هدایت شده از طبیب خودت باش (آموزش طب سنتی اسلامی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیه آیت الله بهجت به طلبه جوان:
7ساله ازدواج کردیم زندگی مون خیلی سخت شده آیا سحر یا جادویی شده؟
✅پاسخ آیت الله بهجت:
#حرز_امام_جواد همراه داشته باشید یا به بازوی خودتان ببندید.
💚دفع چشم زخم
💛 دفع سحر و جادو
💚 برکت در رزق و روزی
💛 دفع استرس و پریشانی
💚 دفع نگاه و زبان بد دشمنان
💛محفوظ ماندن از بلایای طبیعی
📌ایدی جهت سفارش 👇👇👇
@Ya_Shafi_391
#طبیب_خودت_باش👇🏾👇🏾👇🏾
https://eitaa.com/joinchat/2761949419Cc1fd333bd8
هدایت شده از طبیب خودت باش (آموزش طب سنتی اسلامی)
سوال یکی از مخاطبین⁉️
چرا قیمت حرز های شما خیلی کمتر از جاهای دیگه هست؟🤔
جاهای دیگه حرز رو ۳۰۰ و ۴۰۰ میدن😳
بله همینطوره...
شعار ما اینه👇
«سود کمتر مشتری بیشتر»
✍آقای اسلامی
✅۱۴۰۱/۱۰/۲۳
✨بسم الله الرحمن الرحیم
و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
✅سلام علیکم جمیعا
✅امشب قصد اطاله کلام ندارم فقط یک نکته
✅وقتی ما از ابعاد گسترده فتنه صحبت میکنیم عده ای خیال میکنند اینها توهم توطئه است
⭕️مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیرشون فرمودن که برنامه ریزی دشمن به قدری دقیق یود که من در دلم اونها رو تحسین کردم
مشکل دشمن فقط اشتباه محاسباتی بود
⭕️این حرف خیلی بزرگه
یعنی اینقدر دقیق همه چیز هماهنگ بود که هر کشوری جز ما اگر درگیر این فتنه میشد سقوطش حتمی بود
⭕️ببینید چقدر قوی برنامه ریزی کردن
‼️١- هماهنگی بین سلبریتی های داخلی وطن فروش و سلبریتی های خارجی برای کار رسانه ای
‼️٢- هماهنگی هکرها برای حملات سایبری به مراکز حساس زیرساخت ارتباطات و حتی مراکز حساس کشور
‼️ ٣- به خط کردن یگانهای سایبری از موساد و سیا و اینتلیجنس سرویس انگلیس گرفته تا پیر و پاتالهای پادگان اشرف و آلبانی و سلطنت طلبان و تجزیه طلبان
‼️۴- هماهنگی با گروههای انتحاری داعش جهت خرابکاری
‼️۵- هماهنگی با گروههای آموزش دیده مناففین و ...
‼️۶- هماهنگی بین کشورهای همسایه مثل آذربایجان و عراق و عربستان جهت استفاده سرزمینی برای ایجاد پایگاه برای لجستیک گروههای اغتشاشگر داخل کشور
‼️٧-ورود اسلحه از مرز های ترکیه (در یک سال به اندازه چهل سال گذشته اسلحه وارد کشور شده که خیلی هاش کشف شده)
‼️٨- به خط کردن شبکه های معاند از منو تو گرفته تا بی بی سی فارسی و صدای آمریکا
‼️٩- به خط کردن شاخهای مجازی برای برهم زدن جو جامعه و تلقین حس ناامیدی به بدنه مردم
‼️١٠- به خط کردن شبکه های اجتماعی و کانالهای خبری در راستای پوشش اخبار اغتشاشات
⭕️همه جوره همه چیز هماهنگ شده بود
خوشبختانه اینها زودتر از موعد مقرر به خط زدن و این برنامه های اینها رو بهم زد
⭕️مرگ مهسا امینی باعث شد اینها طمع کنند و زود به خط بزنند
به همین دلیل تا خواستن کاری بکنند جام جهانی شد و اینها به شدت سرخورده شدن از عدم حمایت مردم
⭕️بعد از جام جهانی هم سردی هوا باعث شد کلا برنامههای اینها برای ایجاد تجمعات به مشکل بخوره
⭕️مهمترین رکن اینها هم هماهنگی با نفوذی هایی در قد و قواره اکبری بود.
