eitaa logo
داستان و پند اخبار فوری طب سنتی اسلامی فوتبال برتر استقلال پرسپولیس ورزش سه
8.8هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.7هزار ویدیو
66 فایل
|♥️بسم الله الرحمن الرحیم♥️. ﷺ جهت مشاوره @mohamad143418
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سه شنبه تون گلبارون 💜از خدا برایتان 🌸یک روز زیبا و 💜سرشاراز موفقیت 🌸همراه با دنیا دنیا آرامش 💜سبد سبد خیر و برکت 🌸بغل بغل خوشبختی 💜و یک دنیا عاقبت بخیری 🌸و یک عمر سرافرازی خواهانم 💜روزتون زیبا و در پناه خدا 🌸امروزتون قشنگـــــ🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌#کانال_داستان 👇🌷 💓👉 @Dastanvpand 👈💓
خدای من برای ابراز عشقم به تو هیچ چیز را قابل نیافتم.. ولی ساده می گویم که ❣دوستت دارم❣ الهی به امید تو بسم الله الرحمن الرحیم سلام صبحتون بخیر #کانال_داستان 👇🌷 💓👉 @Dastanvpand 👈💓 🍀🌹🌺☘🌷🍀🌹🌺☘🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸با توکل به اسم الله 🌾روزمون را آغاز میکنیم 🌸براتون روزی عالی 🌾پراز لطف و رحمت الهی 🌸پراز خیر و برکت و سلامتی 🌾به دور از غصه و غم آرزومندم 🌸شروع روزتون پراز بهترینها #کانال_داستان 👇🌷 💓👉 @Dastanvpand 👈💓
❤ دو مدافع ❤ 1⃣ قسمت اول آخر هفته قرار بود بیان واسه خواستگاری زیاد برام  مهــم نبود کہ قــرارہ چ اتفاقی بیوفتہ حتی اسمشم نمیدونستم ، مامانم همی طور گفته بود یکی می خواد بیاد.... فقط بخاطــر مامان قبول کردم که بیان برای آشنایی .... ترجیح میدادم بهش فکر نکنم _عادت داشتم پنج شنبہ ها برم بهشت زهرا  پیش🌹 شهید گمنام 🌹 شهیدی ک شده بود محرم رازا و دردام رفیقی ک همیشہ وقتی ی مشکلی برام پیش میومد کمکم میکرد ... 🌹فرزند روح الله🌹 این هفتہ  بر عکس همیشه چهارشنبہ بعد از دانشگاه رفتم بهشت زهرا چند شاخه گل گرفتم کلی با شهید جانم حرف زدم احساس آرامش خاصی داشتم پیشش _بهش گفتم:شهید جان فردا قـــراره برام خواستگار بیاد..... از حرفم خندم گرفت ههههه خوب ک چی الان این چی بود من گفتم.. ... من ک نمیخوام قبول کنم فقط بخاطر ماما.... احساس کردم یہ نفر داره میاد ب ایـن سمت پاشدم دیر شده بود سریع برگشتم خونه تا رسیدم مامان صدااااام کرد -اسمااااااااء _(ای وای خدا ) سلام مامان جانم❓ _جانت بی بلا فردا چی میخوای بپوشی❓ _فردا❓ _اره دیگه خواستگارات میخوان بیاناااااا اها..... یه روسری و یه چادر مگه چہ خبره یه آشنایی سادست دیگہ عروسی ک نیست.... این و گفتم و رفتم تو اتاقم ی حس خاصی داشتم نکنه بخاطر فردا بود⁉️ وای خدا فردا رو بخیر کنه با ایـن مامان جان مـن... همینطوری که داشتم فکر میکردم خوابم برد.... با‌ما‌همراه‌باشید🌷 👇🌷 💓👉🏻 @Dastanvpand 👈🏻💓
