eitaa logo
درراه بندگی
1.1هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
93 فایل
❤️"السلام علیک یاامیرالمومنین"❤️ 📖مطالب سلوکیه‌‌ازعلماواولیاء الله 📝مطالب کوتاه زیبا ومفیدازروایات واحادیث 🎥ویدیوهای معنوی،مداحی وصوتی 💚طب سنتی واسلامی 🕋کلیپ،صوت،حدیث ازامام زمان عج @Hamsaran_Beheshtii کانال دوم ما.مخصوص متأهلین ومجردها
مشاهده در ایتا
دانلود
⛳️🌴⛳️🌴⛳️🌴⛳️🌴⛳️ 🌴⛳️🌴⛳️ ⛳️🌴⛳️ 🌴⛳️ ⛳️ 🍀روز 25دی الحجه،🍀 ،روز شریفی است: روزی که هل اتی درحق اهلبیت (علیم السلام) نازل شده وبه جهت ان که سه روز روزه گرفتند وافطار خودرا به مسکین ویتیم واسیر دادند شایسته استکه شیعیان هم تاسی به موالی خود نمایند واین روز راروزه بدارند واطعام مسکین وفقیر بنمایند وچون بعضی از علماء این روز راروز مباهله می نامند مناسب است زیارت جامعه ودعای مباهله رادر اینروز بخوانند......... 🍀 مفاتیح الجنان 🍀 ⛳️ 🌴⛳️ ⛳️🌴⛳️ 🌴⛳️🌴⛳️ ⛳️🌴⛳️🌴⛳️🌴⛳️🌴⛳️ -----------*✨🌹✨*---------- @darrahbandgi -----------*✨🌹✨*-----------
4_5819066338252948542.mp3
6.8M
🎧 اینجا غریب و بی کسم اینجا نیا دلواپسم 😢 بسیار زیبا و تاثیر گذار -----------*✨🌹✨*---------- @darrahbandgi -----------*✨🌹✨*-----------
#آجرڪ‌الله_یا_صاحب‌_الزمان🏴 امسال هم بدون توسر زد #هلال_غم ڪے با رخ تو دیده بہ این #ماه وا ڪنیم #صاحب_عزا بیا ڪه بہ اذن نگاه تو درسینہ باز،خیمہ‌ے #ماتم بپا ڪنیم #العجل_مولا💚 به رسم عاشقی هر شب بخوانیم #دعای_فرج #الهی_عظم_البلاء ◼️تا ظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم◼️ فرا رسیدن ماه محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر رو خدمت صاحب عزا آقا حجت ابن الحسن المهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و همه منتظرانش تسلیت عرض مینمائیم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_الساعه
4_6003473662504601028.mp3
4.79M
♦️ ویژه نامه محرم 98 ♦️ ✅ ای اهل حرم میر و علمدار 🎙 حیدر خمسه -----------*✨🌹✨*---------- @darrahbandgi -----------*✨🌹✨*-----------
عکس پروفایل ویــــــــــژه محـــــ🏴ــــــرم 👇👇👇👇👇
4_6044048149830437303.mp3
9.58M
شب شده و توی کوچه آوارم ولی با این همه غم تو رو دارم نیا کوفه عوض کن مسیرت رو ببین کشیده شده به کجا کارم واااای روز اول محرم شهادت حضرت مسلم علیه -----------*✨🌹✨*---------- @darrahbandgi -----------*✨🌹✨*-----------
4_5996680317027485482.mp3
2.79M
✨خدا از هر ۱۰۰۰ نفر، ۲۵ فقیر می‌آفریند و اموال این فقرا را در اموال اغنیا قرار می‌دهد. -----------*✨🌹✨*---------- @darrahbandgi -----------*✨🌹✨*-----------
مگر روز عاشورا روز شهادت امام حسین صلوات الله علیه نیست؟! پس چرا از اول محرم عزاداری می‌کنیم؟ ماه محرم در کلام امام رضا صلوات الله علیه حدثنا جعفر بن محمد بن مسرور رحمه الله ، قال: حدثنا الحسين بن محمد بن عامر ، عن عمه عبد الله بن عامر ، عن إبراهيم بن أبي محمود ، قال : قال الرضا عليه السلام : إن المحرم شهر كان أهل الجاهلية يحرمون فيه القتال ، فاستحلت فيه دماؤنا ، وهتكت فيه حرمتنا ، وسبي فيه ذرارينا ونساؤنا ، وأضرمت النيران في مضاربنا ، وانتهب ما فيها من ثقلنا ، ولم ترع لرسول الله صلى الله عليه وآله حرمة في أمرنا. إن يوم الحسين أقرح جفوننا ، وأسبل دموعنا ، وأذل عزيزنا ، بأرض كرب وبلاء ، أورثتنا الكرب والبلاء ، إلى يوم الانقضاء ، فعلى مثل الحسين فليبك الباكون ، فإن البكاء يحط الذنوب العظام. ثم قال عليه السلام : كان أبي صلوات الله عليه إذا دخل شهر المحرم لا يرى ضاحكا ، وكانت الكآبة تغلب عليه حتى يمضي منه عشرة أيام ، فإذا كان يوم العاشر كان ذلك اليوم يوم مصيبته وحزنه وبكائه ، ويقول: هو اليوم الذي قتل فيه الحسين صلوات الله عليه . امام رضا صلوات الله علیه فرمودند: محرم ماهى بود که اهل جاهلیت جنگ را در آن حرام می‌دانستند؛ ولی خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را هتک کردند و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند و آتش به خیمه‏‌های ما زدند و آنچه در آن بود به تاراج بردند و در امر ما رعایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نکردند، روز شهادت امام حسین صلوات الله علیه چشمان ما را آزرده است و اشک ما را روان ساخت و عزیز ما را در زمین کربلا خوار کردند و گرفتاری و بلا به ما دچار ساخت تا روز قیامت، بر مانند حسین علیه السلام باید گریست، این گریه گناهان بزرگ را می‌ریزد. پدرم (حضرت امام کاظم صلوات الله علیه) اینگونه بود که هنگامی ماه محرم می‌شد خنده بر لب نداشتند و اندوه بر ایشان غالب بود تا روز دهم، روز دهم روز مصیبت و حزن و گریه‏‌اش بود و می‌فرمودند: در این روز حسین کشته شد. 📚 امالی شیخ صدوق، مجلس ۲۷، حدیث ۲، صفحه ۷۱ -----------*✨🌹✨*---------- @darrahbandgi -----------*✨🌹✨*-----------
. سر شکستن حضرت امام سجاد صلوات الله علیه در عزای پدرشان ابا عبدالله صلوات الله علیه مرحوم میرزای نوری رضوان الله علیه در حدیثی طولانی آورده است: قَاٰمَ عَلَیٰ طُولِهِ وَ نَطَحَ الْجِدَارُ بِوَجْهِهِ، فَکَسَرَ انْفَهُ وَ شَجَّ رَأسَهُ وَ سَاٰلَ دَمُهُ عَلَیٰ صَدْرَهُ وَ خَرَّ مَغْشِّیَاً عَلَیْهِ مِنْ شِدَّةِ الْحُزْنِ وَ الْبُکَاءَ. در حین اینکه راوی در منزل حضرت سجاد صلوات الله علیه مشغول روضه خوانی بود‌، حضرت تمام قد ایستادند و صورت مبارک خود را به دیوار منزل کوبیدند، به نحوی که بینی و سر حضرت شکاف برداشت و خون بر صورت و محاسن ایشان جاری گشت و از شدت حزن و گریه از هوش رفتند... 📚 دار السلام، جلد ۲، صفحه ۱۴٨، مؤسسة التاريخ العربي 📚 الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء سلام الله علیها، جلد ۲۲، صفحه ۴۸۱ 🔥 اللهم العن يزيد و اتباعه حتی ترضي اهل بيت النبوة صلوات الله عليهم -----------*✨🌹✨*---------- @darrahbandgi -----------*✨🌹✨*-----------
دخترهایتان را ببوسید امشب، بوسیدن آنها خودش روضه است...💔
شام را ویران ڪردم... با ناله ی بابا بیا... السلام علیڪ یا سیدتنا رقیه س ...
نه خار مغیلان نه سیلی نامحرمان و نه گوش بی گوشواره که فراق بابا شد زخم دل نازک رقیه (س)... دست به پهلو راه رفتن او ، روضه ی مادر (س) را زنده می کند بشکند دستی که شکوفه ی حسین (ع) را پرپر کرد...
