🍃🌻🍃🌻🍃
#فوق_العاده_دقیق_و_زیبا❗️
🍃امام سجّاد علیه السلام: از ترك زشتى خوددارى مكن، حتّى اگر بدان شهره شده باشى و در بازگشت به خوبى، بى رغبت مباش هر چند به ترك آن شهره شده باشى و مبادا كه به گناهت خوشحالى كنى كه خوشحالى به آن از ارتكابش بزرگتر است .
📚 أعلام الدين صفحه۲۹۹
🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃
🌹دعای روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
♦️اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.
♦️خدایا روزى كن مرا در آن فضیلت شب قدر را و بگردان در آن كارهاى مرا از سختى به آسانى و بپذیر عذرهایم و بریز از من گناه و بار گران را اى مهربان به بندگان شایسته خویش
🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃
🍃🍃🍃🍃🍃
📚هر شب پلو، هر روز پلو، هر شب مرغ، هر روز مرغ، آخرش صد تومن ؟؟؟!!!
در مواردی که به شخصی لطفی میکنند ولی وی از روی نادانی یا گستاخی باز هم طلبکار و ناراضی است و بیشتر میطلبد
به شوخی یا جدی اینگونه میگویند.
روزی شخصی به منزل ثروتمندی میرود و مدتی در انجا مهمان میشود. صاحبخانه از روی احترام با مرغ و پلو و غذاهای رنگارنگ از وی پذیرایی میکند. هنگام عزیمت وی به دیار خود، صاحبخانه چون خبر داشت که وی بضاعت اندکی دارد مبلغ صد تومان هم به عنوان هدیه و سوغات به وی میدهد تا برای خانواده ببرد. میهمان ناراحت شده میگوید:
هر شب پلو، هر روز پلو، هر شب مرغ، هر روز مرغ، آخرش صد تومن ؟؟؟؟!!!!!!
میگویند روزی ابن مقله وزیر پولی را از نصر بن منصور عامل بصره مطالبه کرد که میبایست پرداخت میکرد و به وی گفت همین جا باش تا زر را بدهی.
چون آن روز اول رمضان بود هر شب ابن مقله، برای افطار نصر را به سرای خود دعوت میکرد. پس از اتمام یک ماه پیغام داد و پول را بخواست. نصر گفت من پول را به وزیر پس دادهام. ابن مقله وی را بخواست و گفت مال را به که دادی؟ وی گفت مال را ندادم ولی یک ماه تمام مهمان تو بودم و نان تو را به رایگان خوردم. الان سزاست که از من مال بخواهی؟
وزیر خندید و مال را به وی بخشید.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
💛 داستان آموزنده 💛
🍃🌸 عجایب آیت الکرسی🍃🌸
🌾«پسر حضرت نوح» :پدرم نقل کرد:
دوستی در نهروان داشتم که یک روز برایم تعریف کرد که من عادت داشتم هر شب آیة الکرسی را می خواندم و بر در دکان و مغازه ام می دمیدم و با خیال راحت به منزلم می رفتم.
🌺✨یک شب یادم رفت آیةالکرسی را به مغازه بخوانم، و به خانه رفتم و وقت خواب یادم آمد، از همان جا خواندم و به طرف مغازه ام دمیدم.
🌺✨فردا صبح که به مغازه آمدم و در باز کردم، دیدم دزدی در مغازه آمده و هر چه در آنجا بوده جمع کرده، بعد متوجّه مردی شدم که در آنجا نشسته.
🌺✨گفتم: تو که هستی و در اینجا چه کار داری؟
گفت: داد نزن من چیزی از تو نبرده ام، نگاه کن تمام متاع تو موجود است، من اینها را بستم و همینکه خواستم بردارم وببرم در مغازه را پیدا نمی کردم، تا اثاثها را زمین می گذاشتم در را نشان می کردم باز تا می خواستم ببرم دیوار می شد.
🌺✨خلاصه شب را تا صبح به این بلا بسر بردم تا اینکه تو در را باز کردی، حالا اگر می توانی مرا عفو کن، زیرا من توبه کردم و چیزی هم از تو نبرده ام.
من هم دست از او برداشتم و خدا را شکر کردم.
📗 شفاودرمان با قرآن/ص 50
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
❌زندگی دیگران را نابود نکنیم❗️
⚪️ جوانی از رفیقش پرسید: کجا کار میکنی؟ پیش فلانی، ماهانه چند میگیری؟ 5000 همهش همین؟ 5000 ؟ چطوری زندهای تو؟ صاحب کار قدر تو رو نمی دونه، خیلی کمه! یواش یواش از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد، صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد، قبلا شغل داشت، اما حالا بیکار است.
🔵 زنی بچهای را به دنیا آورد، زن دیگری گفت: به مناسبت تولد بچهتون، شوهرت برات چی خرید ؟ هیچی ! مگه میشه ؟! یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری ؟! بمب را انداخت و رفت، ظهر که شوهر به خانه آمد، دید که زنش عصبانی است و .... کار به دعوا کشید و تمام.
🔴 پدری در نهایت خوشبختی است، یکی میرسد و میگوید: پسرت چرا بهت سر نمیزند؟ یعنی آنقدر مشغوله که وقت نمیکنه؟! و با این حرف، صفای قلب پدر را تیره و تار میکند.
🔺این است، سخن گفتن به زبان شیطان. در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم؛
چرا نخریدی؟
چرا نداری؟
یه النگو نداری بندازی دستت؟
چطور این زندگی را تحمل میکنی؟ یا فلانی را؟
چطور اجازه می دهی؟
ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد، یا از روی کنجکاوی یا فضولی و... اما نمیدانیم چه آتشی به جان شنونده میاندازیم!
☘ شر نندازید تو زندگی مردم. واقعا خیلی چیزا به ما ربطی نداره! کور، وارد خانهی مردم شویم و کَر از آنجا بیرون بیاییم. مُفسد نباشیم.
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
❌داستان واقعی❌
❌به خداونداعتمادکن
🔴کلاغی که مامور خدا بود!
🍃آقای شیخ حسین انصاریان میفرمود:
یه روز جمعه با دوستان رفتیم کوه
دوستان یه آبگوشت و چای روی هیزم درست کردن.
سفره ناهار چیده شد ماست، سبزی،نون .
💥دوتا از دوستان رفتن دیگ آبگوشتی رو بیارن که یه کلاغی از راه رسید رو سر این دیگ و یه فضله ای انداخت تو دیگ آبگوشتی..
🔰گفت اون روز اردو برای ما شد زهر مار،توکوه گشنه بودیم
همه ماست و سبزی خوردیم.
🔶خیلی سخت گذشت و خیلی هم رفقا تف و لعن کلاغ کردن گاهی هم میخندیدن ولی در اصل ناراحت بودن.
✅وقت رفتن دوتا از رفقا رفتن دیگ رو خالی کنن، دیدیم دیگ که خالی کردن یه #عقرب_سیاهی ته دیگ هست!
💠و اگر خدا این کلاغ رو نرسانده بود ما این آبگوشت رو میخوردیم و همه مون میمردیم کسی هم نبود.
🔷اگر اون عقرب را ندیده بودن هنوز هم میگفتن یه روز رفتیم کوه خدا حالمونو گرفت..
حالتو نگرفت، جونت رو نجات داد!
خدا میدونه این بلاهایی که تو زندگی ما هست پشت پرده چیه.
🖤امام حسن عسکری فرمودند:
هیچ گرفتاری و بلایی نیست مگر آن که نعمتی از خداوند آن را در میان گرفته است.
🔵چقدر به خدا حسن ظن داریم؟!
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
زیارت نامه امام صادق
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى،
وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه .
https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
🍃🌻🍃🌻🌿
✨امام صادق (علیه السلام)
اِمْتَحِنُوا شِيعَتَنَا عِنْدَ ثَلاَثٍ عِنْدَ مَوَاقِيتِ اَلصَّلاَةِ كَيْفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَيْهَا وَ عِنْدَ أَسْرَارِهِمْ كَيْفَ حِفْظُهُمْ لَهَا عِنْدَ عَدُوِّنَا وَ إِلَى أَمْوَالِهِمْ كَيْفَ مُوَاسَاتُهُمْ لِإِخْوَانِهِمْ فِيهَا.
