🔵 ماجرای ارواحِ بیرون آمده از قبر ها و حرف زدن با آنها
🔸مرحوم علامه طهرانی از مرحوم سید جمال نقل کردند: یک روز هوا گرم بود. برای فاتحه و زیارت اهل قبور و ارواح مؤمنین به وادی السلام نجف رفتم. چون هوا بسیار گرم بود رفتم در زیر سایه بانی قدری استراحت نمایم و برگردم. در این حال دیدم جماعتی از مردگان با لباس های پاره و مندرس و وضعی بسیار عجیب به سوی من آمدند و از من طلب شفاعت کردند و گفتند وضع ما بد است، تو از خدا بخواه ما را عفو کند. من به ایشان تندی کردم و گفتم: هر چه در دنیا به شما گفتند گوش نکردید و حالا که کار از کار گذشته طلب عفو میکنید؟ بروید ای مستکبران. ایشان می فرمودند: این مردگان را میشناختم. بزرگان و شیوخی بودند از عرب که در دنیا مستکبرانه زندگی مینمودند و آلوده به مال حرام بودند.
📗کتاب نسیمی از ملکوت
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
1_2707869840.mp3
21.59M
صوت قرائت #دعای_عهد
قرار صبحگاهی منتظران ظهور
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
🌼 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🌼
🌼 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💬 قرائت "زیارت عاشــورا"
🎧 با نوای علی فانی
به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمــان ارواحنافداه 🙏
🏴امام صادق (ع) به یکی از یاران خود به نام صفوان، درباره اثرات زیارت عاشورا میفرمايند: زيارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خير را برای خواننده آن تضمين مینمایم؛ اول: زيارتش قبول شود، دوم: سعی و کوشش او شکور باشد، سوم: حاجات او هرچه باشد، از طرف خداوند بزرگ برآورده میگردد و نا اميد از درگاه او برنخواهد برگشت؛ زيرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد.
🏴خداوند سوگند یاد کرده که زیارت زائری که زیارت عاشورا را تلاوت نماید، بپذیرد و نیازمندیهایش را برآورده سازد. او را از آتش جهنم برهاند و در بهشت برین جای دهد و همچنین حق شفاعت و دستگیری کردن از دیگران را به وی عطا نماید.
🖤-•-•-•-------❀•🏴•❀ --------•-•-•-- 🖤
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله🖤
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۲۷ مرداد ۱۴۰۳
میلادی: Saturday - 17 August 2024
قمری: السبت، 12 صفر 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹جریان حکمین در جنگ صفین، 38ه-ق
📆 روزشمار:
▪️8 روز تا اربعین حسینی
▪️16 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیه السلام
▪️18 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️23 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام
▪️26 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدلله_حسین
#یا_صاحب_الزمان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
💠 @dastan9 💠
امام على عليه السلام:
🔸نُصحُكَ بَينَ المَلَأِ تَقْريعٌ
«نصيحت كردن تو در حضور جمع، خُرد كردن و كوبيدنِ شخصيّت طرف است»
📚غررالحكم حدیث 9968
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
#پندانه
✍ میدان جهاد با نفس را ترک نکن
🔹رهروی معرفتی نزد استاد خویش آمد و گفت:
مرا در این مسیر ابلیس با لشکر انس و جن خویش ضربه میزند و مرا حس یأس و شکست دست میدهد. چه کنم با این همه شکست؟
🔸استاد گفت:
در بسیاری از میدانهای نبرد، شرط شکست و پیروزی حریف آن است که بر تو ضربهای زند و آدمی را قدرت دفع آن ضربه نباشد. مانند میدان کشتی که اگر کمر بر زمین خورد، وسط معرکه آدمی مغلوب و سرافکنده میشود.
🔹ولی میدان مبارزه با نفس معیارش چنین نیست. بارها انسان طعنهها میخورد، شماتت میشود و تهمتها میشنود و دفاعی نمیکند که اینها نهتنها علامت شکست نیست، بلکه علامت اصلاح نفس و پیروزی است.
🔸شکست در این میدان فقط زمانی است که میدان جنگ را ترک کنی.
💠إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ؛ به یقین کسانی که گفتند: «پروردگار ما خداوند یگانه است!» سپس استقامت کردند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: «نترسید و غمگین مباشید، و بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما وعده داده شده است.» (فصلت:۳٠)
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سیزده تا معصوم کشته شدن چون این صفت توی مسلمونا وجود نداشت ...
