فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد پناهیان
خدا تو رو دوس داره
@darrahbandgi
4_532582198176455966.mp3
8.97M
🌸 #میلاد_حضرت_فاطمه_زهرا (س)
💐 ازاشك شوق پايه چشمتم
🎤 #مهدي_رعنايي
👏 #سرود
👌 #پيشنهاددانلود
@darrahbandgi
حتما بخونید :
✨✨ فضیلت حدیث کساء ✨✨
✅پیامبر (ص) : سوگند به کسی که مرا به پیامبری برگزید ، ذکر نشود این خبر ( حدیث کساء ) در محفلی از شیعیان ما ، جز آنکه نازل شود بر آنها رحمت پروردگار و فرا گیرد آنها را فرشتگان برای آنها آمرزش خواهند تا پراکنده شوند .
@darrahbandgi
#پیشنهاد_مدیر_کانال🔼
سند حديث شريف كساء تاكنون در تحقيقات انجام شده درباره سند حديث شريف كساء، چند سند به دست آمده كه در ذيل به آن اشاره مي شود: قديمي ترين كتابي كه تاكنون به دست آمده و در بردارنده ي بخشي از حديث شريف كساء به شكل فعلي است، كتاب «غرر الاخبار و درر الآثار ديلمي» (ابومحمد الحسن بن محمد ديلمي صاحب كتاب ارشاد القلوب، از علماي بزرگ قرن هشتم هجري قمري.) است در نسخه اي كه اكنون از اين كتاب موجود است فراز هايي از حديث كساء ذكر شده است. كتاب ديگري كه متن حديث شريف كساء را روايت كرده منتخب طريحي است. يكي ديگر از سندهاي حديث شريف كساء مربوط به علامه شيخ عبدالله بحراني صاحب كتاب عوالم العلوم است. ايشان در حاشيه كتاب عوالم (نسخه ي ميرزا سليمان يزد) سند حديث كساء را چنين نقل كرده است: رايت بخط الشيخ الجليل السيد هاشم، عن شيخه السيد ماجد البحراني عن الحسن بن زين الدين الشهيد الثاني، عن شيخه المقدس الاردبيلي، عن شيخه علي بن عبدالعالي الكركي، عن الشيخ علي بن هلال الجزائري، عن الشيخ احمد بن فهد الحلي، عن الشيخ علي بن الخازن الحائري، عن الشيخ ضياء الدين علي بن الشهيد الاول عن ابيه، عن فخر المحققين، عن شيخه العلامه الحلي، عن شيخه المحقق ، عن شيخه ان نما الحلي، عن شيخه محمد بن ادريس الحلي، عن ابي حمزه الطوسي صاحب ثاقب المناقب، عن الشيخ الجليل محمد بن شهر آشوب عن الطبرسي صاحب الاحتجاج ، عن شيخه الجليل الحسن بن الحسن الطوسي، عن ابيه ، شيخ الطائفه ، عن شيخه المفيد ، عن شيخه ابن قولويه القمي، عن شيخه الكليني ، عن علي بن ابراهيم بن هاشم، عن ابيه، عن احمد بن محمد بن ابي نصر البزنطي، عن قاسم بن يحيي الجلاء الكوفي، عن ابي بصير، عن ابان بن تغلب البكري، عن جابر بن يزيد الجعفي، عن جابر بن عبدالله الانصاري عن فاطمه الزهرا بنت رسول الله. عَنْ جابِرِ بْنِ عَبْدِاللّهِ الاَْنْصاري جابر بن عبد الله انصاري مي گويد شنيدم عَنْ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ عَلَيْهَا السَّلامُ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، از فاطمه زهرا (سلام خدا بر او باد) دختر رسول خدا (درود خدا بر او خاندانش باد) قالَ سَمِعْتُ فاطِمَةَ اَنَّها قالَتْ، شنيدم از فاطمه