قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
زیارت نامه امام صادق
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى،
وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه .
https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می اندیشید ...که دخترش را به چه کسی بدهدتا مناسب او باشد ..در یکی از شبها وزیرش را صدا زد و از اوخواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد ...از قضا آن شب دزدی قصد دزدی در آن مسجد را کرده بود تا هرچه گیرش بیاید از آن مسجد بدزدد...پس قبل از وزیر و سربازانش به آنجا رسید ...در را بسته یافت واز دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد ..
هنگامی که بدنبال اشیاء بدرد بخورش می گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در راشنید که باز شد بنابراین راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نماز خواندن مشغول کرد .. سربازان داخل شدند و اورا در حال نماز دیدند ،
وزیر گفت : سبحان الله ! چه شوقی دارد این جوان برای نماز....ودزد از شدت ترس هرنماز را که تمام می کرد نماز دیگری را شروع می کرد ..
تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند از نماز که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند ، و اینگونه شد که وزیر جوان را نزد حاکم برد .و حاکم که تعریف دعا ها ونمازها ی جوان را از وزیر شنید ، به او گفت : تو همان کسی هستی که مدتهاست دنبالش بودم و می خواستم دامادم باشد ، اکنون دخترم را به ازدواج تو در می آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود ...
جوان که این را شنید بهت زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی کرد ، سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت : خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم در آوردی ،فقط با نماز شبی که ازترس آن را خواندم ! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من می دادی و هدیه ات چه بود اگر از ایمان و اخلاص می خواندم !
🌴🌴🌴🌴🌴🌴
🍃🍃🍃🍃🍃🍃
ﺍﺑﻮﺍﻳﻮﺏ ﺍﻧﺼﺎﺭﻯ
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺑﺰﺭﮒ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ (ﺍﺑﻮﺍﻳﻮﺏ ﺍﻧﺼﺎﺭﻯ) ﺑﻮﺩ. ﻣﻮﻗﻌﻰ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﺯ ﻣﻜﻪ ﺑﻪ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﻫﺠﺮﺕ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﻫﻤﻪ ﻗﺒﺎﻳﻞ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺗﻘﺎﺿﺎ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻳﺪ! ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﺮ ﺟﺎ ﺷﺘﺮﻡ ﻧﺸﺴﺖ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻨﻢ. ﺗﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻯ (ﺑﻨﻰ ﻣﺎﻟﻚ ﺑﻦ ﺍﻟﻨﺠﺎﺭ) ﺭﺳﻴﺪ ﺩﺭ ﻣﺤﻠﻰ ﻛﻪ ﺑﻌﺪﻫﺎ ﺩﺭﺏ ﻣﺴﺠﺪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺖ، ﺷﺘﺮ ﺑﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﺸﺴﺖ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻧﺪﻛﻰ ﺑﺮﺧﺎﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﺑﺎﺯ ﺑﻪ ﻣﺤﻞ ﺍﻭﻝ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﻧﺸﺴﺖ. ﻣﺮﺩﻡ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻭ ﻫﺮﻛﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩﺵ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ. ﺍﺑﻮﺍﻳﻮﺏ ﻓﻮﺭﻯ ﺧﻮﺭﺟﻴﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﺷﺘﺮ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩ. ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﻮﺭﺟﻴﻦ ﭼﻪ ﺷﺪ؟ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺍﺑﻮﺍﻳﻮﺏ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩ.
ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺷﺨﺺ ﺑﺎﻳﺪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎﺭﺵ ﻭ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺑﻮﺍﻳﻮﺏ ﺗﺸﺮﻳﻒ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺗﺎ ﻣﻮﻗﻌﻰ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎﻯ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﻣﺴﺠﺪ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺑﻮﺍﻳﻮﺏ ﺗﺸﺮﻳﻒ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ. ﺍﻭﻝ ﺩﺭ ﺍﻃﺎﻕ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻭ ﻫﻤﻜﻒ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻌﺪ ﺍﺑﻮﺍﻳﻮﺏ ﻋﺮﺿﻪ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻳﺎ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻧﻴﺴﺖ ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﻃﺒﻘﻪ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻭ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻃﺒﻘﻪ ﻓﻮﻗﺎﻧﻰ ﺑﺎﺷﻴﻢ، ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻟﺎ ﺗﺸﺮﻳﻒ ﺑﺒﺮﻳﺪ. ﺣﻀﺮﺕ ﻗﺒﻮﻝ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﺍﺛﺎﺛﻴﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﺒﻘﻪ ﻓﻮﻗﺎﻧﻰ ﺑﺒﺮﻧﺪ. ﺍﻭ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﺟﻨﮕﻬﺎ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﺑﺪﺭ ﻭ ﺍﺣﺪ ﻭ ﻏﺰﻭﺍﺕ ﺩﺭ ﺭﻛﺎﺏ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﺎ ﺩﺷﻤﻨﺎﻧﺶ ﻣﻰ ﺟﻨﮕﻴﺪ ﻭ ﺷﻬﺎﻣﺘﻬﺎﻯ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﺍﺩ.
