eitaa logo
دریای اشک ۳۱۵
262 دنبال‌کننده
22 عکس
8 ویدیو
0 فایل
ارائه شعر و سبک( زمزمه زمینه شور واحد )و سرود برای همه مناسبتها << برای اهل بیت قربة إلی الله>>
مشاهده در ایتا
دانلود
الگوی سبک👆👆👆
438.5K
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند ای لشکر سینه زنا بیاید همه از دل و جون به سینه و به سر زنیم همراه صاحب الزمون ..... خون گریه میکنه آقا این روزا رو تو شهرشام به یاد عمه زینب و گیر کردن تو ازدحام به یاد اون لحظه ای که خاکسترهای داغ رو از بالای پشت بوم ها شون ریختن روی سر امام ...... واویلا دستا رو با سلسله بستن میگفتن اینا همه خارجی هستن خیلی بد دل آل الله رو شکستن آجرک الله بقیه الله •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ امان از این مصیبتها چی بگم از کبودیا ناموس اهلبیت کجا محله ی یهودیا ...... نامحرما دور و بره عمه زینب دف میزدن یه عده ایی میرقصیدن یه عده هم کف میزدن گریه میکرد از این بلا،راس حسین به روی نی آخه میدید که خواهرش،به زور میره مجلس می ...... بزم می نبود جای دختره حیدر پیش طشت اومد صدا ناله ی مادر تا یزید شرابشو میریخت روی سر آجرک الله بقیه الله 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• شعرای مشترک eitaa.com/daryaye_ashk315
102.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
| لبیک یا حسین(ع) | در آستانه اربعین حسینی مداح : میثم مقدم شاعر: زهرا مرتضایی تنظیم کننده: سید محمد حسینی تدوین: محمدرضا علی اکبری تصویربرداران : امیر محمد عبداللهی - حامد علی بیگی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ در انتشار کلیپ سهیم باشید🙏🏻 📌 پیج اینستاگرام fatemye_delsoukhtegan 📌 کانال ایتا https://eitaa.com/fatemye_delsokhtegan_pardis 🔹روابط عمومی هیئت دلسوختگان حضرت فاطمه الزهرا (س)🔹
هدایت شده از دریای اشک ۳۱۵
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ نشد باشم،یه همسفر توراه کربلا با حجت الله نشد شب رو، کنم سحر تو راه کربلا با حجت الله ..... نشد براتم امضا بشه قطره راهی دریا بشه نشد راهیِ کربلا شم از عالم خاکی جداشم ..... زانو بغل گرفتمو دیگه دارم دق میکنم عکس حرم رو میبینم یه گوشه هق هق میکنم کربلا کربلا کربلا.... •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2️⃣ خودم اینجام،دلم اما یه کوله روی دوششه تو جاده س به همراهِ،یه زائر که اونم از نجف اومده،پیاده س ..... باز پیچیده عطر أقاقی عطر چای تلخ عراقی چایی نه جانم چه شرابی پیچیده نغمه ی هلا بی ..... باچادر خاکی توراه حضرت زهرا ایستاده میگه خوشومدین همه آی زائرای پیاده کربلا کربلا کربلا..... •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3️⃣ خودم اینجام،دلم امّا توی جادّه داره با گریه میره باقلب خون،به کربلا داره از طرف رقیه میره ..... از سفر رقیّه جا مونده توی خرابه تنها مونده زینب میگه با چشم گریون دخترت جامونده داداش جون ..... امانتت تو شهرشام توی خرابه خوابیده اگر بدونی بعد تو از غم تو چی کشیده ای داداش ای داداش ای داداش.... 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• به قلم : eitaa.com/daryaye_ashk315
هدایت شده از دریای اشک ۳۱۵
312.4K
