eitaa logo
کانال 📚داستان یا پند📚
1.1هزار دنبال‌کننده
19هزار عکس
36.3هزار ویدیو
124 فایل
کارکانال:رمان و داستانک،سلام و صبح بخیر،پیامهای امام زمانی عج، کلیپ طنز،سخنان پندی،سیاسی، هنری و مداحی پیامها به مناسبتها بستگی دارد. مطالبی که با لینک کانال دیگران است با همان لینک آزاده بقیه مطالب آزاده @Dastanyapand
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ای صاحب ما ، مهدی جان ❤️ در ابعاد این دلواپسی ها ، دلخوشیم که شما بر بی کسی های ما ناظرید ، برایمان دعا می کنید و در پناه امن حضورتان ، حفظمان می نمایید ... شکر خدا که شما را داریم ... 🌹🍃🌹🍃
🌺🌺نجوای صبحگاهی 🌺🌺 🌿 🤲 💠 مرا ببخش که برای هر مشکلی ناسپاسی و ناشکری کردم وقتی از حکمت کارهایت بی خبر بودم 💠 مرا ببخش در روزهای شادیم کردم خدایی به بزرگی تو دارم 💠 مراببخش وقتی دری از روی حکمتت به رویم بستی با چشمی گریان به درگاهت کردم 💠 مرا ببخش ام_و_تو_خدا 💠 تو خدایی هستی که تمام بدی هایم را با یک خوبی فراموش میکنی 💠 تو درست برعکس بنده هایت هستی .تو بنده نوازی ولی بنده ات نعمت زوال 🌟مرکز مشاوره معاونت فرهنگی تبلیغی حوزه علمیه خراسان ─✾࿐༅🍃•⊰ ⃟ ⃟❈🍃༅࿐✾ ─ 🌤«اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 ┏━━━━━━📚┓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ⛔️ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎ بُت ﻧﺴﺎﺯﻡ ▫️ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﺗﻼﻓﯽ ﮐﺮﺩﻥ، ﺍﺯ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺧﻮﺩﻡ میکاهد ▫️ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺣﺴﺎﺩﺕ میكنند، ﺣﺘﻤﺎً ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺗﺮﻡ ▫️ آموختم: تا با کفش کسی راه نرفتم، راه رفتنش را قضاوت نکنم؛ ▫️ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻥ، ﻗﺴﻤﺘﯽ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯿﺴﺖ ▫️ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﮔﺎﻫﯽ ﻭﻗﺘﻬﺎ ﻫﯿﭻ ﻭﺍﮊﻩ ﺍﯼ ﺁﺭﺍﻣﺖ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ ▫️ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﺑﻪ ﺑﻮﺩﻧﻬﺎ ﺩﯾﺮ ﻋﺎﺩﺕ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻧﺒﻮﺩﻧﻬﺎ ﺯﻭﺩ؛ ▫️ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻧﺒﻮﺩﻥ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﻠﺪﻧﺪ ▫️ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ: ﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺯﯾﺎﺩ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪﻥ، ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ میشوی ▫️ آموختم: ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﻣﺤﻮ ﺷد 🌟مرکز مشاوره معاونت فرهنگی تبلیغی حوزه علمیه خراسان ─✾࿐༅🍃•⊰ ⃟ ⃟❈🍃༅࿐✾ ─ 🌤«اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج»🌤 ┏━━━━━━📚
