.
سر شکستن حضرت امام سجاد صلوات الله علیه در عزای پدرشان ابا عبدالله صلوات الله علیه
مرحوم میرزای نوری رضوان الله علیه در حدیثی طولانی آورده است:
قَاٰمَ عَلَیٰ طُولِهِ وَ نَطَحَ الْجِدَارُ بِوَجْهِهِ، فَکَسَرَ انْفَهُ وَ شَجَّ رَأسَهُ وَ سَاٰلَ دَمُهُ عَلَیٰ صَدْرَهُ وَ خَرَّ مَغْشِّیَاً عَلَیْهِ مِنْ شِدَّةِ الْحُزْنِ وَ الْبُکَاءَ.
در حین اینکه راوی در منزل حضرت سجاد صلوات الله علیه مشغول روضه خوانی بود، حضرت تمام قد ایستادند و صورت مبارک خود را به دیوار منزل کوبیدند، به نحوی که بینی و سر حضرت شکاف برداشت و خون بر صورت و محاسن ایشان جاری گشت و از شدت حزن و گریه از هوش رفتند...
📚 دار السلام، جلد ۲، صفحه ۱۴٨، مؤسسة التاريخ العربي
📚 الموسوعة الکبری عن فاطمة الزهراء سلام الله علیها، جلد ۲۲، صفحه ۴۸۱
🔥 اللهم العن يزيد و اتباعه حتی ترضي اهل بيت النبوة صلوات الله عليهم
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
نه خار مغیلان
نه سیلی نامحرمان
و نه گوش بی گوشواره
که فراق بابا
شد زخم دل نازک رقیه (س)...
دست به پهلو راه رفتن او ،
روضه ی مادر (س) را زنده می کند
بشکند دستی که
شکوفه ی حسین (ع) را
پرپر کرد...
گریه سر مطهر امام حسین در مصیبت حضرت رقیه صلوات الله علیهما
فاضل بسطامی رضوان الله علیه عالم بزرگ شیعه مینویسد:
طاهر بن عبد الله دمشقی میگوید: من ندیم آن لعين (یزید) بودم و اکثر شبها برای او صحبت میکردم و او را مشغول مینمودم. شبی نزد آن ملعون بودم و قدری هم از شب گذشته بود؛ به من گفت: ای طاهر! امشب وحشت بر من غالب است و قلبم در تپش افتاده و دلم از غصه و حزن پر شده. بسیار اندوه و غصه دارم که حال نشستن و صحبت کردن ندارم. بیا سر من را در دامن بگیر و از افعال ناشایسته و گذشته من صحبت نکن. طاهر میگوید: من سر نحس او را در دامن گرفتم. آن لعین به خواب رفت. سر نورانی سید الشهداء بی در آن وقت در طشت طلا در مقابل ما بود. چون ساعتی گذشت، دیدم که ناله پرده نشینان حرم محترم امام حسین علیها السلام از خرابه بلند شد. آن لعین در خواب؛ و من در اندوه بودم که این چه ظلم و ستم بود که یزید بدمآب به اولاد بو تراب نمود؟! به طرف طشت نظر کرده، دیدم که از چشمهای امام حسین علیه السلام اشک جاری شده است؛ تعجب کردم. پس دیدم آن سر انور به قدر چهار ذراع گویا بلند شد و لبهای مبارکش به حرکت آمده، و آواز اندوهناک و ضعیفی از آن دهان معجز بیان بلند شد که میگفت: خداوندا! اینان اولاد و جگر گوشه من هستند و اینها اصحاب مناند. طاهر میگوید: چون این حال را از آن حضرت مشاهده کردم، وحشت و دهشت بر من غلبه کرد؛ شروع به گریه کردن کردم. به بالای عمارت یزید آمدم که خرابه در پشت آن عمارت بود خیال میکردم شاید یکی از اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله فوت شده که مرگ او باعث این همه ناله و ندبه شده است. وقتی بالای قصر رسیدم، دیدم تمامی اهل بیت اطهار علیهم السلام طفل کوچکی را در میان گرفتهاند؛ و آن دختر خاک بر سر میریزد و با ناله و فغان میگوید: ای عمه، ای خواهر پدر بزرگوار من، کجا است پدر من؟ كجا است پدر من؟ آنها را صدا زدم و از ایشان پرسیدم که چه پیش آمده که باعث این همه ناله و گریه شده است؟ گفتند: ای مرد! طفل صغير سيد الشهدا پدرش را در خواب دیده؛ و الآن بیدار شده و از ما پدر خود را میخواهد. هر چه او را تسلی میدهیم، آرام نمیگیرد. طاهر گوید: بعد از مشاهده این حالتهای دردناک، پیش یزید برگشتم، دیدم آن بدبخت بیدار شده، به طرف آن سر، سر حسین بن علی علیهما السلام نگاه میکند. و از کثرت وحشت و دهشت و خوف و خشیت مانند برگ بید بر خود میلرزید. در آن اثنا سر اطهر آن مولا به طرف یزید متوجه شده، فرمود: ای پسر معاویه! من در حق تو چه بدی کرده بودم که تو با من این ستم و ظلم نمودی و اهل بیتم را در خرابه جا دادی؟! سپس سر مبارک شریف آن حضرت به سوی خداوند خبير و لطیف توجه نموده و گفت: خداوندا! از یزید به کیفر رفتاری که با من کرده و به من و اهل بیت من ظلم نموده، انتقام بگیر. وقتی یزید این را شنید، بدنش به لرزه درآمد و نزدیک بود که بندهایش از یکدیگر بگسلد. پس از من علت گریه اهل بیت علیهم السلام را پرسید و سر آن حضرت را به خرابه نزد آن صغيره فرستاد و گفت: سر را نزد آن صغيره بگذارید؛ شاید که با دیدن آن تسلی
یابد. ملازمان یزید سر حضرت سید الشهداء علیه السلام را برداشته، به در خرابه آمدند. چون اهل بیت دانستند که سر امام حسین علیه السلام را آوردهاند، همگی به استقبال آن سر شتافتند و سر امام حسین علیه السلام را از ایشان گرفته و اساس ماتم را از سر گرفتند. به ویژه زینب کبری علیها السلام که پروانهوار به دور آن شمع محفل نبوت میگردیدند. پس چون نظر آن صغيره بر سر مبارک افتاد، پرسید: این سر چیست؟! گفتند: این سر مبارک پدر تو است. پس آن مظلومه آن سر مبارک را از طشت برداشت و در بر گرفت و شروع به گریستن نمود و گفت: پدر جان! کاش من فدای تو میشدم! کاش قبل از امروز کور و نابینا بودم! و کاش میمردم و در زیر خاک بودم و نمیدیدم محاسن مبارک تو به خون خضاب شده است! پس این مظلومه دهان خود را بر دهان پدر بزرگوار خود گذاشت و آنقدر گریست که بیهوش شد. چون اهل بیت علیهم السلام آن صغيره را حرکت دادند، دیدند که روح مقدسش از دنيا مفارقت کرده و در آشیان قدس در کنار جدهاش فاطمه زهرا علیها السلام آرمیده است. چون آن بیکسان این وضع را دیدند، صدا به گریه و زاری بلند کردند و دوباره عزای غم و زاری برپا نمودند.
📚 بکاء الحسین، صفحه ۳۵۴-۳۵۷، چاپ انتشارات طوبای محبت
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
4_5834581478113019251.mp3
22.41M
امشب بآیــــد بمیــریم...