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ نزدیکه اربعین و ، این دل من بیتابه به شوق دیدن حرم چشای من بی خوابه چن وقته نوکرت توی حسرته و عذابه ...... همه امیدم ،این بود که امسال با مدد از آقا علی موسی الرضا پای پیاده ، موکب به موکب با صاحب الزمون میام به کربلا ..... دوباره قسمتم شده صبوری براتم و خودت بده یه جوری اگه نیام به حرمت آقا جوون آخر میمیرم از فراق و دوری حضرت ارباب، نوکر و دریاب •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ با پای دل همراه میشم حالا که قسمت اینه میام به سرزمینی که بهشت رو زمینه به زیر پای زائرات پر روح الامینه ...... از باب قبله میام تو صحنت سلام میدم به تو ای ماه عالم تاب میشم مثال ابر بهاری تا که چشام می افته به ضریحت ارباب ...... یه بغضی توی این گلو میشینه بی اختیار هی میزنم به سینه تا میرسم به گودیه قتلگاه میاد به گوشم ناله ایی حزینه غریب مادر عزیز مادر 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• شعر و سبک eitaa.com/daryaye_ashk315
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ ای سایه سرم تویی تو محترم دلت میاد حسین این اربعین نرم .... من یه نوکره دربدرم رحمی کن به چشمای ترم میدونی چقد تنگه دلم واسه حرم .... ‌‌با دعوته از امام رضا آرزومه بیام پایین پا نکنه  که جابمونم از زائرای خـــوب کربلا‌‌ یا اباعبدالله الحسین ...... بند2⃣ حال و روزم ببین شدم با غم عجین بارون اشکمه که میریزه زمین ...... دلتنگم دلتنگه کربلات دلتنگم دلتنگه خادمات روزیم کن برسم اربعین پایین پات ..... مثه حبیب و بریر بیا این روسیاهو بخر آقا همه آرزومه بعد مرگ خاکم کنن تو کرب و بلا یا اباعبدالله الحسین 💠💠💠💠💠💠 به قلم : eitaa.com/daryaye_ashk315
هدایت شده از دریای اشک ۳۱۵
(س) 🔘🔘🔘🔘 بند اول بابای خوب و مهربونم ،سر زدی به خرابه امشب دختر تو توون نداره ،چن روزیه میسوزه تو تب داشتم امید بیای دوباره ،منو تو آغوشت بگیری بعد تو و عمو ابالفضل ،کشته مارو دردِ اسیری ............ بابا ،بابا ،بابا ،بابا گفتم پرم شکست زدن بی حیاهای پست زدن توی محله های شام یهودیای مست زدن .......... رمق نداره دخترت بابا بابایی شدم شبیه مادرت بابا بابایی •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند دوم یادش بخیر چه روزایی رو ،با هم بودیم توی مدینه دستای ما تو دست عباس(ع)، عزیز بودیم منو سکینه چی جور بگم عزیزِجونم ،ماها رو هی میدادن آزار تهمت و ناروا بمونه ،بردنمون تا سرِبازار .......... بابا بابا بابا بابا دردای من بی شماره دیگه چشام سو نداره بسکه تو صحرادویدم کف پاهام پُره خاره رمق نداره دخترت بابا بابایی شدم شبیه مادرت بابا بابایی •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند سوم عمه میگفت رقیه جونم ،غصه نخور میاد بابا جون اومدی اما چرا بابا ،لبای تو شده پر از خون چرا بابا نداری پیکر ،توی طبق اومدی با سر سوالی دارم از تو بابا ،کجاس داداش علیِ اصغر .......... بابا بابا بابا بابا با لب تشنه کشتنت چی اومده سرِتنت خدا رو شکر که آخرش دست خودم سپردنت مَنِ الذی اَیتَمَنی بابا بابایی چرا تو خونین دهنی بابا بابایی 💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• به قلم : eitaa.com/daryaye_ashk315
هدایت شده از دریای اشک ۳۱۵
