4_5933693599429428197.mp3
8.65M
💠_ای که در کوچه...
#شور
#کربلایی_نریمان_پناهی
🏴هیات رزمندگان مکتب الحسین ع 🏴
مراسم فاطمیه97/10/28
مداح:حاج نریمان پناهی👇
@darrahbandgi
درراه بندگی
💠_ای که در کوچه... #شور #کربلایی_نریمان_پناهی 🏴هیات رزمندگان مکتب الحسین ع 🏴 مراسم فاطمیه97/10/28
😭😭😭😭😭حتماگوش کنید
سنگین تحمل کنید،گریه کنیدبرمظلومیت مادر😭😭😭😭
با چادر و سـِت گلْ مـَنـْگــُلی و انگشتر عقیق و زَلـَمْزیمبوهایی که از روسری
و ساعت و دستبندش آویزونه و با
نگاهی محو شده در افق و پلاکی در دست، عکس گذاشته و نوشته...
ما دخترانِ مادر پهلو شکستهایم!
کدوم مـــــــــــــادر؟
همون که از نابینا رو میگرفت؟😔
✌جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
حق آمد و باطل نابود شد، بی تردید باطل نابودشدنى است👊
﴿اسراء:۸۱﴾
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
انقلاب اسلامی، طاغوت را کنار زد و شیطان بزرگ را از ایران راند. به امید اینکه بتوانیم شیطان درون و هوای نفس را از قلبهایمان بیرون کنیم و نور خدا و اهل بیت علیهم السلام را در دلهای خود ساکن نماییم.
الهی آمین🙏
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن، پیوستن به سیل خروشانی است که با زیر پا گذاشتن امیال نفسانی، به ندای نایب امام زمان (عج) لبیک گفته و موجب عصبانیت کفار و شیطان بزرگ خواهند شد.
👈آری، در این زمانه که بیعت با امام خمینی، بیعت با رسول الله (ص) است، از مصادیق عملی مبارزه با هوای نفس، شرکت در همین راهپیمایی ۲۲ بهمن خواهد بود.
سلام خدا بر ملت هوشیار و بصیر ایران💐
با ولایت تا شهادت👌
کانال "درراه بندگی"
@darrahbandgi
درراه بندگی
راه ، راه شرع است . یکی از شاگردان شیخ محمدجواد انصاری همدانی ( استاد کریم محمود حقیقی ) نقل می کند:
اصل و اساس
.
یکی از شاگردان شیخ محمدجواد انصاری ( استاد کریم محمود حقیقی) نقل می کند:
.
« اصل سیره تربیتی این بزرگان ، چه آقای قاضی و چه آقای انصاری ، بر این بود که دامنت آلوده به گناه نشود. خیلی به شرعیات پایبند بودند.
.
ما قبل از اینکه با این بزرگواران آشنا شویم ، نمی دانستیم مثلا مجلس معصیت چقدر مضر است و خیلی راحت در مجالس شرکت می کردیم و از آشنایی با ایشان بود که پرهیز می کردیم و اگر در مجلسی معصیتی بود ، در آن شرکت نمی کردیم.»
.
ایشان روی عدم معصیت و گناه تاکید بسیار داشتند و از جلساتی که در آن غیبت یا گناه و معصیتی انجام می شد به شدت پرهیز می کرد و شاید همین قضیه یکی از دلایلی شد که بعضی ها به ایشان نسبت های خاصی دهند ....
.
کانال"درراه بندگی"
@darrahbandgi
....من سجاده را برداشتم
🔶آیةالله العظمی آقا محمد باقر وحید بهبهانی(علامه وحید بهبهانی) رضوان الله تعالی علیه فرمودند:
.
🔶اوایلی که به کربلای معلی وارد شدم، روی منبر مردم را موعظه میکردم. روزی حدیث شریفی که در کتاب خرائج راوندی نقل شده است، لابلای صحبتها بر زبانم جاری شد.
.
🔶مضمون حدیث این است که زیاد نگویید: چرا حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف ظهور نمیکنند چون شما طاقت معاشرت با ایشان را ندارید؛ زیرا لباس حضرت خشن و درشت و خوراک ایشان، نان جو است.