#سہسآلہےاربآب😔
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
4_6008363817778546279.mp3
2.13M
🎧🎧
⏰ 2 دقیقه
#حتما_گوش_کنید👆
✅ حرمت محرم،نگه نمیداری
حرمت زندگیتومیشکنن
🔹چرااینقدرجوان مرگی است
بسیارمهم
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎤 #حاج_اقا_دانشمند
🔹 #نشر_دهید
-----------*✨🌹✨*----------
@Hamsaran_Beheshtii
-----------*✨🌹✨*-----------
📜 زیارتنامه حضرت رقیه علیهاالسلام
🏴 السَّلامُ عَلَیْكِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ ، عَلَیْكِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ . اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یـا بِنْتَ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ ،
اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْكُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ ،
اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الزَّكِیَّةُ الْفاضِلَةُ ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ ، صَلَّى اللهُ عَلَیْكِ وَ عَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَكِ وَ مَاْواکِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِكِ وَاَجْدادِکِ ،
الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ وَ عَلَى الْمَلائِكَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِكِ الشَّریفِ ،
وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ ، وَ صَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَ سَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمیَن
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
5c38f5af4d6149ee99c1f25a_-4131731928269513196.mp3
2.6M
"شبِ چهارمِ مُحرم"
هل من ناصر حسین 💔
وقتی مُحبتِ کوچکِ حُرِ ریاحی در دلِ امام حسین"ع"می افتد
🎤باسخنــرانــیِ فوق العاده 👌🏼 #استاد_علیرضا_ پناهیان
همه ما یه حُرِ ریاحی در وجودمون داریم که باید پیداش کنیم
#پیشــنهاد_دانلــود👌🏼👌🏼
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
اگه مطمئنين محرم سال ديگه هم هستين يه قدم از پرچم امام حسين(علیه السلام) اونورتر بشينين.
اگه مطمئنين عمرتون به محرم بعدى مى كِشه اين محرمو مشغول كار ديگه بشين.
دنيا خيلى درهمه،
معلوم نيس سال دیگه باشیم یا نباشیم.
ديگه خودتون ميدونين.
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
▪️امیرالمومنین علیه السلام:
لا تُؤيِسْ مُذنِباً، فَكَم مِن عاكِفٍ على ذَنبِهِ خُتِمَ لَهُ بخَيرٍ، وكَم مِن مُقبِلٍ على عَمَلِهِ مُفسِدٌ في آخِرِ عُمُرِهِ، صائرٌ إلَى النارِ، نَعوذُ بِاللَّهِ منها!
💬 هيچ گنهكارى را نااميد نكن؛ چه بسا كسى كه عمرى گناه کرده، ولی نهایتا عاقبت بخیر شده!
و اى بسا كسى كه عمرى عمل [خير] کرده ولی در پايان عمرش اهل فساد گشته و راهی جهنم شده؛ پناه به خدا از آتش دوزخ.
📚تحف العقول، ص91.
#حدیث_گرافی
#سبک_زندگی_مهدوی
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم حضرت امیر مؤمنان (علیه السلام) وارد شد در حالی که آثار سرور و خوشحالی در صورت نازنینش آشکار بود، حضرت علی (علیه السلام) سبب آنرا پرسید. حضرت فرمودند: خداوند متعال به من بشارت داد که شیعیان علی چه عاصی و چه مطیع آخرالامر در بهشت جایگزین شوند، حضرت علی (علیه السلام) به مجرد شنیدن این کلام سجده شکر به عمل آورده و گفت: خداوندا نصف حسنات خود را به شیعیانم بخشیدم. در این لحظه حضرت زهرا علیهاالسلام و امام حسن و امام حسین (علیه السلام) هر یک به ترتیب عرض کردند: پروردگارا ما هم نصف ثوابهایمان را به شیعیان امیرمؤمنان علی (علیه السلام) بخشیدیم. رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم گفت: خداوندا منهم نصف حسنات و ثوابهایم را به شیعیان حضرت علی مرتضی (علیه السلام) دادم در این وقت بود که وحی از طرف خداوند رسید که شما از من کریم تر نیستید، منهم گناهان همه شیعیان علی را آمرزیدم.
✍🏻و فیات العلماء، ص 37.
هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (علیه السلام)
نویسنده : محمد رضا رمزی اوحدی
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
حاج آقا قرهی:
اولیاء خدا هم چون دائم یاد خدا هستند، همه وجودشان هم خدایی میشود، مثلاً چشمانشان هم خدایی خواهد شد. کما این که در دعا داریم: «اللَّهُمَ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیَّکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی».
