🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#حسین_مقیمی
جوانترین خلبان #شهید دوران دفاع مقدس
#قسمت_سوم
امیر سرتیپ خلبان عباس نژادی یکی از همرزمان خلبان #شهید_حسین_مقیمی است که #شهادت این #شهید بزرگوار را اینگونه نقل میکند:
با گذشت پنج روز از شروع جنگ، نیروهای زرهی عراق، به فاصلهای کمتر از بیست کیلومتری شهرهای دزفول و اندیمشک رسیدند. روز ششم مهرماه ۱۳۵۹ بود که نام خود را در تابلوی عملیات پروازی پایگاه جهت انجام ماموریت جنگی دیدم؛ لذا راس ساعت مقرر در سالن اجرای توجیه پایگاه حاضر شدم.
دسته اول، به رهبری #شهید_غلامرضائی؛ دسته دوم به رهبری سرگرد مجید تقوی؛ و دسته سوم هم من به همراه #شهید_حسین_مقیمی بودیم.
ماموریت ما منهدم کردن نیروهای پیاده وزرهی دشمن در محدوده غرب دزفول (دشت عباس) بود.
به دلیل اهمیت بالای ماموریت، بایستی در سکوت مطلق رادیویی پرواز میکردیم و در صورت لزوم، با اشاره دست به یکدیگر علامت میدادیم.
با رسیدن به منطقه هدف، هر کدام مجاز به شلیک به هر هدفی بودیم.
قبل از طلوع خورشید، دسته اول پرواز کرد و به فاصله پنج دقیقه، دسته دوم و نهایتا دسته سوم به پرواز در آمدیم.
با رسیدن به هدف، نیروهای پراکنده دشمن و کمی جلوتر، مقر تجمع آنها را دیدم؛ به سرعت، مهمات جنگنده را مسلح کرده، به سمت هدف شیرجه رفتم. در حین شیرجه، متوجه گلولههای ضد هوایی شدم که به طرف ما میآمد؛ لذا #شهید_مقیمی را مطلع نموده، در یک لحظه، دکمه شلیک مهمات را فشردم و تمامی راکتها را پرتاب کردم.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
دشت جنون 🇵🇸
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 #امیر_سرلشگر #خلبان_شهید #حسین_مقیمی جوانترین خلبان #شهید دوران دفاع مقدس #قسمت_سوم ام
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#حسین_مقیمی
جوانترین خلبان #شهید دوران دفاع مقدس
#قسمت_آخر
امیر عباس نژادی میگوید:
در جریان خروج از شیرجه، در حالی که به هدف نگاه میکردم، دیدم #شهید_مقیمی به سمت هدف شیرجه رفت و در همین حین، هواپیمایش مورد اصابت قرار گرفت و در کنار هدف به زمین اصابت کرد!
دود قارچ سفید رنگ ناشی از سقوط جنگنده، در کنار دود سیاه راکتها به چشم میخورد و متاسفانه هیچ نشانی از خروج اضطراری وی دریافت نکردم، چندین بار هم در رادیو صدایش زدم، اما جوابی نداد! لیدر دسته قبلی، جناب تقوی هم متوجه اوضاع شد و در رادیو گفت: شاید سقوط کرده! اما من نگران بودم؛ چون به نظر میآمد که عمل ایجکت انجام نداده است ؟
همسر #شهید_مقیمی با ذکر خاطرهای درباره #شهید_مقیمی میگوید: هواپیمای #شهید_مقیمی، در پروازی که به منطقه عین خوش داشتند، توسط پدافند دشمن، مورد هدف قرار گرفت و به #شهادت رسید.
منطقه عین خوش در آن زمان در اشغال دشمن بود.
البته پس از حادثهای که برای ایشان رخ داد، ما تا مدتها فکر میکردیم که وی اسیر نیروهای بعثی شده است.
سال ۷۰ که اسرا به کشور بازگشتند، نام #حسین در میان اسرا نبود؛ پس از آن بود که اسم همسرم، در لیست مفقودین قرار گرفت.
سال ۷۲ بود که به طور قطعی به ما اعلام کردند که خلبان #مقیمی، به #شهادت رسیده است. در عملیات فتح المبین که منطقه عین خوش به دست رزمندگان اسلام آزاد شد، لاشه هواپیمایی که مربوط به #شهید_مقیمی بود، در منطقهای از عین خوش پیدا شد.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#محمد_زارع_نعمتی
#قسمت_اول
امیر سرلشکر خلبان #شهید_محمد_زارع_نعمتی یکی از خلبانان #شهید نیروی هوایی ارتش است که دهم تیرماه سال ۱۳۳۰ در شهر ساوه در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود.
