📚داستان ایوب نبی ع
ایوب پیامبر، مردی از اهل روم بود، مادرش از فرزندان لوط بن هاران و پدرش (آموص فرزند رازخ) و نوه اسحاق بود. این پیامبر 3642 سال پس از هبوط حضرت آدم، توسط مادری بنام «یاحیر» به دنیا آمد. محل زندگی او روستایی در نواحی دمشق به نام «ثبنه» بود. ایوب دارای احشام و چهارپایان زیادی بود، نَسَب ایوب به این صورت می باشد، (ایوب بن اموص بن رازخ بن روم بن عیص بن اسحاق بن ابراهیم علیه السلام ). ایوب دارای مال و فرزندان بسیاری بود. خداوند بر او فرشهای زرین بی شماری نازل فرمود و هرگاه باد یکی از آنها را به سویی می بُرد. ایوب آنرا به جای اولش باز می گردانید و همواره شُکر نعمت های خداوند را به جای می آورد. تا جایی که جبرئیل می پرسید، آیا سیر نگشته ای؟ ایوب می گفت؛ آیا کسی از روزی خاص خداوند سیر می شود؟. در تمام مدتی که مردم را به پرستش خداوند یگانه دعوت می کرد، تنها سه تن به او ایمان آوردند. الیفن از اهالی یمن و بلعد و صافن از مردم روم.
نام حضرت ایوب به یکی از پیغمبران نمونه الهی در شکیبائی و استقامت و شکرگزاری در چهار سوره از سوره های قرآن کریم ذکر شده است.
1 - آیه 163 سوره نساء
2 - آیه 85 سوره انعام
3 - آیه 83 سوره انبیاء
4 - آیه 42 به بعد سوره ص.
آنچه از نظر قرآن روایت می شود خدای تعالی اموال و فرزندان زیادی به او عنایت فرمود و برای آزمایش، آنها را از او گرفت و خود او را به بیماری سخت مبتلا کرد تا مقام صبر و سپاس او را بیازماید. بعد از انقضاء دوران بلا و صبر عجیب ایوب، خداوند تمام اموال و فرزندان او را به او عطا کرد و داستان او را به عنوان نمونه شکیبایی و قهرمان تقوی برای تذکر دیگران نقل فرمود.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
همیشه وقتی می خواهند تصویری از #شهید را به نمایش بگذارند، تصویر زیبای #امیرحاج_امینی با آن چهره و لبخند ملایم و زیبا بیش از هر چیز تداعی می شود
این دو عکس در تاریخ ۱۰ اسفند ماه ۱۳۶۵ و در کربلای #شلمچه در جنوب کانال پرورش ماهی در لحظه به شهادت رسیدنش گرفته شده است
در بخشی از وصیت نامه شهید میخوانیم: "اے ڪسانی که این نوشته را یا بهتر بگویم این سوز دلم و این درد دل نمی دانم چه بگویم این تجربه تلخ و یا این #وصیٺ_نامه یا این پیام و یا در اصل این خواهش و تقاضای عاجزانه را میخوانید، اگر من به آرزویم رسیدم و دل از این دنیا کندم، بدانید که نالایق ترین بندهها هم میتوانند به خواسٺ او به بالاترین درجات دسٺ یابند؛ البته در این امر شکی نیست؛ ولی بار دیگر به عینه دیدهاید که یڪ بنده گنه ڪار خدا به آرزویش رسیده است"
#بیسیمچی لشگر ۲۷ محمد رسول الله #مزار قطعه۲۹ گلزار شهدا تهران
#شهید_امیر_حاج_امینی
کلامت یادگار فصل جنگ است...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
قرائت جزء 04.mp3
4.12M
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
🕋 #تلاوت_قرآن
🕌 جزء چهارم
🎵 تند خوانی قرآن (تحدیر)
📌 استاد معتز آقایی
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
برای حاشیهنشینان کار میکرد، اما خدا او را به متن جامعه آورد. این سنت خداست. راه در رو ندارد. کجا فرار میکنی ای شیخ؟! بایست! خدا را با تو کاریست که خلق باید بدانند. چیزی بین تو و اوست که بین تو و او نمیماند.