ﺩﺭ ﺟﻨﮓ ﺧﻴﺒﺮ ﭘﺲ ﺍﺯ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﺩﺭ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﭘﺸﺖ ﺧﻴﻤﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻧﮕﻬﺒﺎﻧﻰ ﻣﻰ ﺩﺍﺩ ﻭﻗﺘﻰ ﺻﺒﺢ ﺷﺪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺧﻴﻤﻪ ﭼﻪ ﻛﺴﻰ ﺍﺳﺖ؟ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ: ﻣﻨﻢ ﺍﺑﻮﺍﻳﻮﺏ... ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﺪﺍ ﺗﺮﺍ ﺭﺣﻤﺖ ﻛﻨﺪ. (ﺁﺭﻯ ﺍﺑﻮﺍﻳﻮﺏ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﺍﺣﺴﺎﻥ ﻭ ﻧﻴﻜﻰ ﺑﺎ ﻣﺎﻝ ﻭ ﺟﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺩﻋﺎﻯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻧﺼﻴﺐ ﺍﻭ ﺷﺪ.
ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻭ ﻳﺎﺭﺍﻥ، 1/27 - 20- ﺑﺤﺎﺭ ﺍﻟﺎﻧﻮﺍﺭ،ح 6/554.
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
خیلی قشنگه 🍃🌺
شاگردی از استادش درباره ی
جلب رضایت خدا و بهترین راه آن پرسید.
استاد گفت: به گورستان برو و به مرده ها توهین کن!
شاگرد دستور استاد را اجرا کرد و نزد او برگشت.
استاد گفت: جواب دادند؟شاگرد گفت : نه.
استاد گفت: پس بار دیگر به آنجا برو و آن ها را ستایش کن!
شاگرد اطاعت کرد و همان روز عصر نزد استاد برگشت.
استاد بار دیگر از او پرسیدکه آیا مرده ها جواب دادند؟
شاگرد گفت : نه.
استاد گفت: برای جلب رضایت خدا، همین طور رفتار کن!
نه به ستایش های مردم توجه کن و نه به تحقیر ها و تمسخر هایشان!
بدین صورت است که می توانی راه خودت را در پیش گیری 🌼🍃
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
زیارت نامه امام صادق
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى،
وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه .
https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
سلام🌺
✍️جهت اطلاع اون عزیزانی که میگن ما بی طرف هستیم کاری به هیچی نداریم
🔻لطفا توجه بفرمائید و با دقت بخوانید و نشر دهید🔻
👌🏻بنده خدائی گفت:
سرت رو بنداز پایین زندگیتو بکن
چکار داری به سیاست و انتخابات و راهپیمایی و اینها...
به هیچ چیز و هیچ کس هم فکر نکن،
👌🏻 ما بی طرفیم،👌🏻
کار به کسی نداریم...
🤲🏻نمازها و دعا ها و زیارت عاشورا رو هم تو خونه میخونیم ،
👌🏻چون دین یک باور خصوصیه بین خودت و خدا ...
👌🏻اهل هیچ حزب وجناح هم نیستیم جز حزب خدا ...
✋🏻بهش گفتم:
👌🏻در عالم دو تا خیمه هست
☝🏻خدا و👹 شیطان
👌🏻هابیل و قابیل
👌🏻حضرت موسی(ع) و فرعون
👌🏻حضرت علی(ع) و معاویه
👌🏻امام حسین (ع) و یزید
📖بهش گفتم: زیارت عاشورا را خوانده ای...
📖گفت: بله هر روز صبح...