#محمد دوران کودکی را نزد پدر و مادری مهربان سپری کرد و دوران تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را با اخذ دیپلم در زادگاهش به پایان رساند.
او بسیار به پرواز و آسمان علاقه داشت و به همین دلیل هم پس از اتمام تحصیلات متوسطه در سال ۱۳۴۹ وارد نیروی هوایی ارتش شد.
#محمد به علت علاقه و تیزهوشی خود پس از طی دوره مقدماتی خلبانی در ایران، برای گذراندن دوره تکمیلی خلبانی در سال ۱۳۵۰ به کشور آمریکا اعزام شد.
ابتدا آموزش پیشرفته زبان انگلیسی را در پایگاه هوایی «لک لند» واقع در شهر «سان آن تینیو ایالت تگزاس» گذارند و سپس برای فراگیری علوم هوانوردی به دانشگاه پرواز «کلمبوس» واقع در ایالت آریزونا رفت.
او با موفقیت تمام این دورهها را طی کرد و اولین پرواز سولو را با هواپیمای جت آموزشی «تی ۳۸» انجام داد.
#محمد پس از طی دوره پیشرفته پرواز در سال ۵۲ به ایران باز میگردد و به عنوان خلبان اف ۵ انتخاب میشود با توجه به توانایی بالای پروازی در کمتر از دو سال به عنوان معلم خلبان اف ۵ انتخاب میشود و در پایگاه شکاری دزفول مشغول خدمت شد.
#ادامه_دارد ...
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#محمد_زارع_نعمتی
#قسمت_دوم
ظهر ۳۱ شهریورماه ۵۹ بود که جنگندههای ارتش بعث به داخل خاک ایران تجاوز کردند و در پاسخ به این گستاخی ها، عقابهای نیروی هوایی ارتش به پرواز درآمدند. خلبانان هواپیمای شکاری، چون همرزمان دلاورشان مردانه به رزم رفتند و محمد جزو اولین خلبانان نیروی هوایی ارتش بود که در خط اول پاسداری از حریم آسمان کشور به مقابله با دشمن متجاوز پرداخت.
صبح روز بیست و هفتم شهریور ماه سال ۱۳۵۹ خبر میرسد نیروهای متجاوز بعثی به مهران حمله کرده اند.
بلافاصله دو فروند جنگنده اف ۵ به لیدری #شهید_محمد_زارع_نعمتی و شماره دو ستوان یکم بیژن هارونی جهت بمباران آنها به پرواز در آمده و با رسیدن روی شهر مهران بمباران نیروهای بعثی انجام میشود، ولی هواپیمای #زارع_نعمتی هدف قرار میگیرد و شماره دو تایید میکند که هواپیما با سر به زمین برخورد کرده و خلبان موفق به خروج نشده است ولی #محمد مجروح شده بوده و هواپیما با سینه به زمین برخورد میکند و خلبان به صورت impact eject به بیرون پرتاب میشود در این حالت اگر چه پیکر خلبان در ظاهر سالم است، اما از درون کاملا متلاشی میشود.
تا پس از آزادی #شهید_لشکری از اسارت رژیم بعث #محمد جزو خلبانان مفقودالأثر جنگ بود که پس از گواهی #شهید_لشکری مبنی بر #شهادت سرلشکر خلبان #محمد_زارع_نعمتی و تقاضای رسیدگی ایران از دولت عراق، آنها اعلام میکنند پیکر پاک و مطهر این #شهید گرامی در قبرستان العماره دفن شده است که مدتی بعد با حضور نماینده ایران پیکر پاک وی تحویل خانوادهاش میشود.
#ادامه_دارد ...
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
دشت جنون 🇵🇸
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 #امیر_سرلشگر #خلبان_شهید #محمد_زارع_نعمتی #قسمت_دوم ظهر ۳۱ شهریورماه ۵۹ بود که جنگندههای
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#محمد_زارع_نعمتی
#قسمت_آخر
روایت #شهید_لشکری از #شهید_محمد_زارع_نعمتی
امیر سرلشکر خلبان #شهید_حسین_لشکری خلبان آزاده جنگ تحمیلی و دفاع مقدس در خاطرات خود به #شهید_محمد_زارع_نعمتی اشاره میکند و میگوید:
در اوایل جنگ بود که در مأموریتی، قسمت انتهایی هواپیمایم، مورد اصابت موشک قرار گرفت و کنترل هواپیما از دستم خارج و موتور هواپیما خاموش شد! من احساس کردم که دارم #شهید میشوم و #شهادتین خود را گفتم و دستگیره پرش را کشیدم و بیرون پریدم و دیگر متوجه چیزی نشدم.
چند ثانیه بعد، با سرعت وحشتناکی به زمین خوردم و از شدت ضربه، جلوی چشمهایم را خون گرفت، به طوری که بیشتر از پنج متر را نمیتوانستم ببینم! کمکم حالم بهتر شد و حس کردم در دهمتری من، عدهای مرا در محاصره گرفتهاند! دستهایم را به علامت تسلیم بالا بردم و اسیر شدم.
در میان نیروهای محاصرهکننده، یک افسر هم بود که جلو آمد و چتر و لباس فشاری را از تنم باز کرد، بعد دستها و چشمهایم را بستند و مرا سوار ماشین کردند و به جایی بردند که احتمالا مقرشان بود.
لب پایینم پاره شده و پوست گردنم سوخته بود! بدنم داشت کمکم سِر میشد و بیش از پیش احساس درد میکردم و تعادلم را از دست میدادم.
در آنجا یکی از افسران ارشدشان آمد و به روی من آب دهان انداخت! در همان لحظه، دردم بسیار شدید شد و بیهوش شدم! بعد که به هوش آمدم، دیدم در بیمارستان هستم.
بعدا فهمیدم که بیمارستان «الرشید بغداد» است. وقتی به هوش آمدم، دکتر سرهنگی که پزشک معالج من بود، بالای سرم آمد. بعد یک افسر امنیتی عراق آمد و کارتِ خلبان #زارع_نعمتی را که اسیر شده بود به من نشان داد تا او را شناسایی کنم.
من ایشان را قبلا در پایگاه دیده بودم و گفتم: این کارت خلبان #زارع_نعمتی است. آن افسر اطلاعاتی هم دیگر حرفی نزد و رفت.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#غلامحسین_افشین_آذر
#قسمت_اول
#افشین_آذر پس از اتمام تحصیلات متوسطه با نمرات بالا و همچنین به علت علاقه به رشته خلبانی وارد دانشکده افسری شد .
سپس برای تکمیل تحصیلات به آمریکا رفت و گواهینامه پرواز با هواپیماهای مختلف از جمله جنگنده اف 5 را اخذ کرد .
غلامحسین افشین آذر پس از دو سال به ایران بازگشت و در پایگاههای مختلف نیروی هوایی خصوصا پایگاه دوم شکاری تبریز مشغول به خدمت شد و چندی بعد به درجه استاد خلبانی و فرماندهی گردان 23 تبریز نائل آمد .
وی اوایل سال 1356 ازدواج کرد که ماحصل آن دو فرزند پسر و دختر میباشد که بعدها هر دو وفق به کسب مدرک پزشکی شدند .
پس از انقلاب اسلامی و با آغاز جنگ تحمیلی همراه با دیگر دوستان غیورش به قصد دفاع از خاک میهن در مقابل دشمن ایستاد تا دین خود را به میهن و ملت ادا کند.
سرانجام سرلشکر خلبان #غلامحسین_افشین_آذر اول مهر سال 1359 در حین عملیات 140 فروندی (کمان 99) پس از انجام ماموریت و پیاده کردن اهداف با موفقیت کامل، هواپیمای وی هنگام بازگشت نزدیک موصل در خاک عراق سقوط کرد و وی #مفقودالاثر شد .
سرانجام پس از آن سالها چشم انتظاری در سال 1381 بقایای پیکر پاک #شهید سرلشکر خلبان #غلامحسین_افشین_آذر به میهن بازگردانده شد و در گلزار #شهدای بهشت زهرا (س) تهران آرام گرفت .
#ادامه_دارد ...
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#غلامحسین_افشین_آذر
#قسمت_دوم
آخرین وداع از زبان #همسر_شهید
اواخر شهریور سال 1359 بود. ایشان طبق معمول هر سال دو هفته مرخصی گرفتند. در آن سال ما جهت دیدار پدر و مادر همسرم از تبریز به تهران آمدیم.
هنوز دو سه روزی از آمدن ما به تهران نگذشته بود که از پایگاه تبریز با همسرم تماس گرفتند و اعلام کردند که هرچه سریعتر خودشان را به ستاد معرفی کنند. ایشان بلافاصله عازم تبریز شدند و فردای آن روز طی تماس تلفنی گفتند که در حال آماده باش هستند و از ما خواستند به تبریز بازگردیم.
صبح فردا تبریز بودیم که ناگهان هواپیماهای دشمن پایگاه را بمباران کردند و ما بسیار وحشتزده و نگران شدیم! با گردان تماس گرفتم ولی موفق نشدم با ایشان صحبت کنم. مجدداً بعدازظهر همان روز پایگاه هوایی تبریز توسط هواپیماهای دشمن بمباران شد که این بار پس از چند ساعت خودشان به منزل آمدند و سعی کردند تا ما را آرام کنند. در آن زمان پسرم به سختی بیمار بود و دچار تب شدیدی شده بود.