زهرا كه فرمود: دَخَلَ عَلَيَّ اَبي رَسُولُ اللهِ في بَعْضِ الاَْيّامِ، وارد شد بر من پدرم رسول خدا در بعضي از روزها فَقالَ السَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ، فَقُلْتُ عَلَيْكَ السَّلامُ و فرمود: سلام بر تو اي فاطمه در پاسخش گفتم: بر تو باد سلام قالَ اِنّي اَجِدُ في بَدَني ضُعْفاً، فرمود:من در بدنم سستي و ضعفي درك مي كنم، فَقُلْتُ لَهُ اُعيذُكَ بِاللهِ يا اَبَتاهُ مِنَ الضُّعْفِ، گفتم: پناه مي دهم تو را به خدا اي پدرجان از سستي و ضعف، فَقَالَ يا فاطِمَةُ ايتيني بِالْكِسآءِ الْيَماني فَغَطّيني بِهِ، فرمود: اي فاطمه بياور برايم كساء يماني را و مرا بدان بپوشان فَاَتَيْتُهُ بِالْكِسآءِ الْيَماني فَغَطَّيْتُهُ بِهِ، وَصِرْتُ اَنْظُرُ اِلَيْهِ، من كساء يماني را برايش آوردم و او را بدان پوشاندم و هم چنان بدو مي نگريستم وَاِذا وَجْهُهُ يَتَلاَْلَؤُ كَاَنَّهُ الْبَدْرُ في لَيْلَةِ تَمامِهِ وَكَمالِهِ، و در آن حال چهره اش مي درخشيد همانند ماه شب چهارده فَما كانَتْ اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِيَ الْحَسَنِ قَدْ اَقْبَلَ، وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمّاهُ، پس ساعتي نگذشت كه ديدم فرزندم حسن وارد شد، و گفت سلام بر تو اي مادر فَقُلْتُ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا قُرَّةَ عَيْني وَثَمَرَةَ فُؤادي، گفتم: بر تو باد سلام اي نور ديده ام و ميوه دلم، فَقالَ يا اُمّاهُ اِنّي اَشُمُّ عِنْدَكِ رآئِحَةً طَيِّبَةً، گفت: مادرجان من در نزد تو بوي خوشي استشمام مي كنم كَاَنَّها رآئِحَةُ جَدّي رَسُولِ اللهِ، فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّكَ تَحْتَ الْكِسآءِ، گويا بوي جدم رسول خدا است گفتم: آري همانا جد تو در زير عبا است فَاَقْبَلَ الْحَسَنُ نَحْوَ الْكِسآءِ، وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا جَدّاهُ يا رَسُولَ اللهِ، پس حسن بطرف عبا رفت و گفت: سلام بر تو اي جد بزرگوار اي رسول خدا اَتَاْذَنُ لي اَنْ اَدْخُلَ مَعَكَ تَحْتَ الْكِسآءِ، آيا به من اذن مي دهي كه وارد شوم با تو در زير عبا؟ فَقالَ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا وَلَدي وَيا صاحِبَ حَوْضي، فرمود: بر تو باد سلام اي فرزندم و اي صاحب حوض من قَدْ اَذِنْتُ لَكَ، فَدَخَلَ مَعَهُ تَحْتَ الْكِسآءِ، اذنت دادم پس حسن با آن جناب بزير عبا رفت فَما كانَتْ اِلاّ ساعَةً وَاِذا بِوَلَدِيَ الْحُسَيْنِ قَدْ اَقْبَلَ، ساعتي نگذشت كه فرزندم حسين وارد شد، وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمّاهُ، و گفت: سلام بر تو اي مادر فَقُلْتُ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا وَلَدي وَيا قُرَّةَ عَيْني وَثَمَرَةَ فُؤادي، گفتم: بر تو باد سلام اي فرزند من و اي نور ديده ام و ميوه دلم، فَقالَ لي يا اُمّاهُ اِنّي اَشُمُّ عِنْدَكِ رآئِحَةً طَيِّبَةً، فرمود: مادر جان من
