eitaa logo
درس اخلاق
54.2هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
7.8هزار ویدیو
30 فایل
جهت مشاوره رایگان و استخاره 👇 استاد حسینی @HosseiniMadras تبلیغات 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/4031513195Cc2c5e9c9df
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت سلام الله علیها ═══✼🍃🔳🍃✼══ 🏴کــانال درس اخلاق ▪️▪️🔻🔻▪️▪️ 🆔 @dars_akhlaq
🤲🏻 در مشکلات متوسل به علیهم‌السلام باشید؛ مخصوصا « » بخوانید، « » برای علیهاالسلام را بخوانید. 🔓 خدا به برکت اهل‌بیت علیهم‌السلام از ما مشکل‌گشایی می‌کند...
◾️ چرا حضرت (سلام الله علیها) از امیرالمؤمنین(ع) خواستند که ایشان را شبانه دفن کنند؟ 🏴 رسانه باشید و منتشر کنید🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🎞 (ره) ═══✼🍃🔳🍃✼══ 🏴کــانال درس اخلاق ▪️▪️🔻🔻▪️▪️ 🆔 @dars_akhlaq
15.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🎞 (ره) ═══✼🍃🔳🍃✼══ 🏴کــانال درس اخلاق ▪️▪️🔻🔻▪️▪️ 🆔 @dars_akhlaq
20.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🎞 (ره) ═══✼🍃🔳🍃✼══ 🏴کــانال درس اخلاق ▪️▪️🔻🔻▪️▪️ 🆔 @dars_akhlaq
25.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🏴 علی جان! خودت مرا غسل بده! 🎞 (ره) ═══✼🍃🔳🍃✼══ 🏴کــانال درس اخلاق ▪️▪️🔻🔻▪️▪️ 🆔 @dars_akhlaq
30.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🎞 (ره) ═══✼🍃🔳🍃✼══ 🏴کــانال درس اخلاق ▪️▪️🔻🔻▪️▪️ 🆔 @dars_akhlaq
هدایت شده از کانون ادبیات عرب
شرح الاستثناء فی زیارة الزهراء سلام الله علیها.pdf
312.9K
📝 تاثیر مبانی ادبی:☝️ ◾️ : شرح استثنای موجود در عبارت: {فَإِنَّا نَسْأَلُکِ إِنْ کُنَّا صَدَّقْنَاکِ بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا} از زیارت حضرت زهراء(سلام الله علیها) ✍تهیه و تنظیم: طلبه حجّه الاسلام و المسلمین حسین لیاقت پور (حفظه الله) 🔹 فعالیت کانون ادبیات عرب ذیل: معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه-دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم 📌 کپی فقط با ذکر منبع مجاز است؛ برای ورود کلیک نمایید:👇 💯 گروه بحث جنجالی طلبگی 💯 کانال کانون ادبیات عرب ✔️ انتقادات و پیشنهادات خویش را با ما در میان بگذارید: 📱 @Lakhair
@dars_akhlaq(5).mp3
5.46M
جانسوز حضرت زهرا سلام الله علیها (ره) 🏴 حضرت سلام الله علیها تسلیت باد. ═══✼🍃🔳🍃✼══ 🏴کــانال درس اخلاق ▪️▪️🔻🔻▪️▪️ 🆔 @dars_akhlaq
هدایت شده از درس اخلاق
🏴 حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 😭 ✅ آیت‌الله حاج‌آقا مرتضی تهرانی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه: نقل شده است كه اوايل ناراحتي‌ها و مصائب در باطن اين خانم خيلي نفوذ نكرده بود. روشن‌تر بگويم اين آسيب‌هايي كه اين‌طور بر بدن وارد مي‌شود، اگر زياد باشد، بدن قدرت اينكه اين آسيب‌ها را از بين ببرد و جبران كند ندارد. قهراً‌ عفونت پيدا مي‌شود و قهراً استخوان شكسته سياه مي‌شود، قهراً به آن مقداري كه روز اول و دوم مي‌توانست دستش را تكان بدهد، ديگر نمي‌تواند تكان بدهد. ✅ در روايت داريم که چهل روز كه از آن حادثه گذشت، حضرت ديگر از پا افتاد. تا پيش از چهل روز شب‌ها اميرالمؤمنين صلوات‌الله‌عليه اين خانم را سوار مي‌كرد و نيمه شب به در خانه انصار مي‌برد. بعد از نيمه شب در مي‌زد. صاحب منزل بيرون مي‌آمد. حضرت مي‌فرمود: من را مي‌شناسي؟ مي‌گفتند: بله. شما علي‌بن‌ابي‌طالب هستید. حضرت مي‌پرسيد که اين كیست؟ مي‌گفتند: اين هم دختر پيامبر فاطمه سلام‌الله‌عليها است. حضرت مي‌فرمود: چرا رفتيد و به كساني رأي داديد كه وضعيت ما اين‌طور بشود؟ با اينكه خودتان از پيامبر شنيديد كه ما شايسته خلافتيم. جواب دادند: اگر زودتر مي‌آمديد به شما رأي مي‌داديم، چون شما دير آمديد، به شما رأي نداديم و به آنها رأي داديم. حضرت فرمود: توقع داشتيد كه من جنازه پيامبر را روي زمين بگذارم و دوره بيفتم و بگويم كه اين حكومت و اين خلافت براي من است. ✅ چهل روز كه شد، حضرت ديگر از پا افتاد و اين خانم ديگر قدرت اينكه سوارش كنند و او را بگردانند نداشت. تا مي‌توانست ناراحتي‌هاي خودش را از آقا پنهان مي‌كرد. به اميرالمؤمنين صلوات‌الله‌عليه نفرمود که آقاجان، پسر عمو، ديگر دست‌هايم قدرت حركت ندارد. حضرت كي فهميدند؟ آن‌وقتي كه آن دو نفر اصرار كردند و با اجازه به عيادت آمدند. سلام كردند، ولی اين خانم جواب نداد و رويش را برگرداند. بار دوم رفتند و آن‌طرف نشستند. خواستند صحبت كنند، حال اين خانم طوري بود که ديگر نمي‌توانست صورتش را برگرداند. اين دست توان اينكه اين ملحفه را روي صورت بكشد كه چشمش به اين دو ظالم نيفتد نداشت. فرمود: يكي بيايد اين ملحفه را روي صورت من بكشد. ✅ آثار اين جنايات را بر آقاي خودش مخفي مي‌كرد، چون مي‌دانست كه اين آقا در آينده چقدر مصيبت مي‌بيند و مي‌خواست كه خودش مصيبت آقا را زياد نكند. برحسب نقلی، وقتي که آماده مرگ و لقاء حق‌تعالي شد، به آن كسي كه ملازم و خادمش بود گفت که من آماده هستم. آقا را خبر كردند و آمد ديد خانم پاهايش را سمت قبله است. آقا اين روپوش را كنار زد و دو سه تا صدا زد. يك‌وقت اشك‌هاي حضرت روي صورت این خانم بريزد و چشم‌ها باز بشود. آقا سر خانم را به دامن گرفت. اين خانم به آقا فرمود: آقاجان، وصيت‌هاي من را قبول مي‌كني يا به ديگري وصيت كنم؟ آقا از اين حرف آتش گرفت. فرمود: خانم كي من با شما مخالفتي كرده‌ام و يا از شما ناروايي ديده‌ام؟ هرچه بگويي من اطاعت مي‌كنم. ✅ وقتي كه آقا فرمود من اطاعت مي‌كنم، خانم فرمود: چند تا وصيت دارم. وصيت اول من اين است كه خواهرزاده من را بگيري و با او ازدواج كني. دختر آن زينبي بود كه شهيد شد. براي اينكه اين خانم نسبت به بچه‌هاي من خيلي مهربان است و مانند خود من نسبت به اينها عاطفه دارد. ✅ وصيت دومش اين بود که دستور بدهي براي من يك وسيله‌اي براي جابه‌جايي بدنم تهيه كنند كه قطر بدن من محسوس و مورد مشاهده قرار نگيرد. ✅ وصيت سوم، به آقا فرمود که «غسّلنی فی اليل»؛ مرا شب غسل بده. «کفّنی فی ‌اليل و دفّنی فی اليل». اين خانم نمي‌خواست مردم را از خير محروم كند، مي‌خواهد به دنيا اعلام كند كه آن كساني كه با من دشمني كردند و من را كشتند لياقت ندارند که خليفه رسول‌الله باشند. آقا قبول كرد. ✅ خبر فوت رسيد. برحسب بعضي از نقل‌ها فوت حضرت بين نماز مغرب و عشاء بوده است. آقا در مسجد تشريف دارد. اسماء‌بنت‌عميس مي‌گويد: خانم گفت که جاي من را در وسط اتاق رو به قبله بينداز. خودش را شست‌وشو كرد، لباس‌هاي نظيف را پوشيد. ملافه را روي صورت كشيد. پا سمت قبله، به اسماء گفت که اسماء، تو هم برو بيرون، تا دنيا بدانند دختر پيامبر اسلام .... ✅ اسماء مي‌گويد: طبق فرموده‌اش بعد از ساعتي آمدم و دق‌الباب كردم. صدا زدم که «يا بنت محمد المصطفي» صدا زدم، جواب نشنيدم. صدا زدم «يا فاطمه زهرا»، جواب نشنيدم. در را باز كردم. همين كه ملافه را ... 😭😭🏴🏴🏴😭😭 🏴 🏴 ═══✼🍃🥀🍃✼══ 🏴کــانال درس اخلاق🏴 ✨✨✨✨ 🆔 @dars_akhlaq