.
🔶بعد هم گفتم: از الطاف الهی نسبت به ما، غیبت حضرت صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است؛ زیرا ما طاقت اطاعت از ایشان را نداریم.
.
🔶اهل مجلس به یکدیگر نگاهی کرده و شروع به نجوا کردند و میگفتند: این مرد راضی نیست که آن حضرت ظهور کند، تا مبادا ریاست از دستش برود! و به حدی زمزمه در بین مردم افتاد که من ترسیدم، لذا با سرعت از منبر فرود آمده و به خانه رفتم و در را بستم.
.
🔶بعد از ساعتی درب خانه را زدند. پشت در آمدم و گفتم: تو کیستی؟ گفت: فلانی که سجاده بردار تو هستم. در را گشودم او سجاده را از همان جا به حیاط خانه پرت کرد و گفت: ای مرتد! سجادهات را بردار؛ در این مدت بیخود به تو اقتدا کردیم و عبادت خود را باطل انجام دادیم!
.
🔶من سجاده را برداشتم او هم رفت و از ترسی که داشتم در را محکم بستم و متحیر نشستم.
پاسی از شب گذشت، ناگاه صدای در منزل بلند شد، من با وحشت هر چه تمامتر، پشت در رفتم و گفتم: کیستی؟ دیدم همان سجاده بردار است که با معذرت خواهی و اظهار عجز و بیچارگی آمده است و مرا قسمهای غلیظ میدهد که در را باز کنم! اما من از ترس در را باز نمیکردم.
.
🔶آن قدر قسم خورد و اظهار عجز نمود که به راستی و صداقتش یقین کردم، و در را گشودم، ناگاه خود را بر پاهای من انداخت و آنها را میبوسید. به او گفتم: ای مسلمان! آن سجاده آوردن و مرتد گفتن تو به من چه بود و این پا بوسیدنت چیست؟
.
🔶گفت: مرا سرزنش نکن. وقتی از نزد شما رفتم و نماز مغرب و عشاء را به جای آوردم و خوابیدم، در عالم رؤیا دیدم که حضرت صاحبالزمان (عج) ظهور فرمودهاند. خدمت ایشان مشرف شدم، حضرت به من فرمودند: فلانی! عبای تو از اموال فلان شخص است و تو ندانسته آن را از دیگری
گرفتهای، حال باید آن را به صاحبش بدهی! من هم عبا را به صاحب اصلیش دادم.
.
🔶سپس فرمودند: قبایت نیز مربوط به فلان شخص است و تو آن را از دیگری خریدهای باید این را هم به صاحب اولش برگردانی! همین طور تمام لباسهایم را دستور دادند که به مردم بدهم.
.
🔶بعد نوبت به خانه و ظروف و فرشها و چهارپایان زمینها و سایر چیزها رسید و برای هر یک مالکی معین کرده به او رد نمودند!
.
🔶سپس فرمودند: همسری که داری خواهر رضاعی توست و تو ندانسته با او ازدواج کردهای باید او را هم به خانوادهاش رد کنی! این کار را هم کردم.
.
🔶من پسری بنام قاسم علی دارم ناگاه در آن اثنا همان جا پیدا شد و همین که نظر حضرت، بر او افتاد فرمودند: این پسر هم از این زن متولد شده است؛ لذا فرزند حرام است، این شمشیر را بردار و گردنش را بزن!
.
🔶در این جا من غضبناک شدم و گفتم: به خدا قسم که تو سید و ذریه پیغمبر نمیباشی، چه رسد به این که صاحب الزمان باشی!
.
🔶همین که این سخن را گفتم، از خواب بیدار شدم و فهمیدم که ما طاقت اطاعت و فرمان برداری از آن حضرت را نداریم و صدق فرمایش شما بر من معلوم شد و از عمل خود پشیمانم. مرا عفو بفرمایید.
کانال"درراه بندگی"
@darrahbandgi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹دعای سلامتی امام زمان🌹
@darrahbandgii