eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
11.8هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.1هزار ویدیو
110 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
🟢 بدون شرح 📚 @DasTanaK_ir | داناب
چرا در سوریه جنگ شد؟ نام پروژه: خسته سازی مقاومت کارگزار: اسرائیل مجری: تکفیری‌ها 📚 @DasTanaK_ir | داناب
🟢 فروشنده باهوش 🟡 پسری برای پیدا کردن کار از خانه به راه افتاده و به یکی از فروشگاه‌های بزرگ که همه‌چیز می‌فروشند رفت… مدیر فروشگاه به او گفت:«یک روز فرصت داری تا به طور آزمایشی کار کنی و در پایان روز با توجه به نتیجه کارت درمورد استخدام تو تصمیم می‌گیرم.» در پایان اولین روز کاری مدیر به سراغ پسر رفت و از او پرسید که چند مشتری داشته‌است؟ پسر پاسخ داد «یک مشتری.» مدیر با ناراحتی گفت:«تنها یک مشتری …؟ بی‌تجربه‌ترین متقاضیان کار در این‌جا حدقل 10 تا 20 فروش در روز دارن. حالا مبلغ فروشت چقدر بوده؟» پسر گفت:«134,999٫50 دلار!» مدیر فریاد کشید:«134,999٫50 دلااار ...؟ مگه چی فروختی؟» پسر گفت:«اول یک قلاب ماهیگیری کوچک فروختم، بعد یک قلاب ماهیگیری بزرگ، بعد یک چوب ماهیگیری گرافیت به همراه یک چرخ ماهیگیری 4 بلبرینگه. بعد پرسیدم کجا می‌رید ماهیگیری؟ گفت: خلیج پشتی منم گفتم پس به قایق هم احتیاج دارید و یک قایق توربوی دو موتوره به اون فروختم بعد پرسیدم ماشینتون چیه و آیا می‌تونه این قایق رو بکشه؟ که گفت هوندا سیویک منم یک بلیزر دبلیو دی4 به اون پیشنهاد دادم که اون هم خرید...» مدیر گفت:«اون اومده بود قلاب ماهیگیری بخره تو بهش قایق و بلیزر فروختی؟!» جواب داد:« نه، اومده بود قرص سردرد بخره، من بهش پیشنهاد کردم بره ماهیگیری برای سردردش خوبه!» 🔻 پی‌نوشت درست است که این پسر، فروشنده‌ی باهوشی بوده اما مراقب باشیم در دام اینگونه فروشنده‌ها نیفتیم. مراقب باشیم برای ما نیاز کاذب درست نکنند 👌 ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
هدایت شده از تبلیغات
سفـــری رمزآلود به هفت شهرِ رســانه با ما همسفر شوید به دوره‌ای جذاب برای شناخت زوایایِ پنهان رســـانه‌ها ▫️بررسی آیندهٔ تکنولوژی‌ ▫️ارائهٔ بیش از ۴۰۰ اسلاید ▫️شناخت تمام ابعاد رســانه ▫️به‌روزترین آمارهای بین‌المللی ▫️نگاه مبنایی و گفتمانی به موضوع 🎓گواهی مورد تایید وزارت ارشاد 🎁 به همراه اهداء پاورپوینت بسیار جذاب برای تدریس‌های شما با عنوانِ: «۹۱درصد از حقایق پنهانِ فضا‌ی‌مجازی» اطلاعات بیشتر و ثبت‌نام👇 https://eitaa.com/gameaval/454 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🕌 تشکیلات تربیتی رسانه‌ای مأذنه 🆔 @mazane_org 🌐 www.mazane.org
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟢 خاطره امام خمینی(ره) از شجاعت آیت‌الله هنگام تهدید نظامی دشمن 🟡 امروز سالروز شهادت مرحوم آیت الله مدرس است و به همین مناسبت به عنوان روز مجلس نامگذاری شده است. هدف از این نامگذاری، احیای خلق و خوی شهید مدرس در مجلس و مطالبه افکار عمومی برای مثل مدرس بودن آنهاست. مردم نسبت به نمایندگان وظیفه‌ای دارند که خود می‌دانند اما ما نمایندگان باید از خودمان بپرسیم، آیا مثل مرحوم مدرس نمایندگی می‌کنیم؟ چند درصد نمایندگان، بود و نبودشان در کمیسیون‌ها و صحن علنی مجلس تأثیر دارد؟ متخلفین و قانون شکنان و مفسدین از بودنشان واهمه دارند و برای نبودشان برنامه ریزی می‌کنند، تخریب می‌شوند، مورد هجمه قرار می‌گیرند و... 🗓 ۱۰ آذر، سالروز شهادت آیت الله و روز مجلس 🕊شادی روح بلند شهید مدرس صلوات 📚 @DasTanaK_ir | داناب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 صحبت های مقتدرانه همسر مستشار شهید پورهاشمی 🟡 نمیدانیم دشمنان را لعنت کنیم یا بگوییم ممنونیم چرا که به آرزویش رسید/ ان شاءالله که فرزندانش هم با شهادت از این دنیا بروند 📚 @DasTanaK_ir | داناب
