💎 ماهی گیر متدین
حوالی شهر آسکونای سوئیس مرد مقدس مآبی زندگی میکنه که همهی موجودات اعم از خزنده و پرنده و چرنده رو دوست داره.
خب! اما این آقا ماهی گیری رو هم خیلی دوست داره. گاهی وقتا دم رودخونهی لانگنزه میشینه، پاهاشو تاب میده، چوب قلاب رو محکم تو دستش میگیره، به آب نیگا میکنه و مشغول دعا میشه.
دعا میکنه که هیچ کدوم از ماهیها به دامش نیفتن. آخه وقتی اونا به قلابش گیر میکنن و دست و پا میزنن، یه عالم زجر میکشن، اونم اینو دلش نمیخواد. برای همین پشت سر هم دعاهای پرسوز و گداز نثار خدای مهربون ماهیهای رودخونه میکنه:
خدایا، نذار هیچ کدوم از این ماهیها طعمهی صیدم بشن! ... بعد باز به ماهی گیریش ادامه میده!
عزیزان من،
شما بگین! مَثَل ماهیگیر متدین مَثَل خیلی از آدما نیست؟
✍ #کورت_توخولسکی
مترجم: #دکتر_محمدحسین_عضدانلو
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✅گویند "حر بن يزيد رياحي" اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد.
🔘"عمر سعد" هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد!
✳️کي ميداند آخر کارش به کجا ميرسد؟
دنيا دار ابتلاست...
💠با هر امتحاني چهرهاي از ما آشکار ميشود، چهرهاي که گاهي خودمان را شگفتزده ميکند.
چطور ميشود در اين دنيا بر کسي خرده گرفت و خود را نديد؟
♻️ ميگويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد تا بداني که نميشود به عبادتت، به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني.
🌹خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان که هستي بماني، نداده است.
▪️شايد به همين دليل است که سفارش شده، وقتي حال خوبي داري و ميخواهي دعا کني، يادت نرود "عافيت" و "عاقبت به خيريات" را بطلبي...
👤مرحوم حاج محمد اسماعیل دولابی
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#تربیت_فرزند
❓ #پرسش
کودک چهارساله ام دائم با من مخالفت میکنه و در برابر سؤال مثبت من جواب منفی و به سؤال منفی من جواب مثبت میده! باهاش چطور برخورد کنم؟
🔰 #جواب:
✅این رفتار کودک شما عللی داره:
1⃣ تثبیت #استقلال : کودک از سه سالگی دوست داره به گونه ای باشه که خودش میخواد، نه اونجوری که شما دوست دارید!
2⃣ #جلب_توجه : او دوست داره جلب توجه کنه، پس به مخالفتهاش بی توجهی کنید و حساسیت نشون ندین
3⃣ #لجبازی : ممکنه این رفتار بخاطر لجبازی باشه که در اثر بی توجهی شما به خواسته های منطقیش ایجاد شده
4⃣ #انتقامجویی : گاهی برای انتقامجویی از پدر و مادری که دائم با هم درگیری و اختلاف دارن چنین برخوردی میکنه!
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
وحشت بعثی ها از پیکر شهیدحسین املاکی !!
بعد از 5روز تشنگی با تنی مجروح در حالیکه پای چپم قطع بود به اسارت در آمدم.
به شهرک نظامی رسیدم چقدر برایم آشنا بود شب قبل از عملیات شهید جمشید کلانتری به نقل از شهید حسین املاکی از این شهرک صحبت کرده بود. چقدر تانک!! چقدر تسلیحات!!
به اندازه هر ایرانی سلاح سنگین بود!!
افسر بعثی به سمتم آمد به ریش هایم دستی کشید و تف به صورتم انداخت!
به عربی چیزهایی گفت که نفهمیدم. مترجم کنارش ترجمه کرد: املاکی کجاست؟ حسین املاکی ؟؟
جواب دادم:شهید شده!!
افسر با عصبانیت گفت:ماکو شهید! شهید نیست کشته شده و خنده مستانه ای کرد.
بعثی ها دنبال املاکی بودند. حتی از پیکر او نیز وحشت داشتند. می گفتند شاید زنده باشد!!...
بخشی از کتاب خاطرات شفاهی "رقص روی یک پا" به روایت آزاده وجانبازهفتاددرصد حاج اسماعیل یکتایی لنگرودی
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
💜وقتی که چیزی خوب پیش نمی رود
میتوانید با خود فکر کنید که
"جهان علیه من است"
💜یا می توانید در آن اتفاق به دنبال
"یک موهبت پنهان و نشانه" باشید.
که بعد ها خودش را در زندگیتان
نشان خواهد داد.
💜خدایا🙏 از گزینههای روی میزت
برای روزهای ما «برکت» و «شادی» را
در دستور کار قرار بده
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚 #داستان_زیبای_آموزنده
مردی از دست روزگار سخت می نالید.
پیش استادی رفت و برای رفع غم و رنج خود راهی خواست.
استاد لیوان آب نمکی را به خورد او داد و از مزه اش پرسید؟
آن مرد آب را به بیرون از دهان ریخت و گفت: خیلی شور و غیر قابل تحمل است.
استاد وی را کنار دریا برده و به وی گفت همان مقدار آب بنوشد و بعد از مزه اش پرسید؟
مرد گفت: خوب است و می توان تحمل کرد.
استاد گفت شوری آب همان سختی های زندگی است.
شوری این دو آب یکی ولی ظرفشان متفاوت بود.
سختی و رنج دنیا همیشه ثابت است و این ظرفیت ماست که مزه انرا تعین می کند پس وقتی در رنج هستی بهترین کار بالا بردن ظرفیت و درک خود از مسائل است.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🌷سه چيز در زندگی يکبار به انسان داده ميشود.
1.والدين
2.جوانی
3.شانس
🌷سه چيز دلتنگی می آورند.
1.مرگ والدين
2.مرگ برادر
3.مرگ فرزند
🌷سه چيزدردنيا لذت بخشند.
1.آب
2.اتش
3.آرامش
🌷سه چيز را هرگز نخور.
1.غصه
2.حرام
3.حق
🌷سه چيز باعث سقوط انسان است.
1.غرور
2.دشمنی
3.جهل
🌷سه چيز را بايد افزايش داد.
1.دانش
2.دارائی
3.درخت
🌷سه چيز انسان را تباه ميکند.
1.حرص
2.حسد
3.حماقت
🌷سه چيز را هميشه بخور.
1.سيب
2.سير
3.سرکه
🌷با سه چيز هميشه دوستی کن.
1.عشق
2.عدالت
3.عبادت
🌷سه چيز رنج آور است.
1.بیماری
2.بی پولی
3.بی مرامی
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✨﷽✨
✍لقمان حکیم نیمه شب برای نماز بیدار شد اربابش را صدا زد: برخیز که از قافله جا نمانی!
ارباب خواب را ترجیح داد و گفت بخواب غلام خداوند کریم است!
هنگام نماز صبح شد لقمان دوباره ارباب را بیدار کرد تا از قافله نمازگزاران باز نمانی. ولی ارباب باز هم همان پاسخ را به لقمان داد.
خورشید داشت طلوع می کرد که لقمان دوباره به سراغ ارباب آمد که ای بیخبر از کاروان نمازگران جامانده ای برخیز که تمام هستی در حال سجود و تسبیح اند ولی تو را خواب غفلت ربوده است و ارباب پاسخ داد که دل باید صاف باشد به عمل نیست خدا کریم است و نیازی به عبادت ما ندارد.
روز هنگام، ارباب کیسه ای گندم به لقمان داد تا بکارد ولقمان آن را بفروخت و مشتی تخم علف هرز بر زمین پاشید هنگام درو ارباب دید در باغ جز علف نیست!!
