eitaa logo
دشت جنون 🇵🇸
4.3هزار دنبال‌کننده
5.7هزار عکس
834 ویدیو
2 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🍀 🍀 امروز برابر است با : 🗓 25 آبان ماه 1403ه.ش 🗓 13 جمادی الاول 1446 ه.ق 🗓 15 نوامبر 2024 میلادی 🌸 ذڪر روز 🌸 🔸صفحه 447 🔸جزء 23 جهت سلامتی و و هدیه به روح 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
من احب فاطمه ابنتی فهو فی الجنه معی ومن ابغضها فهو فی النار هر کس فاطمه علیها السلام دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش دوزخ است . 📚 بحارالانوار جلد 27، صفحه 116 @dashtejonoon1
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 💐 مردم عزيز و شهيد پرور ، شماهايي كه هر چند وقت يكبار گلهايي از گلهاي خود را بر دوش حمل مي كنيد و به گلستان شهدا مي بريد ، مبادا در كارهايتان سست شويد ، از شماها مي خواهم كه گوش به فرمان امام عزيز و ولايت فقيه باشيد كه كشتي نجات شماست . 🌹 🌴 🌹 🌹 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🌴🌺🍀💐🍀🌺🌴 هر که با اسمِ تو و عشقِ تو آشنا بشود فیض عالم ببرد دور ز دنیا بشود مهر تو نیست که ارزانیِ هر خار و خسی عاشق آن است که از عشق تو شیدا بشود دل شیدا شده محزون ز فراق رخ توست باید این دل به رهت مست و هویدا بشود سالها عشقِ تو بر سینه ی خویش حک کردم تا که روزی دلِ زار راهیِ صحرا بشود نادم از جرم و گناهان ببین سر بر زیر به امیدی که شفیع، زاده ی زهرا بشود الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌺 @dashtejonoon1🌴🌺
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 توی خط مقدم کارها گره خورده بود خیلی از بچه ها پرپر شده بودند خیلی مجروح شده بودند . حاج حسین خرازی بی قرار بود ، اما به رو نمی آورد ، خیلی ها داشتند باور می کردند اینجا آخرشه ، یه وضعی شده بود عجیب، توی این گیر و دار حاجی اومد بیسم چی را صدا زد . حاجی گفت : هر جور شده با بی سیم محمدرضا تورجی زاده را پیدا کن ( شهید تورجی زاده فرمانده گردان یازهرا “س” ) مداح با اخلاص و از بچه های دلاور و شجاع لشکر بود . خلاصه تورجی زاده را پیدا کردند ، حاجی بیسم را گرفت با حالت بغض و گریه از پشت بیسیم گفت : تورجی زاده چند خط روضه حضرت زهرا برامون بخون تورجی زاده فقط یک بیت زمزمه کرد که دیدم حاجی بیتاب شد . در بین آن دیوار و در زهرا صدا می زد پدر دنبال حیدر می دوید از پهلویش خون میچکید زهرای من زهرای من زهرای من زهرای من خدا میدونه نفهمیدیم چی شد وقتی به خودمون اومدیم دیدیم بچه ها دارند تکبیر می گویند الله اکبر الله اکبر ، خط را گرفته بودند ، عراقی ها را تارو مار کرده بودند ، با توسل به حضرت زهرا (س) گره کار باز شده بود . 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 ۲۵ آبان ماه روز حماسه و ایثار مردم نماد حماسه ماندگار مردم روز تشییع 370 و ، در گرامی باد . 🕊 @dashtejonoon1🌹🌴
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 یاد باد یاد جبهه ها یاد دفاع مقدس ارسالی از اعضاء شادی روح و و سلامتی رزمندگان اسلام 🥀 @dashtejonoon1🌹🕊
