eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
795 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
⚘⚘⚘⚘⚘ 💢سفارش مهم حجت الاسلام فاطمی‌نیا برای روزهای آخر ماه مبارک رمضان 👈 از اولیای الهی، سینه به سینه، یک یادگاری دارم که عمل به آن برکات فراوانی دارد. 🔆 ماه مبارک رمضان، این ضیافت الهی را با یک زیارت جامعه کبیره به آخر برسانید. 🔸در اثر این عمل این ضیافت چنان رنگین خواهد شد که آثارش از عقول ما خارج است و روزی به کار خواهد آمد که آن روز هیچ چیز دیگری به کار نخواهد آمد. **کانال نشر معارف استاد فاطمی نیا ⚘⚘⚘⚘⚘
✨﷽✨ 🔴مردی خدمت حضرت امام صادق (ع) عرض كرد: در میان مخالفین شما كه ولایت شما را قبول ندارند، افرادی هستند كه بسیار خوبند، صادق و امینند ، اهل عبادت و خضوع و خشوعند ، آیا اینها از اعمالشان بهره ای نمی برند؟ ✍حضرت داستانی برای او نقل كردند و فرمودند: «إِنَّ رَجُلًا مِنْهُمُ‏ اجتَهَدَ أَربَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ دَعَا فَلَمْ يُسْتَجَبْ لَهُ»؛ در بنی اسرائیل مردی عابد و زاهد بود، مشكلی برایش پیش آمد. چهل شبانه روز مشغول عبادت شد و از خدا تقاضای حل مشكل كرد و نتیجه ای نگرفت! ✨خدمت حضرت عیسی (علیه السلام) آمد كه نبی و ولیّ زمان بود.گفت: آقا عجیب است! من چهل شبانه روز عبادت كردم و خدا خدا گفتم ولی مشكلم حل نشد! از شما تقاضامندم دعایی درباره من بفرمایید تا مشكل من حل شود و بفهمم گیر كار من در كجاست و سر بی اعتنایی خدا نسبت به دعای من چیست؟ حضرت عیسی (علیه السلام) نمازی خواند و دست به دعا برداشت.خطاب آمد به این مرد بگو: از آن دری كه من باز كرده ام رو به من نمی آیی!من نبوت و ولایت عیسی (علیه السلام) را، راه بندگی بندگان خود قرار داده ام و تو از راه دیگر می روی و هرگز به هدف نمی رسی! اگر آن قدر بنالی كه رگ گردنت قطع شود، اجابتت نخواهم كرد. حضرت عیسی (ع) رو به او كرد و گفت: مگر تو در نبوت من شك داری؟ او شرمنده شد و گفت: بله، تاكنون در نبوت شما تردید داشتم و اینك توبه كردم و ایمان آوردم. 💥حضرت امام صادق (ع) پس از نقل این داستان فرمود: « صَارَ فِي حَدِّ أَهلِ بَيتِهِ ، كَذَلِكَ نَحنُ أَهْلَ الْبَيْتِ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَمَلَ عَبْدٍ وَ هُوَ يَشُكُّ فِينَا»؛ ولایت اهل بیت (ع) نیز چنین است. عبادت هیچ عبادت كننده ای مقبول درگاه خدا نخواهد شد مگر اینكه از در ولایت ما وارد گشته و با هدایت ما رو به خدا برود و شك و تردید در امر ولایت ما نداشته باشد . 📚 بحار الأنوار ، ج 27 ، ص 191 📚کافی ، ج 2 ، ص 400 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
 🌿🌿🍂🌿🌿🍂🌿🌿 ✍شهید ثانی به همراه کاروانی در حال سفر بود. در بین راه به جایی به نام رمله رسیدند. شهید خواست به مسجدی که معروف است به جامع ابیض برود، بخاطر زیارت کردن انبیایی که در آنجا مدفون هستند. پس دید که در، قفل است و در مسجد هیچ کسی نیست. پس دستش را بر روی قفل گذاشت و کشید. به اعجاز الهی در باز شد. او داخل شد و در آنجا مشغول به نماز و دعا گردید و بخاطر توجّه وی بسوی خداوند متعال، متوجّه حرکت کاروان نشد و از قافله جا ماند. پس متوجّه شد که کاروان رفته و هیچ کسی از آنها نمانده است. نمی دانست چه کار باید بکند و در مورد رسیدن به آنها فکر می کرد، با توجّه به اینکه وسایل او نیز بار شتر بوده و همراه کاروان رفته است. بنابراین شروع کرد پیاده به دنبال کاروان راه رفتن تا اینکه از پیاده راه رفتن خسته شد و به آنها نرسید و از دور هم آنها را ندید. وقتی در آن وضعیّت سخت و دشوار گرفتار شده بود ناگهان مردی را دید که به طرف او می آمد، و آن مرد بر سوار استری بود. وقتی آن سوار به او رسید گفت: «پُشت سر من سوار شو.» پس شهید ثانی را پشت خود سوار کرد و مثل برق در مدّت کوتاهی او را به کاروان رساند و او را از استر پیاده کرد و فرمود: «پیش دوستانت برو.» و او وارد کاروان شد. شهید می گوید: «در جستجوی آن بودم که در بین راه او را ببینم ولی اصلاً او را ۵ندیدم و قبل از آن هم ندیده بودم.» 📚 نجم الثاقبج۸۸ 🌿🌿🍂🌿🌿🍂🌿🌿🍂🌿🌿
قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد زیارت نامه امام صادق الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه . https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
