هدایت شده از پرندهی غمگین!
خوشم نمیاد
که مثلا چیزی موردعلاقهی منه
موردعلاقهی بقیه هم باشه
مخصوصاً آدمِ موردعلاقم
سرما خوردی و وقتی اب دهنتو قورت میدی تو گوشت صدای برخورد تیله با زمینو میشنوی>>>
مِهآلود..
سرما خوردی و وقتی اب دهنتو قورت میدی تو گوشت صدای برخورد تیله با زمینو میشنوی>>>
فکر نمیکردم اینقدر خوشم بیاد😂🤌🏻
وقتی کتابو میبندین تمام اتفاقاتی که توی اون در حال رخ دادن بوده ، تمام ادما.. دست از حرکت،حرف زدن و... میکشن.
انگار یخ میزنن و متوقف میشن تا وقتی که برگردین و کتابو باز کنین و جریان بدین به کلمات روی درختِ مرده
مِهآلود..
وقتی کتابو میبندین تمام اتفاقاتی که توی اون در حال رخ دادن بوده ، تمام ادما.. دست از حرکت،حرف زدن و.
حالا به این فکر کنین چندین کتاب توی دنیا بسته شدن و همونطور باقی موندن..چندتا شخصیت یخ زدن و منتظرن یکی بیاد بخوندتشون تا به پایان برسن..چند تا شخصیت از مدت ها یخ زدگی خسته شدن..🤡🤌🏻
میخوام بنویسم، بنویسم درمورد دوتا شخصیت که بعد از کلی جدایی بهم میرسن و وقتی پسره و دختره میخوان همدیگه رو بب.وسن خواننده ی کتاب میمیره و اون دونفر در همون حالتِ نزدیک به هم خشکشون میزنه و اون حقیقت که دیگه قرار نیست اون خواننده باشه تا بخونتشون مثل طلسمه🤌🏻🤌🏻
و در اخر پسره میگه« با تمام اشتیاقی که برای بوس.یدنت دارم متوقف شده ام و میدانم تا اخر عمر خیره به چشمانت خواهم بود بدون اینکه بتوانم لحظه ای تورا داشته باشم»
مِهآلود..
میخوام بنویسم، بنویسم درمورد دوتا شخصیت که بعد از کلی جدایی بهم میرسن و وقتی پسره و دختره میخوان همد
یا نه دختره در حال افتادن از یه دره باشه و پسره دست دراز کنه تا بگیرتش و تو همون حالت باقی بمونن🤌🏻🤌🏻