👌🏻بهش گفتم: میدانی کل این زیارت بر دو پایه واساس است ،
✋🏻سلام یا👹 لعن؛
✋🏻 سلام به اهل بیت(ع)
👹 و لعن به یزیدیان
☝🏻"پاداشش هم یا بهشت و یا جهنم "
👌🏻گفت : پس تکلیف بیطرف ها چی میشه؟
👌🏻بهش گفتم :
📖در زیارت عاشورا مشخص شده میخونیم( و شایعت و بایعت و تابعت علی قتله)
🌻امام صادق (ع) آن بی طرف ها را هم لعن کرده...
👌🏻هرکس در لشگر حسین (ع) نباشد
👌🏻در خیمه هرکسی باشد و یا بی طرف باشد یزیدی است
👌🏻درجواب گفت :
☝🏻 اینکه برای آن دوران بود،
👌🏻 الان چی؟
👌🏻بهش گفتم :
📖باز هم زیارت عاشورا جوابت را داده،(و آخر تابع له علی ذلک)
👹یزیدی ها تا آخرالزمان لعن شده اند
سوال کردوگفت :
🚩 کل یوم عاشورا یعنی چه؟
گفتم که :
🚩یعنی حسین زمان و
👹شمر امروزت را بشناسی.
دوباره گفت :
🚩 حسین زمان ،امام زمان (عج) هست که درغیبت هستند؟
بهش گفتم :
☝🏻در غیبت حسین (ع)
🚩حضرت مسلم نیابت عام داشت
از طرف امام زمانش
👹اما کوفیان تنهایش گذاَشتند
👌🏻پس بندگان خدا
☝🏻اگر میخواهی کوفی نباشی
🚩 باید بدانی تا حسین نیامده،
🚩مسلم بن عقیل ولی امر
🚩 و نایب حسین ع است
🚩و تا امام زمان(عج)نیامده
🚩 ولی فقیه نایب عامش هست
👌🏻"وقتت را هدر نده
☝🏻ببین در کدام خیمه هستی
🚩درخیمه امام حسین (ع)
👹یا در خیمه یزید علیه العنه ..."
🚩اگر حسینی هستی الان باید از ولی امر اطاعت کنی
🚩و از نایب عام امامت تبعیت
🚩 و در لشگر حسینی (ع)
👹با یزیدیان زمان مبارزه کنی
✌️✍️و انتخابات برای تعیین سرنوشت کشور
✋🏻 و یاری کردن از انقلاب و تبعیت از نایب عام امام زمان (عج) حضرت امام خامنه ای وظیفه شرعی و معرفی ماست،
🚩یعنی آمادگی برای ظهور منجی عالم بشریت و نجات تمام مظلومان و مستضعفین عالم میباشد .
🤲🏻ان شاء الله با انتخاب فرد اصلح و صالح
✋🏻و با حضور پرشور امت شهیدپرور
👹و ز کوری چشم دشمنان اسلام و
📖قرآن و نظام و انقلاب و ولایت فقیه
☝🏻و با لطف و عنایت خدا و اهلبیت ع
🚩 مخصوصا امام زمان عج
🚩وبا همه حاج قاسم سلیمانی ها و همرزمانش ورفقای شهیدش
✍️ پای صندوقهای رای
#انتخابات
💚 اللهم عجل لولیک الفرج💚
♥️ پس نمیگیریم ... ♥️
روزى يكى از حاجیان در #مدينه در گوشه ای خوابش برد .
وقتى بيدار شد ، فکر کرد كه كيسه ی پول او را دزديده اند .
به راه افتاد .
#امام_صادق علیه السلام را در حال #نماز دید .
ایشان را نشناخت و با امام درآويخت كه كيسه ی پول مرا تو برداشته اى!
امام كه وضع را چنين ديد، پرسيد : چقدر پول در كيسه داشتى؟
مرد پاسخ داد : هزار دينار .
امام او را همراه خود به خانه برد و هزار دينار طلا وزن كرد و به او تحويل داد .
مرد به خانه برگشت و اتفاقاً كيسه ی پولش پيدا شد .
نزد امام آمد و پوزش خواست و پول را هم برگرداند .
امام صادق ( علیه السلام ) از پس گرفتن پول خوددارى کردند و فرمودند : ما چيزى را كه بخشیدیم ، دیگر پس نمیگیریم .