جمله حضرت آقا خیلی سنگین بود :
این فتنه یک خیانت بود.
⭕️یعنی افرادی در داخل کشور به عمد و قصد داشتن خلل ایجاد میکردن تا در آتش این فتنه دمیده بشه
⭕️و سنگینترین ضربه دشمن در حوزه اقتصادی بود که جامعه رو تا مرز انفجار تحریک کرد
⭕️به جرات میگم در طول تاریخ نداریم هیچ کشوری تونسته باشه همزمان با چندین و چند فتنه مبارزه کنه و سقوط نکنه
⭕️اما نظام جمهوری اسلامی با تدبیر حضرت آقا تا الان تونسته مقاومت کنه
⭕️حضرت اقا فرمود این فتنه هنوز تموم نشده
⭕️باید مواظب باشیم داستان جنگ احد تکرار نشه
⭕️نباید مغرور بشیم باید حواسمون رو جمع کنیم تا دشمن دوباره جون نگیره
نقاط ضعف نظام باید برطرف بشه
نقاط قوت نظام باید برای مردم تبیین بشه
⭕️یه جمله بگم جیگر همتون حال بیاد
در این فتنه
⭕️یه نفر به همه بود
⭕️یعنی سید علی یه طرف ، کل دشمن با تمام اعوان و انصارش یه طرف
بازم سید عظیم الشان ما پیروز شد
حالا میفهمید چرا مجله فرانسوی بهش ناسزا و فحش میده؟ چون خیلی خیلی فشار بهشون اومده .
هر چی زور داشتن زدن ، نشد
حالا نوبت ماست
#امام_زمان (عج) پشت و پناه این مردم شهید پرور و نظام انقلابی است.
⭕️و باز هم میگم چه زیبا فرمود پیر جمارانی ما که:
⭕️پشتیبان ولی فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد
#لبیک_یا_خامنه_ای
والسلام
🥀طلائیه🥀
🆔 @talayie
روزى كه به تلويزيون رفتم
خاطره جالب از آقای قرائتی👇
خدا رحمت كند شهيد مطهرى را. چون مرا مى شناخت و برنامه هاى مرا ديده بود، مرا به تلويزيون فرستاد. به سراغ رئيس وقت صدا و سيما رفتم. ايشان گفت: تلويزيون جاى آخوند نيست، اينجا بازى نيست مسئله هنر است.
گفتم: احتمال نمى دهى كه من معلّم هنرمندى باشم؟ دستور داد مرا به اتاقى بردند كه عدّه اى از هنرمندان نشسته بودند. گفتند: حرف حساب تو چيست؟
گفتم: من يك معلّم هستم و مى خواهم درس بدهم، از اين لحظه تا دو ساعت مى توانم با حرف حق شما را چنان بخندانم كه نتوانيد لب هاى خود را جمع كنيد.
ساعت گذاشتند و من برنامه بسيار شادى را اجرا كردم و بالاخره ورود من به تلويزيون مورد قبول آنان واقع شد.
🌴 #ڪانال_داستان_ها_و_حکایات
https://eitaa.com/joinchat/2509897778C3d9a9afe8f
📌#انسان محوری
✍ پیرمردی بود #مسیحی که عمری کار کرده و زحمت کشیده بود؛ اما در آخر عمر از راه #گدایی زندگی می کرد
روزی #امیرمؤمنان (ع) در عبور از گذرگاهی با ابن
وضع رقت بار، روبه رو شد و از احوال این پیرمرد پرسید. سرانجام، روشن شد که این مرد #فاقد هر نوع امکانات زندگی است و جز گدایی راه دیگری برای زندگی ندارد.
کسانی که پیرمرد را می شناختند، آمدند و شهادت دادند که این پیر مرد #مسیحی است و تا جوان بود و چشم داشت، کار می کرد. او اکنون که هم جوانی را از دست داده است و هم چشم را، نمی تواند کار بکند و ذخیره ای هم ندارد و از سر ناچاری #گدایی می کند.
