (ناگفته های عارفان، ص۵۲)
💐همیشه در انتظار هاتفی بود!
«آیت الله شیخ جعفر سبحانی» ازامام خمینی قدس سره پرسید: «چند سال میرزا جواد آقا را درک کردید؟»
امام قدس سره فرمودند: «من سه سال ایشان را درقم دیدم. همین قدر می دانم که وقتی او می آمد در فیضیه می نشست، مثل کسی بود که در انتظار یک هاتفی بود تا او را صدا بزند، برخیزد و نماز بخواند. یک نوع حالت انتظار داشت که وقت لقاءالله فرا برسد و برخیزد و نماز بخواند.» (بی قرار، ص۴۶)
💐رؤیت ارواح مؤمنین در وادی السلام نجف اشراف
یک روز میرزا جواد آقا قدس سره میان درس این آیه را خوانده بود که: «انّ الّذنَ قَالُوا رَبُنَا الله ثُمّ استَقَامُوا تَتَنَزّلُ عَلَیهِم المَلَاِئکه ألاّ تَخَافُوا وَلَا تَحزَنُوا وَأبشِروُا بِالجَنّه الّتی کُنتُم تُوعَدون» (سوره ی فصلت، آیه ۳۰) و بین بحث فرموده بود: «نمردم و در وادی السلام نجف اشرف به رأی العین دیدم که ارواح مؤمنین دورهم حلقه زده اند.» (بی قرار، ص۶۸)
💐جفت شدن کفش های میرزا جواد آقا قدس سره
همسرمرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی قدس سره می گوید: «من دیده بودم که کفش های میرزا جواد آقا جلوی پایش جفت می شد.» (بی قرار، ص۴۹)
💐چرا تکالیفت را انجام ندادی؟!
«استاد شالچی» از شاگردان آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریز
ی قدس سره می فرمایند: «روزی در درس حاج میرزا جواد آقا شرکت کردم.
پس از درس، آقا دستوری را به من فرموند تا انجام بدهم. با اینکه تصمیم به انجام آن در نیمه های شب داشتم، اما به علت کار زیاد موفق به بیتوته و انجام دستور استاد در سحرگاه نشدم. فردا وقتی به درس استاد رفتم، هنگام بازگشت، چون برخاستم بیایم، استاد به من فرمودند: «شما تشریف داشته باشید!»
آنگاه که شاگردان رفتند فرمودند:«چرا تکالیف تعیین شده را دیشب انجام ندادی؟»
من به یکباره حیرت زده شدم که من با کسی صحبتی نکرده بودم و کسی جز خدا ازاین واقعه خبردار نبود. پس ازایشان عذر تقصیر خواستم. این بی توقیفی در شب بعد نیز رخ داد و باز استاد به من خاطرنشان کرد که دستورش را انجام نداده ام. پس از آن با تلاش وهمت دو چندان موفق به انجام دستوراستاد شدم و ازآن بهره مند گشتم» (ستارگان سپهر سلوک. ص۶۶)
💐چرا سخن میرزا جواد آقا قدس سره گیرا بود؟
«آیت الله حاج آقا سید حسین فاطمی » نقل می فرمود: «چون سخن ایشان از قلب بر می آمد، در دل ها اثر می گذاشت، مواعظ ایشان چنان بود که گویی در دل اهل جلسه، آتش شعله ور می کرد. چنان بود که گویی انسان را از این دنیا خارج و به عالم دیگر می برد. بعد از ایشان، پیوسته آرزوی یک چنین مجلسی را دارم و به دست نمی آورم.» (بی قرار، ص۵۴) @darolquran_saveh
🌺🌺🌺نامهای خداوخواص آنها🌺🌺🌺 نامهای خدا در قرآن مجموعهای از بیش از ۲۰۰ نام خداوند است که در قرآن ذکر شدهاند و اصطلاحا، ۹۹ تای آن «اسماء الحسنی» یا نامهای نیکوی خداوند خوانده میشوند. هر چند که تعداد نامهای خدا، شامل صفتها و کلمههای مرکب، در قرآن و سنت از ۹۹ عدد خیلی بیشتر هستند، ولی مسلمانان اعتقاد دارند که گروه برگزیدهای از نامها (نامهای نیکو)، تعدادشان ۹۹ عدد است.در ادامه مطلب نام های مقدس خداوند ذکر خواهد شد.
