مثلا: برای خودت چالش تعریف کن😉 کتاب بخون📚 🏌‍♀ورزش کن هنرمند باش🎨 همه ی اینا میشه وقتی که بیشتر تلاش کنی😉 #پروف #نوجوان @to_daryaee_man_kavir 🌼

🤔من کیستم؟! از طرف جهاد سازندگی برای انجام فعالیت های جهادی به شهر بانه اعزام شد. در کلاس قرآن و نهج البلاغه شرکت میکرد! در روستاهایی که پاکسازی می شدند،کلاس های عقیدتی وقرآن بر گزار می کرد.با توجه به شرایط بسیار سخت آن روزهای کردستان، دوشادوش پاسداران بانه فعالیت می کرد در حالی که هیچ گاه اظهار خستگی نکرد. در سپاه بانه مسئول آموزش اسلحه به خانم ها  بود. علاوه بر آن مخابرات سنندج نیز محل فعالیت او به شمار می رفت.آنقدر فعال بود که یکی دوبار منافقین برایش پیغام فرستادند که «اگر دستمان به تو بیفتد ،پوستت را از کاه پر می کنیم.» رورز ۲۸ مرداد سال ۵۹، روزی بود که او و دوستانش خسته از مداوای مجروحین ودر حالی که پا به پای پاسداران دویده بودند، در اتاقی استراحت می کردند. در همین هنگام دختری وارد جمع سه نفره شان شد. او قاتل خود را می شناخت. گاهی او را در کتابخانه دیده بود.آن دختر به بهانه ای اسلحه شهیده را برداشت و مستقیم گلوله ای به سینه اش شلیک کرد. 👇🏻یکی از گفته‌های او: سپیده منتظر است که پرده‌های سرخ خورشید دریایی بسازد تا قایقش را روان کند. صبح نزدیک، نوید انقلاب را چلچله‌های مهاجر از سرزمین دوست ارمغان آورده‌اند.!🙂 #مسابقه_شهیده🕊 تا ساعت ۱۲ امشب وقت دارید نام این شهید رو به آیدی ادمین بفرستید. @to_daryaee_man_kavir 🌼

توضیحات👇

من کیستم؟🤔 افتخاراتش: کسب رتبه عالی و ممتاز در مدارس مقام اول مسابقات قرآن یادواره عزت و افتخار حسینی در دبستان اخذ کمربند قهوه ای شوتوکان مقام اول انفرادی استان در کاتا نوجوانان کسب عنوان سوم رشته قرائت قرآن در راهنمائی کسب مقام دوم درسهایی از قرآن در راهنمایی مقام اول مسابقات قهرمانی فارس در کومیته کسب گواهینامه کمربند سیاه دان یک شوتوکان مقام اول انفرادی کاراته در چهارمین المپیاد ورزشی بانوان نامه‌ی او به امام زمان: نشانی گیرنده: نمی دانم کجایی یا مهدی؟! شاید در دلم باشی و یا شاید من از تو دورم . کوچه انتظار، پلاک یامهدی! ✨به نام خداوند بخشنده و مهربان سلام من به یوسف گمگشته دل زهرا و گل خوشبوی گلستان انتظار ای دریای بیکران آفتاب روشنی بخش زندگی من که از تلالو چشمانت که همانند خورشید صبحدم از درون پنجره های دلم عبور میکند و دل تاریک و سیاه مرا نورانی می کند. تو کلید درِ تنهایی من! من تورا محتاجم. بیا ای انتظار شبهای بی پایان، بیا ای الهه ناز من، که من از نبودن تو هیچ و پوچم. بیا و مرا صدا کن، دستهایم را بگیر و بلند کن مرا. مرا با خود به دشتِ پر گلِ اقاقیا ببر. بیا و قدمهای مبارکت را به روی چشمانم بگذار. صدایم کن و زمزمه دل نواز صدایت را در گوشهایم گذرا کن من فدای صدایت باشم. چشمان انتظار کشیده من هر جمعه به یادت اشک می ریزند و پاهایم سست می شوند تا به مهدیه نزدیک خانه مان روم و اشک هایم هر جمعه صفحات دعا ندبه را خیس می کند. من آنها را جلو پنجره اتاقم می گذارم تا بخار شود و به دیدار خدا رود. به امید روزی که شمشیرم با شما بالا رود و برسر دشمنانتان فرود آید🥺 #مسابقه_شهیده تا ساعت ۱۲ امشب فرصت داریدا😉 @to_daryaee_man_kavir 🌼