علت را از لقمان جویا شد لقمان گفت: ای ارباب از عمل شما چنان گمان کردم که اگر نیت صاف باشد عمل چندان مهم نیست لذا من گندم گرانبها را بر زمین نپاشیدم بلکه تخم علف هرز را به نیت گندم بذر کردم.
👈چرا که خود گفتی: "نیت و دل باید صاف باشد خداوند کریم است و به عمل ما نیاز ندارد.."
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
شب قدر جبهه ها
اولين بار بود که می رفتم جبهه
شب قدر كه رسيد ، به اتفاق چند تا از بچه ها رفتیم مراسم احیاء
جمعیت رو که دیدیم تعجب کردیم
از مجموع 350 نفر افراد گردان ، فقط بيست نفر اومده بودن
شب دوم هم همين طور بود
برام سؤال شده بود كه چرا بچه ها برا احيا نیومدن
با خودم گفتم نكنه خبر نداشته باشن...؟!
... از محل برگزاری احیاء اومدم بیرون
پشت مقر ما صحرايي بود كه شيارها و تل زيادي داشت
به سمت صحرا حركت كردم
نزديك شيارها که رسيدم ، ديدم در بين هر شيار، رزمنده اي رو به قبله نشسته
قرآن رو روی سرش گرفته و زمزمه مي كنه
مراسم احياء از بلندگو پخش ميشد
بچه ها صدا رو می شنيدن و توی تنهايی و تاريكی حفره ها ، با خدا راز و نياز می كردن
تازه فهمیدم داستان اون جمعیت کم توی محل برگزاری مراسم چیه...
راوی: شهید رضا صادقی یونسی
#یادشهدا_صلوات
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚داستان کوتاه
« از چیزی که برای توست خوب مراقبت کن »
هنوز صدایش در گوشم هست
مادربزرگم را میگویم
آن روزها هنوز مدرسه نمی رفتم
پول هایم را جمع کرده بودم برای خریدن یک توپ چهل تیکه ی واقعی
چند ماه طول کشیده بود تا پول هایم جمع شود
پول هایم را گرفتم دستم و به سمت مغازه رفتم
تمام مسیر را در فکر لذت رسیدن به آن توپ بودم
آنقدر غرق رویا بودم که متوجه افتادن پول هایم نشدم
وای که چقدر سخت بود قبول کردن این حقیقت
حقیقتی که می گفت پول هایت گمشده ، آرزو هایت پریده
تمام مسیر را برگشتم
وجب به وجب را با بغض نگاه کردم
نبود که نبود
انگار کسی قبل از من پول ها را برداشته بود
پول هایی که برای من بودند حالا دست نفر دیگری بود
دوس داشتم تا سر حد مرگ گریه کنم ولی فقط بغض داشتم
چند بار مسیر را رفتم و برگشتم
از هر که رد می شد سراغ پول هایم را می گرفتم ولی خبری نبود که نبود
مثل یک ماتادور زخمی و خسته به خانه برگشتم
بغضم ترکید
مادر گفت فدای سرت
پدر پول داد و گفت با هم می رویم توپ را می خریم
ولی مادربزرگ گفت « از چیزی که برای توست خوب مراقبت کن »
از آن شب سال های زیادی می گذرد
هر شب وقتی همه خوابند من گذشته ام را قدم می زنم
وجب به وجب میگردم تا کسانی را که گم کرده ام پیدا کنم
تا بگویم شما برای من هستید
بگویم من برای داشتن شما سختی کشیده ام
من فقط لحظه ای شما را گم کردم
اما وقتی گذشته ام را قدم میزنم آن ها را پیدا نمی کنم
انگار کسی قبل از رسیدن من آن ها را برای خود برداشته
کاش پدرم آن توپ را برایم نمی خرید
نمی خرید تا می فهمیدم اگر از دست بدهی دیگر به دست نمی آوری
هر شب صدای مادر بزرگم در گوشم هست « از چیزی که برای توست خوب مراقبت کن »
#حسین_حائریان