🌹🌹اَلْمَلِکْ🌹🌹از خاصیتهای این نام دوام ملک و قدرت است برای کسی که هر روز 90 مرتبه بر ذکر «یا مَلِک» مداومت نماید. سپس خدا او را از مردم بینیاز میکند و در دنیا و آخرت آقا و سرور قرار میدهد.
🌹🌹اَلْقُدّوُسْ🌹🌹 اگر کسی در میان جمع 170 بار این نام را ذکر کند درون او از پستیها و دنائتها پاک میشود.
🌹🌹اَلْسَّلامْ🌹🌹در این نام شفای بیماران و سلامت از آفات و بیماریهاست وهر کس آن را 100 بار برای مریضی بخواند به اذن خداوند شفا مییابد.
🌹🌹اَلْمُؤْمِنْ🌹🌹 هر کس 136 بار این ذکر را قرائت کند از شر جن و انس در امان میماند.
🌹🌹اَلْمُهَیْمِنْ🌹🌹 هر کس 125 بار این نام را ذکر کند صفای باطن پیدا میکند و بر اسرار غیب و حقایق آن آگاهی مییابد.
🌹🌹اَلْعَزیزْ🌹🌹 هر کس 64 بار این نام را بعد از طلوع فجر هر روز بخواند رازهای علم کیمیاگری و علم شیمی بر او کشف میشود و هر کس چهل روز و هر روز چهل بار آن را بخواند به کسی محتاج نمیشود.
🌹🌹اَلْجَبّارْ🌹🌹 برای درمان دردهای شکستگیها و غیر آن وارد شده است که ذکر «یا جبار» به مدت چهل روز و هر روز 206 مرتبه گفته میشود.
🌹🌹اَلْمُتَکَبِّرْ🌹🌹 هر کس این نام را پیش شخص ستمگری ببرد او خوار میشود.
🌹🌹اَلْخالِقْ🌹🌹کسی که این ذکر را زیاد بگوید خداوند قلب او را نورانی میکند.
🌹🌹اَلْبارِئْ🌹🌹 کسی که این ذکر را زیاد بگوید در قبرش شاداب و با طراوب خواهد بود.
🌹🌹اَلْمُصَّوِّرْ🌹🌹 اگر زن عقیم و نازایی سه روز روزه بگیرد و این نام را 13 مرتبه هنگام نوشتن تلاوت کند و در ظرفی قرار دهد و از آب آن بنوشد خداوند فرزند صالحی به او عطا میکند.
🌹🌹اَلْغَفّارْ🌹🌹هر کس هنگام نماز جمعه 100 بار این نام را بگوید و بگوید خداوندا مرا بیامرز ای بسیار آمرزنده، خداوند تبارک و تعالی او را میآمرزد.
🌹🌹اَلْقَهّارْ🌹🌹کسی که این ذکر را زیاد بگوید خداوند عشق به دنیا را از قلب او خارج میکند و کسی که در میانه ماه و آخر شب بگوید: ای خداوند با عزت و قدرت ای بسیار قهرکننده و عذابکننده ای صاحب عذاب شدید تو کسی هستی که کسی در مقابل انتقام تو طاقت نمیآورد و بر دشمنش دعا کند خداوند او را بر دشمنش پیروز میگرداند و از شر او ایمنش میدارد.
🌹🌹اَلْوَهّابْ🌹🌹 برای برآورده شدن حاجت به مدت چهل روز و هر روز 175 بار بگو «یا وهّاب». @darolquran_saveh
🌺🌺سیمای فرزانگان🌺🌺 آیت الله شیخ حسن علی نخودکی اصفهانی
عارف كامل، سالك زاهد صاحب كرامت، حاج شيخ حسنعلي فرزند علي اكبر فرزند رجبعلي مقدادي اصفهاني ـ رحمه الله عليه ـ در سال 1279 در نيمه ماه ذيالقعده، در خانوادهاي متدين، زاهد و متقي و دوستدار اهل علم، چشم به جهان گشود.