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ یه دختر کوچیک، با موهای سوخته، یه دختر مجروح، شبیه زهرا یه کنج تاریکِ، خرابه با گریه، دستای زخمیشو، میبره بالا اگر خداجونم، میبینی بابامو، بهش بگو با غم ، رقیه میگه خیلی دلم تنگت، شده دیگه برگرد، بسه عزیز من، جدایی دیگه بهش بگو بدون من، رفته سفر آخه چرا نکنه یک وقتی با من قهره بابا جونم خدا بهش بگو، دسته گل دردونه ت دیگه شده، از غم تو پژمرده بهش بگو، اینقد کشیدن موهامو شده دیگه، پوست سرم آزُرده بابا حسین... بابا حسین بند2⃣ یه دختر کوچیک، گونه ش وَرَم کرده،نشسته یک گوشه، میکنه گریه میریزه اشکاشو، با صدای لرزون میگه بابا برگرد، جون رقیّه میگه بابا وقتی، نبودی گم کردم، عروسکامو تو، آتیش خیمه یه نیزه دار اومد، گوشواره مَم بُردِش، واسه ی دخترش، برای هدیه میگه خدا چیکار کنم، اگه یه وقت بابام بیاد آخه حسابی زشت شدم، نکنه که من رو نخواد یه وقت نیاد، ببینه باباییم که من رو زدن، این دندونم افتاده اگه بیاد، چه جوری ببینمش آخه چشام، دیدشو از دست داده بابا حسین بابا حسین بند3⃣ یه دختر کوچیک،با چشمای پُر أشک، سر باباشو به آغوش کشیده دست میکشه روی موهای باباشو، میگه کی رگهاتو، بابا بریده میگه بابا جونم، خسته و داغونم، تنگه دل خونم، دلم شکسته ببر رقیّه ت رو، که دخترت دیگه، سیره ازین دنیا، دیگه بریده دیگه ندارم طاقتِ، سوزش لاله ی گوشام سوزش جای خار روی، آبِله های کَفِ پام قسم میدم، تو رو به موی سوخته م قسم میدم، به گوشای پُر خونم تنگه دلم برای داداش اصغر دخترتم، بِبَر بابایی جونم بابا حسین..... 💠💠💠💠💠💠 به قلم : eitaa.com/daryaye_ashk315
هدایت شده از دریای اشک ۳۱۵
658.7K
(س) ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ خیلی برا تو دلتنگم کی میای از سفر بابای قشنگم اخه به جای آغوشت توی آغوش سرد خاکا و سنگم دخترت از دنیا سیره بی تو روزا و شبام خیلی دلگیره رقیت مثه مادرت وقت راه رفتن دست به پهلو میگیره بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین ...... بند2⃣ عمه میاد عطر امید انگاری نالم به گوش بابام رسید کاش معجری بود تا که من میپوشوندم موهای سوخته و سفید تا دیر نشد یه کاری کن جلوی باباجونم منو یاری کن پاهام رمقی نداره به جای من از بابام پذیرایی کن بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین ...... بند3⃣ خوش اومدی بابا جونم   چرا اینقدر دیر اومدی  مهربونم شاید منو نمی شناسی  رقیه تم ولی دیگه قدکمونم از وقتی که رفتی سفر اصلن روز خوشی رو ماها ندیدیم ما رو گردوندن تو بازار نبودی چه حرفا و تهمت شنیدیم بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین بابا حسین 💠💠💠💠💠💠 به قلم : eitaa.com/daryaye_ashk315
(س) ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ دلم میخواد که امشب مثه قدیما کنم بازیه دخترونه کاش که عروسکم بود همون که دزدیدنش عده ایی وحشیونه ..... مثلا اینجا خرابه نیستو هستیم توی خونمون پیچیده عطر گلای باغچه توی حیاط و ایوون همه چی روبراهه بابا قدم نشده کمون ..... یادش بخیر که مو داشتم( تا کمرم)٣ داداش علی خریده بود ( گل سرم)٣ ...... بند 2⃣ دلم میخواد که امشب مثه قدیما بازم منو بغل بگیری حال منو ببین که رویِ سرم عزیزم نشسته گردِ پیری ..... مثلا منو بغل گرفتی واسم قصه میخونی مثلا برام آوردی سوغات گوشواره ی گرونی مثلا نمیری از کنارم دیگه پیشم می‌مونی ..... میکشیدی باباجون دست (روی سرم )۳ شکسته شد بی تو حالا (بال و پرم)۳ 💠💠💠💠💠💠 به قلم : eitaa.com/daryaye_ashk315