از ایشان خواستم چند ساعتی مرخصی بگیرند تا پسرمان را به درمانگاه ببریم ولی با در نظر گرفتن شرایط خاص و حساس پیش آمده، این کار را به من سپردند و خود به ستاد بازگشتند. به دستور پزشک درمانگاه، پسرم باید به مدت 24 ساعت در آنجا بستری میشد! سعی کردم ایشان را پیدا کنم ولی باز هم موفق نشدم، تا اینکه خودشان با درمانگاه تماس گرفتند و من موضوع بستری شدن پسرمان را با پدرش در میان گذاشتم.
#ادامه_دارد ...
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#غلامحسین_افشین_آذر
#قسمت_سوم
آخرین وداع از زبان #همسر_شهید
آن شب همسرم تنها نیم ساعت فرصت کرد به درمانگاه آمده تا با پزشک صحبت کند و مجدداً به پایگاه بازگشت.
فردا صبح در حالی که بمباران هوایی همچنان ادامه داشت با وجودی که پسرم هنوز وضعیت جسمی خوبی نداشت و طبق دستور پزشک می بایست تحت نظر قرار می گرفت، به دلیل دلشوره زیادی که داشتم از پزشک معالجش درخواست کردم اجازه ترخیص شدن پسرم را از درمانگاه بدهد و با توجه به اینکه خودآموخته رشته پرستاری بودم با گرفتن دستورات لازم از پزشک به منزل بازگشتم.
به محض ورود به منزل با همسرم روبرو شدم که در حال پوشیدن لباس پروازش بود.
پرسیدم :
کی بر میگردین ؟
همانطور که از من خداحافظی می کردند و صورت پسر کوچکمان را میبوسیدند، گفتند:
مشخص نیست، فقط شما نترسید و مواظب خودتان باشید.
ایشان سعی کردند من را که به شدت نگران بودم و دلشوره عجیبی داشتم، آرام کنند، تا پلهها همسرم را بدرقه کردم.
در آخرین لحظه با نگاهی که پر از نگرانی بود، چون ما بچه دوم را نیز در راه داشتیم ـ گفتند :
مواظب خودتان باشید و با سپردن ما به خدا، خداحافظی کردند و رفتند...
#ادامه_دارد ...
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#غلامحسین_افشین_آذر
#قسمت_چهارم
آخرین وداع از زبان #همسر_شهید
این آخرین خداحافظی و دیدار من با همسرم بود.
تا بعدازظهر صبر کردم و منتظر تماسی از طرف ایشان بودم ولی هیچ خبری نشد!
بعد از مدتی با گردان تماس گرفتم و جویای حال ایشان شدم که جواب درستی نمی دادند، تا سرانجام از فرماندهی تماس گرفتند و گفتند: در مأموریتی که همسرم همراه با دیگر همرزمانش رفته بودند دو نفر بازنگشتهاند که ایشان یکی از آن دو نفر بودند و در عین حال به من امیدواری می دادند که ایشان زنده اند و در جستجوی یافتن نشانی از ایشان هستند.
تنها خدا میداند که در آن ساعتهای انتظار و بیخبری، ما چه لحظه های سختی را پشت سر گذاشتیم!
پس از دو روز خبر آوردند که هواپیمای همسرم در خاک عراق افتاده و خودش هم اسیر شده! به این صورت سالهای طاقت فرسای انتظار به امید آزادی ایشان پس از پایان جنگ شروع شد.
#ادامه_دارد ...
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹 #شناخت_لاله_ها 🌹
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#علی_اکبر_شیرودی
#طلوع :
🗓 1334/01/20 🗓
#عروج :
🗓 1360/02/08 🗓
محل #شهادت : بازی دراز
مزار #شهید : شیرود تنکابن
#مهربانم
#آسمانی_شدنت_مبارک
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#مثل_شهدا
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#علی_اکبر_شیرودی
#شهید علی اکبر قربان شیرودی ، که با شروع جنگ تحمیلی در 31 شهریور1359 به منطقه کرمانشاه رهسپار شده بود در جریان یکی از مأموریت های خود با سرپیچی از فرمان بنی صدر مبنی بر تخلیه پادگان و انهدام انبار مهمات منطقه ، به همراه دو خلبان همفکر خود و با دو هلیکوپتری که در اختیار داشتند ، در طول 12 ساعت پرواز بی نهایت حساس و خطرناک که وی به عنوان تنها موشک انداز پیشاپیش دو خلبان دیگر به قلب دشمن یورش برد ، توانست مهمات دشمن را درهم کوبیده و خسارات سنگینی بر دشمن وارد آورد . شجاعت و ابتکار عمل این #شهید نه تنها در سراسر کشور، بلکه در تمام خبرگزاری های مهم جهان منعکس شد.