من کیستم؟🤔 علاوه بر همکاري با بسيج وسپاه بيشتر وقتش را به خواندن كتاب هاي مذهبي و قرآن و انجام فعاليت هاي اجتماعي مي گذراند. برای مداوای بیماری به درمانگاه می‌رود که چهار نفر دوره‌اش کرده و به زور او را سوار یک مینی‌بوس میکنند. بعد از آن هم نامه‌های تهدید آمیز به در خانه ایشان میدادند. .چند وقتي از ربوده شدن دخترک گذشته بود كه خبر گرداندن دختري در روستاهاي .......... با دستاني بسته و سري تراشيده به جرم اينكه «اين جاسوس خميني است!» همه جا پخش شد. از روز ربوده شدن او يازده ماه مي گذشت كه پيكر بي جان و مجروح و كبود او را با سري شكسته و تراشيده در سنگلاخ هاي اطراف روستاي هشميز پيدا كردند در حالی که بيش از هفده سال نداشت🙃 #مسابقه_شهیده تا امشب ساعت ۱۲ فرصت داریدا😉 @to_daryaee_man_kavir 🌼

من کیستم؟!🤔 ۱۵ سال بیشتر نداشت. متولد سال ۸۳ و از بهترین‌های مدرسه؛ معلم و مدیر از او تعریف می‌کردند، چه در درس چه در اخلاق. رتبه‌های تحصیلی‌اش در رشته‌های مختلف نامش را در استان سر زبان انداخته بود و فضائل اخلاقی‌اش او را پیش دوستانش عزیز کرده بود. او همیشه برای کارهای مدرسه و خانه پیش‌قدم بود، می‌گفت برای استراحت وقت هست، باید کار کرد! آنقدر غرق در کتاب‌های وصیت‌نامه شهدا شده بود که همه‌شان را خوانده و الگویش شده بودند.  با خانواده‌اش پا در راه می‌گذارد، اما قرار بود زودتر از چیزی که انتظار داشت به حاجتش برسد، همان حاجت چند ماه قبلش. در نجف که هستند، بر اثر حادثه‌ای دخترک قصه ما از دنیا می‌رود، آن‌هم در مسیر کربلا و جایی که حاجتش را در خواست کرده بود. #مسابقه_شهیده تا امشب ساعت ۱۲ فرصت داریدا😉 @to_daryaee_man_kavir 🌼

••• سلام☺️ طبق چیزی که گفته بودیم... اینم چهار شهیده‌ی امروزمون....🕊 مطالب و راهنمایی‌ها رو کامل بخونید که سوال نپرسید😁 اسمشونو حدس بزنید و پیدا کنيد و برای آیدی ادمین جان بفرستید🌸❤️ 🖇 بنر مسابقه رو حتما حتما برای همکلاسی‌ها، هم‌دانشگاهی‌ها، یا دخترای گل فامیلتون بفرستید تا ساعت ۱۶ پستی در کانال نمیذاریم که گم نشه مطالب مسابقه😁 تا ساعت ۱۲ شب منتظرتون هستیم😍🍀 @to_daryaee_man_kavir 🌼

4⃣ کارهات رو ریز کن😁 😎 #ازشنبه‌نه_ازهمین‌الان✌️🏻 ⁉️دقت کرده‌اید بعضی کارها آن‌قدر بزرگ و پیچیده‌اند که اصلاً معلوم نیست از کجا باید شروع کنیم.😕 هر وقت هم اسم آن کار می‌آید یک پروژه بزرگ و سنگین جلوی چشممان می‌آید🤯 و البته همین شرایط باعث می‌شود این کار را هر چقدر هم مهم باشد باز به تأخیر بیاندازیم.🤦🏻‍♀⭕️ 💡راه درمان این اوضاع فقط این است که این کارها را به قسمت‌های کوچک‌تر تقسیم کنیم.🔪 در هر زمان وقتمان را به انجام یکی از آن مراحل اختصاص‌داده و موقتاً به باقی‌مانده‌های آن هم نگاه نکنیم.🕠 وقتی مرحله اوّل انجام شد، حالا تمرکزمان را روی مراحل و قسمت‌های بعدی هم می‌گذاریم.🤓 مهم این است که خیالمان راحت باشد که برای هر مرحله به وقت خودش زمان خواهیم گذاشت. 😉⌚️ #اراده💪🏻 #برنامه_ریزی📝 #دهه_هشتادی😌 @to_daryaee_man_kavir 🌼

به دنیا عشقـ♥️ اضافه کن••• روزتون به عشق💝 #عشقولوژی_طور♡ @to_daryaee_man_kavir 🌼

♡••• _دوستین؟ +نه -فامیلین؟! +نه -خواهرین؟! +نه -میتونم بپرسم چه نسبتی با هم دارین؟! +ایشون خود منه:) 💌بفرس براش @to_daryaee_man_kavir 🌼

✨رهبر سیزده ساله 🎤به روایت حاج قاسم سلیمانی •. •. •. +تو هم میتونی همینقدر مهم باشی و همین اندازه بزرگـ🌱 #شهیدانه🕊 #راه_مشترک @to_daryaee_man_kavir 🌼