اين ولادت ميمون و خجسته، مرحوم ملا علي اكبر را كه از دوستان مرحوم محمد صادق درويش تخت پولادي و از عارفان صاحب نفس بود، بي اندازه خوشحال و مسرور كرد؛ زيرا آن مرد خدا مدتها آرزوي داشتن پسري را داشت و با خود عهد كرده بود كه به زيارت معصومين ـ عليهمالسلام ـ مشرف و در آن جا متوسل شود تا خداوند به او پسري عنايت كند. اين سفر انجام شد و ملا علي اكبر به آرزوي خود رسيد.
پدر نام فرزند را به توصيه و سفارش مرادش، حاجي صادق حسنعلي برگزيد.
حسنعلي در خانوادهاي متقي و زاهد پرورش يافت. پدر وي، مرحوم ملا علي اكبر، مردي متقي و پرهيزگار و معاشر و دوستدار اهل علم و ملازم مردان حق و عارفان بزرگي چون حاج محمد صادق تخت پولادي بود. او بر اثر مشاهده كراماتي از حاج محمد صادق در مورد همسرش و افزايش شير در سينه او، تا آخر عمرش از ارادتمندان ويژه مرحوم حاجي محمد صادق گرديد و مدت 22 سال در خدمت او بود و شبهاي دوشنبه و جمعه نزد او ميرفت و در تخت پولاد با او به عبادت و رياضت ميپرداخت.
اين پدر ارزنده، نيمي از آنچه، از راه كسب و كار به دست ميآورد، در اختيار حاج محمد صادق مي گذاشت و به همراه او به فقرا و مستمندان كمك مي رساند.
از ديگر افتخارات ملا علي اكبرـ پدر مرحوم شيخ حسنعلي ـ كه بعدها آن فرزند خلف و صالح با عشق و علاقه آن را دنبال كرد، خدمت به سادات و فرزندان حضرت زهرا ـ عليها السلام ـ بود.
مرحوم ملا علي اكبر، در تربيت و پرورش فرزندش، نهايت دقت و تلاش را به عمل آورد.
وي فرزند دلبندش را از همان كودكي در هر سحرگاه كه خود براي عبادت و شب زنده داري بر مي خاست، بيدار مي كرد تا او لذت مناجات، نماز، دعا و راز و نياز را از همان سالهاي كودكي بچشد و ذكر و ياد خدا، شيره جانش شود.
اين پدر شايسته، فرزندش را از هفت سالگي نزد حاج محمد صادق تخت پولادي كه داراي نفسي گرم بود، برد و تربيت و تهذيب وي را به او واگذار كرد. مرحوم حاج شيخ حسنعلي تا يازده سالگي كه استادش وفات يافت، در خدمت او بود.
فرزند مرحوم شيخ حسنعلي در اين باره مي نويسد:
«پدرم از همان كودكي زير نظر حاجي به نماز و روزه و انجام مستحبات و نوافل شب و عبادت پرداخت و تا يازده سالگي كه فوت آن مرد بزرگ اتفاق افتاد، پيوسته مورد لطف و مرحمت خاص مرشد و استاد خود بود.@darolquran_saveh
🌹🌹اَلْکَریمُ اَلْوَهّابْ ذُوالطَّوْلْ🌹🌹کسی که این ذکر را زیاد قرائت کند خداوند او را از جایی که گمان نمیبرد روزی میرساند.
🌹🌹اَلْرَزّاقْ🌹🌹کسی که اول هر صبح 315 بار «یا رزاق» و 308 بار «یا رازق» بگوید روزیاش زیاد میشود.
🌹🌹اَلْفَتّاحْ🌹🌹هر کس بعد از نماز صبح در حالی که دستش روی سینهاش قرار دارد 70 مرتبه بگوید الفتاح خداوند حجاب را از قلب او بر میدارد.
🌹🌹اَلْعَلیمْ🌹🌹 از خاصیتهای این نام آن است که باب معارف را به روی گویندهاش باز میکند.
🌹🌹اَلْحَکیمُ الْعَلیمْ🌹🌹هر کس این دو نام را مدام ذکر بگوید و امر مهمی داشته باشد خداوند او را به مقصودش میرساند و همین طور است ذکر «الحفیظ العلیم».
🌹🌹اَلْقابِضْ🌹🌹 کسی که در چهل لقمه چهل بار این ذکر را بنویسد و آن را بخورد خداوند او را از عذاب گرسنگی در طول عمرش ایمن میکند.