8.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جانم به سرعت عمل 😎🇵🇸 📚 @DasTanaK_ir | داناب
🔸حکم تأخیر در جواب سلام دادن در حین نماز ‌ ✅ جواب سلام واجب فوری است و اگر کسی به هر دلیلی به اندازه ای تأخیر بیاندازد که جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در حال خواندن نماز باشد، نباید جواب سلام را بدهد و در غیر نماز هم جواب دادن واجب نیست و در صورت شک در مقدار تأخیر نیز، حکم همین است و چنانچه تأخیر انداختن جواب سلام عمدی باشد، معصیت کرده است. 🔺 رساله نماز و روزه، مسأله ۳۳۳ ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @dastanak_ir
✍مرد نمازگزار و شیطان 📚 @dastanak_ir ☘مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا🏫 پوشید و راهی خانه خدا شد.🚶 ⚠️در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد،خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.🏡 ✅مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد.. در راه به مسجد ودر همان نقطه مجدداً زمین خورد! 🔷او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.🚶 💥در راه به مسجد، با مردی که چراغ🔦 در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید.؟؟🤔 👨‍💼مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید)).. ♥️از این رو چراغ آوردم 🔦تا بتوانم راهتان را روشن کنم. ✋مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند.🙏 ⛔️مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند. 🙏مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود.😳 مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند؟؟؟.🤔 مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان👿 هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد..😳 👿شیطان در ادامه توضیح می دهد: ((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.)) 💟وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید. ⭕️من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید. 🌹به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید.🙏 ✅بنابراین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) 👇👇👇 📚 @dastanak_ir
22.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مروری بر احوال و خاطرات سالروز شهادت شهید مدرس گرامی باد (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
چك دولت انگلیس برای شهید مدرس یك شب نیمه های شب یك مرد خارجی با یك مترجم به منزل مدرس آمدند. شخص خارجی شروع به صحبت كرد و دیگری هم ترجمه می نمود و معرفی كرد كه, آقا! ایشان نمایندة دولت انگلیس هستند. یك چك سفید برای شما آورده‌اند كه مبلغ آن را هر طور می‌خواهید بنویسید و به هر طریق كه می خواهید خرج كنید...مدرس گفت: «این چك چیست؟» جواب داد: «آقا! چك كاغذی است كه می‌نویسند و می‌برند در بانك، آنجا امضا می‌كنند و هر مبلغی كه در آن نوشته از بانك می‌گیرند.» مدرس گفت: «چرا حالا (نصف شب) آوردی؟» جواب داد: «ما شنیده بودیم شما پول نمی‌گیرید؛ حالا نصف شب چك را آوردیم.» مدرس اظهار داشت: «نه، هر كه به شما گفته بی خود گفته. من پول می‌گیرم منتهی به این صورت نه. اولاً، باید طلا باشد آن هم بار شتر و در میان روز روشن و بعد از نماز در مدرسة سپهسالار با شتر بیاورند. در این صورت می‌گیرم و هیچ اشكالی ندارد. » وقتی پاسخ را ترجمه می‌كند، نماینده یا سفیر می‌گوید: «مدرس می‌خواهد آبرو و حیثیت سیاسی ما را در تمام دنیا ببرد.» در نتیجه بلند می‌شوند و می‌روند... (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b