eitaa logo
دستان آسمانی
159 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
7.6هزار ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از خون فرق مولامون محراب کوفه پر خونه-زمینه-شب بیستم رمضان 98 -حاج محمود کریمی
9.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی باسم کربلایی به‌مناسبت شهادت امیرالمومنین (ع)
. چه بساء مرغابیانی که مانند هدهد سلیمان از بسیاری از انسانها فهم شان نسبت به امام زمانشان بیشتر است: علم امیرالمومنین علیه السلام به لحظه شهادت و رضایت به تقدیر الهی، و اشتیاق او به دیدار حضرت حق: حسن بن جهم میگوید: به امام رضا عليه السلام عرض کردم: 📌 همانا اميرالمؤمنين عليه‏السلام قاتل خود را میشناخت و میدانست که در چه شبی و مکانی کشته میشود چون حضرت نعره‏ مرغابيان را در خانه شنيدند و فرمودند: (اين‏ها نعره‏هائي هستند که نوحه‏گراني پشت سر دارند) و ام‏کلثوم به حضرت عرض کرد: لو صليت الليلة داخل الدار وأمرت غيرك يصلي بالناس: 📌 کاش امشب در خانه نماز بخوانيد و براي نماز جماعت ديگري را بفرستيد پس حضرت نپذيرفتند و در آن شب بدون سلاح در منزل بیرون میرفتند در صورتي که ميدانست ابن‏ملجم او را ميکشد. 📌پس امام رضا علیه السلام فرمودند: آنچه گفتي درست است؛ ولي خدا، حضرت را مخیر کرده بود در آن شب مقدرات الهی اجرا شود 📚الكافي - الشيخ الكليني ج ١ ص ٢٥٩. .
در ۱۳ماه رمضان سال ۴۰ ه حضرت امیرالمومنین از شهادت خود خبر دادند. در آن روز حضرت علی بر منبر به امام حسن فرمودند " تا امروز چند روز از ماه مبارک رمضان می گذرد ؟ امام حسن : ۱۳ روز از امام حسین پرسیدند چند روز باقیمانده؟امام حسین فرمود۱۷ روز . در این هنگام امیرالمومنین دست به محاسنش گرفتند و فرمودند نزدیکست این موی من به خون سرم خضاب شود 📌در سحر روز ۱۹ امیرالمومنین وارد مسجد کوفه شدند و صدایشان به أيها الناس الصلاة بلند شد بعد مشغول نماز شدند،هنگامیکه در رکعت اول ، سر از سجده برداشت ابن ملجم لعنه الله با شمشیر فرق امیرالمومنین را شکافت و محاسن شریفش به خون فرقش خضاب شد،آنگاه صدای مبارکش بلند شد :" بِسمِ اللّهِ وَ بِاللّهِ وَ عَلي مِلَّةِ رَسولِ اللّهِ فُزتُ وَ رَبِّ الكَعبَةِ. صدای جبرئیل بلندشد تَهَدَّمَتْ و الله أركانُ الهُدي وَ انطَمَسَت و الله نُجومُ السَّماء أعلامُ التُّفي وَ انفَصَمَت وَ الله العُروَة الوُثقي قُتِلَ ابنُ عَمِّ محمّد المُصطَفي قُتِلَ الوَصيُّ المُجتَبي قُتِلَ عَليٌّ المُرتَضي قُتِلَ وَ الله سيد الأؤصياءِ وَ قَتَلَهُ أشقي الأشقياء 📚 ۱.الوقایع و الحوادث ۲۴۱/۱ ۲.بحارالانوار ۲۸۲/۴۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج محمود کریمی در مراسم مناجات‌خوانی در حرم امام رضا علیه‌السلام: برخی مسئولین گله کردند که چرا نامه امیرالمؤمنین علیه‌السلام را میخوانی؟.... اگر بیشتر حساسیت نشان دهند تمام عمرم را پای این نامه می‌گذارم!