🌹🌹اَلْباسِطْ🌹🌹کسی که میخواهد مالش و فرزندش زیاد شود و در زندگیاش یک راحتی و در کارهای دنیویاش آسانی داشته باشد پس باید این ذکر را مداوم یعنی «یا باسط» 72 بار در روز بگوید. و این تجربه شده است.
🌹🌹اَلْمُعِزّ ْ🌹🌹 هر کس در سحر در حالی که دستانش را بالا برده ده بار این ذکر را بگوید به هیچ مسألهای احتیاج پیدا نخواهد کرد.
🌹🌹عالِمُ الْغَیْبْ🌹🌹 کسی که بعد از هر نماز 100 بار این ذکر را بگوید اسرار غیب بر او مکشوف و آشکار میشود.
🌹🌹اَلْخافِضْ🌹🌹هر کس این نام را 70 بار ذکر بگوید خداوند شرّ ستمکاران را از او دور میکند.
🌹🌹الرّافِعْ🌹🌹هر کس بعد از نماز ظهر 100 بار این ذکر را بگوید خداوند تعالی رفعت او را زیاد میکند.
🌹🌹اَلْمُعِزّ 🌹🌹خداوند هیبت ذکر گوینده را زیاد میکند.
🌹🌹اَلْمُذِلّ 🌹🌹هر کس در دل شب تاریکی در حالی که در سجده است و پیشانی بر خاک نهاده هزار مرتبه این نام را بگوید و بگوید: «یا مذلّ الجبارین و مبیرُ الظالمین» همانا فلانی مرا خوار کرد پس حق مرا از او بگیر پس در همان وقت خداوند حق او را از ستمکار خواهد گرفت. و هر کس این ذکر را 55 بار در سجده بگوید و آن گاه بگوید: «پروردگار من مرا امنیت ده» خداوند او را از شر ستمکاران در امان میدارد.
🌹🌹اَلسَّمیعْ🌹🌹هر کس این ذکر را زیاد بگوید دعایش مستجاب میشود. @darolquran_saveh
🌺🌺سیمای فرزانگان🌺🌺 💐دستور آیت الله نخودکی به حضرت امام خمینی رحمه الله علیه💐 آیت الله حاج شیخ حسنعلی نخودکی در حرم امام رضا (ع) خطاب به امام خمینی: چه اصراری دارید چیزی را که ممکن است موجب خسران شود، یاد بگیرید؟ اما من چیزی را به شما یاد میدهم که برایتان خسارتی ندارد و محتاج دیگران هم نمیشوید.
شرح ماجرا به نقل از فرزند آیت الله شبیری زنجانی از زبان پدر بزرگوارشان اینگونه نقل میشود که: در سفری که امام خمینی(ره) و پدرم برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند، امام در صحن حرم امام رضا (ع) با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه میشوند. امام امت (ره) که در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می شمارد و به ایشان میگوید با شما سخنی دارم.حاج حسنعلی نخودکی میگوید: من در حال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملی (ره) بمانید من خودم پیش شما میآیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی میآید و میگوید چه کار دارید؟
خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (علیهالسلام) کرد و گفت: تو را به این امام رضا، اگر (علم) کیمیا داری به ما هم بده؟
حاج حسنعلی نخودکی فرمودند:اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول میدهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جایی به کار نبرید؟
امام خمینی (ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان میبارید، سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند: نه نمیتوانم چنین قولی به شما بدهم.
حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام (ره) شنید روبه ایشان کرد و فرمود: حالا که نمیتوانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد میدهم و آن این که:
بعد از نمازهای واجب یک بار آیه الکرسی را تا «هو العلی العظیم» میخوانی.
و بعد تسبیحات فاطمه زهرا سلام الله علیها را میگویی.
و بعد سه بار سوره توحید «قل هو الله احد» را میخوانی.
و بعد سه بار صلوات میگویی: اللهم صل علی محمد و آل محمد
و بعد سه بار آیه مبارکه: وَمَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْرًا ؛سوره طلاق آیه ۲ و ۳) (هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد، و هرکس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را میکند، خداوند فرمان خود را به انجام میرساند، و خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است.)
را میخوانی که این از کیمیا برایت بهتر است
✍️ از حضرت امام حسن مجتبی (ع) در رابطه با مسائل گوناگونی سؤال کردند ، و آن حضرت پاسخ دادند :
1️⃣ غنى و ثروت چيست؟
حضرت فرمود: خشنودى نفس به آنچه
قسمتش شده گر چه كم باشد.
