🌺 ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
🌹 حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با چهار واسطه ، به سبط اکبر پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و خاندان وحی می رسد. احمد بن علی نجاشی – که یکی از ارکان علم رجال است _، درباره نسب آن بزرگوار می نویسد: هنگامی که جنازه او را برای غسل برهنه می کردند، در جیب لباس وی نوشته ای یافت شد که در آن، نسبش، این گونه ذکر شده بود: من ابوالقاسم، عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن علی بن حسن بن علی بن ابی طالب هستم.
🌹 براساس این نسخه از رجال النجاشی، در نسب ایشان، میان وی و امام حسن علیه السّلام، پنج نفر واسطه وجود دارد؛ لیکن در نسخه های معتبر این کتاب ، میان «زید» _ یعنی جدّ سوّم ایشان – و امام حسن علیه السّلام، شخص دیگری واسطه نیست.
🌺 تاریخ دقیق تولّد و وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام مشخّص نیست؛ امّا در برخی از منابع متأخّر، این گونه آمده است:
🌹 حضرت شاه عبدالعظیم که کنیه اش ابوالقاسم و ابوالفتح نیز بوده، در روز پنج شنبه چهارم ماه ربیع الآخر سنه 173 هجری قمری، مطابق 25 تیر ماه 158 یزدگردی، در زمان هارون الرشید در مدینه در خانه جدّش حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام متولّد شده … و پس از مدّت 79 سال و شش ماه و یازده روز قمری عمر، در روز آدینه پانزدهم شوّال المکرّم سنه 252 هجری قمری، مطابق سیزده مهر ماه قدیم سنه 235 یزدگردی، در زمان المعتزّ بالله عبّاسی به سرای آخرت رحلت نمود.
🌹 ایشان دوران حیات پنج امام از امامان اهل بیت علیهم السّلام - یعنی امام کاظم علیه السّلام تا امام عسکری را درک کرده است؛ امّا این بِدان معنا نیست که به محضر همه آنها هم رسیده و یا از آنها سخنی نقل کرده است. آنچه قطعی و مسلّم است، این است که ایشان محضر امام جواد علیه السّلام و امام هادی علیه السّلام را درک نموده.
🌺 همچنین اگر به روایت کتاب الاختصاص منسوب به شیخ مفید اعتماد کنیم، حضرت عبدالعظیم علیه السّلام محضر امام رضا علیه السّلام را نیز درک کرده و از ایشان روایت نموده است.
🌍 @darya88888
🔻لیدر اغتشاشات حین خروج غیرقانونی از کشور دستگیر شد
🔹توماج صالحی از لیدرهای اغتشاشات اخیر، در یکی از شهرهای غربی کشور در حالیکه در تدارک فرار از کشور بود، توسط سربازان گمنام امام زمان(عج) دستگیر شد.
🆔 @darya88888
🥀 حضرت زهرا به شهید برونسی چه فرمود؟
قسمت هشتم
پرسید: قبضه رو از ضامن خارج کردی؟
گفت: بله حاج آقا.
عبدالحسین سرش را بلند کرد رو به آسمان. این طرف و آن طرفش را جور خاصی نگاه کرد. دعایی هم زیر لب خواند. یک هو صدای نعره اش رفت به آسمان؛ الله اکبر!
طوری گفت الله اکبر که گویی خواب همه زمین را می خواست بریزد به هم. پشت بندش سید فریاد زد: یا حسین؛ و شلیک کرد.
گلوله اش خورد به یک نفربر که منفجر شد و روشنایی اش منطقه را گرفت. بلافاصله چهار، پنج تا گلوله دیگر هم زدند و پشت بندش، با صدای تکبیر بچه ها، حمله شروع شد.
دشمن قبل از اینکه به خودش بیاید، تار و مار شد. بعضی ها می خواستند دنبال عراقی ها بروند، عبدالحسین داد زد: بگردید دنبال تانک های T- 72 ، ما این همه راه رو فقط به خاطر اونا اومدیم.
بالاخره هم رسیدیم به هدف، وقتی چشمم به آن تانک های پولادین افتاد، از خوشحالی کم مانده بود بال در بیاورم. بچه ها هم کمی از من نداشتند در همان لحظه ها، از حرف هایی که به عبدالحسین زده بودم، احساس پشیمانی می کردم.