➖➖➖➖➖➖➖
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
🔴 داستان کوتاه
دزدان سحرخیز!
❄️ داستان معروفی است از بوذرجمهر و پادشاه معاصرش انوشیروان. میگویند بوذرجمهر همیشه این پادشاه را به سحرخیزی نصیحت میکرد و خودش هم صبح زود میآمد؛ شاه هم خوشش نمی آمد که به این زودی بیاید؛ آخرش گفت من یک نقشه ای میکشم که این دیگر مزاحم نشود.
❄️ به افرادش گفت هنگام سحر که او از خانه اش بیرون می آید و حرکت میکند شما بروید تمام لباسهای او را و هرچه دارد از وی بگیرید کنه او دیگر این کار را نکند. همین کار را کردند. بین راه، هنوز هوا تاریک بود، او را گرفتند، لختش کردند، پولها و لباسهایش را گرفتند و رهایش کردند.
❄️ مجبور شد به خانه برگردد، لباس دیگر بپوشد، آماده بشود و بیاید. آن روز دیرتر از روزهای دیگر آمد. شاه از او پرسید تو چرا امروز دیر آمدی؟ گفت امروز حادثه ای برایم پیش آمد. حادثه چیست؟ من با دزد برخورد کردم و دزد مانع شد، چنین و چنان کرد، رفتم خانه و بالأخره یک ساعت تأخیر شد.
❄️ گفت جنابعالی که میگفتید: «سحرخیز باش تا کامروا باشی»، چطور شد؟ گفت: دزد از من سحرخیزتر بود.
پانزده گفتار، ص: 105 و 106
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
داستانهای کوتاه و آموزنده
🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🔥خط قرمز 🔥 قسمت 415 با چشمانی که دارد از حدقه بیرون میزند، میگوید: - ممما... شششممما رو
🖤🖤🖤🖤🖤
🔥خط قرمز 🔥
قسمت 416
میرسیم به خانه امن و دو مهاجم را میبرم به اتاقی دقیقا کنار اتاق خودم.
قفل و بست اتاق را چک میکنم؛ خود اتاق را هم.
محسن که از مرخصی برگشته، با دیدن دو تازهوارد، مثل بقیه موقعیتها، سرخ میشود و به مِنمِن میافتد:
- اینا کیان آقا؟
- دوتا آدمِ بازداشت شده.
اعتراف میکنم جوابم به محسن بیشتر از این که برای دادن اطلاعات باشد، برای دادن این هشدار بود که: سرت به کار خودت باشد و فضولی اضافه هم نکن.
محسن هم منظورم را میگیرد:
- آهان!
میگویم:
- به ستاد اطلاع بده اینا اینجا هستن. جعبه کمکهای اولیه رو هم بیار.
محسن به عادت همیشه، سرش را پایین میاندازد و چشم میگوید.
جعبه کمکهای اولیه را که میدهد دستم، با صدای لرزان میگوید:
- آقا لباستون خونیه...
- میدونم. چیزی نیست.
با گاز استریل و بتادین و چسب، زخمِ مرد بیهوش را تمیز میکنم و از اتاق بیرون میآیم.
الان جز من و مسعود و محسن، کسی اینجا نیست. قطعا اگر ریگی به کفششان باشد هم، امشب نمیروند سراغ دو متهم که تابلو بشود.
میروم داخل سرویس بهداشتی و پیراهنم را بالا میزنم.
یک زخم نه چندان عمیق است؛ حتی شاید زخم هم نشود اسمش را گذاشت. یک خراشِ هفت هشت سانتیمتری.
کمی بتادین روی پنبه میریزم و روی جای زخم میگذارم. زخمم انگار آتش میگیرد. لبم را میگزم و چند ثانیه نفسم را در سینه حبس میکنم.
آشنایی من و بتادین، از همان بچگی آشناییِ آتشینی بود. مادرم وقتهایی که روی خراشها یا بریدگیهای حاصل از بازیگوشیام بتادین میمالید، میگفت:
- داره میکروبا رو میکُشه، برای همین میسوزونه.
فاطمه_شکیبا
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
داستانهای کوتاه و آموزنده
🖤🖤🖤🖤🖤 🔥خط قرمز 🔥 قسمت 416 میرسیم به خانه امن و دو مهاجم را میبرم به اتاقی دقیقا کنار اتاق خودم.