2️⃣ فقر چيست؟
حضرت فرمود: شدت علاقه نفس به هر چيز.
3️⃣ جود چيست؟
حضرت فرمود: بخشش به گرفتار .
4️⃣ پس كَرَم چيست؟
حضرت فرمود: حفظ نمودن و نگاه داشتن
مراسم دوستى در هنگام خوشى و ناخوشى.
5️⃣ جرأت چيست؟
حضرت فرمود: همآوردى و نبرد با همطرازان.
6️⃣ عظمت و بزرگى چيست؟
حضرت فرمود: هيبت داشتن و پيكار در راه خدا ،
و برخورد شديد با نزديك ترين شخصيت ها.
7️⃣ خوارى چيست؟
حضرت فرمود: ترس هنگام راستگوئى.
📚 بحار الأنوار ، ج ۷۵ ، ص ۱۰۳
تحف العقول ، ص ۲۲۶ .
🇮🇷@darolquran_saveh
..
#سخنی_درست..🍃
#سوال↓
🌺 چراخدا انسانراطوریخلقنکردکهاصلاگناهنکند؟!
کهنیازیبه مجازاتوعذابنیزنباشد!؟
#جواب ↓
امامصادق:
اگراینچنینبود.. هیچگاهکارخوب،مستحقپاداشنبود
زیراکارهایخوبِانسان،اختیارینبود!
#سوال↓
🌺چرا خداکافررا آفرید؟!(کهبعدبخوادمجازاتشکنه)!!
#جواب↓
علامهطباطبایی(ره)درالمیزانمیفرمایند:
خداکافرنیافرید! اوهرکهراآفریدغرضاولیوذاتیاشاین بودهکهبه سعادتانسانیتبرسد،،
بههمهعقلوارادهدادهتاراههدایترابیابند وبهخدابرسندنهشیطان!!!
..
حالاگرعدهایبهاختیارخود؛خودرادرشرایطگناهقراردادهوکافرشدند وازسعادتهدایتِخدامحرومشدند؛
آیااینمحرومیتوعلتکافرشدنآنهارابه خدا بایدنسبتداد؟!!
🌺منبع :↓
توحیدمفضل،ص۱۵۴
المیزان،ج۸،ص۵۶
#اللهم_عجلالولیکالفرج•🌱 @darolquran_saveh
🔸 امروز سه شنبه↯
☀️ ۱۷تیر١٣۹۹
🌙 ۱۵ذی القعده ١۴۴١
🎄۷جولای ٢٠٢٠
📿 ذکر روز :
یا ارحم الراحمین
#حدیث_روز
امام صادق(ع)
به راستی که خداوند پدر و مادر را به خاطر شدت محبت به فرزند می آمرزد. @darolquran_saveh
🌺🌺کراماتی از شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی🌺🌺
💐مرحمتِ امام رضا علیه السلام!
آقای سید محمد ریاضی یزدی، شاعر معروف، حکایت کرد که:
« دوستی داشتم از صلحا و خوبان، وی می گفت روزی با سیدی بزرگوار در جائی نشسته بودیم.
شیخی ابراهیم نامی که با دوستم سابقه مودّت داشت بر ما وارد شد، پس از تعارفات معمول، سید به او گفت: آقا شیخ ابراهیم، ماجرای خود را با مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی برای رفیق ما بازگو.
شیخ گفت: از گیلان به زیارت مشهد مقدس آمدم و در آن شهر هر چه پول داشتم مصرف شد.
بدون خرجی ماندم. حساب کردم تا مراجعت به وطن، به پانصد تومان احتیاج دارم. به حرم مشرف شدم و به امام عرض کردم: به پانصد تومان نیازمندم تا به گیلان باز گردم، انتظار مرحمت دارم.
اما تا روز دیگر خبری نشد. مجدداً در حرم عرض حاجت کردم و گفتم: سیدی، من گدای متکبری هستم این بار هم احتیاج خود را به حضورت عرض می کنم، اما اگر عنایتی نفرمائی، دیگر بار نخواهم آمد و چیزی نخواهم گفت ولی یادداشت می کنم که امام رضا علیه السلام مهمان نواز نیست.