2⃣ قسمت دوم ❤️دو مدافع❤️ چیزے ‌نمونده بود ڪ از راه برســـن من هنوز آماده نبودم  مامان صداش در اومد _اسمااااااء پاشو حاضر شو دیگہ الان ک از راہ برسـن انقــد منو حرص نده یکم بزرگ شو.😠   _وای مامان جان چرا انقدر حرص میخوری الا... (یدفہ زنگ و زدن )😶 دیگہ چیزی نگفتم پریدم تو اتاق تا از اصابت ترکشاے مامان در امان باشم😓 سریع حاضر شدم  نگاهم افتاد ب آینہ قیافم عوض شده بود یہ روسرے آبے آسمانی سرم کرده بودم با یہ چادر سفید با گلهاے آبے سنم و یکم برده بود بالا 😣 با صداے مامان از اتاق پریدم بیروݧ🏃 عصبانیت تو چهره ے مامان به وضوح دیده میشد 😠 گفت:راست میگفتے اسماء هنوز برات زوده😑 خندیدم 😄 گونشو بوسیدم و رفتم آشپز خونه اونجا رو بہ پذیرایے دید نداشت ☹️ صداے بابامو میشنیدم ک مجلس و دست گرفتہ بود و از اوضاع اقتصادے مملکت حرف میزد انگار ۲۰سالہ مهمونارو میشناسہ همیشہ همینطور بود روابط عمومے بالایے داره بر عکس من چاے و ریختم مامان صدام کرد _اسماء جان چایے و بیار☕️ خندم گرفت مثل این فیلما 😂 چادرمو مرتب کردم  وارد پذیرایے شدم سرم پاییـݧ بود سلامے کردم و چاےهارو تعارف کردم به جناب خواستگار ک رسیدم کم بود از تعجب شاخام بزنہ بیرون 😳  آقاےسجادے❗️😳 ایـݧ جاچیکار میکنہ❓😕 ینی این اومده خواستگارے من❓😱 واے خدا باورم نمیشہ😶 چهرم رنگش عوض شده بود اما سعے کردم خودمـــو کنترل کنم   مادرش از بابا اجــازه گرفت ک براے آشنایے بریم تو اتاق دوست داشتـــــم بابا اجـــازه نده اما اینطور نشد حالم خیلے بد بود😩😥 اما چاره اے نبود باید میرفتم .....🚶🚶 باماهمرا‌ه‌باشید🌷🌷🌷 👇🌷 💓👉🏻 @Dastanvpand 👈🏻💓
جملاتی زیبا از مولا علی (ع) : ۱_ مردم را با لقب صدا نکنید ! ۲_ روزانه از خدا معذرت خواهی کنید . ۳_ خدا را همیشه ناظر خود ببینید . ۴_ لذت گناه را فانی و رنج آن را طولانی بدانید ! ۵_ بدون تحقیق قضاوت نکنید ... ۶_ اجازه ندهید نزد شما از کسی غیبت شود . ۷_ صدقه دهید، چشم به جیب مردم ندوزید ! ۸_ شجاع باشید، مرگ یک‌بار به سراغتان می‌آید ! ۹_ سعی کنید بعد از خود، نام نیک به جای بگذارید ... ۱۰_ دین را زیاد سخت نگیرید ...! ۱۱_ با علما و دانشمندان با عمل ارتباط برقرار کنید ! ۱۲_ انتقادپذیر باشید . ۱۳_ مکار و حیله گر نباشید ...! ۱۴_ حامی مستضعفان باشید ... ۱۵_ اگر میدانید کسی به شما وام نمیدهد، از او تقاضا نکنید ! ۱۶_ نیکوکار بمیرید ... ۱۷_ خود را نماینده خدا در امر دین بدانید ! ۱۸_ فحّاش و بذله گو نباشید ! ۱۹_ بیشتر از طاقت خود عبادت نکنید ! ۲۰_ رحم دل باشید ... ۲۱_ با قرآن آشنا شوید ... ۲۲_ تا میتوانید به دنبال حل گره مردم باشید ... 📜 : جمع آوری شده از ( نهج البلاغه ) 📚❦┅ @dastanvpand ✵━━┅═🌸‿🌸═┅━━✵ .