در نزد تو بوي خوشي استشمام مي كنم كَاَنَّها رآئِحَةُ جَدّي رَسُولِ اللهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ گويا بوي جدم رسول خدا (درود خدا بر او خاندانش باد) است فَقُلْتُ نَعَمْ اِنَّ جَدَّكَ وَاَخاكَ تَحْتَ الْكِسآءِ، گفتم آري همانا جد تو و برادرت در زير عبا هستند، فَدَنَي الْحُسَيْنُ نَحْوَ الْكِسآءِ، وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا جَدّاهُ، حسين نزديك كساء رفته گفت: سلام بر تو اي جد بزرگوار، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنِ اخْتارَهُ اللهُ، اَتَاْذَنُ لي اَنْ اَكُونَ مَعَكُما تَحْتَ الْكِسآءِ، سلام بر تو اي كسي كه خدا او را برگزيد آيا به من رخصت مي دهي كه با شما در زير عبا باشم فَقالَ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا وَلَدي وَيا شافِعَ اُمَّتي، فرمود: و بر تو باد سلام اي فرزندم و اي شفاعت كننده امتم ، قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ مَعَهُما تَحْتَ الْكِسآءِ به تو رخصت دادم پس او نيز با آن دو در زير كساء وارد شد فَاَقْبَلَ عِنْدَ ذلِكَ اَبُوالْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ اَبي طالِب، در اين هنگام ابوالحسن علي بن ابيطالب وارد شد وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، و فرمود سلام بر تو اي دختر رسول خدا فَقُلْتُ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا اَبَا الْحَسَنِ وَ يا اَميرَ الْمُؤْمِنينَ، گفتم: و بر تو باد سلام اي ابا الحسن و اي امير مؤمنان فَقالَ: يا فاطِمَةُ اِنّي اَشُمُّ عِنْدَكِ رائِحَةً طَيِّبَةً، فرمود: اي فاطمه من بوي خوشي نزد تو استشمام مي كنم كَاَنَّها رآئِحَةُ اَخي وَابْنِ عَمّي رَسُولِ اللهِ، گويا بوي برادرم و پسر عمويم رسول خدا است؟ فَقُلْتُ نَعَمْ ها هُوَ مَعَ وَلَدَيْكَ تَحْتَ الْكِسآءِ، گفتم: آري اين او است كه با دو فرزندت در زير عبا هستند فَاَقْبَلَ عَلِيٌّ نَحْوَ الْكِسآءِ، وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللهِ، پس علي نيز بطرف كساء رفت و گفت سلام بر تو اي رسول خدا اَتَاْذَنُ لي اَنْ اَكُونَ مَعَكُمْ تَحْتَ الْكِسآءِ، آيا اذن مي دهي كه من نيز با شما در زير كساء باشم؟ قالَ لَهُ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا اَخي يا وَصِيّي وَخَليفَتي وَصاحِبَ لِوآئي، رسول خدا به او فرمود: و بر تو باد سلام اي برادر من و اي وصي و خليفه و پرچمدار من قَدْ اَذِنْتُ لَكَ فَدَخَلَ عَلِيٌّ تَحْتَ الْكِسآءِ، به تو اذن دادم پس علي نيز وارد در زير عبا شد، ثُمَّ اَتَيْتُ نَحْوَ الْكِسآءِ، وَقُلْتُ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبَتاهُ يا رَسُولَ اللهِ، در اين هنگام من نيز بطرف كساء رفتم و عرض كردم سلام بر تو اي پدرجان اي رسول خدا اَتَاْذَنُ لي اَن اَكُونَ مَعَكُمْ تَحْتَ الْكِسآءِ، آيا به من هم اذن مي دهي كه با شما در زير كساء باشم؟ قالَ وَعَلَيْكِ السَّلامُ يا بِنْتي وَيا بَضْعَتي قَدْ اَذِنْتُ لَكِ، فرمود: و بر تو باد سلام اي دخترم و اي پاره تنم به تو هم اذن دادم، فَدَخَلْتُ تَحْتَ الْكِسآءِ، فَلَمَّا اكْتَمَلْنا جَميعاً تَحْتَ الْكِسآءِ، پس من نيز به زير عبا رفتم، و چون همگي در زير عبا جمع شديم اَخَذَ اَبي رَسُولُ اللهِ بِطَرَفَيِ الْكِسآءِ، وَاَوْمَئَ بِيَدِهِ الْيُمْني اِلَي السَّمآءِ، وَقالَ: پدرم رسول خدا دو طرف كساء را گرفت و با دست راست بسوي آسمان اشاره كرد و فرمود: اَللّهُمَّ اِنَّ هؤُلاءِ اَهْلُ بَيْتي وَخآصَّتي وَحآمَّتي، لَحْمُهُمْ لَحْمي، خدايا اينانند خاندان من و خواص ونزديكانم گوشتشان گوشت من وَدَمُهُمْ دَمي، يُؤْلِمُني ما يُؤْلِمُهُمْ، و خونشان خون من است مي آزارد مرا هرچه ايشان را بيازارد وَيَحْزُنُني ما يَحْزُنُهُمْ، اَنـَا حَرْبٌ لِمَنْ حارَبَهُمْ، وبه اندوه مي اندازد مراهرچه ايشان را به اندوه در آورد من در جنگم با هر كه با ايشان بجنگد وَسِلْمٌ لِمَنْ سالَمَهُمْ وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُمْ، و در صلحم با هر كه با ايشان درصلح است و دشمنم باهركس كه با ايشان دشمني ورزد وَمُحِبٌّ لِمَنْ اَحَبَّهُمْ،اِنَّهُمْ مِنّي وَاَ نَا مِنْهُمْ، و دوستم با هر كس كه ايشان را دوست دارد اينان از منند و من از ايشانم فَاجْعَلْ صَلَواتِكَ وَبَرَكاتِكَ وَرَحْمَتَكَ، پس بفرست درودهاي خود و بركتهايت وَغُفْرانَكَ وَرِضْوانَكَ عَلَيَّ وَعَلَيْهِمْ، و مهرت و آمرزشت و خوشنوديت را بر من و بر ايشان وَاَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ، وَطَهِّرْهُمْ تَطْهيراً، و دور كن از ايشان پليدي را و پاكيزه شان كن بخوبي فَقالَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ يا مَلائِكَتي وَيا سُكّانَ سَمواتي، پس خداي عزوجل فرمود: اي فرشتگان من و اي ساكنان آسمانهايم اِنّي ما خَلَقْتُ سَمآءً مَبْنِيَّةً، وَلا اَرْضاً مَدْحِيَّةً، براستي كه من نيافريدم آسمان بنا شده و نه زمين گسترده وَلا قَمَراً مُنيراً، وَلا شَمْساً مُضِيئَةً، وَلا فَلَكاً يَدُورُ، و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلك چرخش گر، وَلا بَحْراً يَجْري، وَلا فُلْكاً يَسْري، و نه درياي روان و نه كشتي در جريان را اِلاّ في مَحَبَّةِ هؤُلاءِ الْخَمْسَةِ الَّذينَ هُمْ تَحْتَ