اخلاص، شاید قایمباشکبازی نیتها با مردم باشد، اما کار خدای مردم افشاگری مخلصان است. اگر خدا برای عاصیان ستارالعیوب است، برای خالصان رازدار نیست. و برای انتخاب شهید، خدا گل یا پوچ بازی نمیکند. مرگ تصادفی در کار و بار او نیست و شهادت، پادشاه مرگهاست که از سلسلهی اولیای الهی به عزیز دردانههای خدا به ارث میرسد. و ماه صیام، اتوبان چهارباندهی بندگان زرنگ خداست که در آن میتازند و از روزه به روزی میرسند. و حرم امام معصوم، نسخهی اورجینالیست که بهشت را از روی آن کپی کردهاند. و زیارت، فرصت سر از آب برآوردن و نفسچاقکردن شناگریست که باید عرض دنیا را شنا کند و دامن به آب نیالاید.
بایست ای شیخ مخلصِ روزهدارِ زائرِ شهید! خدا را با تو کاری هست...
#شهید_اصلانی
✍️#زهرا_محسنی_فر
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
امیرالمؤمنین علیه السلام:
ـ في صِفَةِ المُتَّقِينَ ـ :أمّا اللَّيلَ فَصافُّونَ أقدامَهُم ، تالِينَ لأجزاءِ القرآنِ يُرَتِّلُونَها تَرتيلاً ... وَيَستَثِيرونَ بِهِ دَواءَ دائهِم .
ـ در توصيف پرهيزگاران ـ : شب هنگام به پا مى خيزند و آيات قرآن را با تأمّل و شمرده مى خوانند... و داروى درد خود را در آن مى جويند
نهج البلاغه، از خطبه 193
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
15.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#آیات_مهدوی
جزء چهارم
❤️دوست من :
حالا که توفیق داری هر روز قرآن رو تلاوت می کنی، با آیات مهدوی هم آشنا شو
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
اگر روزی فرزندتان از شما
پرسيد بدترين كاری كه
میتواند انجام
بدهد چيست؟
بگوييد:
اين است كه بدون فكر
كردن سخن بگويد...
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از ابرفقه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚چاقوی استحسان (گمانزدگی) در دل حوزه
شهید اصلانی پرکشید و دختر ۸ سالهاش یتیم شد! ولی چرا؟ پاسخ را باید از فقه جُست؛ ورنه همین پاسخ استحسانی (گمانزده)، چاقویی است در تن بیگناهی دیگر: «الفقهَ ثُمَّ المَتجَرَ» اول فقه آنگاه کار:
۱. خدا شیب جهان را به سوی آسانسازی بندگی آفریده است: «ثُمَّ السَبیلَ یَسَّرَه». ولی ابلیس و صهیونیزم، با اختیارداری فضای مجازی ایران، شیب جامعه را به سوی پلیدی بردهاند. پیامد شیب تند کینه بر خوبی و خوبان، قتل و فحشا و گسیخت خانواده است:
👈«الناسُ بِزمانهم أشبهُ منهم بآبائهم» زمانه یعنی فضای جامعه! یعنی همین قتلگاه مجازی زیر کلید استکبار!
۲. برای اصلاح فضای جامعه، که اصل ماجراست، چه باید کرد؟ باید پذیرای فقه بود: «الفقهَ ثُم المَتجَرَ» و فقه در امور حکومت، یعنی «فرمان ولیّامر»:
۳. مگر رهبری نفرمود: «فضای مجازی حیاتی است! در دست دشمن است! «قتلگاه» است! مردم ما بیپناه در اختیار صهیونیزم و زیرکلید استکبارند! اصلاح مدیریت آن اولویت کلیدی است! در کوتاهمدت هم شدنی است! سیاست اصولی پهنای باند، درخواست مؤکد، مکرر و آشکار ایشان است! و اینکه شما کی میخواهید متنبّه بشوید»!
