eitaa logo
داستان زیبا
171 دنبال‌کننده
169 عکس
225 ویدیو
53 فایل
داستان زیبا داستان های معصومین داستان های کوتاه داستان های مستند و علما وشهدا و .. کانال دیگر ما:قرآن وسنت، @ghoranvasonat کانال روانشناسی @ravan110
مشاهده در ایتا
دانلود
. ♻️ ...هر چقدر که می‌خواهید سکوهای دشمن را آزاد کنید! 🔰علامه مجلسی (رحمة الله علیه) در کتاب بحارالأنوار این روایت را به نقل از امام حسین (علیه اسلام) نقل می‌کند: «روايت شده است كه مردى خدمت امام حسين (عليه السلام) رسيد و گفت: من شخصى گناهكار هستم كه نمی‌توانم خود را از معصيت نگهدارم (صبر بر معصیت ندارم) و گناه می‌کنم. مرا پند و اندرزى بده. امام حسین (علیه السلام) فرمودند که پنج كار را انجام بده و بعد هر چه می‌خواهی گناه کن: 🔻اول، روزی خداوند را نخور، هر چه می‌خواهی گناه کن! 🔻دوم، از ولايت خداوند خارج شو، هر چه می‌خواهی گناه کن! 🔻سوم، جايى را پيدا كن كه خداوند تو را نبيند، هر چه می‌خواهی گناه کن! 🔻چهارم، وقتى ملك الموت براى قبض روح تو آمد، جلوی او را بگیر و او را از خودت دور کن، هر چه می‌خواهی گناه کن! 🔻پنجم، وقتى مالک (خداوند) تو را داخل جهنم كرد، داخل نشو، هر چه می‌خواهی گناه کن! (بحار الأنوار، ج ۷۵، ص 126) حال با الگوگیری از این روایت، به اعضای شورایعالی فضای مجازی که طرفدار آزاد گذاشتن بدون قید و شرط فعالیت سکوهای خارجی متعلق به دشمنان این ملت هستند، می‌گوییم که این چند کار را اگر توانستید انجام دهید، هر چقدر دلتان می‌خواهد سکوهای خارجی را آزاد کنید: 1⃣ جلوی انتشار محتوای غیراخلاقی و بزهکاری‌ آنها را بگیرید، آنگاه هر چقدر که می‌خواهید آزادشان بگذارید! 2⃣ جلوی انتشار محتوای ضاله و ضد دینی (توهین، شبهه پراکنی و هجمه به مقدسات) را بگیرید، آنگاه هر چقدر که می‌خواهید آزادشان بگذارید! 3⃣ جلوی تضییع حقوق کاربران (کلاهبرداری، نقض حریم خصوصی و ...) را بگیرید، آنگاه هر چقدر که می‌خواهید آزادشان بگذارید! 4⃣ جلوی خروج اطلاعات و داده‌های کلان از کشور را بگیرید، آنگاه هر چقدر که می خواهید آزادشان بگذارید! 5⃣ سکوهای خارجی را ملزم به رعایت قوانین کشور کنید و مصوبات شورای عالی فضای مجازی در مورد ساماندهی پیامرسان‌ها و شبکه‌‌های اجتماعی را اجرا کنید، آنگاه هر چقدر که می خواهید آزادشان بگذارید! 6⃣ فضای مجازی پاک، ایمن و استاندارد برای خانواده‌ها مهیا کنید و مردم و جوانان را از قتلگاه مجازی‌ای که اکنون وجود دارد، نجات دهید، آنگاه هر چقدر که می خواهید آزادشان بگذارید! 7⃣ تضمین دهید که سکوهای آمریکایی _ صهیونیستی، آتش بیار فتنه و آشوب‌ها نمی‌شوند، آنگاه هر چقدر که می خواهید آزادشان بگذارید! 8⃣ تضمین دهید که استقلال و حاکمیت ما نقض نمی‌شود و تن به استعمار و استثمار مجازی نمی‌دهیم، آنگاه هر چقدر می‌خواهید آزادشان بگذارید! 9⃣ تضمین دهید که اقتصاد دیجیتال و به طور کلی فناوری اطلاعات و ارتباطات ما وابسته به دشمن نمی‌شود، در تراز قدرت‌های جهانی این عرصه قرار می‌گیریم و سهم خود را از مدیریت و حکمرانی این عرصه در دنیا به دست می آوریم، آنگاه هر چقدر که می خواهید آزادشان بگذارید! 👈 کانال حمید رسایی: eitaa.com/rasaee
• مادر شهید بهشتی می‌گفتند: من در طول مدت بارداریِ سید محمد، نُه مرتبه قرآن را ختم کردم. برای شیر دادن به سید محمد، وضو می‌گرفتم، رو به قبله می‌نشستم و هنگام شیر دادن قرآن می‌خواندم؛ اگر تلاوتم قطع می‌شد شیر نمی‌خورد. |شهیدسیدمحمدبهشتی| ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐  ر.کانال کمیل
◾️انا لله و انا الیه راجعون ♦️ اسوه صبر و مقاومت مادر شهید حاج کاظم رستگار فرمانده دلاور لشکر 10 سیدالشهدا به رحمت الهی پیوست 🔆مادر سردار شهید «حاج کاظم نجفی رستگار» در روایتی از فرزندش می‌گوید: «در محافل هفتگی جلسات قرآن شرکت می‌کردم اما از آنجایی که قادر به خواندن قرآن نبودم فقط سوره حمد را قرائت می‌کردم. شبی پسرم را در خواب دیدم، از من پرسید چرا حالت خوب نیست. گفتم در جلسات قرآن که شرکت می‌کنم نمی‌توانم قرآن بخوانم. گفت نگران نباش شما هم می‌توانی قرآن بخوانی. برای نماز صبح که بیدار شدم و قرآن را باز کردم متوجه شدم می‌توانم قرآن بخوانم.» 🕊هدیه به ارواح پاک ومطهر شهدا امام شهدا واین عزیز مادرمان الفاتحه مع الصلوات 🇮🇷کانال‌های 🇵🇸 🌍 @ebratha_ir ایتا 🌍 @ebratha.org سروش
🔴 عارف ۱۶ ساله اومد گفت: میشه ساعت ۴ صبح بیدارم کنی تا داروهام رو بخورم؟ ساعت ۴ صبح بیدارش کردم، تشکر کرد و بلند شد از سنگر رفت بیرون. بیست الی بیست‌و‌پنج دقیقه گذشت، اما نیومد! نگرانش شدم، رفتم دنبالش و دیدم یه قبر کنده و نمازشب می‌خونه و زار زار گریه می‌کنه! بهش گفتم: مرد حسابی تو که منو نصف‌جون کردی، می‌خواستی نمازشب بخونی چرا به دروغ گفتی مریضم و می‌خوام داروهام رو بخورم؟! برگشت و گفت: خدا شاهده من مریضم، چشمای من مریضه، دلم مریضه، من ۱۶ سالمه، چشام مریضه، چون توی این ۱۶ سال امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رو ندیده؛ دلم مریضه بعد از ۱۶ سال هنوز نتونستم با خدا خوب ارتباط برقرار کنم؛ گوشام مریضه، هنوز نتونستم یه صدای الهی بشنوم! ﺷﻬﯿﺪ🕊🌹 🌷@shahedan_aref
6.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | علمی بالاتر از کیمیا از مرحوم شیخ نخودکی اصفهانی ✔️کانال رسمی دکتر رفیعی ☑️ @drrafiei_ir
. 🚨تاجر ثروتمندی بود که چهار همسر داشت همسر چهارم را بیشتر از همه دوست داشت و او را مدام با جواهرات گران قیمت پذیرایی می‌کرد. بسیار مراقبش بود و بهترین چیزها را به او میداد همسر سومش را هم خیلی دوست داشت و به او افتخار می کرد. نزد دوستانش او را برای جلوه‌گری می‌برد، گرچه واهمه شدیدی داشت که روزی او با مرد دیگری برود و تنهایش بگذارد. واقعیت این بود که او همسر دومش را هم بسیار دوست داشت. او بسیار مهربان بود