🔴 روزهای شب قدر همانند شبهای  آن است 🔺 سيّد ابن طاووس رحمه الله گويد: 🔸 بدان كه روايت ، با سندهايى چند از امامان راستگو ـ كه برترينِ درودهاى خداوند بر آنان باد ـ از خداى متعال نقل شده است كه: «روز شب قدر ، مثل شب قدر است». پس مبادا روز نوزدهم يا بيست و يكم يا بيست و سوم را ناچيز بشمارى و به آنچه در اين سه شب انجام داده اى ، بسنده كنى و آن را نزد خداى خود زياد به حساب آورى، در حالى كه از نعمت بزرگ و حقوق پروردگارى اش غافل باشى! در اين سه روز بزرگ و ارجمند ، بيشترين تلاش را در مورد: عبادت ها، دعاها و غنيمت شمردن زندگى پيش از فرا رسيدن مرگ ، داشته باش. 📚 بحارالانوار/ج ۹۸ /ص ۱۴۹
هدایت شده از طریق السُّلوک
🌷آیت‌الله فاطمی‌نیا: از روايات استفاده می‌شود که روز قدر در فضيلت، همچون است. اين مطلب بسيار مهم است. 👌🏻 👈 اگر كسی شب قدر كوتاهی كرده است يا كسل بوده يا در دعا كوتاهی نموده، می‌تواند در روز قدر آن را جبران كند ان‌شاءالله.🤲🏻 @sulook
9.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
الگوی تمام عیار یک فرمانده نظامی در ایران، شهید صیاد شیرازی ☑️ @enghlabi_ir
هدایت شده از زلال معرفت
✨❧🔆✧﷽✧🔆❧✨ ✨ دعای مخصوص روز نوزدهم 💫 اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا مَنْ‏ (قَوْلُهُ الْحَقُ‏ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ عالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَهِ) ◽️خداوندا، از تو درخواست مى‌کنم اى خدایى که در روزى که در شیپور [قیامت]دمیده مى‌شود، سخن تو حقّ است و داناى نهان و آشکار 💫 وَ هُوَ اللَّهُ الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ فَالِقُ الْإِصْبَاحِ وَ جَاعِلُ اللَّیْلِ‏ (سَکَناً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً ذلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ‏) ◽️ و خداوند آگاه و کاردان، شکافنده‌ى سپیده‌دم هستى و را مایه‌ى آرامش و آفتاب و ماه را براى حساب‌رسى قرار دادى و این خداوند سربلند آگاه است. 💫 یَا مَنْ حَرَّمَ‏ (الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ وَ الْإِثْمَ وَ الْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِ) ◽️اى خدایى که کارهاى زشت اعمّ از آشکار و نهان و گناه و تجاوز به غیر حقّ را نموده‌اى، 💫 یَا مَنْ‏ (خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِی سِتَّهِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَىٰ عَلَى الْعَرْشِ) ◽️اى خدایى که آسمان‌ها و زمین را آفریده آن‌گاه بر عرش استیلا پیدا کرده 💫 یَا مَنْ‏ (لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ) یَا مَنْ تَجَلَّى لِلْجَبَلِ فَ (جَعَلَهُ دَکًّا) ◽️و آفرینش و فرمان از آن تو است. بلندپایه باد خدایى که پروردگار جهانیان است. اى خدایى که بر کوه [طور]تجلّى کردى و آن را فروپاشیدى. 💫 أَسْأَلُکَ اللَّهُمَّ بِمَا نَاجَیْتُکَ بِهِ مِنْ مِدْحَتِکَ وَ دَعَوْتُکَ بِهِ أَنْ تَرْزُقَنِی الْقَبُولَ وَ الرَّحْمَهَ فِی هَذَا الْیَوْمِ وَ فِیمَا قَبْلَهُ وَ فِیمَا بَعْدَهُ ◽️خدایا، به آنچه از ستایش و ثناى تو که با تو رازگویى کردم و تو را به آن خواندم، از تو درخواست مى‌کنم که پذیرش و رحمتت را در این روز و پیش و بعد از آن، روزى‌ام کنى 💫 وَ تَجْعَلَ عَمَلِی صَالِحاً مَقْبُولًا رَاضِیاً زَاکِیاً تُبَیِّضُ بِهِ وَجْهِی وَ تُکْرِمُ بِهِ مَنْزِلَتِی ◽️و عملم را شایسته، مورد پذیرش، مورد پسند و پاکیزه قرار داده و به واسطه‌ى آن رویم را سپید گردانیده