الْكِسآءِ، مگر بخاطر دوستي اين پنج تن اينان كه در زير كسايند، فَقالَ الاَْمينُ جِبْرآئيلُ يا رَبِّ وَمَنْ تَحْتَ الْكِسآءِ، پس جبرئيل امين عرض كرد: پروردگارا كيانند در زير كساء؟ فَقالَ عَزَّوَجَلَّ هُمْ اَهْلُ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَعْدِنُ الرِّسالَةِ، خداي عزوجل فرمود: آنان خاندان نبوت و كان رسالتند، هُمْ فاطِمَةُ وَاَبُوها وَبَعْلُها وَبَنُوها، آنان فاطمه است و پدرش و شوهر و دو فرزندش فَقالَ جِبْرآئيلُ يا رَبِّ، اَتَاْذَنُ لي اَنْ اَهْبِطَ اِلَي الاَْرْضِ لاَِكُونَ مَعَهُمْ سادِساً، جبرئيل عرض كرد: پروردگارا آيا به من هم اذن مي دهي به زمين فرود آيم تا ششمين آنها باشم فَقالَ اللهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَكَ، كه خدا فرمود: آري به تو اذن دادم فَهَبَطَ الاَْمينُ جِبْرآئيلُ، وَقالَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللهِ، پس جبرئيل امين به زمين آمد و گفت: سلام بر تو اي رسول خدا، الْعَلِيُّ الاَْعْلي يُقْرِئُكَ السَّلامَ، وَيَخُصُّكَ بِالتَّحِيَّةِ وَالاِْكْرامِ، پرودگار بلند مرتبه سلامت مي رساند و تو را به تحيت و اكرام مخصوص داشته وَيَقُولُ لَكَ وَعِزَّتي وَجَلالي اِنّي ما خَلَقْتُ سَمآءً مَبْنِيَّةً، و مي فرمايد: به عزت و جلالم سوگند كه من نيافريدم آسمان بنا شده وَلا اَرْضاً مَدْحِيَّةً، وَلا قَمَراً مُنيراً، وَلا شَمْساً مُضـيئَةً وَلا فَلَكاً يَدُورُ، و نه زمين گسترده و نه ماه تابان و نه مهر درخشان و نه فلك چرخش گر وَلا بَحْراً يَجْري، وَلا فُلْكاً يَسْري، اِلاّ لاَِجْلِكُمْ وَمَحَبَّتِكُمْ، و نه درياي روان و نه كشتي در جريان را مگر براي خاطر شما و محبت و دوستي شما وَقَدْ اَذِنَ لي اَنْ اَدْخُلَ مَعَكُمْ، فَهَلْ تَاْذَنُ لي يا رَسُولَ اللهِ، و به من نيز اذن داده است كه با شما باشم، آيا تو هم اي رسول خدا اذنم مي دهي؟ فَقالَ رَسُولُ اللهِ وَعَلَيْكَ السَّلامُ يا اَمينَ وَحْيِ اللهِ، رسول خدا فرمود: و بر تو باد سلام اي امين وحي خدا اِنَّهُ نَعَمْ قَدْ اَذِنْتُ لَكَ، فَدَخَلَ جِبْرآئيلُ مَعَنا تَحْتَ الْكِسآءِ، آري به تو هم اذن دادم پس جبرئيل با ما وارد در زير عبا شد. فَقالَ لاَِبي اِنَّ اللهَ قَدْ اَوْحي اِلَيْكُمْ يَقُولُ: و به پدرم گفت: همانا خداوند بسوي شما وحي كرده و مي فرمايد: اِنَّما يُريدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ، وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً، «حقيقت اين است كه خدا مي خواهد پليدي را از شما خاندان ببرد و پاكيزه كند شما را پاكيزگي كامل» فَقالَ عَلِيٌّ لاَِبي يا رَسُولَ اللهِ، علي به پدرم گفت: اي رسول خدا! اَخْبِرْني ما لِجُلُوسِنا هذا تَحْتَ الْكِسآءِ مِنَ الْفَضْلِ عِنْدَ اللهِ؟ اين نشستن ما در زير عبا چه فضيلتي و چه شرافتي نزد خدا دارد؟ فَقالَ النَّبِيُّ وَالَّذي بَعَثَني بِالْحَقِّ نَبِيّاً، وَاصْطَفاني بِالرِّسالَةِ نَجِيّاً، پيغمبر فرمود: سوگند بدان خدائي كه مرا به حق به پيامبري برانگيخت و به رسالت و نجات دادن برگزيد ما ذُكِرَ خَبَرُنا هذا في مَحْفِل مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ، كه ذكر نشود اين خبر و سرگذشت ما در انجمن و محفلي از محافل مردم زمين وَفيهِ جَمْعٌ مِنْ شَيعَتِنا وَمُحِبّينا، كه در آن گروهي از شيعيان و دوستان ما باشند اِلاّ وَنَزَلَتْ عَلَيْهِمُ الرَّحْمَةُ وَحَفَّتْ بِهِمُ الْمَلائِكَةُ، جز آنكه نازل شود بر ايشان رحمت حق و فرا گيرند ايشان را فرشتگان وَاسْتَغْفَرَتْ لَهُمْ اِلي اَنْ يَتَفَرَّقُوا، و براي آنها آمرزش خواهند تا آنگاه كه از دور هم پراكنده شوند، فَقالَ عَلِيٌّ اِذاً وَاللهِ فُزْنا وَفازَ شيعَتُنا وَرَبِّ الْكَعْبَةِ، علي فرمود: با اين ترتيب به پروردگار كعبه سوگند ما و شيعيانمان رستگار شديم فَقالَ النَّبِيُّ ثانِياً يا عَلِيُّ وَالَّذي بَعَثَني بِالْحَقِّ نَبِيّاً، دوباره پيغمبر فرمود: اي علي سوگند بدانكه مرا بحق به نبوت برانگيخت وَاصْطَفاني بِالرِّسالَةِ نَجِيّاً، و به رسالت و نجات دادن برگزيد ما ذُكِرَ خَبَرُنا هذا في مَحْفِل مِنْ مَحافِلِ اَهْلِ الاَْرْضِ، ذكر نشود اين خبر و سرگذشت ما درانجمن ومحفلي از محافل مردم زمين وَفيهِ جَمْعٌ مِنْ شيعَتِنا وَمُحِبّينا، كه در آن گروهي از شيعيان و دوستان ما باشند وَفيهِمْ مَهْمُومٌ اِلاّ وَفَرَّجَ اللهُ هَمَّهُ، و در ميان آنها اندوهناكي باشد جز آنكه خدا اندوهش را برطرف كند وَلا مَغْمُومٌ اِلاّ وَكَشَفَ اللهُ غَمَّهُ، و نه غمناكي جز آنكه خدا غمش را بگشايد وَلا طـالِبُ حاجَة اِلاّ وَقَـضَـي اللّهُ حـاجَتَهُ، و نه حاجتخواهي باشد جز آنكه خدا حاجتش را برآورد، فَقالَ عَلِيٌّ اِذاً وَاللهِ فُزْنا وَسُـعِدْنـا، علي گفت: بدين ترتيب به خدا سوگند ما كامياب و سعادتمند شديم وَكَذلِـكَ شيعَتُنا فازُوا وَسُعِدُوا فِي الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ، وَرَبِّ الْكَعْبَةِ. و هم چنين شيعيان ما كامياب و سعادتمند شدند در دنيا و آخرت به پروردگار كعبه سوگند
. منقول است از مفاتيح النّجاح از حضرت رسول(صلي الله عليه وآله) منقول است كه هر كه سوره يـس را بخواند بواسطه رضاي خداي، بخشد خداي عزّوجلّ او را و ميدهد به او اَجْر چنانكه گويا خوانده قرآن را دوازده نوبت و هر بيمار كه خوانده شود نزد او سوره يـس نازل مي شود به عدد هر حرفي از آن ده فرشته پيش او، صف مي زنند و جهت او استغفار مي كنند و در قبض روح او حاضرند و مشايعت جنازه او مي كنند و نماز بر او مي كنند و در وقت دفن او حاضرند و هر بيماري كه بخواند اين سوره را در سَكَرات مرگ يا نزد او بخوانند مي آيد رضوان خازن بهشت با يك شربت از آب بهشت و به او مي دهد پس او مي آشامد و مي ميرد سيراب و مبعوث مي شود سيراب و محتاج نمي شود به حوضي از حوضهاي پيغمبران تا وقتي كه داخل بهشت مي شود و او سيراب است و منقول است كه سوره يـس به