🌱 داستان رو گوش کنید وحاجت بگیرید زمانی ک امام رضا ع وارد خراسان شدن چند هکتار زمین سرسبز رو خریداری کردن ک یه رودخانه ای از وسط اون رد میشد امام رضا ع طبق وصیتی ک داشتن وداستان مفصلی ک داره فرمودن منو توی همین زمین دفن کنید قبر مطهر امام رضا ع ملجا و پناه مردوم شد و مقبره و محل زیارت شیفتگان خاندان امامت شد این رودخانه از چشمه گیلاس شروع میشد وکیلومترها راه رو میومد واز کنار مقبره امام رضا ع رد میشد و کشاورزان بقیه مناطق ازین آب استفاده میکردن وزراعت پر رونقی داشتن کاروانهای زیادی می امد تا قبر مطهر امام رئوف رو زیارت کنند مردوم از آب این رودخانه برای خوردن و پر آب کردن ظرفها وکوزه های خود استفاده میکردن اما مردوم ک می امدن اسب وشترها ازین اب میخوردن وراه میرفتن و... اب گل آلود میشد و استفاده زوار سخت میشد تا اینکه شخصی بنام اسماعیل بفکر درست کردن یک حوض افتاد یک حوصی درست کرد و یه مقدار اب رو هدایت کرد سمت این حوض آب وارد حوض میشد وآروم از سمت دیگه خارج میشد آبی ک داخل حوض بود مواد اضافی و گل ولای ته نشین میشد ویه آب زلالی داخلش تشکیل میشد ک سرد وگوارا بود ما مشهدیا رسم داریم وقتی یکی یه کاری بزرگ یا قشنگ میکنه میگیم 👇 دستت طلا مثلا من یه غذای خوب میپزم پسرم میگه 👇 چی خوب شده دستت طلا☺️ مردوم اطراف که این خلاقیت اسماعیل رو دیدن هر کدوم میامد آب میخورد یا آب میبرد میگف 👇 اسمال دستت طلا کم کم دستت از کلام مردوم کسر وجدا شد همه میگفتن 👇 اسمال طلا وبعدها سقا خانه درست کردن وحالا چجور وبدست کی طلا کاری شد کاری ندارم اما اصل حوض اسمال طلایی در زبان ودر فرهنگ قدیمی ما مشهدیا همینه☺️ الهی بزودی بیاین حرم بابا رضا ع واز آب حوض اسمال طلایی بخورین 🌿
🌱 رودخانه چشمه گیلاس تا همین دو دهه اخیر بود ولی خیلی کم آب شده بود و ب چند کیلومتری حرم نمیرسید ک خشک میشد ولی من زمان بچگیم یادمه ک بابام بعضی روزای جمعه مارو میبرد چشمه گیلاس وخیلی خوش میگذشت الان روستای چشمه گیلاس که اب از کوههای اون سرچشمه میگرفت وجود داره ویه روستای قشنگ وسر سبزی هست 🌿
🍃🌼 آفتابی ،نفس صبح دل آرایی تو 🍃🌼 مَه من، شاخ گل نرگس رعنایی تو 🍃🌼 چشمهای من اگر رخصت دیدار نیافت 🍃🌼 رو به هر سوی نماید دلم، آنجایی تو 🌷 اَللّهُـمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّـکَ الفَــرَج روزتوون معطر به عطر صلوات بر مهدی صاحب زمان (عج)✨ ‌‌‎‌
♦️‌ سلام امام زمانم 🔹‌سلام ای یار دور ازما نشسته.. 🔹‌سلام ای بدتر ازما دل شکسته.. 🔹‌سلام ای آشنا همچون غریبان 🔹‌سلام ای مرهم و داروی دردم 🔹‌سلام کردم بگم خوب نیست جدایی 🔹‌سلام کردم نگی دریاد ما نیست
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
افتتاح تل زینبیه سلام الله علیها ؛ کربلای معلا✨ اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها اللهم الرزقنا زیارت😭 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌​​​ ‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌ 👇🏻 👇🏻 ⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘ ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه⚘ 📚⃟✍჻ᭂ࿐☆🌸🍃 https://eitaa.com/joinchat/2162819174Cf3fe471b0e 🇮🇷⃟👌჻ᭂ࿐♡🌸🍃 https://eitaa.com/joinchat/3590717967C2bc519a574