و دائماً نگران و مراقب مرد بود. مرد در هر مشکلی به او پناه می‌برد و او نیز به تاجر کمک می‌کرد تا گره کارش را بگشاید و از مخمصه بیرون بیاید. اما همسر اول مرد زنی بسیار وفادار و توانا که در حقیقت عامل اصلی ثروتمند شدن او و موفق بودنش در زندگی بود، اما اصلاً مورد توجه مرد نبود. با وجود این که از صمیم قلب عاشق شوهرش بود، اما مردِ تاجر، به ندرت وجود او را در خانه‌ای که تمام کارهایش با او بود، حس می‌کرد و تقریباً هیچ توجهی به او نداشت. روزی مرد احساس کرد به شدت بیمار است و به زودی خواهد مرد. به دارایی زیاد و زندگی مرفه خود اندیشید و با خود گفت: من اکنون چهار همسر دارم، اما اگر بمیرم دیگر کسی را نخواهم داشت، چه تنها و بیچاره خواهم شد. بنابراین تصمیم گرفت با همسرانش حرف بزند و برای تنهاییش فکری بکند. 📍اول از همه سراغ همسر چهارمش رفت و گفت: من تو را از همه بیشتر دوست دارم و از همه بیشتر به تو توجه کرده‌ام و انواع راحتی‌ها را برایت فراهم آورده‌ام، حالا در برابر این همه محبت من آیا در مرگ با من همراه می‌شوی تا تنها نمانم؟ زن به سرعت گفت: “هرگز” ؛ همین یک کلمه و مرد را رها کرد. 📍مرد با قلبی که به شدت شکسته بود، به سراغ همسر سومش رفت و گفت: من در زندگی تو را بسیار دوست داشتم، آیا در این سفر همراه من خواهی آمد؟ زن گفت: البته که نه! زندگی در این جا بسیار خوب است. تازه من بعد از تو می‌خواهم دوباره ازدواج کنم و بیشتر خوش باشم. قلب مرد از این حرف یخ کرد. 📍مرد تاجر به همسر دوم رو آورد و گفت: تو همیشه به من کمک کرده‌ای، این بار هم به کمکت نیاز شدیدی دارم، شاید از همیشه بیشتر، میتوانی در مرگ همراه من باشی؟ زن گفت: این بار با دفعات دیگر فرق دارد. من نهایتاً می‌توانم تا گورستان همراه تو بیایم، اما در مرگ… متأسفم! گویی صاعقه ای به قلب مرد آتش زد. 📍در همین حین صدایی او را به خود آورد: من با تو می‌مانم، هر جا که بروی. تاجر نگاهی کرد، همسر اولش بود که پوست و استخوان شده بود. غم سراسر وجودش را تیره و تار کرده بود و هیچ زیبایی و نشاطی برایش باقی نمانده بود. تاجر سرش را به زیر انداخت و به آرامی گفت: باید آن روزهایی که می توانستم به تو توجه می‌کردم و مراقبت می بودم، که هزار افسوس این کار نکردم. 🚨 در حقیقت همه ما چهار همسر داریم! ١. همسر چهارم، بدن ماست. مهم نیست چه قدر زمان و پول صرف زیبا کردن او بکنی. وقت مرگ، اول از همه او، تو را ترک می کند. ٢. همسر سوم، دارایی ماست. هر چقدر هم برایت عزیز باشد، وقتی بمیری به دست دیگران خواهد افتاد. ٣. همسر دوم، خانواده و دوستان ما هستند. هر چقدر صمیمی و عزیز باشند، وقت مردن، نهایتاً تا سر مزارت کنارت خواهند ماند. ۴. همسر اول، روح ماست. غالباً به آن بی‌توجهیم و تمام وقت خود را صرف تن و پول و دوست می‌کنیم. او ضامن توانمندی‌های ماست، اما ما ضعیف و تنها رهایش کرده‌ایم تا روزی که قرار است همراه باشد، اما آن روز دیگر هیچ قدرت و توانی برایش باقی نمانده است.😔 باکمک به رشد روحی خود بها بده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624