🖤🖤🖤🖤🖤
🔥خط قرمز 🔥
قسمت 417
طوری میسوزاند که درد خود زخم از یادم میرفت.
میدانید، پاکسازی یک سازمان از نفوذ هم مثل بتادین زدن به زخم سوزاننده و دردناک است.
مثل عمل جراحی ست.
کسی که تا مدتها کنارش بودهای و به عنوان برادرت دوستش داشتی، تبدیل میشود به دشمن خونی خودت و کشورت؛ آن وقت باید روی رفاقت چشم ببندی و تحویلش بدهی به قانون.
وقتی داری دستبند به دستش میزنی، وقتی خیانتش برایت آشکار میشود، دردش وجودت را میسوزاند و مجبوری مثل الان من، دردت را در سینه حبس کنی و نالهات را قورت بدهی.
خونهای دور زخم را پاک میکنم و با گاز استریل میبندمش.
میشود با دردش کنار آمد و فکر نکنم خیلی دست و پا گیرم بشود.
برمیگردم به اتاقم و لباسم را عوض میکنم.
ساعت دوازده شب است و دارم از کوفتگی و خستگی بیهوش میشوم؛ اما نمیخواهم بخوابم.
در تخت دراز میکشم و بجای تلاش برای حل معادله چندمجهولی امشب، برنامهای برای احسان میچینم...
***
تا گردن سرش را کرده توی صفحه گوشی و نشسته پشت فرمان؛ ز غوغای جهان فارغ.
دو روز است که افتادهام دنبالش تا در یک موقعیت مناسب، گیرش بیاورم.
کلا آدم گیجی ست. خب میدانید، کارش اصلا عاقلانه نیست.
آدم باید حواسش به دور و برش باشد؛ وگرنه ممکن است یک نفر درِ ماشینت را باز کند و ناغافل بنشیند توی ماشین و اسلحهاش را روی پهلویت بگذارد و بگوید:
-تکون بخوری من میدونم و تو!
دقیقا کاری که من الان کردم هم همین بود!
احسان از ترس نفسش بند آمده و دهانش را باز و بست میکند برای زدن حرفی؛ اما نمیتواند.
- یه طوری بهش درسِ حواسجمعی دادی که فکر کنم دیگه شبها هم با چشم باز بخوابه.
فاطمه_شکیبا
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
داستانهای کوتاه و آموزنده
🖤🖤🖤🖤🖤 🔥خط قرمز 🔥 قسمت 417 طوری میسوزاند که درد خود زخم از یادم میرفت. میدانید، پاکسازی یک ساز
🖤🖤🖤🖤🖤
🔥خط قرمز 🔥
قسمت 418
کمیل این را میگوید و میزند زیر خنده.
احسان به سختی لبهای خشکش را میجنباند:
- آقا هرچی پول میخوای میدم... اصلا بیا این سوئیچ ماشین... اینم موبایل... این ساعت...
ساعت مچی طلایی رنگش زیر نور آفتاب میدرخشد.
خنده کمیل که صندلی عقب نشسته شدیدتر میشود و بریدهبریده میان خندههایش میگوید:
- انصافا... اگه یکم تلاش میکردی... خفتگیرِ خوبی میشدی...
حیف نمیشود الان جوابش را بدهم یا به شوخیاش بخندم؛ چون ممکن است احسان که تا الان فکر میکرد من یک سارق مسلح هستم، فکر کند من یک سارق مسلح دیوانهام!
میگویم:
- تو چقدر ترسویی پسر! کاریت ندارم. نترس. بدون این که جلب توجه کنی راه بیوفت برو جایی که میگم.
فقط سرش را تکان میدهد و اطاعت میکند. سخت نفس میکشد.
فشار اسلحهام را از روی پهلویش برمیدارم؛ اما آن را همچنان میگیرم به سمتش.
آرام و با صدای گرفتهای که شبیه ناله است میگوید:
- تو کی هستی؟ چی میخوای؟
- راه بیوفت تا بهت بگم. انقدر هم تابلو نباش.
سوئیچ را میچرخاند؛ اما یکی دوبار استارت میزند و نمیتواند ماشین را روشن نگه دارد؛ بس که دستانش میلرزند.
کمیل میگوید:
- زیادی خوف شدی عباس. یکم بخند خب.
نمیدانم اینجور وقتها چه شکلی میشوم که طرف مقابلم را کلا به درجه لالی و رعشه و تشنج میرسانم!؟
فقط کمی لبهایم را کج میکنم که شبیه خنده به نظر برسد.
بالاخره با سومین استارت، ماشین روشن میشود.
دوباره ساعت طلایی رنگش زیر نور آفتاب برق میزند. میگویم:
- طلاست؟
نگاه لرزانش بین من و شیشه جلوی ماشین میچرخد و با حالتی عصبی سرش را تکان میدهد:
- آ...آره... میخوایش؟
فاطمه_شکیبا
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
✨﷽✨
✳️ اتحاد با قرآن
🔻 اگر «قرآن» در وجود انسان پیاده شد و سراسر وجودش ظهور حقیقت قرآن گردید، قرآن با او متحد شده و انسان به وجود عینی قرآن تبدیل خواهد شد. متحد شدن با قرآن مفهومی بهظاهر ساده است، ولی واقعیت آن از حد معرفت علمای بزرگ اسلام آغاز میشود و تا مرتبۀ بیحدّیِ روح نبی مکرم اسلام و حضرات معصومین علیهمالسلام امتداد مییابد.
🔸 وقتی انسان با «امام زمان» و «قرآن کریم» انس میگیرد، مییابد که کمکم ابواب دیگری از آیات قرآن که تاکنون برایش روشن نبود، روشن میشود؛ ابوابی که مانند اتاقهای تودرتویی که کلید چراغ اتاق دوم در اتاق اول است و با ورود به اتاق اول، امکان روشن کردن چراغ اتاق دوم فراهم میشود، همچنین اتاقهای بعدی که مرتبهبهمرتبه روشن میشوند. یعنی انسان تا به مرتبهای از «فهم» و «عمل» قرآن نائل نشود، مراتب بعد برای او پیش نخواهد آمد.
👤 #استاد_محمدرضا_عابدینی
📚 #رفیق_روزهای_بندگی
📖 صفحات ۸۳ و ۸۴
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موضوعی که خدا برایش هفت بار قسم خورده است !!!
🔺اونایی که دنیا و آخرت رو با هم میخوان، این راهکار معنوی رو از دست ندن!
🎤 حجت الاسلام امینی
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
داستانهای کوتاه و آموزنده
🖤🖤🖤🖤🖤 🔥خط قرمز 🔥 قسمت 418 کمیل این را میگوید و میزند زیر خنده. احسان به سختی لبهای خشکش را م
🖤🖤🖤🖤🖤
🔥خط قرمز 🔥
قسمت ۴۱۹
کمیل میزند زیر خنده و من فقط نیشخند میزنم:
- حکم طلا برای مرد مسلمون چیه؟
سیبک گلویش تکان میخورد. چشمانش قرمز شدهاند.
لبانش را تکان میدهد برای دادن جواب؛ اما صدایش خارج نمیشود.
میگویم:
- تو که بچه شیعهای، هیئتی هم هستی، هیئت میچرخونی، زشت نیست ساعت طلا دستت باشه؟
- تو... اینا رو... از کجا...
بجای جواب، راهنماییاش میکنم برای مسیر.
مقصد خاصی مدنظرم نیست البته. فقط میخواهم کمی در خیابانها بچرخیم که بتوانیم با هم گپ بزنیم.
دستانش را دور فرمان فشار میدهد که لرزشش را پنهان کند. تحکم میکنم:
- گوشیتو بده!
- چ... چرا؟
اسلحه را تکان میدهم که دوباره یادش بیاید قدرت دست کیست و صدایم را میبرم بالا:
- گفتم بده!
گوشی را دودستی تقدیمم میکند. باتری گوشیاش را در میآورم و میاندازمش روی صندلی عقب.
هرکس دیگر جای من بود و چنین جنایتی در حق گوشیِ نازنینش میکرد، حتما با یک داد بلند با این مضمون مواجه میشد که:
- هوی! چته؟ چه غلطی میکنی؟
که البته بخاطر حضور پربرکت اسلحهام، احسان مجبور به سکوت است.
میگویم:
- من خیلی چیزا ازت میدونم. مثلا میدونم همیشه بعد از مراسم هیئتتون، فیلمهای مراسم رو میفرستی برای یه دخترخانم مذهبی که خارج زندگی میکنه تا اونم به فیض برسونی.
این را که میشنود، تهمانده رنگی که روی صورتش بود هم میپرد و میشود مثل یک دیوار گچی.
حتی یک قطره خون هم نمیماند در مویرگهای صورتش انگار.
به تتهپته میافتد:
- مممن و... مممینا... هم رو دوست داریم...
فاطمه_شکیبا
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
داستانهای کوتاه و آموزنده
🖤🖤🖤🖤🖤 🔥خط قرمز 🔥 قسمت ۴۱۹ کمیل میزند زیر خنده و من فقط نیشخند میزنم: - حکم طلا برای مرد مسلمون چ
🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🔥خط قرمز 🔥
قسمت ۴۲۰
- میدونم. منم نگفتم چرا دوستش داری. اصلا مطمئنم نیتت ازدواجه مگه نه؟
امیدوارانه سرش را تکان میدهد و سوالش را برای سومین بار تکرار میکند:
- تو کی هستی؟
- من کسی هستم که شدیداً از آدمهایی که بخوان امنیت جانی و روانی مردم رو بهم بزنن، بدم میاد. برام هم فرقی نمیکنه با کی طرفم؛ ولی وقتی ببینم یه عده توی لباس پیغمبر دارن نقشه دشمن رو تکمیل میکنن، دیگه حسابی کفری میشم.
- خب اینا چه ربطی به من داره؟
- آهان... سوال خیلی خوب و بهجایی کردی. شما گل پسر، داری دقیقا همون کاری رو میکنی که روی اعصاب منه؛ یعنی تکمیل نقشه دشمن، به اسم هیئت امام حسین!
این را که میشنود، کمی برافروخته میشود و صدایش را میبرد بالا:
- نقشه دشمن کدومه؟ تو این مملکت هیئت گرفتن هم جرمه؟
- خودت رو به اون راه نزن. هرکی ندونه، تو خوب میدونی داری چکار میکنی.
- من دارم چکار میکنم؟ خب دارم هیئت میگیرم. اون فیلمایی که برای مینا میفرستم، توی همه دنیا پخش میشه. دارم تبلیغ تشیع میکنم توی سطح بینالمللی؛ کاری که شماها عرضهشو ندارین.
- آقای باعرضه، خودت از حرفات خندهت نمیگیره؟ قمه زدن تبلیغه؟ کدوم آدم عاقلی وقتی فیلم قمه زدن شماها رو ببینه جذب تشیع میشه؟
فاطمه_شکیبا
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🕊⃟ @dastan9 🕊⃟
1_2707869840.mp3
21.59M
صوت قرائت #دعای_عهد
قرار صبحگاهی منتظران ظهور
😍-•-•-•-------❀•♥•❀ --------•-•-•-- 😍
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
#حداقل_برای_یک_نفر_ارسال_کنید
🌼 https://eitaa.com/joinchat/1069613067Ce5c712d8ed 🌼
🌼 https://splus.ir/joingroup/ACMqFOFVG7FbqizKhNmoBw 🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💬 قرائت "زیارت عاشــورا"
🎧 با نوای علی فانی
به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمــان ارواحنافداه 🙏
🏴امام صادق (ع) به یکی از یاران خود به نام صفوان، درباره اثرات زیارت عاشورا میفرمايند: زيارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند خير را برای خواننده آن تضمين مینمایم؛ اول: زيارتش قبول شود، دوم: سعی و کوشش او شکور باشد، سوم: حاجات او هرچه باشد، از طرف خداوند بزرگ برآورده میگردد و نا اميد از درگاه او برنخواهد برگشت؛ زيرا خداوند وعده خود را خلاف نخواهد کرد.
🏴خداوند سوگند یاد کرده که زیارت زائری که زیارت عاشورا را تلاوت نماید، بپذیرد و نیازمندیهایش را برآورده سازد. او را از آتش جهنم برهاند و در بهشت برین جای دهد و همچنین حق شفاعت و دستگیری کردن از دیگران را به وی عطا نماید.
🖤-•-•-•-------❀•🏴•❀ --------•-•-•-- 🖤
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله🖤
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
@dastan9
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#نشر_پیام_صدقه_جاریه
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۲۸ مرداد ۱۴۰۳
میلادی: Sunday - 18 August 2024
قمری: الأحد، 13 صفر 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیه السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️7 روز تا اربعین حسینی
▪️15 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیه السلام
▪️17 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام
▪️22 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیه السلام
▪️25 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدلله_حسین
#یا_صاحب_الزمان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
💠 @dastan9 💠