✍انسان سه گونه میمیرد:
🔴مرگ روح
🔴مرگ وجدان
🔴مرگ جسم
مرگ روح یعنی :
شکستن وقار و غرور یک انسان به
دست دیگری...
مرگ وجدان :
یعنی استفاده از انسانها برای
مقاصد شخصی بدون هیچ گونه
پشیمانی و ترحمی...
مرگ جسم :
یعنی ایستادن نفس و تپش قلب...
دردناکترین مرگ ها، مرگ روح است
وحشتناک ترین مرگ ها، مرگ وجدان
و آسان ترین مرگ ها مرگ جسم!
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
⭕️ @dastan9 💐🌺
🍃استخوان لای زخم
يک نفر قصاب ، موقع کار کردن استخوانی به دستش فرو رفت و اورا زخمی کرد.
برای معالجه به نزد طبيب رفت و رانی گوسفند با خود برد.
طبيب از آنجا که نگاهش به ران گوسفند افتاده بود. استخوان را از لای زخم بر نداشت و دارويی به او داد تا چند روز ديگر مراجعه کند.
بيچاره قصاب چند روز بعدبا رانی ديگر برگشت وپس از معاينه، طبيب به او گفت : که جای اميدواری است و برو هفته آينده بيا .
قصاب هفته بعد مراجعه کرد وچون طبيب حضور نداشت دستيار يا همان منشی اش جريان را سوال کرد و قصاب گفت :که قرار بود امروز طبيب استخوان را از لای زخمم بيرون می آورد .
شاگرد روی زخم را باز کرد و استخوان را که کار ساده ای بود برداشت وقصاب با دعای خير آنجا را ترک کرد.
وقتی طبيب بازگشت از منشي سوال کرد که آيا کسی به مطب مراجعه نکرد. ومنشي جريان قصاب را باز گو کرد.
طبيب گفت: ای وای بر تو که مارا از گوشت خوردن انداختی . اين استخوان را من خودم لای زخم گذاشته بودم.
#یا_زهرا
#یا_ابا_عبدالله_الحسین
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#تعجیل_در_فرج_مولایمان_صلوات
⭕️ @dastan9 💐🌺
#سلام_امام_زمانم🧡
🔅 السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ...
✨سلام بر مولایی که زمینیان، عطر خدا را از وجود او استشمام می کنند؛
✨سلام بر او و بر روزی که حکومت خدا را روی زمین برپا خواهد کرد.
📚 صحیفه مهدیه، زیارت پنجم حضرت بقیة الله
#یا_زهرا
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#نشر_صدقه_جاریه
⭕️ splus.ir/dastan9
⭕️ http://eitaa.com/dastan9
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: چهارشنبه - ۱۳ بهمن ۱۴۰۰
میلادی: Wednesday - 02 February 2022
قمری: الأربعاء، 30 جماد ثاني 1443
🌹 امروز متعلق است به:
🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام
🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام
🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام
🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
ا 🔹وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام، 61ه-ق
🔹وفات سید محمد پسر امام هادی علیه السلام، 252ه-ق
📆 روزشمار:
▪️1 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
▪️3 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام
▪️10 روز تا ولادت امام جواد و حضرت علی اصغر علیهما السلام
▪️13 روز تا ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام
▪️15 روز تا وفات حضرت زینب سلام الله علیها
#یا_زهرا
#یاصاحب_الزمان_عج
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#نشر_صدقه_جاریه
⭕️ splus.ir/dastan9
⭕️ http://eitaa.com/dastan9
نام و نام خانوادگی: محسن وزوایی
نام پدر : حسین
محل تولد : تهران
تاریخ ولادت: ۱۳۳۹/۵/۱۸
تاریخ شهادت : ۱۳۶۱/۲/۱۰
محل شهادت: خرمشهر-عملیات بیت المقدس
مدت عمر: ۲۳ سال
محل مزار : گلزار شهدای بهشت زهرا(سلام الله علیها) در تهران
قطعه و ردیف و شماره : ۲۶ - ۴۴ - ۴۶
کتاب مربوط به این شهید: یک محسن عزیز، ققنوس فاتح، نیمه پنهان ماه۳۳
محسن وزوایی، ۵ مرداد ۱۳۳۹ در محله نظام آباد تهران، به دنیا آمد.شهید وزوایی در سالهای نوجوانی اش با راهنماییهای مؤثر پدرش، مرحوم حاج حسین وزوایی که از همرزمان مرحوم آیت اللّه کاشانی بود، قدم به وادی مبارزات ضد استبدادی گذاشت.