بنی صدر برای حفظ ظاهر دو هفته بعد به او ارتقاء درجه داد، اما وی درجه تشویقی را نپذیرفت و تنها خواسته اش را دیدار با حضرت امام و بیان کارشکنی های بنی صدر و بی تفاوتی برخی از فرماندهان اعلام کرد . در همان ایام به دستور فرماندهی هوانیروز چند درجه تشویقی گرفت و از ستوانیارسوم خلبان به درجه سروانی ارتقاء یافت ، اما طی نامه ای به فرمانده هوانیروز کرمانشاه در 9 مهر 1359 چنین نوشت :
اینجانب خلبان پایگاه هوانیروز کرمانشاه می باشم و تا کنون برای احیاء اسلام و حفظ مملکت اسلامی در کلیه جنگ ها شرکت نموده ام ، منظوری جز پیروزی اسلام نداشته ام و به دستور رهبر عزیزم به جنگ رفته ام . لذا تقاضا دارم درجه تشویقی که به اینجانب داده اند ، پس گرفته و مرا به درجه ستوانیار سومی که بوده ام برگردانید .
💐 #مردان_بی_ادعا💐
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🕊 @dashtejonoon1🌹🕊
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#خاطرات_شهدا
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#علی_اکبر_شیرودی
در زمانی که طی یکی از عملیات ، ضد انقلاب پی در پی آماج حملات دشمن شکن #شهید_شیرودی قرار می گیرد و نجات خود را تنها در گرو خاموشی آتشباریهای هلی کوپتر #علی_اکبر می بیند ، برای شخص او پیغامی می فرستند ، بدین مضمون که ما دو راه در مقابل خلبان #شیرودی قرار می دهیم ، یا به ما بپیوندد و در خدمت ما بجنگد که در این صورت ماهیانه صد هزار تومان – در سال 59 – به عنوان حقوق در یافت می نماید و یا به شهر خود بازگشته و تنها از حضور در جبهه ها خود داری کند که در آن صورت مبلغ سی هزار توما ن از ما در یافت می دارد . راه سومی هم هست .در صورت نپذیرفتن این دو راه #خلبان_شیرودی باید یقین داشته باشد که سر بریده اش را برای خانواده اش ارسال خواهیم کرد . در همان زمان که #شیرودی مشغول پیکار با ضد انقلاب و متجاوزین بعثی بود ،جبهه ای دیگر نیز از سوی لیبرالها و عوامل دولت موقت و سپس بنی صدر در مقابل او تشکیل شد. قلب مهربان او که به عشق اسلام ، امام و امت می تپید ، همواره از کار شکنی ها و اخلال آن روباه صفتان به درد می آمد و روح بلندش آزرده می گشت ، اما طبق قول خودش اگر چه می تواند آنان را رسوا و افشا نماید ، اما به خاطر فرمان و اراده حضرت امام سکوت اختیار می کند.
💐 #سالروز_شهادت💐
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🕊 @dashtejonoon1🌹🕊
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#غلامحسین_افشین_آذر
#قسمت_آخر
آخرین وداع از زبان #همسر_شهید
پس از اتمام جنگ و بازگشت اسرا به ایران، از این خوشحال بودیم که ایشان نیز جزء اسرای آزاد شده باشند و یا لااقل خبری از ایشان برایمان بیاورند، ولی متأسفانه حتی خلبانانی که اسیر بودند و همسرم را می شناختند نیز خبر درستی برای ما نداشتند.
با این که هیچ خبری از زنده بودن یا #شهادت ایشان نداشتیم، ولی قطع امید نکردیم، تا اینکه سرانجام پس از گذشت 23 سال از مفقودالاثر شدن ایشان، در سال 1381 بقایای پیکر مطهرش همراه 9 نفر از همرزمان خلبانش به میهن بازگردانده شد و پس از سالها غربت و تنهایی، استخوانهای پاکشان در خاک میهن آرام گرفت.
همسر #شهید سرلشگر خلبان #غلامحسین_افشین_آذر با سعی و تلاش و از خودگذشتگی و با احساس حضور روح بزرگوار آن #شهید_والامقام، فرزندان خود را تربیت کرد و به آخرین مراحل رشد و پیشرفت رساند .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا و سلامتی و طول عمر یادگاران #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#شهیدانه
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#علی_اکبر_شیرودی
در یکی از عملیاتهایی که در کردستان داشتیم ،حین نبرد با دمکراتها ،علیاکبر پس از اتمام مهماتش میبیند که یک اتومبیل حامل دمکراتها در حال فرار است ؛ فورا پایین میآید و اتومبیل را با « اسکیتهای » هلی کوپتر از زمین بلند کرده و به همراه سرنشینان با خود به پادگان میآورد ، بسیار سریع و برق آسا این کار را انجام میدهد .
