📚آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
این ضربالمثل به جای وجب با نی و ذرع هم گفته میشود و به معنی به نهایت بدبختی رسیدن یا کنایه از زمانی است که کار خراب شده و آنچه که نبايد بشود شده و ديگر زياد و کمش فرقي نميکند.
در زمانهای گذشته در جیحون سرمای سختی بود، گاوچرانی هم در همین ایام ، گاومیشهای خود را از رود جیحون میگذراند که به دلیل طغیان آب در روزهای قبل به عمق رود افزوده شده بود، گاوچران چون یک یک گاومیشهای خود از آب گذراند به سالار گاومیشها رسید. چون خواست سالار گاومیشهای خود را ز جیحون بگذراند به داخل آب فرو رفت و چون آب از سرش بیشتر شد به راه خود در عمق پایینتر رود ادامه داد. شخصی به او گفت: ای مرد آب که از سر گذشت چرا به راهت ادامه میدهی؟
گاوچران سر برآورد و گفت:
در فصل سرما در جیحون، آب که از سرگذشت چه به سری چه به وجبی.
و امروزه تبدیل شده است به:
آب که از سر گذشت چه یک وجب چه صد وجب
مرا بگذشت آب و رفت از سر
برین حالم مدارا نیست در خور
ویس و رامین
ما از سر این آب نخواهیم گذشت
صد بار اگر بگذرد آب از سر ما
ذکاءالملک فروغی
سر از خواب گران وقتی برآریم
کهمان بگذشته باشد آب از سر
کمالی
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
☕️یک فنجان تفکر
سست ترین کلمه “شانس”است…
به امید آن نباش.
شایع ترین کلمه “شهرت”است…
دنبالش نرو.
لطیف ترین کلمه “لبخند”است…
آن را حفظ کن.
حسرت انگیز ترین کلمه “حسادت”است…
از آن فاصله بگیر.
ضروری ترین کلمه “تفاهم”است آن را ایجاد کن
سالم ترین کلمه “سلامتی”است…
به آن اهمیت بده.
اصلی ترین کلمه “اطمینان”است…
به آن اعتماد کن.
بی احساس ترین کلمه “بی تفاوتی”است
مراقب آن باش.
دوستانه ترین کلمه “رفاقت”است…
از آن سوءاستفاده نکن.
زیباترین کلمه “راستی”است…
با آن روراست باش.
زشت ترین کلمه “دورویی”است…
یک رنگ باش.
ویرانگرترین کلمه “تمسخر”است…
دوست داری با تو چنین کنند؟
موقرترین کلمه “احترام”است…
برایش ارزش قایل شو.
آرام ترین کلمه “آرامش”است به آن برس
عاقلانه ترین کلمه “احتیاط”است…
حواست را جمع کن...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚نه شير شتر نه ديدار عرب
عربی بیابانگرد به همراه زن و فرزندانش در صحرايی به چراندن گله شتران خود مشغول بودند و روزگار میگذرانید. شبی زنش کاسه ای شیر شتر در زير حصير گذاشت.
از قضا ماری كه همان نزديكی ها بود گذرش به زير حصير افتاد و شير درون كاسه را خورد و يك سکه اشرفی از گنجی که سراغ داشت آورد و به جای آن گذاشت.
فردا ايلياتیها اشرفی را در كاسه شير ديدند خوشحال شدند و شب باز در كاسه، شير شتر ریختند و زیر حصیر گذاشند. باز هم مار آمد و شير را خورد و اشرفی به جای آن گذاشت و رفت.
این کار چند شب تکرار شد تا اينكه مرد عرب گفت:
من كمين میكنم و كسی كه اشرفی ها را می آورد گرفته و تمام آن گنج را مالک میشوم.
شب هنگام عرب كمين كرد. نيمه شب مار را دید که آمد و شیر را خورد و در کاسه اشرفی انداخت. عرب تبری که در دست داشت انداخت و تبر به جای اينكه به سر مار بخورد دم مار را قطع كرد و مار فرار كرد.
مرد عرب به چادرش برگشت و خوابید و بعد از ساعتی مار برگشت و پسر او را نيش زد. عرب صبح كه بيدار شد پسر جوانش را مرده یافت و او را به خاك سپرد و از آن صحرا كوچ كرد.