حضرت علی (ع) فرمود: «عجب! تا وقتی که توانایی داشت، از او کار کشیدید و اکنون او را به حال خود گذاشته اید؟ سوابق این مرد حکایت می کنند که در مدتی که توانایی داشته، کار کرده و خدمت انجام داده است، بنابراین، بر عهده #حکومت و اجتماع است که تا #زنده است، او را تكفل کند. بروید و از بیت المال به او#مستمری بدهید»
📚الحر العاملی،پیشین،ج۲ص۴۲۵
🌴 #ڪانال_داستان_ها_و_حکایات
https://eitaa.com/joinchat/2509897778C3d9a9afe8f
من از عقرب نمیترسم
ولی از نیش می ترسم
ندارم شِکوه از بیگانگان
از خویش می ترسم
ندارم وحشتی از
یوز و ببر و حمله ی شیران
از آن گرگی که می پوشد
لباس میش میترسم
🌴 #ڪانال_داستان_ها_و_حکایات
https://eitaa.com/joinchat/2509897778C3d9a9afe8f
من از عقرب نمی ترسم ولی از سوسک می ترسم من از دشمن نمی ترسم ولی از دوست می ترسم
حجت الاسلام والمسلمین قرائتی؛
[خاطرات - خنده شهيد - صفحه۲۶]
خنده شهيد
ايام نوروزى خدا توفيق داد در جبهه بودم، خاطره زيبائى را درباره پدر دو شهيد شنيدم كه مى گفتند: وقتى پسر دوّمش را در قبر گذاشته اند، شهيد خنديده است.
تلفن كرده و به ملاقات او رفتيم او مى گفت: كه پسرم چهار سال در جبهه بود تا اينكه در عمليات والفجر ۸ به شهادت رسيد، دوستانش از زمان شهادت تا سردخانه و قبل از دفن عكس هايى از او گرفته بودند (و او عكسها را به ما نشان داد) و ادامه داد: وقتى شهيد را در قبر گذاشتيم، ديديم مى خندد اين هم عكسش!
مدّتى گذشت، وصيت نامه او را پيدا كرديم، نوشته بود، آرزو دارم وقتى مرا در قبر گذاشتند بخندم!
شادی روح #شهدا در این شب قدر #صلوات🌹
🌴 #ڪانال_داستان_ها_و_حکایات
https://eitaa.com/joinchat/2509897778C3d9a9afe8f
💎خانم بدحجابی جلوی یک اهل دلی رو
گرفت و از ایشون سوال کرد :
اگه یک تار موی من بیرون باشد،
دنیا به آخر میرسه؟!
چرا اینقده شماها گیر می دین؟
اهل دل جواب داد :
اگــر یــک تــار مــو در غذایــی خــوب و خوشــمزه باشــد، آیــا دنیــا بــه آخــر
میرسه؟ قطعا خیـر.
ایـن تـار مـو حتـی مـزه و طعـم غـذا رو
هـم تغییـر نمیده، امـا بسـیاری از افراد
طبیعتـا در چنیـن حالتـی دچـار دلزدگـی
شـده و اون غـذای خـوب و خوشـمزه از
چشمشون میافته.
حالا بذار یه داستان قشنگ تاریخی
هم برات بگم...
اهل دل گفت :
روزی یکــی از یــاران امــام صادق
( علیه السلام ) خدمــت ایشــان رســید
و گفــت در یــک کــوزه روغــن یــک مــوش
افتــاده، آیــا میشود آن روغــن را خــورد؟
امــام صــادق (علیهالسلام) فرمودنــد:
نمیتوانی آن را بخـوری.
مـرد گفـت آقـا یـک مـوش کوچکتـر از آن
اسـت کـه باعـث شـود غـذای خـود را کنـار
بگـذارم و از خیـر روغنهای گـران قیمـت
بگـذرم!
امـام صــادق (علیهالسلام) فرمودنـد:
آن چیـزی کـه در نظـر تـو کوچـک اسـت،
مـوش نیسـت.
ایـن دیـن اسـت کـه در نظـر تـو کوچـک اسـت.
حالا خانم بزرگوار :
وقتـی از ایـن زاویـه بـه ماجـرا نـگاه کنید
متوجـه میشیم کـه یـک تـار مـو شـاید بـه خـودی خـود اهمیتـی نداشـته باشـه امـا
وقتـی بـه ایـن توجـه کنیـم کـه حتـی
نمایـش یـک تـار مـو هـم، سـرپیچی از
فرمـان پـروردگار جهانیـان اسـت،
با این نگاه، بیرون امدن یـک تـار مـو
جلوی نامحـرم هـم مهـم میشود.