🚨 ترس‌های غیر واقعی روزى زنبور و مار با هم بحث‌شان شد. مار می‌گفت: آدم‌ها از ترس ظاهر من می‌میرند؛ نه بخاطر نیش زدنم! اما زنبور قبول نمى‌کرد. مار برای اثبات حرفش، به چوپانى که زیر درختى خوابیده بود، نزدیک شد و به زنبور گفت: من چوپان را نیش مى‌زنم و مخفى می‌شوم؛ تو بالاى سرش سر و صدا و خودنمایى کن! مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع کرد به پرواز بالاى سر چوپان. چوپان از خواب پرید و گفت: اى زنبور لعنتى! و شروع به مکیدن جاى نیش و تخلیه زهر کرد. مقدارى دارو بر روى زخمش گذاشت و بعد از چند روز خوب شد. چند روز بعد که چوپان دوباره مشغول استراحت بود، مار و زنبور نقشه دیگرى کشیدند: این بار زنبور نیش زد و مار خودنمایى کرد! چوپان از خواب پرید و همین که مار را دید، از ترس پا به فرار گذاشت! او بخاطر وحشت از مار، دیگر زهر را تخلیه نکرد و دارویی هم استفاده نکرد. چند روز بعد، چوپان به خاطر ترس از مار و نیش زنبور مرد! 🚨 خیلى از بیمارى‌ها و مشکلات این‌چنین هستند که انسان‌ آنها را در ذهن خود بال و پر می‌دهد و آسیب میبیند و یا مثلا فلان کار در ذهنش، بسیار بزرگ جلوه پیدا می‌کند، لذا ترس از اقدام به عمل کردن آن را دارد. 💥با کمک به آرامش ذهن برس ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/3341746296Ce975069624
❌تبدیل رزق حلال به حرام امام على عليه السلام وارد مسجد شد و به مردى فرمود : استر من را برايم نگه دار. اما او دهنه استر را در آورد و آن را دزدید و بُرد . على عليه السلام بعد از تمام كردن نماز از مسجد بيرون آمد و دو درهم در دست گرفته بود تا به آن مرد پاداش دهد ، اما ديد استر به حال خود رهاست . آن دو درهم را به يكى از غلامان خود داد كه دهنه اى بخرد . غلام به بازار رفت و دهنه مسروقه را در آن جا ديد و به دو درهم خريد و نزد حضرت برگشت . على عليه السلام فرمود : آدمى به سبب بى صبرى ، خودش را از روزى حلال محروم مى كند و بيشتر از روزى مقدّر هم نصيبش نمى شود . ربیع الابرار زمخشری ۵:۳۳۶ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۳:۱۶۰ | عضوشوید 👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0
هدایت شده از قرآن وسنت
امام_هادی_علیه‌السلام_دهمین_پیشوای_آسمانی.pdf
4.6M
📗امام هادی علیه‌السلام دهمین پیشوای آسمانی 🌺 بسیار عالی 🌺 📝مولف:سید حمید موسوی گرمارودی تعداد صفحات:۱۲۳ زبان: فارسی 🔹توضیح: در این کتاب سعی شده ضمن بیان داستان های کوتاهی از زندگی گرانقدر آن امام همام، خواننده ی محترم با برخی از مهمترین ویژگیهای خاندان برگزیده ی الهی همچون منتخب الهی، عصمت و طهارت، علم و دانش الهی، ضرورت معرفت و یگانه راه هدایت آشنا گردد. 🌷هزینه دانلود صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک نفر همه اهالی یک روستا که۶۰۰نفربودند به کربلا فرستاده و نیروی انتظامی امنیت روستا را تا بازگشت اهالی بعهده گرفته ‌👏👏👏👏👏👏 @labkhandehalaal
