✍ #تمثیل سطر بیست و نهم
🔸 ترش و شیرین
╭────────── •
╰─➛
𔑀 @darolsaghalein
𔑀 #زندگی_با_آیهها
𔑀 #سطر_بیست_نهم
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌙 هلال ماه شوال رؤیت شد؛ فردا چهارشنبه ۲۲ فروردین عید سعید فطر است
🔹️دفتر مقام معظم رهبری در اطلاعیهای اعلام کرد چهارشنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۳ روز اول شوال المکرم و عید سعید فطر است.
متن اطلاعیه به این شرح است:
✏️ بسم الله الرحمن الرحیم
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات مردم عزیز در ماه مبارک رمضان، به اطلاع میرساند برابر گزارشهای رسیده از گروههای رصدی خبره و مورد اطمینان از نقاط مختلف کشور، رؤیت هلال ماه شوال در غروب روز سهشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ مطابق با ۲۹ رمضان المبارک ۱۴۴۵ هجری قمری برای رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیتالله خامنهای(مدظلهالعالی) محرز شده است، بنابراین چهارشنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۳، اول شوال المکرم ۱۴۴۵ و عید سعید فطر خواهد بود.
✏️ ضمن عرض تبریک این عید سعید به تمامی برادران و خواهران ایمانی و ملت شریف ایران، نماز پرشکوه عید سعید فطر فردا در سراسر کشور اقامه خواهد شد.
دفتر مقام معظم رهبری
💻 Farsi.Khamenei.ir
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#عید_فطر
#قدس
باید رفت و رسید در قـــــــدس شریف
باید که نفس کشید در قدس شریف
باید همــــــــــه سال بعــــــد ان شاء الله
باشیم نماز عـیــــد در قدس شریـــــف
🔗 @darolsaghalein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عید سعید فطر بر تمامی مسلمین جهان مبارک باد
🆔️ @darolsaghalein
🏴مراسم روضه هفتگی هیئت دارالثقلین
🔸سخنران:
حجت الاسلام غلامی
🔸مداح:
کربلایی سعید خلیفه
🗓 زمان: دوشنبه ۲۷ فروردین ماه ساعت ۱۹:۳۰
📌مکان: حسینیه شهدای گمنام دانشگاه شهید باهنر کرمان
🆔️ @darolsaghalein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمله پهبادهای ایرانی به سمت اسرائیل
أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ
به مسلمانان که مورد قتل [و غارت] قرار گرفتهاند رخصت [جنگ با دشمنان] داده شد، زیرا آنها از دشمن سخت ستم کشیدند و همانا خدا بر یاری آنها قادر است.
سوره حج، آیه ۳۹
وعده امام محقق شد: راه قدس از کربلا میگذرد.
عبور پهپادهای شاهد از آسمان کربلا.
#قدس_شریف
🔗@darolsaghalein
⭕اصلاحیه
🏴مراسم روضه هفتگی هیئت دارالثقلین
🔸سخنران:
حجت الاسلام غلامی
🔸مداح:
کربلایی رضا لاهوتی
🗓 زمان: دوشنبه ۲۷ فروردین ماه ساعت ۱۹:۳۰
📌مکان: حسینیه شهدای گمنام دانشگاه شهید باهنر کرمان
🆔️ @darolsaghalein
🔰بیانیه قرارگاه هیئات دانشجویی استان کرمان در پی عملیات غرور آفرین سپاه پاسداران علیه رژیم صهیونیستی
بسم الله قاصم الجبارین و مبیر الظالمين
🔹با سپاس و تحسین از شجاعتمندان و مجاهدانی که در راه آزادی ارضای مقدس فلسطین ایستادهاند، ما اعلام میکنیم که با پرتوانی و ایثارگری، در نبرد موشکی و پهپادی علیه رژیم صهیونیستی با عملیات وعده صادق با هدف تنبیه متجاوز و با رویکردی بازدارنده، به پیروزی بزرگی دست یافتهایم.
این انتصار، عبوری تاریخی برای ملت ماست که با وحدت و ایمان به ارزشهای انقلاب اسلامی، توانسته است نیروهای شیطانی صهیونیستی را در مسیر غرور و تکبرشان شکست دهد. این پیروزی نه تنها نشان از توانمندی نظامی ماست، بلکه نمادی است از عزم و اراده ملت ایران در دفاع از قدس و حقوق بشر مظلومانه.