#حجاب
🌴 #ڪانال_داستان_ها_و_حکایات
https://eitaa.com/joinchat/2509897778C3d9a9afe8f
✨﷽✨
⚜حکایتهای پندآموز⚜
📜كرامتي از امام رضا (ع)📜
✍عصر حضرت رضا (ع) بود، حسين بن عمر مي گويد: من قبلا در مذهب واقفي بودم يعني معتقد بودم كه امام كاظم (ع) زنده است و امام قائم (ع) مي باشد و بعد از او ديگر امامي نيست. در همان زمان به حضرت رضا (ع) رسيدم، قبلا پدرم از پدر او امام كاظم هفت مسأله پرسيده بود كه امام كاظم شش مسأله را جواب داده بود و به هفتمين مسأله جواب نداده بود، من با خودم گفتم: به خدا همان هفت مسأله را بايد از حضرت رضا (ع) بپرسم، اگر پاسخ گفت، دلالت بر صدق امامتش مي كند.
من مسائل را از امام رضا (ع) پرسيدم، آن حضرت نيز جواب شش سؤال را همانند جواب پدرش بدون كم و كاست داد، ولي از جواب سؤال هفتم، خودداري كرد، هفتمين سؤال اين بود كه پدرم به پدر حضرت رضا (ع) گفته بود: من در روز قيامت در پيشگاه خدا شكايت و احتجاج مي كنم كه تو مي گويي برادر بزرگت عبدالله افطح امام نيست.
آن حضرت دستش را بر گردنش نهاد و فرمود: آري در قيامت در پيشگاه خدا در اين مورد بر ضد من احتجاج كن، هر گناهي داشت آن را به گردن مي گيرم.
هنگامي كه با حضرت رضا (ع) خداحافظي كردم، آن حضرت به من فرمود: هر كس كه شيعه ما است هنگام بلا و بيماري، صبر و استقامت كند، پاداش هزار شهيد براي او نوشته مي شود.
من با خود گفتم، يعني چه؟
سخني درباره بيماري و بلا در ميان نبود تا آن حضرت چنين بفرمايد، ولي وقتي كه رفتم در بين راه به بيماري عرق المديني مبتلا شدم، يعني ريشه اي در پاي من بيرون آمد، درد شديد اين بيماري، بسيار طاقت فرسا بود،
سال بعد در سفر حج، به حضور امام رضا (ع) رسيدم و جريان را گفتم، هنوز اندكي از درد پا باقي مانده بود، به حضرت رضا (ع) عرض كردم: (قربانت گردم، دعاي دفع بلا بخوانيد) من پايم را دراز كردم، فرمود: اين پايت باكي ندارد، پاي سالمت را نشان من بده. من پاي ديگرم را به حضرت نشان دادم، آن بزرگوار دعاي تعويذ خواند، وقتي بيرون رفتم، طولي نكشيد كه آن ريشه بيرون آمد و دردش اندك گرديد.
📚 داستانهای اصول کافی
#میلاد_امام_رضا(ع)
🌴 #ڪانال_داستان_ها_و_حکایات
https://eitaa.com/joinchat/2509897778C3d9a9afe8f
❓چه كسى شيعه است؟
🌹 معیارهای یک شیعه امیرالمؤمنین در کلام #امام_رضا علیه السلام
🏰 هنگامي كه مأمون على بن موسى الرضا (ع) را وليعهد خود قرار داد عده اى به در خانه آنجناب آمده اجازه ورود مي خواستند.
✋🏻 گفتند: به حضرت رضا(ع) عرض كنيد يك دسته از شيعيان على (ع) مي خواهند خدمت شما برسند!
🌹 در جواب آنها فرمود: من مشغولم آنها را برگردانيد!!
🌄 فردا آمدند مانند روز قبل خود را معرفى كردند باز فرمود: آنها را برگردانيد...
⏳ تا دو ماه به همين طريق مى آمدند و بر مي گشتند بالاخره از شرفيابى مايوس شدند.