صاحبش مي رساند خير دنيا و آخرت را و دفع مي كند از او بلاي دنيا و هَوْلْهاي آخرت را و دفع مي كند هر شرّي را و روا مي كند جهت او هر حاجتي را و هر كه بخواند اين سوره را برابر بيست حجّ است براي او و هر كه بشنود جهت او باشد هزار نور و هزار يقين و هزار بركت و هزار رحمت و از او بيرون مي آورد هر كوفتي را و از حضرت رسول(صلي الله عليه وآله) منقولست كه هر كه در قبرستان درآيد و سوره يـس بخواند خداي عزّوجلّ عذاب اموات را تخفيف دهد و جهت او باشد به عدد ايشان حسنات و از حضرت امام جعفر صادق(عليه السلام)منقول است كه هر كه سوره يـس را در روز بخواند مرزوق و محفوظ است تا شب و هر كه پيش از خواب در شب بخواند موكّل سازد خداي عزّوجلّ بر او هزار فرشته كه حفظ كنند او را از شرّ هر شيطان رجيم و از هر آفتي و اگر بميرد در آن روز خداي تعالي او را داخل بهشت سازد، الخبر.
درراه بندگی
مقصد اعلا . شیخ محمدجواد انصاری در مورد دراویش و صوفیان می فرمودند: . «این ها در اثر کوشش و زحمت یک
نور اعمال
.
یکی از شاگردان شیخ محمدجواد انصاری همدانی ( حجت الاسلام علی محمود حقیقی ) نقل می کند:
.
« یک بار یکی از آقایان که مدتی نیز محضر یکی از بزرگان را درک کرده بود، خدمت آقای انصاری می رسد و می گوید:
.
آقا من واصل شدم و نور خدا را همراه خود می بینم.
.
می فرمایند: خصوصیات آن نور را بگو و او توضیح می دهد.
.
بعد آقا می فرمایند: اگر چه این ها همه انوار خدا هستند ، ولی این نور خدا نیست بلکه نور وضوی توست که در ابتدای راه برای آدم پیدا می شود.
.
برای ایشان باطن خیلی آشکار بود. می فرمودند:
.
همه چیز نور دارد اگر نورش در آن شخص باشد ، حقیقت دارد وگرنه مدعی است . علم ، مرجعیت ، عبادت و ... همه نور خاص خودشان را دارند.»
.
کانال"درراه بندگی"
@darrahbandgi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅آیت الله بهجت(ره)
🔻با اون ذکر خاص نجات میابی، هر ذکری مناسب حال و وقت باید ملاحظه کنی نه مطلق ذکر، مثلا فقیر یاشافی میگی مناسبت نداره بگو یارزاق، مریض یارزاق بگی نه باید یاشافی بگی
🆔 @darrahbandgi
📌اولیای خداوند،آنهایی هستند که به باطن دنیا نگاه میکنند زمانی که مردم به ظاهر دنیا نگاه میکنند.همه به دنبال این هستند یک مهلت و فرصتی پیدا بکنند و دنیایشان را تامین کنند،امّا آن شخص به دنبال این است که یک مهلتی پیدا کند و آخرتش را آباد کند.انها از ترس اینکه مالشان نرود،میمیرند،امّا اینها از اینکه مالشان را بدهند و خداوند قبول نکند،میترسند.
امام علی(علیه السلام) میفرمایند اگر از این فرار کند و برود به کفار شکایت کند،فردای قیامت اولین کسی که شاکی هست خداوند است.
___
آیتالله احدی (مدظله)
🌐 @darrahbandgi
✅علامه حسن زاده آملی(حفظهالله):
🔻ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ " ﻋـﺎﺑـﺪ" ﺑﺎﺷﯽ،
" ﻋـَﺒﺪ" ﺑـﺎﺵ !