روای :
#همرزم_شهید
🌹 #سالروز_شهادت🕊
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#شهیدانه
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#علی_اکبر_شیرودی
آخرین عملیات پروازی #خلبان_شیرودی در بازی دراز صورت گرفت. عراق لشکری زرهی با 250 تانک و با پشتیبانی توپخانه و خمپاره انداز و چند فروند جنگنده روسی و فرانسوی، برای بازپس گیری ارتفاعات «بازی دراز» به سوی سر پل ذهاب گسیل می کند.
خلبانیار احمد آرش که به همراه شهید شیرودی در این عملیات پروازی شرکت داشت، درمورد چگونگی شهادت این خلبان دلاور چنین می گوید: بارها او را در صحنه جنگ دیده بودم که خود را با هلیکوپتر به قلب دشمن زده و حتی هنگام پرواز مسلسل به دست می گرفت. در آخرین نبرد هم جانانه جنگید و بعد از آنکه چهارمین تانک دشمن را زدیم، ناگهان گلوله یکی از تانک های عراقی به هلیکوپتر اصابت کرد و در همان حال شیرودی که مجروح شده بود با مسلسل به همان تانک شلیلک کرده و آن را منهدم نمود و خود نیز به #شهادت رسید.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🕊 @dashtejonoon1🌹🕊
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#خلبان_شهید
#مرادعلی_جهانشاهلو
#قسمت_اول
#شهید_مرادعلی_جهانشاهلو پائیز سال 1329 در خانواده مذهبی و ساده در روستای سمقاور شهرستان کمیجان استان مرکزی به دنیا آمد، #مرادعلی در دامن مادر رشد و تربیت یافت تا دوره ابتدایی را در مدرسه سراج پشت سر گذاشت .
خلبان #شهیدجهانشاهلو عاشق علم و تحصیل بود به طوری که به سبب عشق و علاقه به تحصیل، اقوام و خویشاوندان وی را در ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر یاری کردند و راهی تهران آن روزگار کردند.
به روایت منابع، #جهانشاهلو دوره راهنمایی را با نمرات عالی سپری کرد و هر روز که میگذشت او جوانی برومندتر میشد، عاشق پرواز بود و رؤیای خلبان شدن را در سر میپروراند، روزها یکی از پس دیگری گذشت تا اینکه سال 1349 موفق شد به نیروی هوایی بپیوندد.
شادی روح #امام_راحل و #شهدا و سلامتی و طول عمر یادگاران #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊
#خلبان_شهید
#مرادعلی_جهانشاهلو
#قسمت_آخر
خلبان #شهیدجهانشاهلو پس از اخذ دیپلم در آزمون خلبانی شرکت کرد و توانست سربلند از این آزمون بیرون آید و پله رفتن به آسمان را پیدا کند، سال 1356 موفق شد تا مدارج عالی را در دانشگاه خلبانی کسب و 21 ماه دوری از وطن را برای گذراندن دوره خلبانی در آمریکا تحمل کند.
از همان روزها به دنبال این بود تا نام ایران و ایرانی را بر قلههای افتخار برافراشته کند، رتبه ممتاز دوره خلبانی و در نهایت دریافت درجه ستوان دومی در سن 27 سالگی افتخاری بود که در کارنامه وی به چشم میخورد.
خلبان #شهیدجهانشاهلو در مدتی که در آمریکا زندگی میکرد همواره دل بیتاب بازگشت به وطن بود، سال 57 زمان فراغ به سر رسید و با غرور به وطن بازگشت، با آغاز جنگ تحمیلی راهی جبههها شد و در عملیاتهای مختلف هوایی از خود رشادتهای بسیاری به نمایش گذاشت.
در روز یکم مهر ماه 1359 در قالب عملیات کمان 99 هواپیمای خلبان #شهیدجهانشاهلو مورد اصابت بعثیها قرار گرفت و وی به اسارت رژیم بعث عراق درآمد، این سرباز غیور وطن زیر شکنجههای دشمن خونخوار بعثی مظلومانه به #شهادت رسید و پس از 22 سال پیکر مطهرش به همراه سایر #شهدای خلبان به آغوش وطن بازگشت .