افتادیم به جان تانک ها، توی آن بحبوحه، عبدالحسین رو کرد به سید و گفت: نگاه کن سید جان، این همون T- 72 هست که می گن گلوله به اش اثر نمی کنه.
یک آرپی جی زد به طرف یکی شان که کمانه کرد. بچه های دیگر هم همین مشکل را داشتند کمی بعد آمدند پیش او. به اعتراض گفتند: ما می زنیم به این تانک ها، ولی همه اش کمانه می کنه، چه کار کنیم؟
به شوخی و جدی گفت: پس خداوند عالم شما رو ساخته برای چی؟ خوب بپر بالای تانک و نارنجک بنداز تو برجکش، برو از فاصله نزدیک بزن به شنی هاش.
خودش یک آرپی جی گرفت و راه افتاد طرف تانک ها. همان طور که می رفت گفت: بالاخره اینها رو باید منفجر کنیم، چون علیه اسلام جمع شون کردن این جا...
آن شب، دو گردان زرهی دشمن را کاملاً منهدم کردیم. وقتی برگشتیم دژ خودمان، اذان صبح بود.
نماز را که خواندیم، از فرط خستگی، هر کس گوشه ای خوابید، من هم کنار عبدالحسین دراز کشیدم. در حالی که به راز دستورهای دیشب او فکر می کردم، خوابم برد.
از شدت گرمای آفتاب، از خواب بیدار شدم. دو، سه ساعتی خوابیده بودم. هنوز احساس خستگی می کردم که عبدالحسین صدام زد. زود گفتم: جانم، کار داری باهام؟
به بغل گردنش اشاره کرد و مثل کسی که دارد درد می کشد، گفت: اینو بکن.
تازه متوجه یک تکه کلوخ شدم، چسبیده بود به گردنش، یعنی توی گوشت و پوستش فرو رفته بود! یک آن ماتم برد. با تعجب گفتم: این دیگه چیه؟
گفت: از بس که خسته بودم هوای زیر سرم رو نداشتم، این کلوخه چسبیده به گردنم و منم نفهمیدم، حالا هم به این حال و روز که می بینی، در اومده.
به هر زحمتی بود، آن را کندم. دردش هم شدید بود، ولی به روی خودش نیاورد. خواستم بلند شوم، یک دفعه یاد دیشب افتادم؛ گویی برام یک رویای شیرین اتفاق افتاده بود، یک رویای شیرین و بهشتی.
#شهیدبرونسی
@darya88888
ارتباط موفق_51.mp3
10.69M
🌠 عالَم دنیا را، عالَم ملکوت است که اداره میکند!
چنانچه رابطهی شما با عالَم ملکوت و بالاتر از آن در صلح، رفاقت، و عشق میگذرد؛↓
🕊 قلب اهل دنیا نیز، با شما در صلح خواهد بود!
☜ چگونه میتوان با ملکوت و بالاتر از آن، در صلح بود؟
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_عالی
@darya88888
🇮🇷
📝# دلنوشته | نگاه معصومانه #آرتین هدیه خدا بود به انقلاب اسلامی
🍃🌹🍃
🔻نگاه معصومانه #آرتین هدیه خدا بود به انقلاب اسلامی
ناگهان دلها همه لرزید و نگاهی معصومانه انعکاس صدای قلب تمام ایران شد، بچه ای بود اما به یکبار به گستره جغرافیای ایران بزرگ شد، عاطفه ها را برانگیخت، دلها را تسخیر کرد وحماسه آفرید، نگاهش در امتداد غروب عاشورا بود و چشمانش قاب قتلگاه حرم، آرتین کوچک انقلاب ما جهت قطب نما را به سَمت کربلا چرخاند و یَوم ما را عاشورا و اَرضمان را کربلا کرد.....
✍محمد نظریان
#شاهچراغ | #ثامن | #لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 http://eitaa.com/meyarpb
🇮🇷
📝#صرفا_جهت_اطلاع | داستان تکراری...!