هموطن بی‌حجابم! از تو متنفر نیستم. امروز که وسط پاساژ ما راه میرفتی و چشم مردهای هوسران را به خود جلب کرده بودی که هیچ کدامشان تو را «باشرافت» نمیدانند، فقط دلم برایت سوخت. چطور ساده دلانه در ذهنت فرو کردند با برداشتن روسری و لخت کردن سر و گردنت، به آزادی رسیدی! به حقوق زنانگی ات رسیدی. از اینکه چطور تو را فریب دادند که آنچه «حقوق مردها» است، یعنی: لخت دیدن زن‌ها.. را در ذهن تو به عنوان «حقوق زن‌ها» قالب کردند. من فقط دلم برایت سوخت که چطور از این همه حق، حق آرامش، حق امنیت، حق محیط پاک، حق مترو و اتوبوس امن، حق خانواده سالم و.. فقط «حق لخت شدن» را به عنوان «حقوق زن» به تو چپاندند. هموطن بی‌حجابم. شاید خیلی از مردها به تو نگویند. اما من می‌گویم . در دل تمام مردها، زن بی‌حجاب ، هرگز «زن نجیب» نیست، «زن قابل احترام» نیست. «زن باحیا» نیست. حتی اگر هزار سال بگذرد، این طبیعت ما مردهاست. در چشم ما زن بی‌حجاب ، «زن ارزان» است، «زن مفت و بی ارزش» است که فقط ابزار جنسی است و بس. آنقدر بی ارزش که بجای مغزش باید موها و بدنش را نشان دهد تا جلب توجه کند. در نظر مردها، زن فقط و فقط بخاطر «حیا» و «پاکی» اش، بخاطر آن لبخند خجولش، جذابیت حقیقی دارد. نه بخاطر برهنه بودنش. امروز که روسری برداشتی، شاید ندانی آخرش چه میشود. اما بنشین و ببین، روزی که شوهرت به همین ارزانی که تو را در اختیار دیگران میگذارد، زنهای دیگر را هم به حریم تو بیاورد! هموطن بی‌حجابم ! اگر امروز طلاق و خیانت و اعتیاد و بزهکاری ۱۰ از ۱۰۰ است، بنشین و ببین، نتیجه «آزادی» یا درست تر بگویم آنچه به اسم «آزادی در ذهنت فرو کرده اند» چند سال دیگر در ایرانِ نجیب من بیرون خواهد زد. روزی خواهد آمد که آمار هولناک طلاق و خیانت و اعتیاد و قتل های خانگی به همان آمریکا و انگلیس خواهد رسید. (هر 2 ثانیه تجاوز به یک زن و… ) آن وقت دیگر برگشت به جامعه سالم، جامعه امن و خانواده محور محال است. بنشین و ببین، دروغ مضحک «بی‌حجابی عادی میشود» چطور باعث عادی شدن تجاوز و خیانت و زن بازی ها خواهد شد. آخر این راه، همین است و بس. اما هموطن باحجاب من! ممنونم از فداکاری ات برای حفظ خانواده ایرانی. ممنونم که با زحمت، خود را می پوشانی تا چشم من، تا قلب من و آرامش همسر من حفظ شود. ممنونم که در روزگار بی ناموس ها، هنوز حیا و شرف و پاکی در وجودتان هست. سر تعظیم در برابر انسانیت و پاکیزگی ات فرود می‌آورم، ای خواهر باحیای من. ✅هفده دی ماه سالروز فرمان کشف حجاب رضاخانی و آغاز بلائی خانمان سوز در کشور شیعی... 📚برگرفته از کتاب سيزده چهارده (حجاب و حیا در آینه حکایات تاريخي و تجربه نزديک به مرگ)، نشر شهید ابراهیم هادی