🍃🌾🌾🍃🌾🌾🍃 اشعار وداع با ماه مبارک رمضان – مناجات با امام زمان(عج)   دو سه شب مانده فقط برگ امان نیست مرا توشه ای از برکات رمضان نیست مرا   یک زمان گریه کنی خوب برایت بودم خاک بر سر شدم اشک روان نیست مرا   توبه هایم عقب افتاده و جوانیم گذشت پیری از راه رسیده است توان نیست مرا   سرم آنقدر به دنیا و ظواهر گرم است چیزی از باطن اسرار عیان نیست مرا    آشتی کردن من با همه بود الا تو سود این دوستی ام غیر زبان نیست مرا   شب قدر از کف من رفت برای بخشش غیر روز عرفه هیچ زمان نیست مرا   تا زمانی که حسین است رفیق دل من میل همراه شدن با دیگران نیست مرا   دور هم بودن ما را بنویسید حسین نفسی جز نفس سینه زنان نیست مرا   آه جز کرببلا هیچ نمیخواهم من آه جز کرببلا قبله ی جان نیست مرا    خواهری رفت سوی مقتل و میگفت حسین جان تو همسفری غیر سنان نیست مرا 🍃🌾🌾🍃🌾🌾🍃🌾🌾🍃
•••✾•🌿🌺🌿•✾•• مال حرام 🐾 بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم صاحب منتخب التواریخ می نویسد در کربلا عطاری که مشهور به تقوا بود مریض می شود و مرضش طولانی می گردد یک نفر از دوستان به عیادتش می رود و می بیند از وسائل زندگی و خانه چیزی برایش نمانده، حصیری زیر پایش و متکائی زیر سرش هست، این آقای تاجر به چنین روزی افتاده است! پسرش وارد شد گفت: پدر برای نسخه امروز پول نیست تا دوا بخرم، متکای زیر سرش را به او داد و گفت: این را هم ببر و بفروش ببینم راحت می شوم یا نه؟ دوست عیادت کننده پرسید مطلب چیست؟ گفت: من در کربلا نمایندگی فروش آبلمیوی شیراز داشتم، آبلیمو وارد می کردم به مبلغ گزاف می فروختم، ناگهان در کربلا تب حصبه عمومی شد و طبیبها مداوای عام کردند که آبلیمو نافع است، روز اول کاری نکردم، از فردا به خودم گفتم چرا آبلیمو را ارزان بفروشم حالا که خریدار فراوان دارد، دو برابر و بعد چند برابر کردم، مردم بیچاره هم ناچار می خریدند بعد دیدم آبلیمو دارد کم می شود و هر چه گران می کنم می خرند ولی تمام می شود، شروع کردم آب در آبلیمو کردن و سپس آبلیموی مصنوعی و تقلبی درست کردم، مال فراوانی به دست آوردم، لیکن چندی بعد بستری شدم، در اثر این بیماری آنچه پول آبلیمو به دست آوردم دادم تا امروز که دیدی همین متکا باقی مانده بود این را نیز دادم ببینم راحت می شوم یا نه؟ فاعتبروا یا اولی الابصار(1). 1-قلب قرآن، 176 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
••••✾•🌿🌺🌿•✾••• قابل توجه کسانی که دوست دارند به بهشت بروند !  بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم   در کتاب روضه الصفا آمده است : سبب آزادی لقمان این بود که سالی مولایش به او دستور داد در مزرعه کنجد بکارد . وقتی بعد از مدتی به مزرعه رفت دید لقمان جو کاشته است . او را خواست و گفت : چرا چنین کردی ؟ ! جواب داد : تصور کردم از جو کاشتن ، می توان کنجد به دست آورد . خواجه گفت : منشا این تصور باطل چیست ؟ گقت : زیرا می بینم تو با وجود کارهای زشت امید بهشت داری ، با خود اندیشیدم اگر افعال و کارهای زشت و ناپسند ، نتیجه ی مغفرت و آمرزش دارد ( بدون توبه ) ، پس از جو هم می توان کنجد به دست آورد . مولا از این تذکر بیدار شد و از کارهای زشت دست برداشت و او را آزاد کرد . (۱) وقتی تو زندگی و اعمال و رفتار خیلی از انسان ها دقت می کنیم ، می بینیم همه خدا و بهشتش را دوست دارند ، ولی توجه ندارند خدا در قبال انجام چه کارهایی به بندگانش بهشت پاداش میدهد و در قبال انجام چه کارهایی بندگان را روانه دوزخ میکند . میدانیم خدا در قرآن که معجزه ای است از پیغمبر به نماز و روزه و خمس و زکات و … امر نموده است ولی در انجام این امور دقت نمیکنیم میدانیم خدا از کارهایی همچون دروغ ، غیبت ، دزدی و … نهی نموده است ولی گاهی مرتکب این امور می شویم پس ما که بهشت را دوست داریم نباید با کاشت جو ، امید برداشت کنجد داشته باشیم . بیایید بیشتر به کارهایی که انجام میرهیم دقت کنیم (۱) چهره جاوید زمان . ص ۱۳۷   اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─ راشد همدانی و امام زمان(عج) بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم   یک ثانیه از عمر دراز شب یلدا باعث شده تا صبح به یادش بنشینیم ده قرن ز عمر پسرفاطمه بگذشت یک شب نشد از داغ فراقش بنشینیم!   احمد بن فارس ادیب از اساتید شیخ صدوق می گوید: راشد همدانی از مردم هَمَدان به حج می رود. هنگام بازگشت، کاروان در بیابانی منزل می کنند تا شب را به روز آورند. مرد، در انتهای کاروان به خواب رفته بود. وقتی که از حرارت آفتاب بیدار شد، کاروان رفته بود و اثری از آن به جای نمانده بود. حاجی همدانی در این زمینه می گوید: در آن لحظه وحشت زده از جا برخاستم و بدون آن که بدانم به کجا می روم، با توکل له خدا به راه افتادم. مقداری راه رفته بودم که سرزمین سبز و خرمی را دیدم و در وسط آن منطقه سرسبز، خانه ای را دیدم که دربانی بر درِ آن ایستاده است. به سوی دربان رفتم، تا مرا راهنمایی کند. دربان، مرا با خوشرویی پذیرفت و بعد از اجازه گرفتن از صاحب خانه مرا به درون خانه نزد صاحب خانه برد. جوانی در اتاق نشسته بود و در بالای سرش شمشیر بلندی از سقف آویزان بود. سیمای آن جوان مانند ماه شب چهارده می درخشید. سلام کردم بعد از پاسخ فرمود: می دانی من که هستم. گفتم: نه. فرمود: من قائم آل محمد هستم. من آن کسی هستم که در آخر الزمان ظهور خواهم کرد و جهان را پر از عدل و داد خواهم کرد؛ وقتی که از ظلم و بیداد پر شده باشد. تا این سخن را شنیدم، به رو بر زمین افتادم و چهره ام را به خاک ساییدم. فرمود: این کار را نکن سرت را بلند کن. من اطاعت کردم. سپس فرمود: تو فلانی هستی و نام مرا بر زبان آورد. از شهری هستی که در دامن کوه قرار دارد و هَمَدانش گویند. گفتم: آری سرورم چنین است. فرمود: می خواهی نزد خانواده ات بازگردی. گفتم: بلی ای آقای من، و به آنان مژده دیدار شما را خواهم داد. حضرتش به خادم اشاره ای فرمود. خادم، دستم را گرفت و کیسه ای به من داد و چند قدم همراه من برداشت که من تپّه و ماهورها و درختانی و مناره مسجدی را دیدم. پرسید: این شهر را می شناسی. گفتم: نزدیک ما شهری است به نام اسد آباد و این بدان شهرماند. گفت: این همان اسد آباد است برو به خوشی و سعادت. دیگر او را ندیدم. وقتی که داخل اسد آباد شدم، کیسه را باز کردم. دیدم محتوی چهل یا پنجاه دینار زر است. پس به سوی همدان رفتم و تا دینارها باقی بود روزگار خوشی داشتم. همسفران او که در حج بودند، پس از زمانی نه چندان کوتاه رسیدند و گم شدن او را به همه می گفتند. وقتی او را در شهر خودشان دیدند، تعجب کردند. فرزندان و خاندان او و بسیاری از کسان، از سفر این مرد هدایت یافتند.[1] پی نوشت [1] كمال الدين و تمام النعمة، ج 2، ص 188 منبع : امام زمان (ع) سرچشمه نشاط جهان، ص: 147؛ پاک نیا، عبدالکریم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم ─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
🌿🌿🌿🌾🌿🌿🌿 قدس🕌 در دوران امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف 🔥در هنگام که غضب خداوند و خشم مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف و سپاهیانش بر سفیانی و هم پیمانان وی فرو می‌بارد، نشانه ها و معجزات الهی به دست مهدی آشکار می‌شود. سختی و تیره روزی به سفیانی و حامیان یهودی و رومی‌اش روی می‌آورد و به بدترین شکل شکست می‌خورند. ⚜سرانجام، سفیانی به دست یکی از سپاهیان امام دستگیر می شود و طبق نقل روایات، در کنار دریاچة طبریه یا در ناحیة ورودی قدس به هلاکت می رسد. 🔶 بیت المقدس از جمله شهرهای مهم جهان است و به پرستش‌گاه انبیا معروف و نام های دیگرش اورشلیم و ایلیا است. 🔶 قدس شهری است که بر سر کوهی نهاده و آب ندارد؛ مگر از باران و برستات ها چشمه های آبست امّا به شهر نیست و گِرد شهر قلعه ای محکم است، از سنگ و گچ، دروازه ها آهنین، نزدیک شهر هیچ درختی نیست و...»(1) 🔹«مقدسی» جغرافی دان معروف قرن چهارم هجری در وصف این شهر می نویسد: «در میان شهرهای فلسطین بزرگ تر از آن نیست. بسیاری از قصبه ها از آن کوچک ترند چون اصطخر، قاین، فرما. نه سرد بسیار و نه گرم است...» 🔶«بیت المقدس، شهری بلند و خوش است بر سر کوه‌ها و هر که خواهد آنجا رود به هر جانب که باشد، بیت المقدس از موضع او بلندتر است...».(٢) 🔶 امیرالمومنین علی علیه السّلام فرمودند: «یک نماز در بیت المقدس معادل هزار نماز است.»(٣) 🔶و از میمونه مولالنبی بازگو کرده اند که گفت: یا رسول الله، ما را درباره بیت المقدس فتوا دهید، فرمودند: 📖«ارض محشر و منشر، آنجاست، بروید و نماز را در آن بگذارید و برای این نماز در آن، مثل هزار نماز در غیر آن است»، گفتم: اگر استطاعت آن را نداشته باشم، چه کنم؟ فرمودند: «روغن زیتی برای آن هدیه بنما که در چراغ آن بیفروزند، هر کس این کار را بکند، مثل آن است که به آنجا آمده است.»(۴) 🔶و در طول تاریخ دولت‌های قدرتمند برای تصرف و فتح این شهر تلاش‌های زیادی نموده‌اند، دولت‌های قدیم چون بابلی ها، کلدانی‌ها و... دولت روم، کشورهای اروپایی، انگلیس، فرانسه و اکنون رژیم صهیونیستی از این جمله‌اند. 🔶 بیت المقدس، معاصر ظهور امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف از چند جهت مورد توجّه قرار می‌گیرد. یکی از آن جهت‌ها، وقوع نبردی بزرگ در آن، میان سرسخت ترین دشمن امام و آن حضرت است. از دشمنان آشکار در نهضت حضرت مهدی فردی به نام «سفیانی» است. 🔶 وی جنایات خود را سه ماه پیش از ظهور از شام آغاز می کند و شش ماه بعد از ظهور در نبردی حوالی بیت المقدس پروندة خونبار و سیاه وی برای همیشه بسته می‌شود. او دشمن سرسخت و رویاروی آن حضرت می‌باشد، هر چند که امام در حقیقت با نیروهای کافری که از سفیانی پشتیبانی می‌کنند روبروست. 