سلامتی اونایی که جای اعتقاد به بهشت و جهنم و اون دنیا به یه کم انسانیت توی این دنیا معتقد هستند 📚❦┅ @dastanvpand ✵━━┅═🌸‿🌸═┅━━✵
🔰🔰🔰 🔴 داستان حمام مَنجاب 💠 يكى از پولداران خوشگذران روزى جلوی درب خانه‌اش نشسته بود. زنی به حمام معروف یعنی مَنجاب مى‌رفت، ولی راه حمام را گم كرده و خسته شده بود، چشمش به آن مرد افتاد، نزد او آمد و از او پرسيد: حمام منجاب كجاست ؟ آن مرد به خانه خود اشاره كرد و گفت: حمام منجاب همين جاست. آن زن به گمان اينكه حمام همانجاست، به آن خانه وارد شد، آن مرد سریع درب خانه را بست و به سراغ او آمد و تقاضاى كرد. زن دريافت كه گرفتار مرد هوسباز شده است، چاره‌اى جز حيله نديد و گفت: من هم به پیشنهاد تو دارم، ولى چون كثيف هستم و گرسنه، مقدارى عطر و غذا تهيه كن تا با هم بخوريم بعد در خدمتتان باشم. مرد قبول كرد و به خارج خانه رفت و و غذا تهيه كرد و برگشت، اما زن را در خانه نديد، بسيار ناراحت شد و آرزوى گناه با آن زن در دلش ماند و همواره اين جمله را مى‌خواند: چه شد آن زنى كه خسته شده بود، و مى پرسيد راه حمام منجاب كجاست؟ مدتى از اين ماجرا گذشت تا اينكه در بستر افتاد، آشنايان به بالين او آمدند و او را به كلمه (لا اله الا الله محمّد رسول الله) می‌كردند اما او به جاى اين ذكر، همان جمله مذكور در حسرت آن زن را مى‌خواند، و با اين حال از دنيا رفت. 💠 مانوس شدن با خیالات و اوهام، در تصمیم‌گیری و انسان نقش بزرگی دارد. 📙 كتاب عالم برزخ ص ۴۱ ↶【به ما بپیوندید 】↷ 👇🌷 💓👉🏻 @Dastanvpand 👈🏻💓
می‌گویند روزی ملک‌الشعرای بهار، در مجلسی نشسته بود و حضار برای آزمایش طبع وی، چهار کلمه را انتخاب کردند تا وی آنها را در یک رباعی بیاورد. کلمات انتخاب شده عبارت بودند از: خروس، انگور، درفش و سنگ ملک الشعرای بهار گفت: برخاسـت خروس صبح برخیز ای دوست خون دل انگور فکن در رگ و پوست عشق من و تو صحبت مشت است و درفش جور دل تو صحبت سنگ است و سبوست جوانی خام، که در مجلس حاضر بود گفت: این کلمات با تبانی قبلی انتخاب شده‌اند. اگر راست می‌گویید، من چهار کلمه انتخاب می‌کنم و شما آنها را در یک رباعی بیاورید. سپس این چهار کلمه را انتخاب نمود: آئینه، اره، کفش و غوره. بدیهی‌ست آوردن این کلمات دور از ذهن، در یک رباعی کار ساده‌ای نبود، لیکن ملک‌الشعرا شعر را این‌گونه گفت: چون آینه نورخیز گشتی احسنت چون ارّه به خلق تیز گشتی احسنت در کفش ادیبان جهان کردی پای غوره نشده موَیز گشتی احسنت! 📚❦┅ @dastanvpand ✵━━┅═🌸‿🌸═┅━━✵ .
اگر ديدی مردم از تو خوششان می‌آید پس بدان آنها از نعمتی که خداوند به توعطا کرده خوششان آمده و از عيوبی که خداوند آنها را پوشانده خبر ندارند پس خدا را شکر کن و مغرور نشو 🌼🌸 @Dastanvpand
خدای من برای ابراز عشقم به تو هیچ چیز را قابل نیافتم.. ولی ساده می گویم که ❣دوستت دارم❣ الهی به امید تو بسم الله الرحمن الرحیم سلام صبحتون بخیر #کانال_داستان 👇🌷 💓👉 @Dastanvpand 👈💓 🍀🌹🌺☘🌷🍀🌹🌺☘🌷