🌺🌼💐🍀💐🌼🌺 امروز سالروز طلوع چند آسمون نشین شهرستانمونه تولدتان مبارک 🍀 بسیجی لطفعلی پورشبانان 🌺 (نصراله) 🌺 بسیجی سید محسن حسنی🍀 (سید محمدرضا) 🍀 بسیجی حسین داوری 🌺 (حسنعلی) 🍀 بسیجی غلامرضا کریمی 🌺 (جواد) 🌺 بسیجی علیرضا محمدی 🍀 (علی) 🍀 بسیجی بهرام براتی 🌺 (حیدر) 🌺 بسیجی اسماعیل مهربانی 🍀 (محمد) 🍀 جهادگر محمدرضا لطفی 🌺 (رحمت اله) 🌺 سرباز عبدالحسین کامرانی 🍀 (محمدکاظم) 💐 @dashtejonoon1🍀🌺
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 🌹 بسم رب الشهداء والصدیقین 🌹 🌷 سلام بر مردان بی ادعا 🌷 خوشا آنانڪ جان را می‌شناسند طریق عشق و ایمان را می‌شناسند بسے گفتند و گفتیم از را مے شناسند 🕊 🌹 تمام این" لحظہ ها" ✨بهانہ است باور ڪن براے خرید نگاهت ، دلم خورشید را هم پس مے زند باور ڪن ... ✍️ امروز سالروز عروجتان است🕊 🌹 والامقام 🌹 شهرستان نجف آباد 🌹ڪہ در چنین روزی 🌹 آسمانی شده اند 🌹 این والامقام محل تولد و یا قبور پاڪ و مطهرشان در شهرستان نجف آباد است ڪہ در معرفے ایشان محل مزار ذکرمی گردد : 🌹 پاسدار محسن وصیله 🕊 (احمد) ـ 24 ساله ـ نجف آباد 🌹 بسیجی سید محسن حسنی 🕊 (سیدمحمدرضا) ـ 22 ساله ـ نجف آباد 🌹 جهادگر عباس فتاح الجنان 🕊 (حسنعلی) ـ 19 ساله ـ نجف آباد 🌹 سرباز یوسف نامداریان 🕊 (امیدعلی) ـ 21 ساله ـ نجف آباد 🌹 سالگرد 🌹 آسمانی شدنتان 🌹 مبارڪ باد ... 🕊 🌹 🕊 🌹 @dashtejonoon1🕊🥀
🌹🕊🌷🥀🌷🕊🌹 در کجای می‌توانید جایی را مثل پیدا کنید ، همین چند روز پیش فقط در شهر حدود را کردند و همین ملت داده همچنان بر خدمت خود به اسلام ادامه می دهند . 🌹 @dashtejonoon1🕊🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دشت جنون 🇵🇸
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 #خاطرات_آزادگان #آزاده_سرافراز #منصور_قشقائی #قسمت_هشتم هوا تقریبا روشن شده بود. از دوس
.🕊🌹🕊🥀🕊🌹🕊 همان شب که بعثی‌ها حمله کرده بودند، قصدشان این بود که این تپه گچی‌ها را بگیرند و به چغالوند برسند. گردان رزمی 192 شیراز همان شب در شیاکوه سقوط کرده بود و اصلا باورکردنی نبود که تپه گچی‌ها باقی بماند. فرمانده تیپ گفت: جریان چه بود. جریان را تعریف کردم. گفت: واقعا فکرت خوب بود که از تفنگ استفاده نکردی. گفتم: مسلم بود که اگر نور شعله را می‌دیدند، صد درصد کشته می‌شدیم. همان شب فرمانده سرهنگ علی‌پور به من ارتقا درجه داد و استوار دوم شدم. گفت: سربازها کدام بودند. گفتم: اتابک که آرپی‌جی‌زن بود و دیگری مولایی بودند. به آنها هم تشویقی، درجه گروهبان سه داد. یک روز استراحت کردیم. شب قرار شد به تپه سه برویم. دم صبح دیدیم که ارتش بعث شروع کرد به آتش سنگین ریختن روی تپه چهار که رو‌به‌روی ما بود. من حدود 30 سرباز داشتم که همه شان آن روز زخمی شده بودند. دو طرف من دو سرباز بود و در حال حرکت به سمت سنگرهای پدافندی بودیم که هر دو سرباز هم ترکش خوردند و افتادند. 🕊 @dashtejonoon1🕊🌹
🌷🌴🥀🌹🥀🌴🌷 پسر مالک کارخانه فیات، علیرغم تمام امکانات، همیشه احساس می‌کرد گمشده‌ای داردو بالاخره آنرا در داخل کتابخانه‌ای در نیویورک پیدا کرد و بعد هم شد . می گوید : وقتی را برای اولین‌بار دیدم، متوجه شدم که این کلمات، کلمات ماورایی هستند، دیدم این همان چیزی است که من سالها در بودم . اگر کسی صادقانه را بخواند، هدایتش می کند . 🥀 @dashtejonoon1🌹🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا