eitaa logo
داورزن نیوز
4.3هزار دنبال‌کننده
15هزار عکس
4.2هزار ویدیو
134 فایل
‌‌#داورزن‌نیوز اولین و بزرگترین مرجع اخبار موثق و رسمی شهرستان داورزن کدشامد: 1-1-896086-64-0-1 از وزارت فرهنگ و ارشاد #داورزن ورودی غربی خراسان رضوی خاستگاه قیام سربداران#باب‌الرضا ایتا،تلگرام،سروش،روبیکا،بله،گپ: @davarzannews ارتباط با ما: @hdavarzan
مشاهده در ایتا
دانلود
کاروان پسران یعقوب که از کاروان مردم کنعان عقب مانده بودند، بدون بنیامین و لاوی سفرشان را شروع کردند، آنان با دلی شکسته به راه افتادند و راست است که می گویند هر چه بشکند از قیمت می افتد و اما دلی که به درگاه بشکند، ارزش پیدا می کند و همین باعث شد تا برادران یوسف کم کم به فکر توبه از کاری که سالها پیش در حق یوسف کرده بودند بیافتند. ادامه دارد... 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨ https://eitaa.com/davarzannews/21990 ‌✅ اولین و بزرگترین مرجع اخبار موثق و رسمی شهرستان داورزن👇👇 @davarzannews
پس خم شد و در مقابل او زانو زد و گفت: ای زن! آیا تو همان پیرزن رؤیاهای منی؟! چه خواسته ای از من داری؟! زلیخا که قلبش به شدت می تپید و انتظار نداشت یوسف صدای او را شنیده باشد گفت: آری، به خداوند یکتا قسم که من همان پیرزنم، من در بیداری تو را صدا می کردم و تو صدای مرا در خواب می شنیدی، تو همانی که زمانی جوان و زیبا بودم، علی رغم تمام تلاشم نه مرا دیدی و نه فریادم را که از قلبی مالامال عشقت بر می آمد شنیدی و اینک که اینچنین خوار و حقیر و فرتوت شده ام مرا در رؤیایت می بینی و صدایم را از میان هیاهوی مصریان می شنوی... ادامه دارد... 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨ https://eitaa.com/davarzannews/21990 ‌✅ اولین و بزرگترین مرجع اخبار موثق و رسمی شهرستان داورزن👇👇 @davarzannews
داورزن نیوز
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_دویست_هفتاد_دوم🎬: پسران یعقوب به مصر رسیدند، ابتدا به وعده گاهی
این دو درخواست از جانب پسران یعقوب که افرادی متکبر بودند، نشان دهنده اوج شکست و ذلت برادران بود و شکستن غرور همان و گشایش و برکت هم همان... یوسف در جواب درخواست های برادران خواست آنها را متوجه اعمال بدی که در گذشته انجام دادند، بکند پس به آنها گفت: آیا میدانستید از روی جهل چه کاری با یوسف و برادرش انجام دادید؟ در این موقعیت ولیّ خدا آنها را متوجه ریشه گناه کرد و راهی برای توبه نیز در نزد خدا برایشان نشان داد. برادران با تعجب پرسیدند: آیا بنیامین چیزی به تو گفته؟! یا اینکه تو خود یوسفی که اینچنین از همه ی اتفاقات آگاهی؟ یوسف لبخندی زد و پاسخ داد: بگذار داستان را از زبان شخصی دیگر بشنویم و با اشاره به مالک او شروع به گفتن کرد. تمام حواسها به سالها قبل برده شد، مالک از کاروانی گفت که به طلب آب به بالای چاهی با آب شور رفتند و به جای آب گوهری تکدانه در دلو دیدند و آب شور چاه را شیرین یافتند، سپس از ادعای پسران یعقوب گفت و خرید برده ای زیبا با قیمتی اندک... داستان به مصر رسید و اینبار زلیخا ادامه داستان را گفت، او در دست سندی را داشت که برادران یوسف امضا کرده بودند، سند فروش یوسف به مالک.. برادران که خود را در محکمه ای می یافتند که گناه آنها را از روز روشن تر عیان نموده بود، از شرم، سرشان را پایین انداختند و در این هنگام یوسف نگاهی به تک تک آنها کرد