ﺷـﯿﻄﺎﻥ ﻫﻢ ﻗﺮﯾﺐ ﺑﻪ ۶۰۰۰ ﺳـﺎﻝ ﻋﺒـﺎﺩﺕ ﮐﺮﺩ،
ﻋـﺎﺑـﺪ ﺷﺪ، ﺍﻣﺎ
"ﻋـَﺒـﺪ " ﻧـﺸﺪ ...
🔻ﺗــﺎ ﻋـَﺒـﺪ ﻧـﺸﻮﯼ، ﻋﺒﺎﺩﺗﺖ ﺳـﻮﺩﯼ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻧـﺪﺍﺭﺩ؛
ﻋـَﺒﺪ ﺑﻮﺩﻥ ﯾﻌﻨﯽ:
ﺑﺒـﯿﻦ ﺧﺪﺍﯾﺖ ﭼﻪ ﻣﯽﺧـﻮﺍﻫﺪ، ﻧﻪ دلت...
کانال درراه بندگی
🆔 @darrahbandgi
◾ نکاتی در غذا خوردن و اجنه
🔺امام صادق (علیه السلام): بوی استخوان حیوانات غذای جن می باشد
(الَعظم وَ الروث فَطَعام الجن)
🔺شیخ بهائی می گوید: خوراک ایشان(جن) هوای آمیخته به بوی طعام است
🔺على بن اسباط گويد: كه ابو حمزه طعامى تهيّه كرد و ما را كه جماعتى بوديم دعوت كرد ، هنگام خوردن غذا ابو حمزه شخصى را ديد كه استخوانى را بكلّى پاك نمود او را آواز داد كه اين كار را نكن زيرا از على بن الحسين (عليهما السّلام) شنيدم كه می فرمود: استخوان را از هر چه با او است برهنه نسازيد زيرا جنّ را در آن سهم است و اگر چنين كنيد چيزى را از خانه می ربايد كه براى شما بهتر است از اينكه به استخوان است
🔺به همین علت است که در شرع آمده : دست هایتان را بعد از غذا بشوئید تا اینکه هنگام خواب ، اجنه و شیاطین ، دست شما را بو نکنند و موجب اذیت شما گردند.
📚من لا يحضر ج۳ ص۳۵۰
تهذیب ج ۱ ص ۳۵۴
#روایت
@darrahbandgi
4_721038705925555108.mp3
777.2K
آیت الله #مجتهدی تهرانی
🎙خوش رفتاری با خانواده
🔋 حجم: ۷۵۹ڪیلوبایت
⏰ زمان: ۲ دقیقه
🌹کانال درراه بندگی🌹
@darrahbandgi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#طبی ☕
چای میکروب های دهان را کاهش میدهد اما چای مانده در بدن تولید سم میکند.
مصرف چای مانده در دراز مدت باعث سردرد، تپش قلب و زخم معده میشود.
چای را تازه دم و کم رنگ بنوشید.👌
💟 @darrahbandgi
💠 مرحوم حضرت آیت الله بهاءالدینی (ره):
🌸🍃 ذکر صلوات برای اموات خیلی خاصیت دارد.
🌼🍃 گاهی من برای اموات صلوات را هدیه میکنم و اثرات عجیبی هم دیدم.
🌺🍃 خواب دیدم فردی به چند نوع عذاب گرفتار است، مقداری صلوات برایش هدیه کردم دوباره در خواب دیدم، الحمدلله صلواتها او را نجات دادهاند.
🌹🍃 کسی میگفت: مادرم چندسال قبل مرده بود، یک شب خوابش را دیدم، گفت:
پسرم! هیچچیزی مثل صلوات روح من را شاد نمیکند؛ بهترین هدیه که به من می دهی، این ذکر است.
@darrahbandgi
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈•