🌹 امام حسین علیه السلام :
به یقین، شیعیان ما آنانند که دلهایشان از هر نوع فریبکاری ، کینه و دشمنی پاک و سالم باشد.
📗 بحارالانوار، ج۶۹ ص۱۵۶
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
#داستان_مردفاسق_و_زن_زیبا
شخصی همراه خانواده اش با کشتی مسافرت می نمود . در وسط دریا کشتی گرفتار توفان و امواج سهمگین شد و شکست و تمام سرنشینان آن غرق شدند مگر زن آن شخص که محکم به تخته پاره ای چسبیده و به ساحل رسید .
در آنجا جوان راهزن و فاسقی که از هیچ گناهی فروگذار نمی کرد، زندگی می نمود . وقتی که چشمش به آن زن افتاد، خوشحال شد و به طرفش رفت . جوان فاسق به آن زن نزدیک شد و همین که خواست دست خیانت به سوی آن زن دراز کند ...
دید آن زن مضطرب شده و می لرزد ، پرسید : چرا مضطربی؟ آن زن اشاره به آسمان کرد و گفت : از خدایم می ترسم ، پرسید : هرگز گرفتار این گونه گناه شده ای؟ گفت : نه، به عزّت خدا سوگند که هرگز این گناه را مرتکب نشده ام ، گفت : تو هرگز چنین کاری نکرده ای، چنین از خدا می ترسی و حال آن که به اختیار تو نیست و تو را به اجبار به این کار وا می دارم ! پس من مستحق ترم به ترسیدن و سزاوارم به خائف بودن، پس برخاست و از عمل خود پشیمان شد و به درگاه الهی توبه نمود .
او آن زن را رها نموده و به سوی خانه خود روان شد . در بین راه به راهبی برخورد و با او همسفر گردید ؛ وقتی که مقداری راه رفتند ، هوا بسیار گرم شد و نور خورشید آنها را اذیت نمود.
راهب به آن جوان گفت : دعا کن که خدا ابری بفرستد تا بر ما سایه افکند ، جوان گفت : من در پیشگاه خدا خجلم ، زیرا علاوه بر آن که حسنه ای ندارم ، بلکه غرق گناهم . راهب گفت من دعا می کنم و تو هم آمین بگو ، چنین کردند، بعد از مدت کمی ، ابری بر سر ایشان پیدا شد و سایه افکند .
مقداری از راه با هم بودند تا بر سر دوراهی رسیدند و با هم وداع نمودند، جوان به راهی رفت و راهب به راه دیگر روان شد، ابر سمت جوان رفته و بر بالای سر جوان سایه افکند ، راهب فوری خودش را به آن جوان رساند و گفت: تو از من بهتری، زیرا که دعای من با آمین شما مستجاب شد ، بگو چه کرده ای که مستحق این کرامت شده ای ؟
جوان قضیه خود را نقل کرد ، راهب گفت: چون از خوف خدا ، ترک معصیت او کردی ، خدا گناهان گذشته تو را آمرزیده است، سعی کن که بعد از این خوب باشی .
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از ستاد مردم ایران
برنامه غذایی مبتلایان به ویروس کرونا.pdf
162.2K
✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅✅
👆👆👆
🔴 مهم
🔹 رعایت دقیق برنامه غذایی مقابله با ویروس کرونا روند بهبودی افراد را سرعت می بخشد.
📣 با توجه به شیوع مجدد این ویروس این برنامه ی غذایی را برای همه ی بیماران و کسانی که احتمال بیماری دارند ارسال کنید .
#غذای_فراسودمند
#علی_یاوران_جهادی
👇👇👇
@akhaviha
✨﷽✨
✅داسـتان مـعـنوی
✍شخصی بود که چندان مقید به احکام شرعی نبود، ولی هر وقت در مسیرش به بیرق و پرچم مجالس عزاداری امام حسین علیهالسّلام برمیخورد، به حضرت سلام میداد. آن شخص از دنیا رفت و در قیامت پروندهی اعمالش را رسیدگی کردند و دیدند جهنّمی تمام عیار است.
لذا حکم صادر شد او را به جهنّم ببرند. ملائکه پروندهی او را گرفتند و او را به سمت جهنّم بردند. در بین راه آن شخص بیرق امام حسین علیهالسّلام را دید. محکم ایستاد و به ملائکهای که او را میبردند گفت من در دنیا هیچ وقت بدون سلام کردن از این بیرقها رد نشدم و الآن هم باید بروم یک سلام بکنم، بعد با شما به جهنّم میآیم. ملائکه گفتند نمیشود، کار تو تمام است و باید به جهنّم بروی.
تا این گفتگو بین آنها در گرفت، حضرت اباعبدالله علیهالسّلام که پای آن بیرق ایستاده بودند یک نگاه به آنها کردند و با همین نگاه، آن شخص و ملائکهی همراهش، خود را در حضور حضرت مشاهده کردند. حضرت فرمودند گفتگوی شما بر سر چه بود؟ ملائکه پروندهی اعمال آن شخص را تقدیم حضرت کردند. حضرت نگاهی به آن کردند و به آن شخص فرمودند: این چیه؟ (یعنی چیز خوبی نیست) و پرونده را به ملائکه پس دادند.
ملائکه هم راه افتادند تا آن شخص را به جهنّم ببرند امّا در بین راه متوجّه شدند که به سمت بهشت میروند خیلی تعجّب کردند!
به پروندهی آن شخص نگاه کردند، دیدند حضرت با همان نگاهشان زیر نامهی اعمال آن شخص نوشتهاند: یا مُبَدِّلَ السَّیِئاتِ الحَسَناتِ ای کسی که بدیها را به خوبی تبدیل میکنی. ملائکه هم آن شخص را به بهشت بردند و تحویل دادند.
📚مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
🔻روایتی بسیار تامل برانگیز!!!!!
🍃یه بنده خدایی پیش امام رضا علیه السلام
آمدند و گفتند :
آقا من فقیرم .
اگر می شود به من کمک کنید .
امام رضا علیه السلام یک سینی انگور
پیش او گذاشت . 🍇
یک شاخه انگور برداشت و به او داد
گفت آقا انگور چه به کار من می آید
شکم زن و بچه ام گرسنه هستند
انگور را گذاشت توی سینی .
چند لحظه گذشت یک بنده خدای دیگری
وارد اتاق شد.
به امام رضا علیه السلام سلام کرد .
حضرت یک دانه انگور به او داد . 🍇
برق خوشحالی در چشمش جهید.
گفت آقا ممنونم.
من دلم تنگ شده بود آمدم شما را ببینم
شما چقدر کریم هستید.
حضرت یک شاخه انگور به او داد گفت :
آقا همان دانه بس است
این را داخل یک ظرف آب می چکانم
تا همه فامیل و اطرافیانم از آن بخورند
و متبرک شوند
شما چقدر بزرگوارید .
حضرت سینی انگور را به او داد
گفت آقا من زبان تشکر ندارم ،
زبانم لال من فقط آمدم شما را ببینم
شما اینقدر کرامت دارید .
حضرت فرمودند چیزی بیاورید
می خواهم بنویسم.
حضرت فرمودند باغ انگورم را
به او دادم .
گفت آقا من زبانم لال است
نمی توانم تشکر کنم .
حضرت فرمودند زمین های اطرافش را
که مال من است به تو می دهم.
آن بنده خدا که اول آمده بود
یک مرتبه برآشفته شد گفت :
من فقیر بودم او فقط دلش برای شما
تنگ شده بود آمده بود تا شما را ببیند
شما به او این همه مال دادید
حضرت زیر آن نوشته ای که باغ را
بخشیده بود نوشت
🍃« لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ
لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ»🍃
🌱 همانا اگر شكر كنيد،
قطعاً (نعمتهاى) شما را
مىافزايم، و اگر كفران كنيد
البتّه عذاب من سخت است 🌱
📚@Dastan 📚
#داستان
👈روزی مرد ثروتمندی پسر بچه کوچک خود رابه روستایی برد تا به او نشان دهد مـردمی که در آنجا زندگی می کننـد ، چقـدر فقیر هستند. آن دو یک شب در خانه ی یک روسـتایی مهمان بودنـد. در راه برگشت مـرد از پسرش پرسیـد نظرت در مـورد مسافـرت چه بـود؟ پسـر در جواب گفت عـالی بـود
پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟
پسـر پاسخ داد بله پدر! و پدر پرسید چه چیز از این سفر آموختی؟ پسر گفت: فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم وآنها چهار تا. ما در حیاط خانه یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد
ما در حیاط خود فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند. حیاط خانه ما به دیوارهایش محـدود است امـا باغ آن ها بی انتهاست. با شنیدن حرف های پسر ، زبان مرد بند آمده بود. بعد پسربچه اضافه کرد متشکرم پدر، تو بهمن نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم
چه راحت می توانییم نگاهمان را به داشته هایمام، زیبا کنیم..
قدر داشته هایمان را بدانیم..
الهی شکر بابت همه ی داشته هایمان
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
✍از امام رضا(علیه السّلام) سوال شد. بهترين بندگان خدا چه کسانی هستند فرمودند:
کسانی هستند که وقتی کارهای نيک انجام
می دهند، خوشحال می شوند، و زمانی که کارهای بد انجام می دهند، طلب مغفرت می کنند، و زمانی که به آنها نعمتی عطا می شود، شکرگزارند، و هنگامی که گرفتار می شوند، صبر می کنند، و زمانی که خشمگین می شوند، عفو می کنند.
📚 تحف العقول؛ صفحه۳۳٢
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
10.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ببینید
به دخترم دروغ نگویید...
🔺یادداشت خواندنی شهید غواص «حجت الاسلام محمد شیخ شعاعی» برای دخترانشان با صدای #فرزند_شهید
شب جمعه شب زیارتی ارباب
شادی روح شهدا و امام شهدا
رفتگان خودتان
رفتگان منِ عاصی
بخوانید
#فاتحه_و_صلوات
لطفاً لینک زیرا لمس کنید
•••═✼✾⊱🌹⊰✾✼═•••
http://eitaa.com/joinchat/12451840C08a2fdc722
12.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: نگین انگشتری من از شیشههای حرم امام رضاست که از انفجار [۳۰خرداد۷۳] بهجای مانده... فردا حرف درنیارید که زمرد دستش است...
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
📚 #داستانهای_آموزنده
•✾📚 @Dastan 📚✾•
هدایت شده از 👤 ادمین کانون تبلیغاتی قاصدک👤
💚عرضه مستقیم، #بدون #واسطه💚
✨🌹حـــــرز امام جـــــواد (ع)🌹✨
✨#مرکز #پخش #حرزکبیر✨
🔥#به_روی_پوست_اهو🔥
🌪#صدرصد_تضمینی🌪
😱#باکمترین #قیمت_درکل_ایتا...😱
✍️#اسناد اعتبار و خواص این حرز #ارزشمند که #یادگار امام جواد (ع) هست رو اینجا بخونید😍
💥راحت از کنار این یادگاری بسیار باارزش درروزمیلاد امام رضا علیه السلام نگذرید😍💚👇
بفرمایید به کانال #تخصصی_حــرز😍👇
https://eitaa.com/joinchat/83165236Caf068c5c09
میلاد امام رضا علیه السلام سورپــــرایز ویژه ای داریم 💥💥💯💯👆