4_5798670595126201765.mp3
6.46M
باز دوباره چشاتو وا کن عزیزم ؛ منو نگا کن یازهرا . . : ) ❀🕊🇮🇷🍃🌺🍃🇮🇷🕊❀ ⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘🌸 ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه ⚘ 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این سهم تمومی نداره! 🔹 خاطره ای از شهید غلامرضا اعتباریان ❀🕊🇮🇷🍃🌺🍃🇮🇷🕊❀ ⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘🌸 ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه ⚘ 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹اشک نشان دهنده عاطفه‌ست! 🔸استاد قرائتی ❀🕊🇮🇷🍃🌺🍃🇮🇷🕊❀ ⚘تعجیل درفرج مولا صلوات⚘🌸 ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌ه ⚘ 🌸
🔆حل مشكلات به واسطه زيارت عاشورا 🔸عالم جليل القدر و متقى مرحوم آيت اللّه نجفى قوچانى رحمه الله از طلاب برجسته خراسانى بود و در ضمن ياد داشتهاى خاطراتش در اصفهان كه به مدت چهار سال از سال 1314 ه‍ ق الى 1318 تداوم داشت مى نويسد 🔸وقتى به شهر اصفهان آمدم ، شبى در خواب چهره مرگ را به صورت يك حيوان در ابعاد يك ((گوسفند)) ديدم عمرش بالغ بر يك سال بوده و به دنبال او سه و يا چهار عدد از بچه هاى كوچكش در هوا در حال سير و حركت بودند، در اثناى حركتشان از روى منزل ما در قوچان گذشتند و يكى از گوسفندان بر روى منزل ما از حركت باز ايستاد. 🔸براى پدرم نوشتم : نامه اى برايم ارسال كند و احوال خود را در آن شرح دهد؛ زيرا نگران او بودم پس از ارسال نامه ، از پدر نامه اى دريافتم در آن گفته بود همسرش فوت نموده . و نيز مى نويسد: قبل از ده سال مبلغ دوازده تومان براى اداى مخارج زيارت به عتبات مقدس قرض كرده بود(1) ولى به دليل ((ربا)) بدهى او به هشتاد تومان رسيده بود، و همه دارايى پدرم به اين مقدار نمى رسيد، من تصميم گرفتم زيارت عاشورا را به مدت چهل روز بر بام مسجد سلطان صفوى بخوانم و سه حاجت را طلب كردم اول : اداى بدهى پدرم دوم : طلب آمرزش سوم : افزون شدن علم و اجتهاد 🔸قبل از ظهر شروع به خواندن مى نمودم و قبل از زوال ظهر آن را تمام مى نمودم ، خواندن آن دو ساعت به طول مى انجاميد پس از اتمام چهل روز و تقريباً بعد از يك ماه پدرم به من نوشت : امام موسى بن جعفر عليه السلام قرض مرا ادا كرد، به او نوشتم : خير، امام حسين عليه السلام آن را ادا كرد، و همگى آنها يك نور واحدند. 🔸وقتى سرعت تأثير زيارت را در بر آورده شدن حاجتها در مسايل دشوار ديدم و قلباً از تأثير گذارى آن در برآورده شدن حاجتها اطمينان يافتم ، عزم خود را جزم كردم تا آن را در روزهاى ماه محرم الحرام و ماه صفر براى حاجت مهمترى به مدت چهل روز بخوانم ، لذا با تلاش و كوشش بسيار و با احتياط كامل بر بام مسجد سلطان مى رفتم ؛ و رو به قبله و زير آسمان بودن را مراعات مى كردم ، بعد از سپرى شدن روزها، و ختم چهل روز، در خواب بشارت دهنده اى را ديدم كه مى گفت : به مراد خود رسيدى . و در صبحگاه در قلبم شور خاصى پديدار گشت ، و اين چند بيت را سرودم :(2) 📚1- اين جريان در زمان قديم اتّفاق افتاده است . 2- زيارت عاشورا و داستانهاى شگفت آن