شادی روح #امام_راحل و #شهدا و سلامتی و طول عمر یادگاران #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#امیر_سرافراز
#خلبان_شهید
#محمد_نوژه
#قسمت_اول
#محمد_نوژه در هشتم فروردین ماه سال هزار و سیصد و بیست و چهار در تهران در خانوادهای متدین دیده به جهان گشود. پدرش مرد مؤمن و مذهبی و اهل مسجد بود و #محمد را از همان کودکی با نماز و روزه آشنا کرد.
#محمد در سال ۱۳۴۲ وارد دانشکده افسری شد و پس از پایان آن دوره برای طی دوره سامانههای کنترل اسلحه به آمریکا رفت و به علت عشق به پرواز به دانشکده خلبانی نیروی هوایی راه یافت.
#محمد دوره مقدماتی پرواز را در ایران و دوره عالی و تکمیلی آن را در آمریکا گذراند و به نشان خلبانی گرفت و در سال ۱۳۵۱ به منظور خلبانی هواپیمایی اف -۴ برگزیده شد و پس از پشت سر گذاشتن دوره مربوطه به جمع خلبانان تیز پرواز هواپیمای فانتوم نیروی هوایی ایران پیوست.
#ادامه_دارد ...
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#امیر_سرافراز
#خلبان_شهید
#محمد_نوژه
#قسمت_دوم
#شهید_نوژه فردی با انضباط و برخوردار از دانش پروازی و مهارتهای تخصصی و یکی از کارکنان ممتاز پایگاه به حساب میآمد. در بررسی خلاصه وضعیت #شهید_نوژه ، در سالهای ۵۶ تا ۵۸ از او به عنوان افسری پر کار که روزانه بیش از دوازده ساعت وقتش را به امور عملیاتی میپردازد و دو مورد تشویقی به علت جدیت در امور محوله گرفته یاد شده است.
همچنین این #شهید بزرگوار فردی متواضع و خوش برخورد و مقید به احکام اسلامی بود، به طوری که در زندگی لحظهای از فرایض و احکام دینی غافل نبود. بعد از بازگشت از آمریکا، نه تنها فریب زرق و برق غرب را نخورد بلکه همواره مفاسد فرهنگ غرب را به دوستانش یادآوری میکرد.
با شروع انقلاب اسلامی، #محمد_نوژه در نشر و پخش اعلامیههای حضرت امام (ره) فعالانه تلاش میکرد. او به دور از چشم ساواک دوستان و آشنایان را تشویق میکرد تا در تظاهرات و راهپیماییهای ضد رژیم پهلوی شرکت کنند.
#ادامه_دارد ...
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#امیر_سرافراز
#خلبان_شهید
#محمد_نوژه
#قسمت_سوم
پس از پیروزی انقلاب اسلامی #نوژه باز هم آرام و قرار نداشت. در آن زمان گروهکهای ضدانقلاب در شهرها و نقاط مختلف کشور در صدد آشوب و تجزیه ایران بودند و با این هدف به کشتار مردان و زنان و اطفال بی گناه میپرداختند. در همین زمان (۲۳/ ۵/ ۱۳۵۸) مهاجمان مسلح طرفدار حزب دمکرات کردستان و گروهی از عشایر وابسته منطقه با انواع سلاحهای سبک، سنگین و خمپاره انداز به شهر پاوه حمله کردند.
نیروهای ژاندارمری، مردمی و پاسداران انقلاب پس از یک روز مقاومت ناگزیر با ارسال پیامی به مراکز فرماندهی خود، از سقوط شهر پاوه توسط مهاجمان مسلح خبر دادند و از مسئولین خواستند نیروهای ارتش را جهت سرکوب اشرار مسلح و دفع تجاوز به منطقه اعزام کنند.
در پی ارسال این پیام، هیأتی مرکب از دکتر مصطفی چمران (معاون نخست وزیر و وزیر دفاع وقت) تیمسار، ولی فلاحی (فرمانده نیروی زمینی) و ابوشریف معاون عملیاتی سپاه، با سه فروند بالگرد که حامل مهمات و اقلام ضروری برای نیروهای ژاندارمری و سپاه بودند، بعداز ظهر ۲۵/ ۵/ ۵۸ عازم شهر پاوه شدند. اما بالگرد #دکتر_چمران مورد اصابت گلوله واقع شد و در نتیجه وی در محاصره مهاجمان مسلح درآمد.
#ادامه_دارد ...
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#امیر_سرافراز
#خلبان_شهید
#محمد_نوژه
#قسمت_چهارم
پایگاه سوم شکاری همدان پس از مطلع شدن از ماجرا، با به پرواز درآوردن دو فروند هواپیمای «اف- ۴» بر فراز شهر و شکستن دیوار صوتی لحظات پراضطرابی را برای مهاجمان مسلح فراهم کرد تا زمینه حضور نیروهای مسلح خودی را فراهم کند. سرگرد #محمد_نوژه، جزو اولین داوطلبان شرکت در این عملیات بود.