و گفت: بله من یوسفم و این هم برادرم بنیامین است. خدا بر ما منت گذاشت و ما را بهم رسانید و هرکس پرهیزکار باشد و صبر کند ،پاداش مییابد زیرا خدا پاداش محسنین را ضایع نمیکند. برادران که اینک خود را رسوای روزگار می دیدند، گفتند: به خدا سوگند که خدا تو را برما برتری بخشید و ما گناهکار بودیم. در مقام بزرگان اینگونه است که نباید شخص معترف به گناه را بیشتر خرد کرد. لذا یوسف به آنها گفت: خدا شما را می آمرزد که او ارحم الراحمین است. حتی از روی کرم بالا و ریز بینی تربیتی به آنها گفت: آمدن شما باعث شد که مصریان متوجه اصل و نسب من نیز بشوند. حالا که برادران در نزد یوسف به گناهشان اعتراف کردند می بایست در نزد پدر نیز توبه کنند و علاوه بر آن حامل پیام مهمی از یوسف به یعقوب که هم حواس ظاهر و باطنش متوجه یوسف است و هم دچار ناتوانی جسمی زیاد شده است هستند. یعقوب در ابتلایی بزرگ قرار گرفته بود و اینک با صبری جمیل که پیشه کرده بود، سرافراز از این آزمایش بیرون آمد و طوری شده بود که تمام حواسش غرق در ولیّ خدا شده بود، حجتی که بر او ارجحیت داشت و خداوند اراده کرده بود که یوسف بر پدر هم ولیّ باشد ادامه دارد... 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨ https://eitaa.com/davarzannews/21990 ‌✅ اولین و بزرگترین مرجع اخبار موثق و رسمی شهرستان داورزن👇👇 @davarzannews
داورزن نیوز
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_دویست_هفتاد_ششم🎬: زمان حل شدن ابتلائات افراد، حول ولیّ خدا فرا ر
و این است وعده خداوند که اگر از راه او منحرف شویم و امر به معروف و نهی از منکر را فراموش کنیم، خداوند قومی ظالم را بر ما مسلط می کند. پس خداوند قبطیان را که ساکنان قدیم مصر بودند و با ظهور حکومت یوسف به حاشیه رفته بودند بر آن ها مسلط ساخت تا با عذاب های مختلف آنان را معذب کنند. در دستگاه خداوند و معادلات الهی، گاهی اوقات خدای متعال برای کنترل یک قوم، قوم دیگری را بر آن ها مسلط می کند. ممکن است این قوم غالب هم خودشان صالح نباشند و اینکه خداوند آنها را غلبه داده است، دلیل بر خوب بودن و برتری شان نیست. دلایلی که باعث می شد تا قبطیان حکومت را از دست بنی اسرائیل بیرون بکشند و بر آن ها فشار آورند، متعدد بود اما مهم ترینشان این بود که اولا بنی اسرائیل خط سیر اصلی مصر باستان را تغییر داده اند و دوم اینکه قبطیان اعتقاد داشتند آنها که دارای هیچ پشتوانه تمدنی نبودند نباید بر ما که سابقه تمدنی داریم حکومت کنند. و سوم اینکه الان که کنعانی ها، بنی اسرائیل تجربه حکومت داری هم دارند پس خطر آن ها دو چندان میشود. بنابراین باید به نحو شدیدتری آنها را سرکوب کنیم تا دوباره به حکومت نرسند. و همچنین قبطیان میگفتند که فرعون قبلی «آخن آتون» باعث شد تا کنعانیان پایشان به مصر و حکومت مصر باز شود و یک عده بی سر و پا سالیان سال بر ما حکومت کنند. و از طرفی بنی اسرائیل یک عده خارجی بودند که از خارج مصر آمدند و از خزانه ی مصر و نعمت های نیل سود می برند و قبطیان می پنداشتند آنها از حقشان استفاده می کنند. و از طرفی قبطیان به شدت از روحیه قومیت گرایی و تعصب سوء استفاده کردند تا کنعانیان و بنی اسرائیل را به زیر بکشند. در صورتیکه خداوند می فرماید: ان اکرمکم عند االله اتقاکم، کرامت به تقواست نه به قومیت... تمام این دلایل و بیشتر از آن، قبطیان را بر آن داشت که به مقابله با بنی اسرائیل برخیزند و از طرفی بنی اسرائیل هم آن اعتقادات محکم و ایمان قبل را نداشتند، پس شکست خوردند و بار دیگر حکومت به دست کسانی افتاد که سر سپرده شیطان بودند و از طرف ابلیس کنترل می شدند. ادامه دارد.. 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨ https://eitaa.com/davarzannews/21990 ‌✅ اولین و بزرگترین مرجع اخبار موثق و رسمی شهرستان داورزن👇👇 @davarzannews