و منزلتم را بالا برده 💫وَ تُحْسِنُ بِهِ مَثْوَایَ وَ تُتِمُّ بِهِ نُورِی [فَوْزِی‏] وَ تُلَقِّنِّی بِهِ حُجَّتِی وَ تُعْطِینِی بِهِ مَسْأَلَتِی ◽️و مقامم را نیکو گردانیده و نورم [رستگارى‌ام]را تکمیل نمایى و دلیلم را تلقین و خواسته‌ام را عطا کنى 💫وَ تَشْفِی بِهِ نَفْسِی وَ تَنْصُرُنِی عَلَى عَدُوِّی وَ تَجْمَعُ بِهِ شَمْلِی وَ تَلُمُّ بِهِ شَعْثِی وَ تَرُدُّ بِهِ إِلْفِی ◽️و جانم را بهبودى بخشى و علیه دشمنم یارى کنى و امور پراکنده‌ام را گردآورده و پژمردگى‌ام را سامان بخشى و و الفتم را بازگردانى 💫وَ تُصْلِحُ بِهِ أَمْرِی وَ تَرْفَعُ بِهِ شَهَادَتِی وَ تُزَکِّی بِهِ عَمَلِی وَ تُلْهِمُنِی بِهِ رُشْدِی ◽️و کارم را اصلاح کنى و گواهى‌ام را بالا برى و عملم را پاکیزه گردانى و آنچه موجب رشد من است، به من الهام کنى 💫 وَ تَعْصِمُنِی بِهِ مِنْ کُلِّ سُوءٍ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ وَ تَرْزُقُنِی بِهِ الْجَنَّهَ وَ تَفُکُّ بِهِ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ إِنَّکَ عَلى‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ ◽️و از همه‌ى بدى‌هاى دنیا و نگاه دارى و را روزى‌ام کنى. به راستى که تو بر هر چیز توانایى 💫 وَ هُوَ عَلَیْکَ نَزْرٌ وَ عِنْدَکَ حَقِیرٌ یَسِیرٌ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ ◽️و این بر تو اندک و نزد تو کوچک و کم است. به رحمتت اى مهربان‌ترین مهربانان و درود خداوند بر سرورمان حضرت محمّد صلی الله علیه وآله وسلم و خاندان پاک او ڪانال زلال مــ💖ــعرفت @ZolaleMarefat_f ┅═✧❁🔆❁✧═┅
هدایت شده از جهاد تبیین
🔰 🔻رهبر انقلاب: «کاش کسانی بتوانند مثل شهید آوینی این جهاد عظیم مقابله با کرونا را روایت کنند؛ همچنان ‌که شهید آوینی توانست جزئیّات جبهه را برای ما روایت بکند و آن را ماندگار کند.» ۱۳۹۹/۰۲/۲۱ 🍂 «شاید جنگ پایان یافته باشد، اما مبارزه پایان نخواهد یافت و زنهار! این غفلتی که من و تو را در خود گرفته است، ظلمات قیامت است». «هنر آن است که بمیری، پیش از آن که بمیرانندت». ای شقایق های آتش گرفته! دل خونین ما شقایقی است که داغ شهادت شما را بر خود دارد. آیا آن روز نیز خواهد رسید که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید؟ 📝 | برای 🌟 میخواهم از تو بگویم، تو که سید شهیدان اهل قلم شده ای...! به هرگاه که موضوع نام تو میشود گویی تمام کلمات به تکاپو می افتند و با همه وجود تلاش میکنن تا حقیقی ترین معنای خود را بر کاغذ و ذهن آدم ها بگمارند. گویی نسبت به احساس دین میکنن...! 🔆نام تو با فکه گره خورده است، هنوز هم در فکه صدایت به گوش میرسد، نمیدانم تو،فکه را مشهور کرده یا فکه تو را ! اما هرچه که هست حالا پس از گذشت چندین سال هرکس پایش به خاک فکه میرسد به هوا یاد تو را میکند 📍اگر کار برای خدا و رضای او باشد بی تردید نتیجه اش هم خدایی میشود درست مانند تو . ای شهید؛ قدری برایمان دعا کن تا کارهای مان بوی خدا بگیرد... 🔻 شهید اهل قلم آسیدمرتضی آوینی: هر شهید کربلایی دارد که خاک آن کربلا تشنه خون اوست ، و زمان انتظار می کشد تا پای آن شهید بدان کربلا رسد. 📍در حضور غربت یاران 🌟سید دل پرخونی داشت، همراهانش با صدای «یارب» ‌های او در نیمه‌ شب آشنا بودند.پاسی از شب كه می‌گذشت، در انتظار صدای ناله‌های آوینی چشمانشان را باز می‌كردند مرتضی مرثیه‌سرا بود، دلی عاشورایی داشت قصه وصال، روح بی‌تابش را عاشق می‌ساخت. 