« ... قَالَ : شَيْءٌ خَرَجَ مِنْ يَدِي لَا يَعُودُ إِلَيَّ ... »
مرد از اطرافيان پرسيد كه اين شخص كيست ؟
گفتند : كه او جعفر بن محمد عليهما السلام است .
پس از آنكه امام را شناخت ، گفت :
حقاً كه شخصى چون ایشان باید چنین رفتارى داشته باشد.
🗂منبع :
مناقب ابن شهر آشوب ، ج ۴ ، ص ۲۷۴
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
مادرم یک صندوق چوبی بزرگ داشت پر از چیزهای *حیف*
در خانهی ما به چیزهایی *حیف* گفته میشد که نباید از آنها استفاده میکردیم ،نباید دست میزدیم...
فقط هر چند وقت یک بار میتوانستیم آنها را خیلی تند ببینیم و از شوقِ داشتن آنها کِیف کنیم!
*حیفِ* مادرم که دیگر نمیتواند درِ صندوق *حیف* را باز کند و چیزهای *حیف* را دربیاورد و با دستهای ظریف و سفیدش آنها را جلوی چشمانِ میشی و پر احساسش بگیرد و از تماشای آنها لذت ببرد.
مادرم هیچ وقت خود را جزو چیزهای *حیف* به حساب نیاورد!
دستهایش، چشمهایش، موهایش، قلبش، حافظهاش، همه چیزش را به کار انداخت و حسابی آنها را کهنه کرد.
حالا داشتههایش آنقدر کهنه شده که وصله بردار هم نیست...
*حیفِ* مادرم که قدرِ *حیف* ترین چیزها را ندانست. قدر خودش را ندانست و جانش را برای چیزهایی که اصلا *حیف* نبودند تلف کرد.
◻️ یک روز از خواب بیدار میشوی نگاهی به تقویم میاندازی
نگاهی به ساعتت و نگاهی به خودِ خودت در آینه
و میبینی هیچ چیز و هیچ کس جز خودت *حیف* نیست!
لباسهای اتوکشیدهی غبارگرفتهی مهمانیات را از کمد بیرون میآوری،
گرانترین عطرت را از جعبه بیرون میآوری و به سر و روی خودت میپاشی،
تهماندهی حساب بانکیات را میتکانی و خرج خودت میکنی...
یک روز از خواب بیدار میشوی و به کسی که دوستت دارد، بدون دلهره و قاطعانه میگویی:
صبح بخیر عزیزم، وقت کم است، لطفا مرا بیشتر دوست بدار...
یک روز، یکی از همین روزها، وقتی از خواب بیدار میشوی، متوجه میشوی بدترین بدهکاری، بدهکاری به قلب مهربان خودت هست، و هیچ چیز و هیچ کس جز خودت *حیف* نیست!
یک فرصت را اگر بگذاری که بگذرد
این زمان،میشود آن زمان....
میشود مثلِ چای یخکردهی روی میز
که با عشق دم کرده بودی و یادت رفته،
و حالا با هیچ قند و شکلاتی
به مذاق هیچ طبعی خوش نمیآید...
حیف خودمان رفیق
🍃🍂🍃🌸🍃🍂🍃
📚قابل توجه صاحب منصبان
جعفر برمكي (پسر يحيي برمكي) از وزراي محبوب و صاحب قدرت هارون الرشيد خلیفه ي عباسي بود كه بسيار مورد توجه و لطف و عنايت خليفه بود. بعد از مدتي ميانه ی خليفه و وزير به هم خورد و خليفه دستور قتل او و خاندانش را داد.تسلط پر دامنه ی برمكيان بر دستگاه خلافت عباسي و زوال قدرت و سقوط ناگهانی وغمانگيز آنها حکایتیست خواندنی و عبرت آموز برای همه ی کسانی که مسند نشینی خود را جاودانه می دانند و از حوادث روزگار عبرت نمی گیرند ....