با تدبیر و حساسیت به موضوعات بینالمللی، ما از تاکتیکهای پیشرفته نظامی استفاده کرده و اهداف مهمی از جمله پایگاههای نظامی و تجمعات ارتشی اسرائیل را با دقت و کارآمدی هدف قرار دادهایم. این عملیات، علاوه بر افشای ناتوانی و ناراحتی رژیم صهیونیستی، نمادی است از قدرت و توانایی ما در مقابله با تهدیدات این رژیم غاصب.
به هیچ عنوان این انتصار به تهدیدی برای مردم بیگناه اسرائیل تبدیل نمیشود، بلکه به عنوان یک پاسخ منصفانه به سیاستهای تجاوزی و تبعیضی رژیم صهیونیستی در نظر گرفته میشود. ما از همه ملتهای عدالتخواه جهان خواستار حمایت و همبستگی با مبارزات ما علیه این رژیم استکبار طلب هستیم.
🔹با افتخار و مباهات، این پیروزی را به عنوان نشانی از استقلال و عزت ملت ایران تحت رهبری حکیم و منصف امام خامنه ای(مدظلهالعالی)اعلام مینماییم. امیدواریم که این پیروزی، نه فقط برای ما بلکه برای تمامی ملتهای دوستدار صلح و عدالت، گامی نخستین در راه تحقق اهداف بلند انقلاب اسلامی باشد.
🔸به خداوند متعال التماس دعا داریم که این انتصارات، آغازی باشد برای دورانی پر از صلح و آرامش در منطقه و جهان.
والسلامُ علیکم و رحمة الله و برکاته
قرارگاه هیئات دانشجویی استان کرمان
https://eitaa.com/resanehaiatdanshguoy
هیئت دانشجویی دارالثقلین
🆔️ @darolsaghalein
بسم الله قاصم الجبارین
💠 به مناسبت رخ داد افتخار آفرین ایران در دفاع از تمامیت ارضی خود مقابل رژیم غاصب و جعلی اسرائیل، هیئت دانشجویی دارالثلقین قصد دارد پویش #تا_فتح_قدس را ایجاد کند
شما عزیزان علاقه مند می توانید روایت خود را مانند روایت های زیر، به آیدی آخر این متن ارسال کنید تا با اسم خودتان در کانال و پیج هیئت دانشجویی دارالثقلین قرار داده شود.
✘ آیدی جهت ارسال روایت خود: @ma3h1z3
(کار خودمانی)
🔹گاهی به داشتن عقل در بعضی آدمها شک می کنم. کله دارند، دوتا چشم وگوش، تازه خدا حواس پنج گانه را بی منت تحت اختیارشان گذاشته. اما حرفهایی میزنند که بایدبه عقلشان شک کرد . جای شنیدم، یکی می گفت:طرف یا نفهمه یا مَفهم. اولی که معلوم است اما دومی یعنی نمیخواهد بفهمد. هربار اتفاقی در این خاک می افتد، دوره میافتند که بله اقا کارخودشانه
مثل این می ماند من بزنم توی گوش دخترم تا همسایه ام که با من کج افتاده بسوزد.
خدا عاقبت مارابا این جماعت کارخودشانها به خیر کند.
دارم ذهنم را به عقب می برم تا برایتان کارخودشان گفتنها را ردیف کنم. اما ذهنم قبل از شهادت حاجی عقبتر نمیرود. حق دارد، غبارها اینقد توی جامعه بالا نگرفته بود که جان بشنود و جانشان درنرود حق بگویند. بعد از شهادت حاجی شروع کردند. باور می کنید میگفتند خودمان عزیز جانمان را ترور کردیم.
🌿 خدایا چه بنویسم،چقدر این جماعت حرص درآر هستند.
باید ارام باشم وگرنه قلمم کج می نویسد.
هواپیمای اوکراین را گفتند به عمد کارخودشانه
امدن کرونا کارخودشانه
چند ورق تاریخ جلو میروم. ززآ راه انداختند و هرکسی جان می داد. ننه، بابایش می امد اعتراف می کرد بچه من خودش را کشته، اینجور ازدست رفته.
میگفتند نه جانم تو داغی کار خودشانه.
چقدر فحش خوردم دربحث با این جماعت، هرچه لایق خودشان بود به چند نسل قبلم حواله کردند.
بگذریم، داشتم کارخودشان ها را ردیف میکردم .
💥حمله به حرم احمدی هر دوبار کارخودشانه.
کوره اتشفشان میشدم ، هرچه ایه ونشانه میدادم کوتاه بیا هم نبودند.
یک جمله قدسی را باخودم تکرار میکردم .