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
☘مهم☘
دعای چهار نفر مستجاب نمیشود:
1. دعای کسی که در خانه بنشیند و بگوید: خدایا روزی مرا برسان، مستجاب نمیشود چرا که خدا به او خطاب می کند: آیا دستور ندادم برای کسب روزی تلاش کنی؟!😐
2. مردی که زنش اختیار او را کاملا به دست بگیرد، که خداوند می گوید: آیا اختیار او را به دست تو واگذار نکردم؟😵
3. فردی که دارای مال و ثروت باشد و آن را تباه کند و گوید : خدایا روزیم را برسان که خداوند میفرماید : آیا دستور ندادم که میانه رو باش و اسراف نکن.😖
4. مردی که پول داشته و آن را قرض داده بدون آنکه سندی بگیرد خداوند میفرماید: مگر تو را دستور ندادم که شاهد بگیری؟!😑
امام صادق (ع)
بحارالانوار؛ ج103، ص12
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
📚 #حکایتیبسیارزیباوخواندنی
🔴#استدلال_رضوی_علیه_السلام
روزی مردی از خوارج با چاقویی آغشته به زهر در دست، به یارانش گفت: «قسم به خدا، نزد این کسی که می پندارد فرزند رسول خداست و وارد در دستگاه طاغوت زمان شده، می روم و از دلایل اینکارش می پرسم؛ اگر جواب قانع کننده ای ندهد، مردم را از وجودش راحت می کنم.»
وقتی نزد امام رضا علیه السلام رفت، حضرت فرمود: «به شرط اینکه بعد از پذیرفتن جواب، چاقویی را که در جیب گذارده ای شکسته و به کنار بیاندازی، و پاسخ سؤالت را می دهم.»
او از این بیان امام رضا علیه السلام شگفت زده شد و چاقو را در آورد و شکست و پرسید: «با اینکه دستگاه طاغوت زمان نزد شما کافرند، چرا وارد
دستگاه حکومتی ایشان شدی؟ تو پسر رسول خدا هستی.»
امام رضا علیه السلام فرمود: «نزد تو اینها کافرترند یا عزیز مصر و مردمش؟ به هر حال اینها به گمان خودشان یکتا پرست می باشند و لیکن آنها نه خداوند یکتا را پرستیده و نه او را می شناختند. یوسف که خود پیغمبر و فرزند نبی بود، به عزیز مصر که کافر بود فرمود: " از آنجا که من دانا به امور و امانتدار هستم، مرا سرپرست گنج ها و معادن بگردان. " یوسف همنشین فراعنه بود و حال آنکه من فرزندی از فرزندان رسول خدا هستم؛ مأمون با اجبار و زور مرا به اینجا کشاند. به نظر شما چکار می کردم؟»
آن مرد گفت: «من گواهی می دهم که تو فرزند رسول خدا و راستگو و درست کرداری.»
مردان علم در میدان عمل، ج 1، ص 404
بدرقه ی یار،ص۲۴۳
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#انگیزشی
💥رویای شما تاریخ انقضا ندارد؛
نفسی عمیق بکشید و دوباره تلاش کنید
سعی نکن تو زندگی بهترین قطار رو سوار شی،
سعی کن بهترین ایستگاه پیاده شی
در دنیا فقط یک نفر وجود دارد که باید از او بهتر باشید و ان کسی نیست جز گذشته خودتان!!
تغییر فقط نیازِ زندگی نیست، خودِ زندگی ست..
آلوین تافلِر
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#آموزنده
❤️🕊❤️
شخص فضولی به ملانصرالدین گفت:
همسایه ات عروسی دارد
ملا گفت: به من چه!
آن شخص گفت:
شاید برای شما
شیرینی و شام بیاورند
ملا گفت: به تو چه؟
در زندگی دیگران کمتر سرک بکشید...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•