بعد از مدتی قحطسالی شد. بيشتر شتران مرد عرب مردند. با زنش مشورت كرد و عزم كرد كه برگردد به همان صحرايی كه مار برايشان اشرفی می آورد، به اين اميد كه شايد باز هم از همان اشرفی ها برايشان بياورد.
القصه به همان صحرا برگشتند و مثل گذشته شير شتر را در كاسه ريختند و در انتظار نشستند. تا اينكه همان مار آمد ولی شير نخورد و گفت: نه شير شتر نه ديدار عرب.
تا مرا دُم، تو را پسر یاد است
دوستی من و تو بر باد است
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادی کنیم از لحظه اعلام شهادت سردارسلیمانی در صحن رضوی با واکنش زائران😭
#مرد_میدان
#قاسم_سلیمانی
#انتقام_سخت
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#حدیث_روز #اطاعت_پدرومادر
💎امام سجّاد علیه السلام:
خدایا... فرمانبرداری از پدر و مادر و نیکی کردنِ من درحقّ ایشان را برای من... از آب خنک در کام تشنگان گواراتر ساز، تا...
از دعای 24 صحیفه سجادّیه
〰➿〰➿〰➿〰➿〰
💎امام باقر علیه السلام:
نیکی کردن 💎امام صادق عليه السلام :
خداى متعال، سرپيچى كننده از پدر و مادر را سركش و تيره بخت قرار داده است
📚بحار الأنوار ج 74 ص 74
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
بالاتر از هر نيكوكارى، نيكوكارى [ديگر] هست، تا آن گاه كه مرد در راه خدا كشته شود . پس چون در راه خدا كشته شد، بالاتر از آن، نيكى اى (ارزشى) وجود ندارد
الكافی جلد 2 صفحه 348
امام على عليه السلام ـ در پايان عهدنامه خود به مالك اشتر ـ نوشت:
من از خداوند، به [حقّ ] رحمت گسترده و قدرت عظيمش بر برآوردن هر خواهشى، مسألت دارم كه... عاقبت من و تو را به سعادت و شهادت ختم فرمايد
از نامه 53 نهج البلاغه
وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ
هرگز گمان مبر کسانی که در راه خدا کشته شدند، مردگانند! بلکه آنان زنده اند، و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند
آیه 169آل عمران
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#خاطره🥀
✍توی مسجد روستا مراسم ختم گرفتند
مردم میامدند برای عرض تسلیت .
یکهو حاجی از مسجد زد بیرون !
فهمیدیم اتفاقی افتاده.
پشت سرش راه افتادم .
کمی ان طرف تر از ورودی مسجد ،
گیت بازرسی گذاشته بودند و مردم را میگشتند !
خیلی بدش آمد.
اخم پیشانیش را چین انداخت .
رفت و با ناراحتی گفت:
« ما سی سال کسب آبرو کردیم ،
جمع کنید این ها رو !
مردم باید راحت رفت و آمد کنند،
ما داریم برای آسایش همین مردم کار میکنیم،
نه اینکه اون ها رو بذاریم تو تنگنا
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
✅حکایتهای پندآموز
✍روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد...
📜روایت نموده اند که رسول خدا (ص) روزی از قبرستان گذر می نمودند نزدیک قبری رسیدند به اصحاب خویش فرمودند: عجله کنید و بگذرید اصحاب تعجیل کردند و از آنجا گذشتند
و در وقت مراجعت چون به قبرستان و آن قبر رسیدند خواستند زود بگذرند. حضرت فرمودند: عجله نکنید. اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! چرا در وقت رفتن امر به عجله کردن فرمودید؟!حضرت فرمودند: صاحب این قبر را عذاب می کردند و من طاقت شنیدن ناله و فریاد او را نداشتم. اکنون خدای تعالی رحمتش را شامل حال او کرد
گفتند: یا رسول الله! سبب عذاب و رحمت به او چه بود؟ حضرت فرمودند: این مرد، مرد فاسقی بود که به سبب فسقش تا این ساعت در اینجا معذب بود کودکی از وی باقی مانده بود در این وقت او را به مکتب بردند و معلم به این فرزند《بسم الله الرحمن الرحیم》را تعلیم نمود و کودک آن را بر زبان جاری نمود، در این هنگام به فرشتگان عذاب خطاب رسید که:
💥 دست از این بنده فاسق بردارید و او را عذاب نکنید روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد💥
📚مجموعه شهرحکایات
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•