انجا که خدا به حضرت محمد ص ندا داد که بس است خودت را در هدایت و قانع کردنشان به تعبیر امروزی کشتی. من هم میگفتم من که خاک پای نبی نیستم با ان درایت و قامت هرچه بگویم یاسین، بلانسبت شما..
می دانید کجا انفجار درتمام سلولهای بدنم رخ داد ، وقتی انتحاری توی گلزار مردم را به خاک و خون کشید کارخودشانها امدند وسط.
اخر ادم حسابی ما خودمان انتحاری می شویم که خودمان را از بین ببریم که خودمان بسوزیم. چقدر خودمان گفتم.
این جماعت چند روزی بود بعد از حمله به کونسولگری دردمشق ریسه شدند که بابا ایران فقط لب و دهن است عمل ندارد.
خدا بگویم چکارتان نکند.بگذار بزند بعد افاضاتتان را توی مجازی و حقیقی بیرون بریزید.
🇮🇷یکی از آنها نوشته بود اگر ایران بزند می روم بسیجی میشوم و چفیه می اندازم
یکی دیگر می خواست به دنبال کننده هایش دلار بدهد.
این یکی خرجش بالا می رفت چون آیدی اش ستاره دار بود.
الله اکبر موشکها خورد، سوختند بدجور، جوری که از بویش بینی ام را به بالا جمع می کنم .
حالا جماعت کارخودشان، یه عده شان سکوت کردند و یک عده با ترس و لرز گفتند: دیدی اخر کارخودشون روکردند، جنگ شد، ما مردم بدبخت چه کنیم.
ادم می ماند چه بگوید نزنیم ترسوییم، بزنیم جنگجوییم. البته از نظر انها جنگ طلب وگرنه ما جنگاور و جنگجوییم و برمنکرش لعنت. خدایی خودتان بگویید تکلیف ما با شما چیست؟
اما همینطور که داری از ترس جنگ می لرزی تا جوابی به ما بدهی گوش کن.
اگر جنگی شد توقع نداریم تو سینه سپر کنی، چهل و چند سال است سینه های سپر بلای شما شده که دودنیا باید جوابگویشان باشید.
ولی تفهیم شو
اینبار درست گفتید کار خودمان بود.
کار خود خود ایرانیمان.
#تا_فتح_قدس
✍🏻خاطره کشکولی
🆔️@darolsaghalein
📌 #وعده_صادق
در انتظار استجابت
🧎♂دوتایی نشسته بودند بالای سر ریحانه و برای مظلومیتش اشک میریختند.
-الهی بمیرم، شیری بوده.
+آخ... فقط یه سالش بوده.
-الهی باعث و بانیش به خاک ذلت بشینه.
+ الهی آمین.
نگاهشان که به من افتاد پرسیدند:« میدونی،مادرِ این بچه کدومه؟»
نشستم پایین پای مادر ریحانه و با دست نشانشان دادم.
🌱این دفعه من پرسیدم:« حاج آقا! خبر رو شنیدین؟»
مرد سرش را بیشتر چرخاند سمتم و پرسید:«خبر؟خبر چی؟»
جلوتر رفتم تا صدایم بهشان برسد.
🚀-همینکه اسرائیل رو با موشک زدیم، مگه نشنیدین؟
چشمهای مرد قد یک نعلبکی درشت شد.
+ما؟ اسرائیل؟ زدیم؟
در جوابش با لبخند فقط سر تکان دادم.
+از صبح تا حالا اخبار گوش ندادیم، خوش خبر باشی دختر... دیگه وقتش بود ادبشون کنیم...
✨مرد بعد نگاه پر مهرش را تحویل زنش داد.
-دیدی حاج خانوم، دیدی دعات چه زود مستجاب شد؟
موقع خداحافظی زن صدایش را بلند کرد
#تا_فتح_قدس
✍🏻زهرا یعقوبی
🆔️@darolsaghalein
#گزارش_تصویری 📸
💠 مراسم روضه هفتگی هیئت دارالثقلین
🎤 با سخنرانی حجت الاسلام غلامی
🎙با مداحی کربلایی رضا لاهوتی
🏢 در حسینیه شهدای گمنام دانشگاه شهید باهنر کرمان
🆔️ @darolsaghalein
بمیرم بمیرمهای شبانه
گریه میکرد، بیتابیش بیشتر اشکم را درمیآورد. روحم دوماهی میشد به خودش چنگ میزد. دور اتاق میچرخاندمش، لالایی میخواندم، لالایی که چه عرض کنم. مرثیه با لهجه لری. مرثیه برای مادرهایی که سینههای پر از شیرشان، روی قفسه سینهشان بیشتر فشار میآورد. دهان نوزاد پر از خاک بود، معلوم است سینه سنگین میشود.