🔸یكبار در دوكوهه به او گفتم: شهید داوود یكبار در زمین خیس پادگان به زمین افتاد و گریه كرد وقتی علت گریه‌اش را پرسیدم، پاسخ داد:"یاد حضرت عباس افتادم كه هنگام به زمین افتادن دست نداشت، حتماً‌ خیلی سخت به زمین افتاده است". 🔸 با شنیدن این سخن گریه مجال صحبت را از مرتضی گرفت، همانجا در پادگان نشست، ساعت‌ها به یاد غربت عباس‌بن‌علی  و داوود گریست. گوئی پرده‌های غیب را از چشمانش گرفته بودند، داوود را در زمین صبحگاه می‌دید. لب به سخن گشود، داوود باید می‌رفت.برخاست،‌ پا برجای گام‌های داوود نهاد. مرتضی مردی آسمانی بود كه پای بر خاك داشت. 📚منبع : كتاب هسفر خورشید. 💬راوی :رضا برجی 🍂 چه روزگار شگفتی! پیروزی‌ ظاهری را رها کن که فتح حقیقی این‌جاست؛... این‌جا که حُسَین‌بن عَلی علیه‌السّلام دل‌های جوانان را فتح کرده است؛... این‌جا که جوانان قلمروی نفس را فتح کرده‌اند. 🌷 در عالم رازیست که جز به بهای خون فاش نمی شود: 🔻شهد آوینی: اهل نظر اگر عقل را در برابر عشق نهاده اند از آن است که عقل اهل اعتبار است و درک و وصف ، و محرم راز نیست. اگر منکر راز نشود، او را همین قدر می رسد که دریابد رازی هست، و دیگر هیچ. راز لایدرک و لایوصف است و بیرون از حدود اعتبارات عقل؛ چشمه ای مکنون در ظلمات وادی حیرت. اما عقل از حیرت می گریزد. عقل گرفتار عالم حدوث است و از تفکر در قدم می گریزد، چراکه آن راز به تفکر گشوده نمی شود. عقل در جست و جوی نور است و راز، پرده نشین سیاهی های نا کجا آباد غیب هویت. ✍🏻 امام خامنه‌ای: 🔻 کسانی که واقعاً دلشان برای اسلام می‌تپد و برای کشورشان، متوجه این باشند که پست، میزان نیست، مقام میزان نیست، اینها چیزی نیستند، این مقامات تمام می‌شود؛ آنی که هست خدمت است. آدم متعهد در هرجا باشد، اگر دید خدمتش خوب است آن جا، بیشتر دلگرم است. باید هدفش این باشد که خدمت بکند، نه هدفش این باشد که مقام داشته باشد... ۱۳۶۴/۶/۱۲ ... و پندار ما این است که ما مانده­ ایم و شهدا رفته اند،اماحقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده ­اند. کتاب دمی با آقامرتض، ناصر کاوه ✍🏻
هدایت شده از جهاد تبیین
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«صیاد فرصت ها» 🔹رهبر انقلاب : «دلم برای صیادم تنگ شده است. »😭 📆بمناسبت ۲۱ فروردین، سالگرد شهادت سرلشکر علی صیاد شیرازی، نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران شادی روح یاران صلوات @jahadetabeen8
هدایت شده از جهاد تبیین
🌷داستان واقعی به نام 👈 🌟( ) 🌹 در کربلا واعظی بود به نام سید جواد که ساکن کربلا بود ولی در ایام محرم و عزا برای تبلیغ به نواحی و روستاهای دوردست میرفت نماز جماعت می خواند و مسائل شرعی می گفت و سپس به کربلا برمی گشت. (او می گفت): یکبار گذرم افتاد به روستائی که همه اهالی آن سنی مذهب بودند و در آنجا برخورد کردم با پیرمردی محاسن سفید و نورانی و چون دیدم سنی است با او از در صحبت و مذاکره وارد شدم ولی دیدم الآن نمی توانم تشیع را به او بفهمانم چون این مرد ساده لوح و پاکدل چنان قلبش از محبت غاصبین خلافت سرشار است که آمادگی ندارد و شاید گفتن حقیقت مطلب به او نتیجه برعکس بدهد. تا اینکه یک روز برای اینکه راه مذاکره با او را باز کنم و به تدریج ایمان در دل او پیدا شده و شیعه گردد از او پرسیدم: شیخ شما کیست؟ (عربها به بزرگ و رئیس قبیله شیخ می گویند) پیرمرد در پاسخ گفت:شیخ ما یک مرد قدرتمندی است که چندین خان ضیافت دارد. چقدر گوسفند دارد. چقدر شتر دارد. چهار هزار نفر تیر انداز دارد. چقدر عشیره و قبیله دارد... من گفتم: به به از شیخ شما چقدر مرد متمکن و قدرتمندی است! پیرمرد رو کرد به من و پرسید: 📣 شیخ شما کیست؟گفتم : شیخ ما یک آقائی است که هر کس هر حاجتی داشته باشد برآورده می کند.اگر در مشرق عالم باشی و او در مغرب عالم و گرفتاری و پریشانی پیش آید و او را صدا بزنی فورا به فریادت میرسد و رفع مشکل از تو می کند. پیرمرد گفت: به به عجب شیخی است شیخ خوب است این گونه باشد. اسمش چیست؟ گفتم: "شیخ علی". دیگر در این باره صحبتی نشد ولی احساس کردم پیرمرد از شیخ علی خیلی حوشش آمده و دائم در فکر سخن من است. دهه محرم تمام شد و به کربلا برگشتم و بعد از مدتی دوباره به آن روستا عزیمت کردم و این دفعه با شور و علاقه فراوانی.با خود می گفتم: آنروز سنگ بنا را گذاشتم و نامی از "شیخ علی, بردم . این دفعه بنا را تمام نموده و "شیخ علی" را به طور کامل معرفی می کنم و پیرمرد روشن دل را با مقام مقدس ولایت👈 امیرالمومنین (ع) آشنا می سازم. تا وارد روستا شدم سراغ او را گرفتم. 📣گفتند: از دنیا رفته است! خیلی متاثر شدم و با خود گفتم: عجب پیرمردی به او دل بسته بودم که او را با ولایت آشنا کنم. حیف که بدون ولایت از دنیا رفت.چون معلوم بود که اهل عناد و دشمنی نیست بلکه القائات و تیلیغات سوء او را از گرایش به ولایت محروم نموده است. به دیدن فرزندانش رفتم و پس از تسلیت تقاضا کردم که مرا سر قبر او ببرند. بالای قبر او گفتم: 👐خدایا من به این پیرمرد امید داشتم.چرا او را از این دنیا بردی؟خیلی به آستانه تشیع نزدیک بود.افسوس که ناقص و محروم از دنیا رفت. از قبرستان که برگشتیم شب را در منزل همان پیرمرد استراحت کردم. وقتی خوابیدم در عالم رویا ز دری وارد شدم دیدم یک دالان درازی است و در یکطرف آن نیمکتی است بلند که روی آن دو نفر نشسته اند و آن پیرمرد سنی نیز در مقابل آنهاست. پس از سلام و احوالپرسی دیدم در انتهای دالان دری است شیشه ای که از پشت آن باغی بزرگ دیده می شود . از پیرمرد پرسیدم: اینجا کجاست؟ گفت: اینجا عالم قبر و برزخ من است و باغ در انتهای دالان متعلق به من و قیامت من است. 📣گفتم: چرا به باغت نمی روی؟ گفت: هنوز موقعش نرسیده.اول باید این دالان را طی کنم. گفتم:چرا طی نمی کنی؟گفت: این دو نفر معلم من هستند.آمده اند تا مرا تعلیم ولایت کنند. وقتی ولایتم کامل شد می روم . سپس به من گفت:آ قا سید جواد گفتی و نگفتی! گفتی: شیخ ما چنین و چنان است ولی نگفتی که "سیخ علی" 👈 همون "علی بن ابیطالب(ع)" است. به خدا قسم همین که صدایش زدم به فریادم رسید. 📣پرسیدم: قضیه چیست؟ گفت: وقتی از دنیا رفتم و مرا دفن کردند نکیر و منکر به سراغم آمدند و از من سوال کردند که: (من ربک؟ ومن نبیک؟ ومن امامک؟) من دچار وحشت و اضطرابی شدید شدم و هر چه می خواستم پاسخ دهم زبانم نمی چرخید. با آنکه مسلمان بودم ولی نمی توانستم نام خدا و پیغمبرم را بر زبان جاری کنم. دور مرا احاطه کردند و می خواستند مرا عذاب کنند. من که به تمام معنا بیچاره شده بودم و می دیدم که هیچ راه گریز و فراری نیست ناگهان به یاد حرف تو افتادم که می گفتی 👈(ما یک شیخی داریم که اگر کسی گرفتار باشد و او را صدا زند هر جا باشد فورا حاضر می شود و از او رفع گرفتاری می کند) من هم فریاد زدم: ای علی به فریادم برس.👈 فورا آقای بزرگواری حاضر شدند و به آن دو مامور فرمودند: 😊دست از این مرد بردارید. معاند نیست. او از دشمنان ما نیست. این طور تربیت شده. حضرت آن دو را رد کردند و دستور دادند دو فرشته دیگر بیایند و عقائد مرا کامل کنند. این دو نفری که روی نیمکت نشسته اند همان دو هستند که به امر حضرت مرا تعلیم عقائد می کنند... 👈 منبع: کتاب معاد شناشی, علامه طهرانی