🍃🌹🍃
🔻دوباره خیابان آرام شد و دوباره سلبریتی ها برای روشن نگه داشتن آتش اغتشاشات به میدان آمدند
✔️ آیا همه اینها اتفاقی است؟🤔
❌ دشمن این روز ها به دو چیز برای زنده نگه داشتن اغتشاشات دل بسته است: دانشگاه ها - سلبریتی ها
#شاهچراغ | #ثامن | #لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 @darya88888
5.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
🎥فیلمی از صحنه تصادف «مائده جوانفر»
🍃🌹🍃
🔹فیلم صحنه تصادف «مائده جوانفر» پرستار بیمارستان رشت، که ادعا میشد در اغتشاشات تیر خورده است توسط دوربین لباس پلیس ضبط شده است.
#شاهچراغ | #ثامن | #لبیک_یا_خامنه_ای
🆔 @darya88888
🍃🔹 هشتم آبان سالروز ورود رهبر معظم انقلاب اسلامی به اصفهان در سال ۱۳۸۰
🔹آیت الله العظمی خامنه ای در تاریخ ۸ آبان ماه سال ۸۰ وارد شهر اصفهان شدند و در بیاناتی در میدان امام این شهر خطاب به خیل انبوه مستقبلین فرمودند:
👈 «جنگ هشت ساله و دوره دفاع مقدّس، نام #اصفهان را در سرلوحه افتخارات انساني خود دارد.
🔹فقط هم دوره دفاع مقدّس نيست؛ شهداي اصفهاني و نام آوران جان باخته از اين مردم، در ميدانهاي مختلف اين فداکاريها را کرده اند؛ شهيد آيةالله مدرّس در يک ميدان، شهيد آيةالله بهشتي در يک ميدان و شهيد خرّازي و شهيد همّت و امثال اين عزيزان در ميدان ديگر.
♦️اين شهداي نامدار - که فهرست طولاني ستارگان شهيد اين شهر و اين استان را نميشود به اين آساني فراهم کرد - آنچنان نام اصفهان را ابدي ساختند و در شمار برجسته ترين مناطق کشورمان از لحاظ جهاد شجاعانه ثبت کردند که هيچ نقطه ديگري در اين جهت، با اين شهر و اين استان رقابت نميکند.
🔹هنر و صنعت اين شهر هم زبانزد همه و در برخي از بخشها، در دنيا يگانه و نمونه است.
🔹امروز اصفهان بحمدالله مرکز عمده اي از مراکز صنايع کشور است؛ ديروز هم اينطور بود، آينده هم اينطور خواهد بود».
متن کامل بیانات در دیدار مردم اصفهان
👇👇👇
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3091
🍃🌸
#قاف_عشق
@darya88888
👆قابل توجه کسایی که گزارش وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه رو در مورد دو جاسوس خبرنگار قبول ندارن
اینا هم از خبرنگاری تو همین روزنامه ها شروع کردن
✍️زيدان
🌍@darya88888
🕊وقتی آرمان به آرمانش رسید...
🥀میگویند «پهلوی شکسته»، سوغاتی از فاطمیه بود که با خود به عرش بردی، درحالی که «انگشتر شکستهات» نشانِ حسینی بودن و حسینی رفتنت شد و قصه شهادتت، «روضهٔ مجسمِ کتابِ انقلاب» گشت.
و خدا را شکر که مادرت، چون مادر حسین(ع) ندید انگشت و انگشترت را حرامی به یغمامیبرد...
🥀بسیجی مظلوم و مقتدرم؛ گویی شهادت را زیسته بودی، آن روزگار که در سنگر مسجد بالنده شدی تا در روزگار فتنه برای «حججی شدن» برگزیده شوی و ملتی برای دفاع از مظلومیت و اقتدارت به پاخیزند.
🥀و امروز تو و همهٔ همسنگرانِ دهه هشتادی مظلومت، در همه ایران سربلند برای دفاع از حرم جمهوری اسلامی ایران گلچین شدید، تا بار دیگر «خویِ وحشیگری یزیدیان زمان» برای دنیا آشکار شود و عالم بداند خون شما، نشانِ «زنده بودن و استمرارِ انقلابِ خمینی» در امتدادِ تاریخِ انقلاب اسلامی ایران است.
🕊شهادتت مبارک بسیجی سرافراز وطن🕊
🖋آمنه عسکری منفرد
#آرمان_علی_وردی
#دهه_هشتادی
#حجتخدا
🌍 @darya88888