(ع) (س) 🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ امام حسن ،ای گل باغ زهرا امام حسن، ای هستیه مرتضی عالم فدات کریم آل عبا ..... یا ذالکرم ،هر کی اومد به درگهت با دست خالی با یک نگاه ، از جود خود دادی به او یه رزق عالی خواهش من ، اینه آقا به من بِدی یک پر و بالی بشم برات ،یه سایه بوون ای پسر موالی الموالی ..... ای روح و ریحان من ای شاه و سلطان من ای دین و ایمان من هستی تو قرآن من یوسف زهرا حسن(ع) •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ امام حسن ؛ فدایِ غُربتِ تو قربونِ اون ؛ بقیعِ خلوتِ تو آبرومه ؛ غبارِ تربتِ تو یه روز میاد ؛ تُو صحنِ تو یه اربعین روضه میگیریم وسطِ این ؛ سینه زنی با یا حسن آخر میمیریم چه صحنه ای ؛ میشه اگه حرمشو بیاری به یاد سقا خونش ؛ ایوون طلاش ضریحشو پنجره فولاد ..... الهی زنده باشیم حرمتو ببینیم به پایِ بیرقِ تو توی بقیع بشینیم یوسف زهرا حسن(ع) 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• eitaa.com/daryaye_ashk315
هدایت شده از دریای اشک ۳۱۵
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ نشد باشم،یه همسفر توراه کربلا با حجت الله نشد شب رو، کنم سحر تو راه کربلا با حجت الله ..... نشد براتم امضا بشه قطره راهی دریا بشه نشد راهیِ کربلا شم از عالم خاکی جداشم ..... زانو بغل گرفتمو دیگه دارم دق میکنم عکس حرم رو میبینم یه گوشه هق هق میکنم کربلا کربلا کربلا.... •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2️⃣ خودم اینجام،دلم اما یه کوله روی دوششه تو جاده س به همراهِ،یه زائر که اونم از نجف اومده،پیاده س ..... باز پیچیده عطر أقاقی عطر چای تلخ عراقی چایی نه جانم چه شرابی پیچیده نغمه ی هلا بی ..... باچادر خاکی توراه حضرت زهرا ایستاده میگه خوشومدین همه آی زائرای پیاده کربلا کربلا کربلا..... •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3️⃣ خودم اینجام،دلم امّا توی جادّه داره با گریه میره باقلب خون،به کربلا داره از طرف رقیه میره ..... از سفر رقیّه جا مونده توی خرابه تنها مونده زینب میگه با چشم گریون دخترت جامونده داداش جون ..... امانتت تو شهرشام توی خرابه خوابیده اگر بدونی بعد تو از غم تو چی کشیده ای داداش ای داداش ای داداش.... 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• به قلم : eitaa.com/daryaye_ashk315
هدایت شده از دریای اشک ۳۱۵
312.4K
هدایت شده از دریای اشک ۳۱۵
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ نزدیکه اربعین و ، این دل من بیتابه به شوق دیدن حرم چشای من بی خوابه چن وقته نوکرت توی حسرته و عذابه ...... همه امیدم ،این بود که امسال با مدد از آقا علی موسی الرضا پای پیاده ، موکب به موکب با صاحب الزمون میام به کربلا ..... دوباره قسمتم شده صبوری براتم و خودت بده یه جوری اگه نیام به حرمت آقا جوون آخر میمیرم از فراق و دوری حضرت ارباب، نوکر و دریاب •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ با پای دل همراه میشم حالا که قسمت اینه میام به سرزمینی که بهشت رو زمینه به زیر پای زائرات پر روح الامینه ...... از باب قبله میام تو صحنت سلام میدم به تو ای ماه عالم تاب میشم مثال ابر بهاری تا که چشام می افته به ضریحت ارباب ...... یه بغضی توی این گلو میشینه بی اختیار هی میزنم به سینه تا میرسم به گودیه قتلگاه میاد به گوشم ناله ایی حزینه غریب مادر عزیز مادر 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• شعر و سبک eitaa.com/daryaye_ashk315