جای لالایی، بمیرم، بمیرم میخواندم؛
میگویند با غم و استرس به نوزاد نباید شیر داد.
مگر میشود مادری با نوزاد خاکی و خونی در آغوش، توی این کانالهای مجازی اخبار غزه را ببینی و با آرامش قلب شیر بدهی.
بمیرمگفتنهایم به مزاج سید طاها خوش آمده بود. انگار طفلی بچهام میخواست نوای مادرش با نوای مادرهای غزه هماهنگ شود تا اوهم بخوابد؛ اما نه مثل آنها ابدی.
روزها میگذشت و من از شیر دادنش احساس گناه میکردم. صفحات مجازی شده بود آتش تا بکشد به جانم.
از غذا گذاشتن جلوی ریحانه سادات هم همین حس را داشتم. لقمههای توی گلویم مثل سنگ تیز به زور پایین میرفت و خراش میداد. کاش کر و کور بودم، و گرسنه بودن کودکان غزه را نمیدیدم و نمیشنیدم.
خاک بر سرت دنیا، جمله هر روزم شده بود که ضمیمه میکردم به بمیرم بمیرم گفتنهایم.
همه اینها که گفتم به کنار؛ نوشتن روایت یهودیها توی این زمان شده بود قوز بالا قوز. میرفتم دو خط مینوشتم به خودم لعنت میفرستادم که پروژهشان را برداشتم. با اینکه در انقلاب و دفاع مقدس خدمت کردند. اما جان به جانشان کنی بنی اسرائیلند.
دنبال راه گریز و آرام شدن بودم که گفتند باید به کرمان بروم و روایت حبیب ایران را بنویسیم. خدا هر بار میخواهد قشنگ تنبیهم کند، نعماتش را فوری میریزد توی کاسهام. من کجا و حبیب کجا.
رفتم، شب شهادت حاجی ازش خواستم از خدا بخواهد انتقام مظلوم را بگیرد. آخر این چیزها را باید از فرمانده قدس خواست.
روز دوم حضورمان در گلزار و روایتنویسی. حاجی مهمان دار شد، آنهم نزدیک به صد نفر. آخ که یادم به ابوالحسن میافتد و چایی که برنداشتم، میسوزم. دختری که توی پتو فروشی کنار گوشم گفت، دلم میخاد مثل حاجی اساسی برم اون دنیا یعنی با رفتنم دنیا بفهمه من کم شدم.
نوشتیم روایت اما نه فقط از زائرها از شهدای گلزار هم نوشتیم.
رفته بودم آرام بشوم، با یک دنیا غم برگشتم.
خبرهای غزه تکراری شده بود. نه برای دل سوخته ما؛ برای آهایی که میتوانستند کاری کنند و نکردن.
کفتار خاورمیانه افسار پاره کرد و تا کنسولگری ایران آمد.
زمان بگذر، میخواهم برسم به شب ۲۶ فرودین ۴۰۳.
طفلم سیر شیر خورد؛ تازه غذاخور هم شده. همه همسایهها یکی درمیان چراغشان روشن و خاموش در آرامش زیست میکنند.
داشتم بمیرمهای آخر شبم را برای سید طاها میخواندم. بمیرم برا طفلی که شیر نداره. بمیرم برا مادری که طفل نداره.
اینجا حضرت رباب رو یاد کردم. امشب نمیدانم چرا اینقد اشک ریختم. با همان حال جلوی تلوزیون نشستم. کانال عوض کردم، مثل شب سال تحویل جنب و جوش توی صداوسیما بالا بود.
زیر نویس خبر حمله پهبادی و موشک به لانه کفتار را مینوشت.
مادرهایی که تازه بچهدار شدند محتاج خوابند... اما خواب از سرم پرید. موشکهامان به تلاویو رسید
الله اکبر
بغض، خنده، اشک، درهم، باهم، خودشان را توی چهرهام نشاندند.
راستی از شیرازمان هم موشک شلیک شد.
بعد از هفت ماه جگرم خنک شد اما هنوز مانده تگری شود.
وقتی محو شوند و بیتهمیقداش! برسد به صاحب اصلیش.
به عبری نوشتم تا بسوزند و از این سوزش بمیرند.
راستی صاحب اصلی
غریب دنیا! صاحب اصلی کجایی!؟
#تا_فتح_قدس
✍🏻 خاطره کشکولی
🆔️ @darolsaghalein