اتّفاقاً این که بیان کردم، هر ساعت به یاد حضرت حجّت(عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف) باشید و حداقل یک دعای سلامتی بخوانید، خوب است که قبل از آن هم این دعای «اللَّهُمَ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی...» را هم بخوانید. خدایا! من را با خودت آشنا کن که اگر من تو را نشناسم، نبیات را نمیشناسم. اگر هم رسولت را نشناسم، حجّتت را هم نخواهم شناخت. خدایا! حجّتت را به من بشناسان که اگر حجّتت را نشناسم، از این دین گمراه هستم و سردرگم خواهم ماند.
یک دلیل این «ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی» همین خواطر نفسانی است. حبّ به دنیا و مافیهای آن. یک دلیل شناخت حجّت، خطورات ملکی و ربّانی است. کسی حجّتشناس میشود که خطوراتش، ملکی و ربّانی باشد. آنوقت میفهمد، میبیند و به جاهایی میرسد.
📕سیصد و سی وسومین جلسه درس اخلاق
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
▪️🕊💔〰🖤🕊▪️
🕊💔〰🖤🕊▪️
💔〰🖤🕊▪️
〰🖤🕊▪️
🖤🕊▪️
🕊▪️
▪️
”شبِ جمعہ” شد و اَختر به زمین مے آید
همرهش نیز پیمبر به زمین مے آید
”مادرے” آمده و در حرمِ ”کربُبلا”
زیرِ پایش چقدَر سر به زمین مے آید...
💔〰🖤
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
* #امام_حسین #حضرت_قاسم
🔻شب عاشورا وقتي كه حضرت با اصحاب در خيمه نشسته بودند و فرمودند فردا همه ما را مي كشند، حضرت قاسم سیزده سال داشتند و خيلي مورد لطف و محبت حضرت اباعبد اللّه عليه السلام بودند و در صحبت آزاد بودند و آزادانه سؤال مي كردند.
🔸چند سؤال كردند كه فردا عاقبت فلان شخص چه مي شود و... بعد پرسيد علي بن الحسين (حضرت زين العابدين) هم كشته مي شوند؟
حضرت فرمودند: نه؛ او براي بقاء نسل رسول خدا زنده می مانند.
🔹بعد حضرت قاسم علیه السلام عرض كردند: من هم كشته مي شوم؟
فرمودند: مرگ در نظرت چگونه است؟
جواب دادند: «اَحلَي مِنَ العَسَل»
بعد حضرت فرمودند: بله!
ولي بعد از يك ابتلاء حسن كه همان تازاندن اسب ها روي بدن حضرت قاسم بود.
🔸راجع به حضرت دارد که «لَم يَبلُغُ الحُلُم» یعنی هنوز به بلوغ نرسیده بودند. سيزده سال داشتند.
وقتي كه مي خواست خداحافظي كند
حضرت فرمودند: نزدیک بيا «حَتَّي اُوَدِّعُكَ وَتُودِّعُني وَ اَشُمُّكَ وَ تَشُمُّني»
یعنی بیا تا من با تو وداع کنم و تو هم با من وداع کنی و من تو را ببویم و تو هم من را ببویی.
🔹به هر حال ایشان نوه حضرت زهراء عليها السلام هستند و حاصل حضرت امام مجتبي عليه السلام.
بقيه فرزندان امام مجتبي عليه السلام در كربلا كشته شدند ولي گويا حضرت قاسم ممتاز بودند.
ادامه دارد...
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
ادامه مطلب قبل...
* #حضرت_قاسم #امام_حسین
🔻حضرت قاسم عليه السلام اولاً جنگشان جنگ با ابطال و شجاعان بود. در ميان جنگ بند كفش پاي چپشان پاره شد و حضرت همه دشمن را رها كردند و مشغول شدند كه بند كفششان را گره بزنند تا به آنان بفهمانند كه هيچ توجهی به آن ها ندارند.