امام صادق(ع)فرمود: شيعيان ما را در سه چيز آزمايش كنيد: در اوقات نماز كه تا چه اندازه مراقبت آن ها را دارند و در اسرار مذهبي كه چگونه آنها را از دشمنان ما حفظ ميكنند و در ثروتشان كه با برادران ديني خود تا چه مقدار كمك و همراهي ميكنند.
منبع : الخصال، ج 2، ص 103
🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃
🌹دعای روز بیست و هشتم ماه مبارک رمضان
🍃بسم الله الرحمن الرحیم🍃
♦️اللهمّ وفّر حظّی فیهِ من النّوافِلِ واكْرِمْنی فیهِ بإحْضارِ المَسائِلِ وقَرّبِ فیهِ وسیلتی الیكَ من بینِ الوسائل یا من لا یَشْغَلُهُ الحاحُ المُلِحّین .
♦️خدایا زیاد كن بهره مرا در آن از اقدام به مستحبات و گرامى دار در آن به حاضر كردن و یا داشتن مسائل و نزدیك گردان در آن وسیله ام به سویت از میـان وسیلهها اى آنكه سرگرمش نكند اصرار و سماجت اصراركنندگان
🍃🌻🍃🌻🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
پرهیز از غضب
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم
مردی خدمت پیامبر رسید و عرض کرد: یا رسول الله! مرا چیزی بیاموز که باعث سعادت و خوشبختی من باشد. حضرت فرمود: «برو و غضب نکن و عصبانی مباش!» مرد گفت: همین نصیحت برایم کافی است.
سپس نزد خانواده و قبیله اش بازگشت. دید پس از او حادثه ناگواری رخ داده است؛ قبیله او با قبیله دیگر اختلاف پیدا کرده [و] مقدمه جنگ میان آن دو آماده است و کار به جایی رسیده که هر دو قبیله در برابر یکدیگر صف آرایی کرده، اسلحه به دست گرفته اند و آماده یک جنگ خونین هستند. در این حال، مرد برانگیخته شد و بی درنگ لباس جنگی پوشید و در صف بستگان خود قرار گرفت.
ناگاه اندرز پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که فرموده بود: غضب نکن، به خاطرش آمد. فوری سلاح جنگ را بر زمین گذاشت و به سوی قبیله ای که با خویشان او آماده به جنگ بودند، شتافت و به آنان گفت: مردم! هرگونه [ضرر و زیان] مثل زخم و قتل... [که] از جانب ما به شما وارد شده و علامت ندارد (ضارب و قاتلی معلوم نیست)، به عهده من است و من آن را به طور کامل از مال خود می پردازم و هرگونه زخم و قتل که ضارب و قاتلش معلوم است، از آنها بگیرید.
بزرگان قبیله پیشنهاد عاقلانه او را شنیدند، دلشان نرم شد و شعله غضبشان فرو نشست و از او تشکر کردند و گفتند: ما هیچ گونه نیازی به این چیزها نداریم و خودمان به پرداخت جریمه و عفو و گذشت سزاوار
هستیم. بدین گونه، با ترک غضب، هر دو قبیله با یکدیگر صلح و آشتی کردند [و] آتش کینه و عداوت در میانشان خاموش گردید.(1)
1- محمود ناصری، داستان های بحارالانوار، قم، دارالثقلین، 1377، ج 3، ص 277.
متاسفانه ما امروزه در جامعه خودمون شاهد این هستیم که بخاطره چیزهای جزئی مثل جای پارک و تصادف ماشین و ....مردم نمیتونن خشم خودشونو کنترل کنن و باعث اتفاق های ناگواری میشه. سعی کنیم سعه صدر بیشتری از خودمون نشون بدیم .
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🍃🌸🍃🌸🍃
🔴لحظهورودحضرتزهرا(س)بهقیامت
روزی پیامبر خدا(ص) بر فاطمه(س) وارد شد و او را اندوهناک یافت. فرمود: دخترم! چرا اندوهگینی؟
فاطمه(س) پاسخ داد: پدر جان! یاد قیامت و برهنه محشور شدن مردم در آن روز، رنجم می دهد.