🔶روایات تصریح کرده اند که خروج سفیانی از وعده‌های حتمی خداوند است. سفیانی پس از جنایات متعدد و خونباری که از شام تا عراق و حجاز انجام می دهد، با تجربة اوّلین شکست خود به سبب فرورفتن بخشی از سپاهیانش در بیابانی حوالی مکه ـ بیداء ـ پس از ظهور، به مدینه و سپس عراق روانه می‌شود. روایات، در مورد جنگ های سفیانی با حضرت مهدی و یارانش، تنها به ذکر نبرد فتح قدس و آزادی فلسطین پرداخته‌اند که جنگ پایانی وی خواهد بود. (1) 📚 به نقل از ناصر خسرو قبادیانی، سفرنامه. (٢)📚 اصطخری، ابواسحاق ابراهیم، ممالک و مسالک، ترجمه: محمدبن اسعد ص 69،70. (٣)📚کمره ای حاج میرزا خلیل، بیت المقدس و تحول قبله، به نقل از شیخ صدوق، من لایحضره ا لفقیه. (۴)📚کمره ای، حاج میرزا خلیل، به نقل از: سنن، ابن ماجد، ص 429، سنن، بیهقی، ص 441. 🌿🌿🌿🌾🌿🌿🌿🌾🌿🌿🌿
🌼منتظران ظهور 🔸روزی یک یهودی خدمت پیامبر رسید و در مقابل آن حضرت ایستاد و چشمان خود را به او دوخت. حضرت پرسید: حاجتت چیست؟ یهودی گفت: تو افضلی یا موسی بن عمران؟! پیغمبری که خداوند با او سخن گفت، تورات را بر او نازل نمود، عصا به او عنایت فرمود، دریا را برای او شکافت و ابرها بر او سایه افکند. 🔸پیامبر فرمود: خود را تعریف کردن زیبنده نیست ولی همین قدر می‌گویم: وقتی که حضرت آدم دچار خطا گردید سبب آمرزش او این بود که گفت: خداوندا! از تو می‌خواهم به حق محمد و آل محمد گناهانم را بیامرزی و خداوند او را بخشید. و هنگامی که نوح بر کشتی سوار شد و بیم آن داشت که غرق شود، گفت: خداوندا! از تو می‌خواهم به حق محمد و آل محمد مرا از غرق شدن نجات دهی و خداوند او را از غرق شدن نجات داد. و هنگامی که ابراهیم خلیل در آتش افکنده شد، گفت: خداوندا از تو می‌خواهم به حق محمد و آل محمد مرا از این آتش نجات دهی و خداوند آتش را برای او سرد و بدون آسیب قرار داد. و هنگامی که حضرت موسی عصای خود را افکند و به صورت اژدها در آمد خودش ترسید و گفت: خداوندا از تو می‌خواهم به حق محمد و آل محمد مرا امان دهی و از ترس برهانی، آنگاه خداوند به او فرمود: نترس که تو خود پیروزی». 🔸سپس حضرت فرمود:« ای یهودی! اگر موسی در این زمان می‌بود به من و رسالتم ایمان نمی آورد، نه ایمانش برایش نفعی داشت و نه پیغمبری اش. ای یهودی! از نسل من است مهدیِ آخرالزمان! هنگامی که ظاهر شود، عیسی بن مریم برای یاری او از آسمان به زمین فرود خواهد آمد و او را بر خود مقدم می‌دارد و پشت سر او نماز خواهد خواند.» 📚 بحار، ج 16، ص 399
قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد زیارت نامه امام صادق الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه . https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
☘☘☘☘☘☘☘ 🍂‍ چند عمل ساده براي چند صد برابر كردن ثواب نمازها🍂‍ ❶ «اذان و اقامه» باعث ميشود دو صف از فرشتگان، پشت سر مومن نماز بخوانند. ثواب الاعمال صدوق ص٧٢ ❷ «ركوع كامل» باعث نداشتن وحشت قبر ميشود. ثواب الاعمال صدوق ص٧٣ ❸ «انگشتر عقيق» دو ركعت نماز با عقيق معادل هزار ركعت بدون آن است. عدة الداعي ابن فهدحلي ص٢٢٠ ❹ «مسواك زدن» دو ركعت نماز با مسواك بهتر از هفتاد ركعت نماز بدون مسواك است. من لايحضره الفقيه صدوق ❺ «خواندن سوره قدر» خواندن سوره قدر در يكي از نمازها باعث آمرزش گناهان ميشود. ثواب الاعمال ص٢٦٧ ❻ «استنشاق و مزه مزه در وضو» باعث آمرزش و غلبه بر شيطان است. ثواب الاعمال صدوق ص٤٣ ❼«عطر» باعث ميشود ثواب نماز هفتاد برابر شود. ثواب الاعمال ص١٢٠ ❽ «تسبيحات حضرت زهراء س» بهتر از هزار ركعت نماز نزد حضرت صادق (عليه السلام) است. فلاح السائل ص١٥٥ 🍀 ☘☘☘☘☘☘
✨﷽✨ 🌺 برای نمازت داشته باش ✍استاد قرائتی: گاهی وقت‌ها ما گیر در خودمان است. یک کسی آمد گفت: آقای قرائتی من به راننده گفتم نگه دار بخوانم. نگه نداشت نماز من قضا شد گناه کردم؟ گفتم: بله گفت: من که گفتم نگه دار. گفتم: چطور گفتی؟!️ گفت: رفتم گفتم آقای راننده یک جایی نگه دارید نماز بخوانم. گفت: بنشین صدایت می‌زنم. ما نشستیم صدا نزد. ❓گفتم: اگر می‌افتاد چه می‌کردید؟!می‌گفتی: آقای راننده لطفاً نگه دارید چمدان من افتاد. نگه دار،️ نگه دار ..... چمدانم افتاد. گفتم: آن غیرتی که برای چمدانت داری برای نماز نداری. گیر در خودت است. شما برای چمدانت نعره کشیدی، براے نماز نعره نکشیدی. 