روز پنجشنبه ۲۵ مرداد ماه سال ۱۳۵۸ درست زمانی که شهر پاوه در محاصره عناصر گروههای کومله، فدایی و حزب دموکرات قرار داشت #شهید_نوژه در پی فرمان امام (ره) به همراه ستوان یکم خلبان بشیر موسوی (کابین عقب) به منظور پشتیبانی هوایی از مدافعین شهر و هم چنین شناسایی و بررسی وضعیت منطقه عازم پاوه شد.
هنگامی که هواپیمای وی به آسمان پاوه رسید با حجم وسیعی از آتش کالیبرهای ضد هوایی ضد انقلاب که ارتفاعات شهر را در اختیار داشت مواجه شد؛ لیکن با مهارت و شجاعت وصف ناپذیری از دیوار آتش عبور کرد و در ارتفاع پایین به کمک #شهید_چمران و گروه همراهش شتافت.
#ادامه_دارد ...
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#امیر_سرافراز
#خلبان_شهید
#محمد_نوژه
#قسمت_آخر
پس از انجام عملیات، در حین انجام گشتهای هوایی، هواپیما مورد اصابت آتش بار عناصر ضد انقلاب قرار گرفت و از کنترل خارج شد. درحالی که دست راست خلبان کابین جلو در اثر اصابت گلوله به درون کابین قطع شده بود، متأسفانه هیچ یک از خلبانان فرصت استفاده از صندلی پران را نیافتند و هواپیما به کوه اصابت و در منطقه قشلاق بین پاوه و روانسر سقوط کرد؛ شرایطی که باعث شد سرگرد خلبان #محمد_نوژه در حالی که روزه بود، با شربت #شهادت افطار کند.
در پی این واقعه و به پاس اولین #شهید نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، پایگاه سوم شکاری همدان که قبل از انقلاب به پایگاه شاهرخی و بعد از پیروزی انقلاب به پایگاه حر معروف بود از ۲۵ مرداد ٥٨ رسماً به پایگاه سوم شکاری #شهید_محمد_نوژه تغییرنام یافت.
#شهید_محمد_نوژه در سالهای خدمتش به عنوان افسر سامانههای کنترل اسلحه گردان ۱۰۱ شکاری پایگاه یکم، افسر خلبان شکاری تاکتیکی گردان ۳۱ شکاری پایگاه سوم، ریاست شعبه عملیات مشترک و معاون عملیات پایگاه ششم نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی به مردم ایران خدمت کرد؛ همچنین در مأموریتهای بسیاری در غرب کشور حماسه آفرید.
#ادامه_دارد ...
🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#در_محضر_شهدا
#امیر_سرلشگر
#خلبان_شهید
#علی_اکبر_شیرودی
هنگامی که پرواز می کنم احساس می کنم همچون عاشق به سوی معشوق خود نزدیک می شوم و در بازگشت هرچند پروازم موفقیت آمیز بوده باشد ، مقداری غمگین هستم چون احساس می کنم هنوز خالص نشده ام تا به سوی خداوند برگردم.
اگر برای احیاء اسلام نبود، هرگز اسلحه به دست نمی گرفتم و به جبهه نمی رفتم. پیروزیهای ما مدیون دستهای غیبی خداوند است. این کشاورز زاده تنکابنی، سرباز ساده اسلام است ...
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🕊 @dashtejonoon1🌹🕊
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊
🌓 #باز_شب_شده
❤️ #دلم_بهانه_می_گیرد
قطرات خونی که از #شهد جان #شهداء بر خاک چکیده، مسئولیت ما، وارثان امانت را در عالم ثبت کرده است.
#شهداء با پیشانی بندهایی از اذکار حماسه و نور، پا به میدان نهادند تا به ما پیام داده باشند که اندیشه خود را در حصار نور و معنویت محفوظ بداریم که تنها این یعنی رمز حماسه؛ یعنی راز پیروزی.
ای
🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹
من می گویم
🌴 شب #بهشتی تو #بخیر
تو بگو عاقبت شما
🌹 #ختم به #خیر و #شهادت
🌷 #شهید_عزیزم
🌷 #رفیق_تنهایی_هایم
#امشبم را به نام تو #متبرک می کنم
🌹 #خلبان_شهید
🌹 #حامد_جندقی
تاریخ #شهادت:
🗓 1403/08/14 🗓
نحوه #شهادت: سانحه سقوط هواپیما
🌗 #شبتون_شهدایی🌷
🌴 @dashtejonoon1🕊🌹