آزادی مردم، اصل اساسی هدایت انبیا در تمام ادیان است و اگر این عنصر اساسی را حذف کنیم دیگر هدایتی وجود ندارد. خداوند می توانست با زور و قدرت کار اقامه را پیش ببرد اما چنین کاری هیچ ارزش تربیتی ندارد. اگر مردم دنیا می فهمیدند که اصالت آزادی و اختیار در هدایت رکن اساسی دعوت تمام ادیان است به این دین علاقه مند می شدند و هرگز سمت راه های انحرافی نمی رفتند کسانی که در خارج از قالب دین خدا، شعار آزادی را می دهند، خودشان به این مسئله پایبند نیستند و اگر کوچکترین تعارضی با منافع و اهدافشان پیش بیاید آن را زیر پا میگذارند. اما انبیا حاضرند در راه انتخاب آزادانه بشر سنگ بخورند و انواع آزارها و بلاها و مرارت و سختی ها را تحمل کنند ومنافع خودشان را زیر پا بگذارند تا آزادی بشر سلب نشود. و در ضمن انبیا فقط در حد ضرورت از اعجاز استفاده کردند تا اتمام حجت محقق شود و اگر قرار باشد اعجاز به وسیله ای تبدیل شود که چشم ها را مسحور کند و در یک تأثیر ناخودآگاه و غیرارادی یا هیمنه رسانه ای شدید تاثیر خود را در جان مخاطبین وارد کند، در این صورت پذیرش دین بدون آزادی و اختیار صورت می گیرد و باز هم میشد یک دین اجباری که این اصلا هدف خداوند از آفرینش انسان را محقق نمی کند حتی گاهی اوقات خداوند بهانه ها و نواقصی را در اطرافیان انبیا و دعوت آنها ایجاد میکند تا مخاطبین با عنصر عقلانیت دعوت آن نبی را بپذیرند و با جوگیری و تاثیرات تبلیغاتی پس پروژه اقامه سخت و زمانبر است اما اگر این پروژه به واقع انجام شود و مردم برای اقامه ی دین قیام کنند، تاثیرات بسیار شگرفی خواهد داشت. ادامه دارد... 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨ https://eitaa.com/davarzannews/21990 ‌✅ اولین و بزرگترین مرجع اخبار موثق و رسمی شهرستان داورزن👇👇 @davarzannews
به تدریج ابلیس با پروژه تزئین نمایی آن ها را به انسان هایی متشخص و زیبا تبدیل کرد. ساحران مرحله اقامه باطل انسان های به ظاهر موجهی هستند که قدرت دارند و می خواهند قدرتشان را اعمال کنند و ان کراهت اولیه جایش را به جذابیت داده است. و برای همین هرگاه مردم آیات و معجزات آشکار پیامبران را میدیدند میگفتند این شخص یا جن زده است یا ساحر؛ چراکه در سابقه ذهنی آن ها این کار که خارق العاده بود به عنوان سحر مطرح شده بود. تفاوت انسان جن زده با ساحر این است که در انسان جن زده جن بر او مسلط می شود ولی در ساحر انسان بر جن مسلط میشود. پس هرگاه که پیغمبری با معجزات آشکار می آمد آن ها به او تهمت ساحری می زدند تا دعوت او را در چشم مردم خراب کنند و از آنجایی که مردم از ساحران به خاطر ظاهر نامقبول شان فراری بودند دعوت انبیا با شکست مواجه می شد. اما در مصر اوضاع عوض شد چرا که ساحر بودن یک صفت و ویژگی مقبول و مثبت به حساب می آمد. در آنجا نظام علوم بر سحر و ساحری بنا شده بود. همچنین در مصر از سحر و ساحری اثرات عملی و واقعی می گرفتند. آن ها از سحر برای کشاورزی و معماری از آنها استفاده می کردند. به عنوان مثال سنگ هایی که در اهرام مصر به کار رفته است با ظرافت و دقت خاصی بدون ذره ای کم یا زیاد برش داده شده و در جای خود قرار داده شده است. ریشه تمام این پیشرفتها در مصر علم سحر است. تا الان معلوم شد که چرا ابلیس علم سحر را انتخاب کرده است. مباحث بیشتری در این زمینه هست که در قسمت بعدی به ان می پردازیم ادامه دارد... 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨ https://eitaa.com/davarzannews/21990 ‌✅ اولین و بزرگترین مرجع اخبار موثق و رسمی شهرستان داورزن👇👇 @davarzannews
این کیل و میزان به تدریج به همه جا رسید و یک واحد رسمی در کل جوامع بشری شد، به همین دلیل در زمان حضرت شعیب، مدین با این اعجاز به قطب اقتصادی زمین تبدیل شد و سرزمین مصر هم به همین دلیل با مدین ارتباط گرفت و از هر طرف مردم برای تجارت به سمت مدین روی آوردند. ادامه دارد... 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨ https://eitaa.com/davarzannews/21990 ‌✅ اولین و بزرگترین مرجع اخبار موثق و رسمی شهرستان داورزن👇👇 @davarzannews
جاسوسان فرعون که در همه جا نفوذ داشتند، به طریقی وارد حلقه ای شدند که به فقیهان وصل میشد، آنها هم مژده ظهور منجی را شنیدند. یکی از نفوذی های فرعون، با شنیدن حرفهای فقیه و بزرگ بنی اسرائیل، احساس خطر کرد و با سرعت از جمع آنها جدا شد. جلسه ی سرّی بنی اسرائیل داخل غاری بیرون شهر برگزار شده بود، آن فرد نفوذی ، با شتاب از بالای کوه پایین آمد و سوار بر اسبش شد و با شتاب زیاد به سمت شهر حرکت کرد. فرد نفوذی می خواست خود را هر چه سریعتر به شهر برساند و اخباری را که کسب کرده بود به اطلاع فرعون و کاهنان معبد برساند و از طرفی می خواست مکان گرد همایی بنی اسرائیل را لو دهد تا مأموران حکومتی آنها را محاصره کنند و بر سرشان بریزند و همه را از دم تیغ بگذرانند. اما از غاری که اجتماع بنی اسراییل بود تا شهر، یک شبانه روز راه بود و ان جاسوس با شتاب حرکت می کرد تا سریعتر خود را به قصر برساند. راه به نیمه رسیده بود که به یک باره چاله ای که نمی دانست از کجا و چگونه درست شده، جلوی پای اسب پدیدار شد و اسب ناخواسته یکی از پاهایش درون چاله رفت و تعادلش بهم خورد و سوارش به پشت بر زمین افتاد. ضربه ی سختی بود و سوار دقایقی بیهوش بر زمین افتاد و بالاخره بعد از گذشت زمان کوتاهی چشمانش را گشود و درحالیکه دردی جانکاه در جاتش پیچیده بود، پشت سرش را دستی کشید و گرمی خون را حس کرد. کمی آنطرف تر اسبش در حالیکه لنگ میزد ناله می کرد. مرد جاسوس، زیر لب فحشی داد و به سمت اسب حرکت کرد، او می بایست به طریقی اسب را تیمار کند و به راه بیافتد، خبری که داشت آنقدر مهم بود که نمی بایست تعلل کند. قرار بود بعد از چهارصد سال رنج و سختی بنی اسرائیل، منجی آنها ظهور کند و این خبر برای فرعون بسیار مهم بود. ادامه دارد... 🌺🌿🌼🌿🌺🌿🌼🌿 https://eitaa.com/davarzannews/21990 ‌✅ اولین و بزرگترین مرجع اخبار موثق و رسمی شهرستان داورزن👇👇 @davarzannews
کرده، نشان می دهد، کسی از این قوم و قبیله می آید که قصد نابودی حکومت شما و نجات بنی اسرائیل را دارد. در این لحظه کاهن اعظم نیز گلویی صاف کرد و جلو آمد و گفت:... ادامه دارد.. https://eitaa.com/davarzannews/21990 ‌✅ اولین و بزرگترین مرجع اخبار موثق و رسمی شهرستان داورزن👇👇 @davarzannews