👈 مقید نماز اول وقت باشیم ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ‍ 👩‍👧‍👦 رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرماید: «حق پدر این است که از او در طول زندگی اطاعت کنی و اما حق مادر را هرگز نمی توانی ادا کنی. حتی اگر به تعداد شن های بیابان و قطره های باران، روزها در خدمتش بایستی، تنها به جای زحمات طاقت فرسای دوران بارداری او نخواهد بود». شخصی به پیامبر از کج خلقی مادر شکایت کرد، حضرت فرمود: «او در آن نُه ماه که بار تو را تحمل می کرد و آن دو سال که تو را شیر داد و شب هایی که بیداری کشید و روزهایی که برای تو تحمل تشنگی کرد، کج خلق نبود». مرد گفت: من جزای زحماتش را پرداخته ام و او را دوبار بر دوش گرفته و به حج برده ام. حضرت فرمود: «حتی جزای یک ناله او را هنگام وضع حمل نپرداخته ای». •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيمْ ✨﷽✨ حكايت حضرت موسى عليه السلام و برخ الأسود هفت سال در بنى اسرائيل قحطى آمد، حضرت موسى عليه السلام با هفتاد هزار نفر بيرون رفتند تا دعا كنند كه باران بيايد. خداوند متعال به موسى عليه السلام وحى فرمود: موسى! چگونه اجابت كنم دعاى جمعيّتى را كه غرق در گناه هستند و گناهان بر ايشان سايه افكنده است و با خباثت باطن و غير يقين مرا مى خوانند و خود را از مجازات من ايمن مى دانند. اى موسى! برگرد و برو به نزد يكى از بندگانم به نام برخ كه دعا نمايد، تا دعاى او را بپذيرم. حضرت موسى عليه السلام در پى برخ رفت و او را پيدا نكرد، تا اين كه روزى حضرت در كوچه اى عبور مى كرد، ناگهان به بنده سياه پوستى برخورد كرد در پيشانيش آثار سجده نمايان بود و چادر شبى به خود پيچيده و گوشه آن را به پشت گردنش گره زده بود. حضرت به نور خدا او را شناخت و بر او سلام كرد و گفت: اسمت چيست؟ گفت: اسم من برخ است. حضرت موسى عليه السلام گفت: مدّتى در جستجوى تو بوديم، حال بيا برويم براى ما دعاى باران بخوان، برخ به ميان جمعيّت آمد و چنين دعا كرد: اللَّهُمَّ ما هذا مْن فِعالِكَ وَ ما هذا مِنْ حِلْمِكَ وَ مَا الَّذى بَدا لَكَ انْقَضَتْ عَلَيْكَ عُيُونُكَ أَمْ عانَدَتْ الرِّياحُ عَنْ طاعَتِكَ أَمْ نَفَدَ ما عِنْدَكَ أَمْ إِشْتَدَّ غَضَبُكَ عَلَى الْمُذْنِبينَ، الَسْتَ كُنْتَ غَفَّاراً قَبْلَ خَلْقِ الْخاطِئينَ، خَلَقْتَ الرَّحْمَةَ وَ أَمَرْتَ بِالْعَطْفِ أَمْ تَرينا أَنَّكَ مُمْتَنِعٌ أَمْ تَخْشى الفَوْتَ فَتُعَجِّلُ بِالْعُقُوبَةِ. خدايا! اين خشكى و قحطى كار تو نيست، و اين سخت گيرى بر بندگان از بردبارى تو نيست. چه آشكار شده بر تو كه چشمه هاى تو كم آب شده است؟! آيا بادها از فرمانبرى تو روگردان شده اند؟! يا آنچه نزد توست به پايان رسيده است؟! يا خشمت بر گنهكاران شدّت يافته است؟! آيا تو پيش از آفريدن معصيت كاران آمرزنده نبودى و رحمت را نيافريدى؟ مگر به مهربانى دستور ندادى؟ آيا مى خواهى با اين سخت گيرى شوكت خود را به ما نشان دهى، آيا مى ترسى فرصت از دست برود و ما نميريم، پس قبل از مردن ما در كيفر شتاب نمودى؟! هنوز برخ نرفته بود كه باران رحمت خدا سرازير شد، و بارش بنى اسرائيل را فرا گرفت. برخ در بازگشت به حضرت موسى عليه السلام گفت: ديدى چگونه با پروردگار مشاجره كردم و او چگونه با من لطف و انصاف نمود.» از بزرگترين الطاف الهى بر بندگان اين است كه اسرار عموم مردم را پنهان نگه داشته و باطن ها را بر يكديگر پوشيده مى نمايد تا از اسرار و نقشه هاى درونى آگاهى نيابند. بنابراين به زندگى و ارتباط در امور به گونه عادى مشغول هستند. اگر پرده كشى بر ظاهر اعمال انسان ها نبود؛ اجتماع متلاشى شده و كار به سختى مى كشيد و هيچ كس ميل و علاقه اى به رابطه قلبى نداشت و بيشتر بندگان خدا از اين نعمت نهانى آگاه نيستند و نمى دانند كه آبروى فردى و اجتماعى آنان در گرو رحمت الهى است. اگر روزى گوشه اى از اين پرده براى رسوايى يا آزمايش كنار رود، هيچ كسى قدرت زندگى با ديگران حتى با نزديكان خود را نخواهد داشت. 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺 تسلیه العباد در ترجمه مسکن الفؤاد، شهید ثانی،(ترجمه حسین جناتی)، انتشارات آستانه رضویه، ص123 ** این حکایت در کتاب مهجه البیضاء، فیض کاشانی، ج8، ص81 نیز نقل شده است 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─ ‍ 💓 دلم می لرزد، خــــدا فقط یک سحر دیگر تا سوت پایان باقی مانده است. ❄️دلم می لرزد، خـــدا از شیطانی که پشت دروازه های رمضان، کمین کرده است. از دنیای شلوغی، که منتظر است، چنان مشغولم کند، که تو را در هیاهوی روزهايش، گم کنم. از نفس خبیثی، که آرامش امروزش را، حاصل عبادت هایش می داند، نه حاصل عنایت هايت! ❄️خـــدا..... دلم، تو را برایِ همیشه می خواهد! آغوش گرم و بی همتای تو را، که آرامشش را حتی در آغوش مادرم نیز، تجربه نکرده ام. مـن....از دنیای بدون تو، می ترسم. از شبهای سیاهی که نور یاد تو، دلم را روشن نمی کند. از روزهای سپيدي، که بدون هم نفسی با تو، تاریک ترین لحظه های عمر من هستند. قلبــ💔ــم... بهانه های لحظه وداع را آغاز کرده است. و دستانم، لرزش ثانیه های وداع را، پیش کشیده اند. ❄️چه کنــــم...؟ بی سحرهای روشـــن؟ بی زمزمه های ابوحـــمزه؟ بی اشکهای افتتــــاح؟ ❣نـــرو از خانه ما، دلبـــرم! من بی تو، از پرِ کاهی سبک ترم، که به اشاره ای، اسیر دست شیطان می شود. ❄️نـــرو از خانه مـا، بمــان، همین جــا، در لابلاي تارو پود سجاده ای که به نگاهت خو گرفته است. بمـــان! مــن، بی تـــو....فقیرترین انسانِ زمینم؛ خدا 🌱 ─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 ﺳﻮﮊﻩ ﻣﻨﺒﺮ بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم  ﻣﺮﺣﻮﻡ ﺍﺷﺮﺍﻗﻰ ﺍﺯ ﻭﻋّﺎﻅ ﻧﺎﻣﻰ ﻭ ﻣﻠﺎﻯ ﻗﻢ ﺑﻮﺩ. ﻣﻰ ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﻯ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﻰ ﺑﻪ ﻣﺠﻠﺴﻰ ﻣﻰ ﺭﻓﺘﻢ، ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺳﺨﻦ ﺑﻮﺩﻡ ﻛﻪ ﺻﻒ ﺍﻟﺎﻏﻬﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺷﻦ ﻭ ﻣﺎﺳﻪ ﻣﻰ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﻧﻈﺮ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺟﻠﺐ ﻛﺮﺩ. ﺍﻟﺎﻍ ﺟﻠﻮﻳﻰ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﺑﻘﻴﻪ ﻫﻢ ﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻧﺪ. ﺧﺮﻛﭽﻰ ( صاحبب خر) ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺯﺩﻥ ﺍﻟﺎﻍ ﺁﺧﺮﻯ ﻛﺮﺩ. ﻣﻦ ﮔﻔﺘﻢ: ﻋﻤﻮ! ﺍﻳﻦ ﺧﺮِ ﺁﺧﺮﻯ ﺗﻘﺼﻴﺮﻯ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺍﺷﻜﺎﻝ، ﺍﺯ ﺧﺮِ ﺍﻭّﻟﻰ ﺍﺳﺖ. ﺍﻭّﻟﻰ ﺭﺍ ﺣﺮﻛﺖ ﺑﺪﻩ، ﺑﻘﻴﻪ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ. ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﻰ ﺭﺍ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩﻡ. ﺭﻓﺘﻢ ﺑﺎﻟﺎﻯ ﻣﻨﺒﺮ. ﮔﻔﺘﻢ: ﻳﻚ ﺳﺮﻯ ﺍﺯ ﻓﺴﺎﺩﻫﺎﻯ ﻃﺒﻘﻪ ﭘﺎﺋﻴﻦ ﺯﻳﺮ ﺳﺮ ﺟﻠﻮﻳﻰ ﻫﺎﺳﺖ. ﺍﮔﺮ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺏ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ. ﺍﮔﺮ ﻣﻌﻠّﻢ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﺪ، ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺧﻮﺏ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ. ﺍﮔﺮ ﻛﺪﺧﺪﺍ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺷﺪ، ﺍﻫﺎﻟﻰ ﺩﻩ ﺧﻮﺏ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ. ﻭ ﺍﮔﺮ... -خاطرات آقای قرائتی   🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🌾🦋🌾🦋🌾🦋🌾 مستمند و ثروتمند بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم رسول اكرم صلي اللّه عليه وآله طبق معمول ، در مجلس خود نشسته بود، ياران گرداگرد حضرتش حلقه زده او را مانند نگين انگشتر در ميان گرفته بودند. در اين بين يكي از مسلمانان كه مرد فقير ژنده پوشي بود از در رسيد. و طبق سنت اسلامي كه هركس در هر مقامي هست ، همين كه وارد مجلسي مي شود بايد ببيند هر كجا جاي خالي هست همانجا بنشيند و يك نقطه مخصوص را به عنوان اينكه شاءن من چنين اقتضا مي كند در نظر نگيرد آن مرد به اطراف متوجه شد، در نقطه اي جايي خالي يافت ، رفت و آنجا نشست . از قضا پهلوي مرد متعين و ثروتمندي قرار گرفت . مرد ثروتمند جامه هاي خود را جمع كرد و خودش را به كناري كشيد، رسول اكرم كه مراقب رفتار او بود به او رو كرد و گفت :ترسيدي كه چيزي از فقر او به تو بچسبد؟!. نه يا رسول اللّه ! ترسيدي كه چيزي از ثروت تو به او سرايت كند؟. نه يا رسول اللّه ! ترسيدي كه جامه هايت كثيف و آلوده شود؟. نه يا رسول اللّه ! پس چرا پهلو تهي كردي و خودت را به كناري كشيدي ؟. اعتراف مي كنم كه اشتباهي مرتكب شدم و خطا كردم . اكنون به جبران اين خطا و به كفاره اين گناه حاضرم نيمي از دارايي خودم را به اين برادر مسلمان خود كه در باره اش مرتكب اشتباهي شدم ببخشم ؟ مرد ژنده پوش : ولي من حاضر نيستم بپذيرم . جمعيت : چرا؟! چون مي ترسم روزي مرا هم غرور بگيرد و با يك برادر مسلمان خود آنچنان رفتاري بكنم كه امروز اين شخص با من كرد. نویسنده : داستان راستان / استاد مطهري اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم 🌾🦋🌾🦋🌾🦋🌾🦋🌾
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 شهود مرحوم حاجی اشرفی بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الرّحیم    یکی از بزرگان علمای اسلامی مرحوم حاجی اشرفی(ره) است که مزارش در آستانۀ اشرفیّه زیارتگاه است. در شرح حال او نقل می کنند که یکی از دوستان این مرد بزرگ خواست به زیارت امام هشتم(ع) مشرّف شود. خدمت حاجی عرض کرد: می خواهم مشهد مشرّف بشوم. شما فرمایشی ندارید؟ آن وقت با مشقّتی می رفتند؛ چون این وسائل نقلیّه نبود. مرحوم حاجی به او فرمود: هر وقت خواستی حرکت کنی، بیا اینجا کاری دارم. آن شخص هنگام حرکت خدمت حاجی آمد. حاجی نامه ای را که در پاکتی قرار داده بود و درش را بسته بود، به این شخص داد. گفت: وقتی مشرّف می شوی، این را از پنجرۀ ضریح به داخل بینداز و جوابش را از حضرت بگیر و برای من بیاور. این شخص نقل می کند که من متحیّر شدم. من چگونه از حضرت جواب بگیرم؟ ولی این مرد بزرگ، آن شخصیّت و عالم ربّانی، عظمتش طوری بود که نتوانستم حرف بزنم. رفتم و مشرّف شدم. آن موقع مشهد که مشرّف می شدند تا می رفتند و برمی گشتند، شاید حدود دو ماه طول می کشید. می گوید: رفتم و شاید حدود چهل روزی مشرّف بودم. روزهای آخر که شد، گفتم چه کنم و جواب حاجی را چه بگویم. روز آخر یک مرتبه مشرّف شدم و برگشتم، باز دفعۀ بعد مشرف شدم. موقع حرکت مشرّف شدم و گفتم یا امام هشتم(ع)! من جواب حاجی را چه بدهم؟ می گوید: نفهمیدم چه شد. یک وقت دیدم که منادی به من این ندا را می کند: به حاجی بگو: آییـــنه شـو جمال پری طلعــتان طلب جاروب کن تو خانه، سپس میهمان طلب خوشحال شدم. چه بود؟ صدا از کجا بود؟ این یک موج معنوی است که روی روح این شخص می آید که جواب نامۀ حاجی را گرفتم. نقل می کند: نزدیکِ به وطن که می رسیدم، خیلی خوشحال بودم و در قالب خودم نمی گنجیدم. تا وارد شدم، قبل از آنکه به خانه بروم، درب منزل حاجی را زدم که زود جواب نامه را بدهم. همین که کوبۀ در را کوبیدم، یک وقت دیدم صدای حاجی از داخل منزل بلند شد: آییـــنه شـو جمال پری طلعــتان طلب جاروب کن تو خانه، سپس میهمان طلب مگر می شود انسان با تعقّلات ذهنی حقیقت مطلق و کمال بی نهایت را درک کند؟ خودسازی که می گویند در رابطۀ با شناخت نسبت به الله، این است که انسان این روح را از لوث کثافات پاک کند تا انوار الهی به روحش بتابد. حقیقت علم این است. «الْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللَّهُ فِی قَلْبِ مَنْ یَشَاءُ» اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم  مبحث اخلاق ربانی ‌‌عجب و انکسار از آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد زیارت نامه امام صادق الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه . https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
📔 مردی می خواست کاملا خدا را بشناسد . ابتدا به سراغ افراد و کتابهای مذهبی رفت ، اما هر چه جلوتر رفت گیج تر شد . افراد و کتاب های نوع دیگر را نیز امتحان کرد اما به جایی نرسید . خسته و نا امید راه دریا را در پیش گرفت کنار ساحل کودکی را دید که مشغول پر کردن سطل آب کوچکی از آب دریا بود . سطل پر و سر ریز می شد اما کودک همچنان آب می ریخت مرد پرسید : چه می کنی؟ کودک جواب داد : به دوستم قول دادم همه آب دریا را در این سطل بریزم و برایش ببرم تصمیم گرفت پسر را نصیحت کند و اشتباهش را به او بگوید اما ناگهان به اشتباه خود هم پی برد که می خواست با ذهن کوچکش خدا را بشناسد و کل جهان را در آن جا دهد فهمید که با دلش باید به سراغ خدا برود به کودک گفت : من و تو در واقع یک اشتباه را مرتکب شده ایم
✨﷽✨ 🔴شفاي عالمي وارسته توسط امام هشتم عليه السلام و اعطاي كرامت به وي ✍آيت الله وحيد خراساني نقل كرد : مدت بيست سال در مدرسه حاج حسن مشهد تحت سرپرستي مرحوم حاج شيخ حبيب الله گلپايگاني - كه سال‌ها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود - بودم . ايشان روزي به من فرمود : « مدتي در تهران مريض و بستري شدم . روزي به جانب حضرت رضا عليه السلام رو كرده گفتم : آقا ! من چهل سال تمام پشت در صحن، در سرما و گرما ،‌سجده‌ي عبادت پهن كرده ،نماز شب و نوافل مي خواندم و بعد خدمت شما شرفياب مي گشتم حال كه بستري شده‌ام، به من عنايتي بفرماييد . ناگاه در همان حال بيداري ديدم در باغ و بستاني خدمت حضرت رضا عليه السلام قرار دارم ايشان از داخل باغ گلي چيده به دست من دادند من آن گل را بوييدم و حالم خوب شد جالب‌تر آن كه دستي كه حضرت رضا عليه السلام به آن دست گل داده بودند، چنان با بركت بود كه بر سر هر بيماري مي‌كشيدم، بي‌درنگ شفا مي‌يافت ! البته در همان روزهاي نخست با يك مرتبه دست كشيدن بيماري‌هاي صعب العلاج بهبود مي يافت، ولي بعد از مدتي كه با اين دست با مردم مصافحه كردم، آن بركت اوليه از دست رفت و اكنون بايد دعاهاي ديگري را نيز بر آن بيفزايم تا مريضي شفا يابد .» آنان كه خاك را به نظر كيميا كنند آيا بود كه گوشه‌ي چشمي به ما كنند 📚 بحارالانوار ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