دوران تحصیل
شهید وزوایی دوره دبستان و متوسطه را با نمرات عالی گذراند و دوره دبیرستان را در مدرسه دکتر هشترودی تهران گذراند.
در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه یافت و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد.
فعالیت اجتماعی شهیدمحسن وزوایی در تشکلات دانشجویی
پس از ورود به دانشگاه، به جریان مکتبی انجمنهای اسلامی دانشجویان این دانشگاه پیوست و هم زمان با شرکت در فعالیتهای سیاسی و جلسات عقیدتی، از سال ۱۳۵۶ مسئولیت هدایت و جهت دهی به مبارزات دانشجویی ضد دیکتاتوری را در سطح دانشگاه شریف عهده دار شد.
در سالهای ورودش به دانشگاه، نقش فعالی در تشکیلات اسلامی دانشگاه از خود نشان میداد. این جوان مبارز و پرشور، از تظاهرات خونین ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷ تا ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و ورود امام خمینی (ره) به ایران، در همه صحنهها از جمله پیشتازان و جلوداران تظاهرات مردمی بود.
همه جا از زمره جلوداران تظاهرات مردمی بود. در نبردهای مسلحانه روزهای سرنوشت ساز ۱۹بهمن تا ۲۲بهمن ۱۳۵۷،حضوری فعال داشت. به ویژه طی جریان تصرف دو پادگان مهم رژیم شاه در تهران ،یعنی «جمشیدیه» و « عشرت آباد» نقش خطیری ایفا کرد.
نقش شهید محسن وزوایی در تسخیر لانه جاسوسی یا سفارت سابق آمریکا
در پی اوج گیری اقدامات خائنانه باند منحط دولت موقت. به ویؤه پس از ملاقات «بازرگان» و«یزدی» با «برژینسکی» ،دشمن قسم خورده انقلاب اسلامی ایران ومشاور امنیت ملی حکومت« کارتر» در جریان جشن های سالگرد انقلاب الجزایر،حرکتهای اعتراضی مردم حزب الله درسراسرکشور به ویژه در سطح تهران،علیه سیاستهای تسلیم طلبانه وخفت اور دولت موقت تشدید شد. متعاقب همین حوادث،«محسن» به تهران بازگشت و پس از هماهنگس وبرنامه ریزی های لازمه با جمعی از دانشجویان مسلمان دانشگاهها،در سالروز کشتار دانش آموزان به دست رژیم پهلوی وسالگرد تبعید حضرت امام «ره» ،عهده دار حرکتی شد که امام انقلاب ،حضرت روح الله«ره» ،از آن با تعبیر بدیع« انقلابی بزرگتر از انقلاب اول» یاد فرمود: در روز ۱۳آبان ۱۳۵۸،در جریان راهپیمایی اعتراضی دانشجویان واقشار مختلف مردمی،علیه سیاست های مداخله گرانه آمریکا درایران،به محض رسیدن تظاهر کنندگان به مقابل سفارت امریکا ؛«محسن» به اتفاق همرزم رشیدش « عباس ورامینی» وجمعی از دانشجویان ، به لانه جاسوسی شیطان بزرگ،که از ۲۸ مرداد سال ۳۲تا آن روز حکم ستاد توطئه وخیانت به مصالح ملی مردم ایران را داشت،یورش بردند واین گونه بود که او نیز ،از جمله علمدارن گمنام «انقلاب دوم » گردید.
کمک شهید محسن وزوایی به مناطق محروم در اوایل انقلاب
پس از پیروزی مرحله نخست انقلاب اسلامی ،به حرکت خودجوش ومردمی «جهاد سازندگی» پیوست ودر تابستان سال۱۳۵۸،برای عمران مناطق محروم راهی «استان لرستان» شد.
ماجرای به عضویت درآمدن شهیدمحسن وزوایی در سپاه پاسداران و مسئولیت های او
محسن وزوایی در سال ۱۳۵۸ همزمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، بلافاصله با تشکیل سپاه پاسداران، به این ارگان نظامی پیوست و در دورهای فشرده، آموزشهای چریکی را در سپاه آموخت. او مدتی در سپاه به عنوان فرمانده مخابرات انجام وظیفه کرد، سپس سرپرستی واحد اطلاعات ـ عملیات را به عهده گرفت.
محسن وزوایی به دنبال تجاوز عراق به ایران، داوطلبانه به جبهه غرب عزیمت کرد. با ورود او به این منطقه، تحولی پدید آمد؛ به گونهای که در عملیات سرنوشت ساز پارتیزانی به عنوان فرمانده گردان، مسئولیت محور تنگ کورک تا حد فاصل تنگ حاجیان را برعهده گرفت و ضمن حملهای پارتیزانی به مواضع و استحکامات دشمن، به کمک همرزمان خود، ارتفاعات حساس و سوقالجیشی تنگ کورک را از تصرف قوای اشغالگر بعث خارج ساخت.
ماجرای مجروحیت شهید وزوایی و به اسارت درآوردن نیروهای بعثی
در عملیات جدیدی که از سوی رزمندگان اسلام در اردیبهشت ماه ۱۳۶۰ طرحریزی شده بود، محسن وزوایی فرمانده گردان شد. در این عملیات، او با آن که مجروح شده بود، ولی با گامی استوار و خستگی ناپذیر و روحی امیدوار به نبرد ادامه میداد.
در حین عملیات، بیشتر رزمندگان شهید یا مجروح شده و تنها محسن و چند رزمنده دیگر زنده بودند؛ و شگفت آن که همین چند نفر، توانستند ۳۵۰ تن نیروهای کماندوی بعث عراق را به اسارت بگیرند.
محسن وزوایی، نقش فعالی در طراحی عملیات فتح بلندیهای «بازی دراز» ایفا کرد و در همین نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت. او در بیمارستان با وجود درد بسیار، ناله نمیکرد و به یکی از پزشکان که از مقاومت او در برابر درد ابراز شگفتی کرده بود گفت: «آقای دکتر! من هر چه بیشتر درد میکشم، بیشتر لذت میبرم و احساس میکنم از این طریق به خدای خودم نزدیک میشوم». پس از بهبودی نسبی از مجروحیت، قدم به معرکهای گذاشت که فرجام آن، آزادسازی خرمشهر اشغال شده بود.
فرماندهی شهید محسن وزوایی
او در طول جنگ تحمیلی، در عملیاتهای متعدد با مسئولیتهای گوناگون حضور داشت. در ۲۰ آذر ۱۳۶۰، در عملیات مطلع الفجر فرمانده بود. در اسفند سال ۱۳۶۰ فرمانده گردان حبیب بن مظاهر و تیپ تازه تأسیس محمد رسول اللّه (ص) گردید که در عملیات فتح المبین، این گردان نوک عملیات بود.
با تأسیس تیپ ۱۰ سیدالشهداء، فرمانده این تیپ شد. همین تیپ، در ۲۳ فروردین ماه ۱۳۶۱ وارد عملیات بیت المقدس شد و برای اجرای بهتر عملیات، با تیپ حضرت رسول صلی الله علیه و آله ادغام گردید و محسن وزوایی نیز فرماندهی محور اصلی را عهدهدار شد.
او غرایضش را نمی کشت بلکه به راه درست می برد و هدایت می کرد. وقتی قرار بود درس بخواند میل به درس خواندن چنان در او قوی بود که شاگرد اول شد.
شهید محسن بسیار شجاع بود و شگفت آور است که با تمام سن کم اش در صحنه درگیری ها مردانه شرکت کند.
قادری نویسنده کتاب خمینی روح الله درباره ی شهید وزوایی ایگونه گفت: عفت یکی دیگر از پایه های اخلاق است. کسی که عفیف نیست یکی از پایه های اخلاقش لق است. وزوایی در واژه هایی که به کار می برد رفتاری که می کرد عفت داشت و در ادامه خاطر نشان کرد: کسی که می تواند عزیزترین داشته خود یعنی جانش را تقدیم کند سخاوت دارد.
دستور فرمان پیشروی گردان حبیب به دستور شهید محسن وزوایی
یک روز قبل از عملیات ،ساعت۸صبح روز۲۹اسفند سال۱۳۶۰،فرمانده عملیات «قرارگاه نصر» مرکز فرماندهی جبهه نصر ،شامل محورهای«بلتا»،«شاوریه» و«تپه چشمه» سردارکبیر«حاج احمد متوسلیان» تمامی فرماندهان گردان های آزادی بخش تیپ۲۷محد رسول(ص) را به شرکت در جلسه ای اضطراری ،فرا خواند،چرا که بنا نبود این تیپ، نقش محوری در نبرد گسترده «فتح المبین» ای فا کند ودراین میان،نوک پیکان حمله تیپ را «گردان حبیب » ،به فرماندهی محسن وزوایی تشکیل می داد.
براساس توضیحات حاج احمد ،گردان حبیب می بایست پس از ۸کیلومتر پیشروی از میان سنگرهای کمین دشمن،به مأموریت اصلی خود اقدام نماید،مأموریت اصلی گردان حبیب عبارت بود از پیشروی همراه بانبرد خاکریز به خاکریز با قوای مکانیزه ارتش بعث ،در عمق ۱۲کیلومتری مواضع اشغالی دشمن،جهت تصرف مقر یگان های توپخانه ارتش عراق،نقش حساس محسن ودلاوران تحت امر او در این عملیات،هنگامی وضوح بیشتری می یابد که بدانیم تمامی یگان های ارتشی وسپاهی شرکت کننده در حمله ،چشم انتظار فرجام فاتحه نبرد گردان حبیب بودند تا پس از حروم شدن دشمن از آتش جهنمی توپخانه اش،یورش خود را از سه جبهه دیگر به مواضع ارتش بعث آغاز کنند.شامگاه دوم فرودین ۱۳۶۱،پس از نماز مغرب وعشاء درمیان اشک شوق بسیجیان ،فرمان پیشروی گردان حبیب به سوی مواضع دشمن،توسط محسن صادر شد.
حوالی ساعت۱۱ گردان حبیب از خط اول دشمن با موفقیت عبور کرد.براساس توجیه نقشه عملیات،که توسط حاج احمد صورت گرفته بود،نقطه کمکی ،برای جهت یابی صحیح وادامه پیشروی گردان حبیب تپه ای موسوم به تپه تانک تعییم شده بود.
روایاتی از آخرین لحظات زندگی زمینی شهید
ـ مسعودی جان دقیق توجه کن... شما باید نیروهایت بلافاصله بروند در سمت چپ جاده مستقر بشوند، حتی یک نیرو هم نباید سمت راست جاده باشد. خودت که می دانی سمت راست هیچ حافظ و مانعی برای نیروها وجود ندارد. شنیدی چی گفتم؟
مقارن ساعت ده صبح در پی پیشروی دلهره آفرین حدود یکصد و دوازده دستگاه تانک لشکر ۳ زرهی دشمن از سمت جنوب ایستگاه گرمدشت به سوی مواضع گردان های مقداد و میثم، محسن وزوایی شخصاً هدایت عملیاتی این دو گردان را بر روی جاده اهواز ـ خرمشهر به عهده گرفت.
محسن تمام گردان های تحت امر محور عملیاتی محرم را از طریق بی سیم فرماندهی محور، مخاطب قرارداد و با لحنی مصمم و جدی گفت «به کلیه واحدها، به کلیه واحدها! همه سریع به جلو پیشروی کنید... الله اکبر!».
با شدت گرفتن آتش دشمن، زمین غرب کارون به لرزه درآمد و آتش منظم بیش از ده ها عراده توپ، صدها تانک مدرن و سایر سلاح های منحنی زن دشمن روی منطقه درگیری به صورت متراکم اجرا می شد. هلی کوپتر های توپدار ساخت روسیه و فرانسوی یگان هوانیروز سپاه سوم دشمن هم از آسمان خود را بر فراز مواضع رزمندگان سبک اسلحه ایرانی رسانده و به شدت آنان را زیر آتش گرفته بودند. در این لحظه نیروهای گردان میثم تمار به فرماندهی «عباس شعف» همرزم دیرینه محسن خود را به نزدیکی محل استقرار او رسانده بودند.