چون از حرم خارج گردیدم، شنیدم که از پشت سر، کسی مرا صدا می زند، بازگشتم دیدم شیخی است که بعداً فهمیدم او را « حاج شیخ حسنعلی اصفهانی » می خوانند. حاج شیخ مرا مخاطب ساخته و فرمودند:
« آقا شیخ ابراهیم گیلانی چرا اینقدر جسورانه در محضر امام سخن گفتی؟ شایسته نیست که چنین بی ادبی و گستاخ باشی. »
سپس پاکتی به من دادند. از اطلاع شیخ بر مکنونات باطنی خود و سخنی که سراً با امام خود در میان نهاده بودم، غرق تعجب شدم. به خانه آمدم و پاکت را گشودم، با کمال شگفتی دیدم که پانصد تومان است.
تصمیم گرفتم که صبح روز دیگر به خانه حاج شیخ بروم و از او بپرسم که چگونه از راز دل من آگاه شده و این پول از کجا است؟ اما شب در خواب دیدم که شیخ به در خانه آمدند و فرمودند:
« آقا شیخ ابراهیم تو به پانصد تومان پول حاجت داشتی به تو داده شد، دیگر از کجا دانستم و از کجا آوردم، بتو مربوط نیست. بدان که اگر برای این پرسش به خانه من بیائی، ترا نخواهم پذیرفت. »
از خواب بیدار شدم و دیگر برای این کار به خانه ایشان نرفتم و به گیلان باز گشتم.
💐صِله ی امام رضا علیه السلام!
حاج ذبیح الله عراقی که یکی از نیکان است می گفت که:
« این حکایت به تواتر رسیده است که حاج شیخ محمدعلی قاضی بازنه ای عراقی، وقتی قصیده ای برای تولیت آستان قدس رضوی سروده بود که به امید صله ای در حضورش قرائت کند.
کسی به او تذکر می دهد که به جای این کار، برای حضرت رضا سلام الله علیه قصیده ای انشاء کن. براساس این توصیه، از قرائت شعر برای تولیت صرفنظر می کند و قصیده ای در جلالت قدر امام هشتم(ع) می سراید و در حرم مطهر قرائت می کند.
شاعر گوید: پس از قرائت، کسی مبلغ ده تومان به من داد. به امام عرضه داشتم: این وجه کم است و دوباره اشعار را خواندم، باز شخصی پیدا شد و ده تومان دیگر به من داد و خلاصه در آن شب، شش بار قصیده را در محضر امام تکرار کردم و در هر بار کسی می آمد و ده تومان میداد.
بامداد روز بعد به خدمت حاج شیخ حسنعلی شرفیاب شدم. ایشان فرمودند:
« آقا شیخ محمد علی، دیشب با امام علیه السلام راز و نیازی داشتی، شعر خواندی و شصت تومان به تو دادند. اکنون آن پول را به من بده. »
من شصت تومان را به خدمتشان تقدیم کردم و ایشان مبلغ یکصد و بیست تومان به من مرحمت کردند و فرمودند:
« فردا صبح به بازار می روی و مادیان ترکمنی سرخ رنگی که عرضه می شود، به مبلغ بیست تومان خریداری و با بیست تومان دیگر از آن پول، خرج سفر و سوغات خود را تأمین می کنی. چون به عراق رسیدی، مادیان را به مبلغ چهل تومان بفروش و به ضمیمه هشتاد تومان باقیمانده، گاو و گوسفندی بخر و به دامداری و زراعت بپرداز که معیشت تو از این راه حاصل خواهد شد و توفیق زیارت بیت الله الحرام، نصیب تو خواهد گردید و از آن پس دیگر از وجوهات مذهبی ارتزاق مکن، ولی در عین حال ترویج دین و احکام الهی را از یاد مبر. » @darolquran_saveh
🌹🌹اَلْبَصیرْ🌹🌹 هر کس در مجامع این ذکر را زیاد بگوید خداوند عنایت و توجه خاص خود را به او معطوف میدارد.
🌹🌹اَلْحَکَمُ الْعَدْلْ🌹🌹کسی که در نیمههای شب به این ذکر مداومت ورزد خداوند لطف خود را مخصوص او میگرداند و درونش را خزانه اسرار غیب می گرداند.