پیامبر(ص) فرمودند: آری دخترم! آن روز، روز بزرگی است؛ امّا جبرئیل از سوی خداوند برایم خبر آورد، من اوّلین کسی هستم که برانگیخته میشوم. سپس ابراهیم و آنگاه همسرت، علیّ بن ابی طالب. پس از آن، خداوند جبرئیل را همراه هفتاد هزار فرشته به سوی تو میفرستد. وی هفت گنبد از نور بر فراز آرامگاهت برقرار میسازد.
آنگاه اسرافیل لباسهای بهشتی برایت میآورد و تو آنها را میپوشی.
فرشته دیگری به نام زوقائیل مرکبی از نور برایت میآورد که مهارش از مروارید درخشان و جهازش از طلاست. تو بر آن مرکب سوار میشوی و زوقائیل آن را هدایت میکند.
در این حال، هفتاد هزار فرشته با پرچمهای تسبیح پیشاپیش تو راه میروند.
اندکی که رفتی، هفتاد هزار حورالعین، در حالی که شادند و دیدارت را به یکدیگر بشارت میدهند، به استقبالت میشتابند. به دست هر یک از حوریان منقلی از نور است که بوی عود از آن بر میخیزد ... آنها در طرف راستت قرار گرفته، همراهت حرکت میکنند.
فاطمه جان، هنگامی که به وسط جمعیّت حاضر در قیامت میرسی، کسی از زیر عرش پروردگار، به گونهای که تمام مردم صدایش را بشنوند، فریاد میزند: چشمها را فرو پوشانید و نظرها را پایین افکنید تا صدّیقه فاطمه، دختر پیامبر(ص) و همراهانش عبور کنند.
هنگامی که به همان اندازه از آرامگاهت دور شدی، مریم دختر عمران، همراه هفتاد هزار حورالعین به استقبالت میآید و بر تو سلام میگوید. آنها سمت چپت قرار میگیرند و همراهت حرکت می کنند.
آنگاه مادرت خدیجه، اوّلین زنی که به خدا و رسول او ایمان آورد، همراه هفتاد هزار فرشته که پرچمهای تکبیر در دست دارند، به استقبالت میآیند.
وقتی به جمع انسانها نزدیک شدی، حوّاء با هفتادهزار حورالعین به همراه آسیه نزدت میآید و با تو رهسپار میشود.
📚 بحارالأنوار، ج 43، ص 225.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
✨﷽✨
✍روزى امیرالمومنین على علیه السلام از درب دکان قصـابى مى گذشتند که قصاب بـه آن حضـرت عرض کرد یا امیرالمؤمنین ، گـوشت بسیـار خـوبى آورده ام ، اگر می خواهید ببرید
حضرت فرمـودند الآن پولی ندارم که بخـرم. عـرض کرد: مـن صبر می کنم، پولش را بعدا بدهید. مولا فرمود: من به شکم خـود می گویـم که صبر کند. اگر نمىتوانستم به شکم خود بگویم، از تو می خواستم که صبر کنى ، ولى حالا که می توانـم ، به شکم خود می گویم که صبر کند.
📚ارشادالقلوب دیلمى، ابیمحمد حسن دیلمی ص۱۱۹
امیرالمومنین علی علیهالسلام فرمود إِیَّاكُـمْ وَ الـدَّیْنَ فَـإِنَّهُ هَـمٌّ بِاللَّیْلِ وَ ذُلٌّ بِالنَّـهَارِ . از مقروض بـودن و قـرض گـرفتن دوری كنید ، چـون دِین همّ و اندوه شمـا در شب 'وقـتی که به فکر بدهی ها می افتید' و ذلت و خـواری شما در روز را 'وقتی طلب كار را می بیند' در پی دارد.
📚من لایحضره الفقیه ج ۳ ، ص۱۸۲
حکایاتی از دارالصادقیون رفسنجان
https://chat.whatsapp.com/EGji4yqRTu94eKojCMUMAq
https://eitaa.com/darolsadeghiyon