‌─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─ 📚داستان واقعی جوان همدانی فراهم شدن امر ازدواج بصورت معجزه آسا بدست امام زمان (عج) اسمش حسن بود، در شهر نجف اشرف زندگی میکرد، دانشجو بود، اوضاع و احوال روبراهی نداشت، با خودش گفت بار و بندیلم را جمع میکنم و به کربلا می روم، دعایی می کنم برای گشایش رزق و ازدواجم... رسید کربلا، شب را خوابید ، هنوز به حرم مشرف نشده بود، در عالم رویا به خدمت مولا جانمان رسید، آقا فرمودند به او: فلانی دعا کن، پاسخ داد: ای مولای من ، به‌قصد دعا مشرف شدم... آقا فرمود: [همین جا بالای سر است، همین جا دعا کن]،دست به دعا برداشت و به حالت تضرع دعا کرد، آقا فرمود: نشد، برای بار دوم در حالیکه فکر می کرد بهتر از بار اول است دعا کرد، مولا باز فرمودند: نشد، برای بار سوم با تضرع و خشوع بیشتر دعا کرد، بازهم مولا فرمودند: [ نشد] دیگر عاجز شده بود، به امامش گفت: سیدی! آیا دعا کردن وکالت بردار هست ؟ آقا فرمودند: آری، گفت: من شما را وکیل کردم که برایم دعا کنید...آقا قبول کردند و برایش دعا کردند... دعای مولا برایش کافی بود، زندگی اش را از این رو به آن رو کرد، شخص تاجر همدانی که ساکن تهران بود به عتبات مشرف شد، آنجا به پیشنهاد و اصرار یکی از علما حسن را به دامادی پذیرفت، خلاصه اینکه صاحب زندگی شد و رزق و روزی اش گسترش پیدا کرد... می دانی این روزها که اجابت دعایم به تاخیر افتاده با خودم می گویم باید دست به دامن آقا بشومو از حضرتش بخواهم حال مرا هم مثل شیخ حسن زیر و رو کند، اما قبل از آن، دلم می خواهد، شبی برسد، سفره ی افطاری پهن کنم و آقا را مهمان نان و خرمایی کنم، دلم میخواهد، سر به شانه های زهرایی اش بگذارم و یک دل سیر گریه کنم...در این تلاطم دنیا ساحل آرامشش را می‌خواهم ... کنارِ نام تو لنگر گرفت کشتی عشق بیا که نام تو آرامشی ست طوفانی... 📚برداشتی آزاد از کتاب مستدرک البحاره ─═इई 🍃🌸🍃ईइ═─
 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟 دختر نور،شفاعت کننده ی شیعیان بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم یکی از شاگردان آیت اللّه مرعشی نقل می کند، ایشان دلیل هجرت به قم و اقامت در این شهر را چنین بیان می کرد:پدرم آقا سید محمود مرعشی که از زاهدان و عابدان روزگار بود ختم مجربی را انتخاب و چهل شب بر خواندن آن مداومت نمود تا شاید خداوند به طریقی قبر شریف حضرت زهرا(س) را به وی نشان دهد، در عالم رؤیا به محضر مقدّس امام صادق(ع) و یا امام باقر(ع) مشرف می شود از او می پرسند: چه می خواهی؟ عرض می کند می خواهم بدانم قبر فاطمه زهرا(س) در کجاست تا آن را زیارت کنم. حضرت می فرمایند: نمی توان بر خلاف وصیّت قبرش را مشخص کنم، علیک بکریمة اهل البیت: به دامن کریمه اهلبیت چنگ بزن، زیرا خدا جلال وجبروت حضرت فاطمه(س) را به حضرت معصومه عنایت فرموده است. هر کس بخواهد ثواب زیارت حضرت زهرا را درک کند به زیارت فاطمه معصومه(س) برود. آیة اللّه مرعشی گفتند: پدرم مرا سفارش می کرد، من قادر به زیارت ایشان نیستم امّا تو این کار را انجام بده. لذا من به همین خاطر به زیارت امام هشتم و فاطمه معصومه از نجف آمدم و به اصرار مؤسس حوزه علمیه قم آیت اللّه حائری یزدی در آنجا ماندگار شدم فروغ کوثر، ص 58، کریمه اهلبیت، ص 44 ☘امام جعفر صادق(ع) می فرماید: «تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِيعَتِي الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِم‏ ؛ ✨ با شفاعت او (حضرت معصومه س)همه شیعیان من وارد بهشت می شوند.» 📎 (بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏ 💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
🌿🌾🌾🌿🌾🌾🌿🌾🌾🌿 اخلاق الهی بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم یکی از فرزندان مرحوم شیخ مرتضی انصاری به واسطه نقل می کند که: مردی روی قبر شیخ افتاده بود وبا شدت گریه می کرد. وقتی علت گریه اش را پرسیدند، گفت: جماعتی مرا وادار کردند به این که شیخ را به قتل برسانم. من شمشیرم را برداشته نیمه شب به منزل شیخ رفتم . وقتی وارد اتاق شیخ شدم، دیدم روی سجاده در حال نماز است، چون نشست من دستم را با شمشیر بلند کردم که بزنم در همان حال دستم بی حرکت ماند وخودم هم قادر به حرکت نبودم به همان حال ماندم تا او از نماز فارغ شد بدون آن که بطرف من برگردد گفت: خداوند چه کرده ام که فلان کس را فرستاده اند که مرا بکشد ( اسم مرا برد ) . خدایا من آن ها را بخشیدم تو هم آن ها را ببخش . آن وقت من التماس کردم ، عرض کردم: آقا مرا ببخشید. فرمود : آهسته حرف بزن کسی نفهمد برو خانه ات صبح نزد من بیا . من رفتم تا صبح شد همه اش در فکر بودم که بروم یا نروم واگر نروم چه خواهد شد بالاخره بخودم جراءت داده رفتم . دیدم مردم در مسجد دور او را گرفته اند ، رفتم جلو وسلام کردم ، مخفیانه کیسه پولی به من داد و فرمود: برو با این پول کاسبی کن . من آن پول را آورده سرمایه خود قرار دادم وکاسبی کردم که از برکت آن پول امروز یکی از تجار بازار شدم وهر چه دارم از برکت صاحب این قبر دارم .(1) 1-  زندگانی شیخ مرتضی انصاری منبع: داستان هایی از مقامات مردان خدا، ص8 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم 🌿🌾🌾🌿🌾🌾🌿🌾🌾🌿