🌹🌹اَللَّطیفْ🌹🌹و در نماز حاجت: دو رکعت نماز بگذار و در هر رکعت بعد از حمد 3 بار بگو «خداوند به بندگانش مهربان است و هر کس را بخواهد روزی میدهد و او بسیار نیرومند و شکستناپذیر است» و بعد از اسلام برخیز و 129 بار بگو «یا لطیف».سپس سجده کن و بر محمد و آل محمد درود بفرست و حاجت خود را بخواه ان شاءالله در میان سه روز آینده حاجتت برآورده میشود و اگر به تأخیر افتاد این را تکرار کن و «یا لطیف» را 903 بار بگو.
🌹🌹اَلْهادِی الْخَبیرِ الْمُبینْ🌹🌹 هر کس به این ذکر بعد از گرسنگی مداومت ورزد خداوند اسرار غیب را بر او آگاه میگرداند و هم چنین است ذکر «النور الهادی» و بعد از آن بگوید «ای هدایتکننده مرا هدایت کن و ای آگاه مرا باخبر گردان و ای آشکارکننده بر من اسرار غیب را آشکار کن».
🌹🌹اَلْحَلیمِ الرَّئوُفِ الْمَنّانْ🌹🌹هیچ ترسویی این ذکر را نمیگوید مگر این که امنیت مییابد.
🌹🌹اَلْحَکیمْ🌹🌹هر کس این را بنویسد و با آب بشوید سپس بر روی زراعت خود بپاشد آن پاک میگردد و برکتش آشکار میشود.
🌹🌹اَلْغَفُورْ🌹🌹هر کس در گفتن این ذکر مداومت نماید از وسواسی نجات پیدا میکند.
🌹🌹اَلْشَّکُورْ🌹🌹هر کس این نام را چهل بار بر آبی بخواند و با آن چشم بیماری را بشوید خوب خواهد شد.
🌹🌹اَلْعَلیّْ🌹🌹هر کس این نام را زیاد بگوید و بر خود آویزان نماید نزد مردم با آبرو خواهد شد.
🌹🌹اَلْکَبیرْ🌹🌹هر کس در خلوت و ریاضت خود این ذکر را به عددی زیاد بخواند و بعد از آن دعا کند خداوند دعایش را اجابت میکند.
🌹🌹اَلْحَفیظْ🌹🌹هر کس این ذکر را به تعدادش بگوید رنج و درد به سراغ او نمیآید هر چند به زمینهای هفتگانه برود و او از غرق شدن محفوظ است و این نام برای ترسیدگان سریعالاجابه است و نگهداری گوینده آن هرگز ازاله نمیشود و از بین نمیرود.
🌹🌹اَلْحَسیبْ🌹🌹برای آسان شدن کارها هر روز 80 مرتبه بگو «یا حسیب».
🌹🌹اَلْجَلیلْ🌹🌹کسی که این ذکر را بسیار بگوید و هر جایی که دیده میشود آن را قرار بدهد به او بخشیده میشود آنچه را میبیند و میخواهد.
🌹🌹اَلْکَریمْ🌹🌹 هر کس میخواهد روزیاش زیاد شود چهل روز و هر روز 128 بار به این ذکر مداومت جوید «یا کریم یا وهاب یا ذالطول» خداوند از جاهایی که گمان نمیکند به او روزی میدهد. @darolquran_saveh
☘💐🌱انچه که یک مومن باید داشته باشد.🌲
✅امام صادق (ع) مےفرمايند ، يك مؤمن چهار چيز بايد داشته باشد :
➊✨ خانه وسيع
➋✨ سواري خوب
➌✨ لباس زيبا
➍✨ چراغ پر نور
💠شخصي پرسيد ما كه نداريم چه كنيم؟
حضرت فرمودند: اين حديث باطن هم دارد :
①✨ منظور از خانه وسيع، صبر است كه بيان گر روح بزرگ است.
②✨ مركب خوب، عقل است.
③✨ لباس زيبا، حيا است.
④✨ چراغ پر نور، علم است كه ثمره آن بندگي است.
📚منبع: كافي، جلد ٦ @darolquran_saveh
هدایت شده از آرلی شاپ | graphic clothing
بــآتـــوازمـــرگ نــدارم،بہخـداواهمہاے!👊✌ جــآنمـــآپیشڪشسیـــدنآخـــامنہاے😍💖
@akstorii
🔸 امروز چهارشنبه↯
☀️ ۲۵تیر١٣۹۹
🌙 ۲۳ذی القعده ١۴۴١
📿 ذکر روز :
یا حی یا قیوم
#حدیث_روز
امام رضا(ع)
هر گاه برای شما
پیش آمد سختی روی داد،
از ما کمک و یاری بجویید. @darolquran_saveh
🌿🌺🌿سخنان بزرگان🌿🌺🌿💎 سه پند لقمان_حکیم به پسرش :
♦️در زندگی بهترین غذا را بخور ...
♦️در بهترین رختخواب جهان بخواب ...
♦️در بهترین خانه ها زندگی کن ...
پسر گفت :
ما فقیریم چطور این کارها را بکنم ؟
لقمان :
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری ،
هر غذایی ، طعم بهترین غذای جهان را میدهد .
اگر بیشتر کار کنی و دیرتر بخوابی ،
هر جا که بخوابی بهترین خوابگاه جهان است ،
و اگر با مردم دوستی کنی ، در قلب آنها جای میگیری ،
و آنوقت بهترین خانه های جهان مال توست!
🔸 امروز پنج شنبه↯
☀️ ۱۹تیر١٣۹۹
🌙 ۱۷ذی القعده ١۴۴١
🎄۹جولای ٢٠٢٠
📿 ذکر روز :
لا اله الا الله الملک الحق المبین
#حدیث_روز
امیرالمؤمنین علیه السلام:
ما أكثَرَ العِبَرَ، و أقَلَّ الاعتِبارَ!
چه بسيار است عبرتها و چه اندك است عبرت گرفتن! @darolquran_saveh
🌹🌹اَلْقَریبُ الْمُجیبُ🌹🌹کسی که این ذکر را زیاد بگوید خداوند تعالی او را امنیت میبخشد.
🌹🌹اَلْواسِعْ🌹🌹کسی که این ذکر را زیاد بگوید خداوند برای او وسعت در زندگی ایجاد میکند.
🌹🌹اَلْوَدُودْ🌹🌹کسی که هر روز 100 بار بر غذایی این ذکر را بخواند و به دشمنانش بخوراند با آنها مهربان و دوست خواهد شد.
🌹🌹اَلْمَجیدْ🌹🌹هر کس این ذکر را زیاد بگوید از همه دردها و بیماریها شفا مییابد.
🌹🌹اَلْباعِثْ🌹🌹 هر کس هنگام خواب در حالی که دستش روی سینهاش میباشد خداوند باطنش را زنده میکند و قلبش را نورانی میگرداند.
🌹🌹اَلْشَّهیدُ الْحَقْ🌹🌹 کسی که این دو نام را در چهار گوشه کاغذی بنویسد و آنچه که ضایع شده یا غیب گشته در وسط کاغذ بنویسد و آن را نصف شب زیر آسمان بگذارد و به آن نگاه کند و این دو اسم را هفتار بار تکرار کند خبر آن چیز ضایع گشته یا گمشده به او میرسد. @darolquran_saveh
🍃🍂خــــواص آیـه الکـــرسے🍃🍂
✨1⃣👈 هنگام خارج شدن از منزل ↯
هفتاد هزار فرشته نگهبان شما خواهند بود
✨2⃣👈هنگام ورود به منزل ↯
قطحی و فقر هرگز به منزل تان نرسد
✨3⃣👈بعد از وضو ↯
هفتاد مرتبه درجه را بالا می برد
✨4⃣👈قبل از خواب ↯
فرشته ها تمام شب محافظ شما باشند
✨5⃣👈بعد از نماز واجب
فاصله بین شما و بهشت فقط مرگ می شود
📚 ثواب الاعمال و عقاب الاعمال
🔸 امروز شنبه↯
☀️ ۲۸تیر١٣۹۹
🌙 ۲۶ذی القعده ١۴۴١
📿 ذکر روز :
یا رب العالمین
#حدیث_روز
امام على عليه السلام:
به سبب محبّت دنيا، گوش ها از شنيدن حكمت كر و دل ها از نور بصيرت نابينا مى گردند
لِحُبِّ الدُّنيا صَمَّتِ الأَسماعُ عَن سَماعِ الحِكمَةِ، وعَمِيَتِ القُلوبُ عَن نورِ البَصيرَةِ