👥👥 روزى به دربان گفتند: به آقاى ما على بن موسى (ع) بگو ما شيعه پدرت على (ع) هستيم دشمنان به واسطه اجازه ندادن شما ما را سرزنش كردند. اين بار بر مي گرديم و از خجالت به وطن خود نخواهيم رفت زيرا تاب شماتت دشمنان را نداريم!
👥👥 اين مرتبه اجازه فرمود داخل شدند و سلام كردند.
🌹 آن جناب نه جواب سلام و نه اجازه نشستن داد!
👥👥 همان طور كه ايستاده عرض كردند:
✋🏻 يابن رسول الله اين چه ستمى است كه بر ما روا مي دارى! ما را خوار مي گردانى؟ بعد از اين همه سرگردانى كه اجازه شرفياب شدن نمي دادى ديگر چه براى ما باقى ماند؟
🌹 فرمود: اين آيه را بخوانيد:
🔅«ما اصابكم من مصيبه فبما كسبت ايديكم و يعفوا عن كثير»:
🔅«هر مصيبتى كه بر شما مي شود بواسطه كارهائى است كه كرده ايد با اينكه بسيارى از آنها را مي بخشند»، در اين عمل من از خدا و پيغمبر و على و آباء طاهرينم (ع) پيروى كردم آنها شما را مورد عتاب قرار دادند من نيز چنين كردم.
👥👥 عرض كردند سبب چه بود كه باعث عتاب و سرزنش شديم؟!
🌹 فرمود: «چون شما ادعا مي كنید ما شيعيان على (ع) هستيم. واى بر شما، شيعيان آن آقا حسن و حسين (ع) و اباذر و سلمان، مقداد و عمار و محمد بن ابى بكرند.
🔅آن كساني كه كوچكترين مخالفت نسبت به دستورات على (ع) نكردند و مرتكب يك كار كه او نهى كرده بود نشدند، اما شما مي گوئيد ما شيعه على هستيم در بيشتر از كارها مخالف او هستيد و نسبت به بسيارى از واجبات كوتاهى مي كنيد. حقوق برادران را سبك مي شماريد. جائي كه نبايد تقيه نمائيد مى كنيد و تقيه نمى كنيد آنجا كه بايد بكنيد. اگر بگوئيد دوستان و محبين آن آقاییم با دوستانش دوست و با دشمنانش دشمن هستيم اين سخن را رد نمی كنم اما مقامى بسيار ارجمند را ادعا كرديد، اگر گفته خود را به وسيله كردار ثابت نكنيد هلاك خواهيد شد مگر رحمت خدا نجاتتان بدهد».
👥👥 عرض كردند:
✋🏻 يابن رسول الله (ص) اينك از گفته خود استغفار مي كنيم و توبه مي نمائيم همانطور كه شما تعليم داديد مى گوئيم، شما را دوست داريم دوست دوستان شما و دشمن دشمنانتان هستيم.
🌹 در اين هنگام على بن موسى الرضا(ع) فرمود:
🔅«مرحبا بكم يا اخوانى و اهل ودى»:
🔅«مرحبا به شما اى برادران و دوستان من...»، بالاتر بيائيد... بالاتر بيائيد...
👥👥 پيوسته آنها را بطرف بالا مى برد تا پهلوى خود نشانيد آنگاه از دربان سئوال كرد چند مرتبه اينها آمدند اجازه نيافتند؟
🧔🏻✋🏻 عرض كرد شصت بار!!
🌹 فرمود: «شصت مرتبه برو و سلام كن و سلام مرا نيز برسان... بواسطه استغفار و توبه اي كه كردند گناهاشان محو شد و به سبب محبتى كه با ما دارند سزاوار احترامند. به احتياجات خود و خانواده شان رسيدگى كن از نظر مالى بر آنها فروان توسعه ده براى مخارج و هدايا و تحفه و رفع احتياجات». (۱)
📚 پی نوشت:
۱. جلد ۱۵ بحارالانوار، جزء اول، ص ۲۴۴.
📗 داستانها و پندها جلد چهارم، مصطفى زمانى وجدانی
#روایت
#داستان_کوتاه
#سیـره_اهـل_بیـٺ
🌴 #ڪانال_داستان_ها_و_حکایات
https://eitaa.com/joinchat/2509897778C3d9a9afe8f