🔸اشعاري هم كه حضرت به عنوان رجز خواندند خیلی جالب بود:
«اِن تَنكُرُونِي فَاَنَا بنُ الحَسَنِ
سِبطُ النَّبي المُصطَفَيالمُؤتَمَن
هَذا حُسينٌ كَالأَسيرِ المُرتَهَن.»
اين اشعار حساب شده بود است.
می خواستند بفرمایند شما كه مدعي مسلماني هستيد اين پسر رسول خداست كه در دست شما اسير شده است.
🔹روز عاشورا هر كسي از اصحاب كه كشته مي شد در تاریخ نقل نشده که حضرت اباعبداللّه عليه السلام قاتل او را كشته باشند حتي قاتلان حضرت اباالفضل عليه السلام و حضرت علي اكبرعليه السلام را نكشتند ولي فقط قاسم بن الحسن را دارد که حضرت وقتی به میدان آمدند اول رفتند سراغ قاتلش و او را كشتند و بعد آمدند بالاي سر حضرت قاسم.
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
:
زره اندازه نشد پس کفنش را دادند
کم ترین سهمیه از سهم تنش را دادند
قاسم انگار در آن لحظه"اناالهو"شده بود
سر این "او"شدنش بود "من"ش را دادند
بی جهت نیست تماما بغلش کرده حسین
بعد ده سال دوباره حسنش را دادند
تا که حرز حسنی همره قاسم باشد
عمه ها تکه ای از پیرهنش را دادند
داشت مجذوب کلیم اللهی خود می شد
سنگ ها نیز جواب سخنش را دادند
داشت با ریختنش پای عمو کم شد
چقدر خوب زکات بدنش را دادند
گفت یعقوب :تن یوسف من را بدهید
گفت یعقوب :ولی پیرهنش را دادند
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
4_6019613075861144926.mp3
7.24M
⭕️ #تنظیم_دیجیتال "من بمیرم ..."
📻 ویژه شب ششم محرم الحرام ١٤٤١
☑️ با مداحی: #حاج_محمود_کریمی
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
4_5870961951349147114.mp3
4.68M
ای اهل حرم علمدار نیامد
#دودمه
#کربلایی_محمود_عیدانیان
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
روضه شب نهم محرم (حضرت ابوالفضل علیه السلام)
همه ی روضه ی شبِ تاسوعا یه طرف،این روضه اش یه طرف،چون خودِ عباس گفته، مرحوم واعظِ خراسانی داشت تو حرمِ اباالفضل روضه می خوند،علامه ی قزوینی وسط روضه بلند شد،حالش بد شد،گفت:واعظ کی میگه اینا راستِ؟دیگه اینجوری نخون...
مجلس به هم خورد علامه رفت خونه،واعظِ خراسانی میگه: حالم منقلب بود،چه کردم،این مرجع رو ناراحت کردم،دیدم نیمه شب درِ خونه ام رو میزنن،بیا علامه کارِت داره،گفتم:عجب کاری کردم برم عُذر خواهی کنم،میگه:رفتم،دو زانو نشستم،دیدم گریه امانِ علامه رو بریده،میگه:واعظ بقیه اش رو بخون...گفتم:آقا من لال شدم،غلط کردم،دیگه نمیخونم...گفت:نه خوابِ عباس رو دیدم،گفت:چرا روضه ام رو قطع کردی؟ تو که نبودی،یه نفر بخواد ازرو بلندی رو زمین بخوره،دست میخواد،دستش رو سپر میکنه،من دست نداشتم،با صورت افتادم......
نمی دونم چه جوری حسین رسید،فقط می دونم تا رسید عباس رو دید،صدا زد:آخ کمرم، "بانَ الانکسارُ فِی وجهِ الحُسین علیه السلام" انکسار یعنی چی:مرحوم شوشتری یه نقلی داره،میگه از عاشورا،از صبح از ظهر،هر شهیدی رو که ابی عبدالله رفت بالا سرش چهره برافروخته شد،رنگِ چهره سرخ شد،تنها جایی که رنگ پرید کنارِ علقمه بود،چهره زرد شد...
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------