‍ گریه سر مطهر امام حسین در مصیبت حضرت رقیه صلوات الله علیهما فاضل بسطامی رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه می‌نویسد: طاهر بن عبد الله دمشقی می‌گوید: من ندیم آن لعين (یزید) بودم و اکثر شب‌ها برای او صحبت می‌کردم و او را مشغول می‌نمودم. شبی نزد آن ملعون بودم و قدری هم از شب گذشته بود؛ به من گفت: ای طاهر! امشب وحشت بر من غالب است و قلبم در تپش افتاده و دلم از غصه و حزن پر شده. بسیار اندوه و غصه دارم که حال نشستن و صحبت کردن ندارم. بیا سر من را در دامن بگیر و از افعال ناشایسته و گذشته من صحبت نکن. طاهر می‌گوید: من سر نحس او را در دامن گرفتم. آن لعین به خواب رفت. سر نورانی سید الشهداء بی در آن وقت در طشت طلا در مقابل ما بود. چون ساعتی گذشت، دیدم که ناله پرده نشینان حرم محترم امام حسین علیها السلام از خرابه بلند شد. آن لعین در خواب؛ و من در اندوه بودم که این چه ظلم و ستم بود که یزید بدمآب به اولاد بو تراب نمود؟! به طرف طشت نظر کرده، دیدم که از چشم‌های امام حسین علیه السلام اشک جاری شده است؛ تعجب کردم. پس دیدم آن سر انور به قدر چهار ذراع گویا بلند شد و لب‌های مبارکش به حرکت آمده، و آواز اندوهناک و ضعیفی از آن دهان معجز بیان بلند شد که می‌گفت: خداوندا! اینان اولاد و جگر گوشه من هستند و این‌ها اصحاب من‌اند. طاهر می‌گوید: چون این حال را از آن حضرت مشاهده کردم، وحشت و دهشت بر من غلبه کرد؛ شروع به گریه کردن کردم. به بالای عمارت یزید آمدم که خرابه در پشت آن عمارت بود خیال می‌کردم شاید یکی از اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله فوت شده که مرگ او باعث این همه ناله و ندبه شده است. وقتی بالای قصر رسیدم، دیدم تمامی اهل بیت اطهار علیهم السلام طفل کوچکی را در میان گرفته‌اند؛ و آن دختر خاک بر سر می‌ریزد و با ناله و فغان می‌گوید: ای عمه، ای خواهر پدر بزرگوار من، کجا است پدر من؟ كجا است پدر من؟ آن‌ها را صدا زدم و از ایشان پرسیدم که چه پیش آمده که باعث این همه ناله و گریه شده است؟ گفتند: ای مرد! طفل صغير سيد الشهدا پدرش را در خواب دیده؛ و الآن بیدار شده و از ما پدر خود را می‌خواهد. هر چه او را تسلی می‌دهیم، آرام نمی‌گیرد. طاهر گوید: بعد از مشاهده این حالت‌های دردناک، پیش یزید برگشتم، دیدم آن بدبخت بیدار شده، به طرف آن سر، سر حسین بن علی علیهما السلام نگاه می‌کند. و از کثرت وحشت و دهشت و خوف و خشیت مانند برگ بید بر خود می‌لرزید. در آن اثنا سر اطهر آن مولا به طرف یزید متوجه شده، فرمود: ای پسر معاویه! من در حق تو چه بدی کرده بودم که تو با من این ستم و ظلم نمودی و اهل بیتم را در خرابه جا دادی؟! سپس سر مبارک شریف آن حضرت به سوی خداوند خبير و لطیف توجه نموده و گفت: خداوندا! از یزید به کیفر رفتاری که با من کرده و به من و اهل بیت من ظلم نموده، انتقام بگیر. وقتی یزید این را شنید، بدنش به لرزه درآمد و نزدیک بود که بندهایش از یکدیگر بگسلد. پس از من علت گریه اهل بیت علیهم السلام را پرسید و سر آن حضرت را به خرابه نزد آن صغيره فرستاد و گفت: سر را نزد آن صغيره بگذارید؛ شاید که با دیدن آن تسلی یابد. ملازمان یزید سر حضرت سید الشهداء علیه السلام را برداشته، به در خرابه آمدند. چون اهل بیت دانستند که سر امام حسین علیه السلام را آورده‌اند، همگی به استقبال آن سر شتافتند و سر امام حسین علیه السلام را از ایشان گرفته و اساس ماتم را از سر گرفتند. به ویژه زینب کبری علیها السلام که پروانه‌وار به دور آن شمع محفل نبوت می‌گردیدند. پس چون نظر آن صغيره بر سر مبارک افتاد، پرسید: این سر چیست؟! گفتند: این سر مبارک پدر تو است. پس آن مظلومه آن سر مبارک را از طشت برداشت و در بر گرفت و شروع به گریستن نمود و گفت: پدر جان! کاش من فدای تو می‌شدم! کاش قبل از امروز کور و نابینا بودم! و کاش می‌مردم و در زیر خاک بودم و نمی‌دیدم محاسن مبارک تو به خون خضاب شده است! پس این مظلومه دهان خود را بر دهان پدر بزرگوار خود گذاشت و آنقدر گریست که بی‌هوش شد. چون اهل بیت علیهم السلام آن صغيره را حرکت دادند، دیدند که روح مقدسش از دنيا مفارقت کرده و در آشیان قدس در کنار جده‌اش فاطمه زهرا علیها السلام آرمیده است. چون آن بی‌کسان این وضع را دیدند، صدا به گریه و زاری بلند کردند و دوباره عزای غم و زاری برپا نمودند. 📚 بکاء الحسین، صفحه ۳۵۴-۳۵۷، چاپ انتشارات طوبای محبت -----------*✨🌹✨*---------- @darrahbandgi -----------*✨🌹✨*-----------