☝️اینها «فقه» است و روال کنونی، استحسان!
۴. دسته چاقو، در دست قاتل است، ولی ریشه چاقو در «استحسان» (گمانگرایی) و گریز از «فقه ولایی» است! ریشه را بخشکانید!👇
۵. دولت، انقلابی! مجلس، انقلابی! قوه قضا، انقلابی! حوزه، انقلابی! نهادهای ارزشی و امنیتی، انقلابی! ولی خروجی چیست؟ قتلگاه مجازی! راز آن چیست؟ استحسان! از استحسان در ماندن فیروزآبادی تا استحسان در برخی مواضع حوزویان
شخصی از خدا دو چیز خواست…
یک گل و یک پروانه…
اما چیزی که به دست آورد
یک کاکتوس و یک کرم بود.
غمگین شد.با خود اندیشید شاید خداوند من را دوست ندارد و به من توجهی ندارد.
چند روز گذشت.
از آن کاکتوس پر از خار گلی زیبا روییده شدو آن کرم تبدیل به پروانه ای زیباشد.
♥ اگر چیزی از خدا خواستید و چیز دیگری دریافت کردید به او اعتماد کنید.
خارهای امروز گلهای فردایند ♥
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
⚠️ سِزای معتقد بودن
به عرفان کاذب ⚠️
#امام_صادق عليه السلام فرمودند :
روزی عده اى نزد #اميرالمؤمنين عليه السلام آمدند و عرض كردند :
سلام بر تو اى پروردگار ما !
حضرت از آنها خواست #توبه كنند ( و از اين عقيده ی خود دست بردارند .) اما آنها توبه نكردند .
سپس آن حضرت گودالى حفر کردند و در آن آتشى روشن نمودند و در كنار آن گودال ديگرى كندند . آن دو را به وسیله ی کانالی به هم وصل کردند .
وقتى آن ها توبه نكردند ، حضرت آن ها را در یکی از آن دو گودال قرار داد و در گودال ديگر آتش روشن نمود تا اين كه _ بر اثر دود ناشی از آتش _ از دنیا رفتند .
📚منبع :
كافی ، ج ۷ ، ص ۲۵۹
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#داستانی_عجیب
#نماز
#استخوانیکهرزقروزیراازبینمیبرد!!
در روایتی آمده است: در زمان رسول خدا حضرت محمد (ص)، مردی خدمت آن حضرت آمد و از تنگ دستی شکایت کرد. حضرت به او فرمودند: شاید نماز نمی خوانی؟ مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا نمازهای پنجگانه را به جماعت و در پشت سر شما بجا می آورم.
حضرت فرمودند: شاید کسی در منزلت نماز نمی خواند؟
آن مرد عرض کرد: همه نماز می خوانند و تا آن ها را به خواندن نماز واندارم، از خانه خارج نمی گردم.
پیامبر (ص) فرمودند: شاید در همسایگی تو کسی می باشد که نماز نمی خواند؟
مرد گفت: یا رسول الله؛ همانا تمامی آن ها نماز می خوانند.
پس در آن لحظه جبرئیل نازل شد و عرض کرد: ای رسول خدا؛ در فلان بیابان فرد بی_نمازی از دنیا رفته است و کلاغی استخوان کوچکی از آن فردِ بی نماز و تارک الصلاة را به منقار گرفته و آورده در میان درختی که در خانه ی این مرد است قرار داده است، پس به او بگو آن استخوان را بردارد تا وسعتِ رزق و روزی پیدا نماید.
📙 تفسیر عیاشی، ج1: 25.
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
سن و سال بهانه بود
عاشق که این حرف ها
سرش نمیشود!!
اسفند ۱۳٦۲، اردوگاه دز
نیروهای تیپ ۱۰ سیدالشهدا(ع)
این نوجوان کوچکترین مرد عملیات خیبر بود🌷
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•