مدّت زمانی قبل از سقوط برمکیان ،روزی هارون خلیفه، هوس کرد بدون محافظ و تشریفات خلافت ،با جعفر برمکی (وزیر خود ) روزی را به تفریح بگذرانند . به باغ یکی از دوستان یحیی که پیر مردی بود رفتند و به گشت و گذار ومیوه چیدن پرداختند. هارون ضمن اینکه میوه هارا انتخاب میکردچشمش به گلابی درشتی افتاد که بر شاخه ای بلند قرارداشت . به دلیل نامعلوم شاید به این سبب که جثّه ی خلیفه بزرگتر بود دستانش را قفل کرد و به جعفر گفت بالا رو و میوه را بچین .جعفر برمکی یک پای در دستان قفل شده ی هارون و پای دیگر بر روی شانه اش گذاشت ، بالا رفته گلابی را چید و پایین آمد. درحالیکه باغبان پیر آنهارا تماشا میکرد. هنگام عصر و خداحافظی با باغبان، ضمن اینکه انعامی به وی پرداخت شد هارون به او گفت سادگی و مهمان نوازی تو با عث خوشنودی ما شد اگر ازمن و جعفر در خواستی داشته باشی خواسته ات برآورده خواهد شد . پیر مرد به داخل اطاق رفته وسائل نوشتن آن زمان را با خود آورده به جعفر گفت می خواهم بنویسی تو و مهمانت امروز اتّفاقی اینجا آمدید و هیچ دوستی ونسبتی با من نداری و خلیفه هم آن را مهر کند. خلیفه و جعفر هردو شگفت زده شدند . هارون گفت :همه سعی میکنند خود را منسوب و آشنای جعفر وزیر من معرّفی کنند و تو ازما چنین سندی میخواهی ؟ باغبان گفت شما خواستید من از شما چیزی بخواهم و خواستم حالا به قول خود عمل کنید . جعفر برمکی نا چار چنین نوشته ای را امضاء کرده بدست پیرمردداد و او ازخلیفه خواست بامهر خودکه روی نگین انگشترش بود آنرا ممهور وتأییدکندوسپس آنها از پیر مرد باغبان خداحافظی کرده رفتند .مدتی گذشت. واژگون شدن بخت جعفر برمکی آغاز شد وآنگونه که در تاریخ آمده ، خلیفه حتّی به دوستان دور ونزدیک ،منسوبان و معاشرانش هم رحم نکرد . پیر مردباغبان نیز به جرم دوستی و معاشرت با جعفر دستگیر شد .اما نامه ممهور شده به مهر خلیفه را نشان داد و گفت من با جعفر برمکی هیچ نسبتی ندارم . و خلیفه دستور آزادی او را صادر کرد . خلیفه از پیرمرد پرسید من پیوسته به این اندیشیده ام ؛آن روز که به باغت آمدیم چرا چنین نوشته ای را از ما می خواستی؟ آیا حمکتش این بود؟ باغبان پیر گفت آری خلیفه. آنگاه که جعفر برای چیدن گلابی بر شانه های توایستاد من دانستم که اورا بالاتر ازاین مقام ومرتبه ای نیست و زوال برمکیان نزدیک است .
🍃🍂🍃🌸🍃🍂🍃🌸🍃🍂🍃
🔴 رجعت امام حسین علیه السلام رجعت خاص...
📿روایات به دو رجعت اشاره دارند: «خاص» و «عام»!
رجعت خاص که در دوران ظهور اتفاق میافتد، دو مرحله زمانی دارد مـرحله اول مقارن با ظهور و قیام امام زمان علیهالسلام اتفاق میافتد و افرادی که در گـذشته زنـدگی میکردهاند مانند برخی از اصحاب پیامبر صلیالله علیه و آله و اولیاء الهی به دنیا باز میگردند و از اصحاب امام زمان عج میشوند و حضرت را در قیامش یاری میکنند. مرحله دوم رجعت که زمان بازگشتن امامان معصوم علیهمالسلام به دنیاست، نـزدیک رحلت امـام زمان عج اتفاق میافتد.
امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا و در صحرای کربلا، پیش از شهادتش در مورد رجعت خود سخن گفته و فرمودند:
«مژده باد شما را، گرچه دشمنان ما را میکشند ولی ما بر پیامبر خود وارد خواهیم شد. سپس من بهقدری که خدا بخواهد مکث خواهم نمود! بعدا اوّل کسی که زمین برایش شکافته و او خارج میشود من خواهم بود. و بـیرون آمـدن من، موافق میافتد با بیرون آمدن امیرالمؤمنین و قیام قائم ما علیهماالسلام.
📗تفسیر اهلبیت علیهمالسلام ج5، ص214
📗 بحار الأنوار، ج45، ص80
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