قدیما به بهونه همین کاسه های چینی همسایه ها با هم یه معاشرتی می کردن و یه احوالپرسی داشتن. اما الان ظروف یکبار مصرف حتی محبتی رو که در این نذری ها بود رو از بین برده.
😂 @de_bekhand 😂
هیچ وقت نتونستم اون بادکنک بزرگ رو ببرم😄😄
البته فک نمیکنم کس دیگه ای هم تونسته باشه😂
😂 @de_bekhand 😂
📿 تسبیحی برای خوشبختی
✍تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها، شامل بیان ۳۴ مرتبه اللهاکبر، ۳۳ مرتبه الحمدلله و ۳۳ مرتبه سبحانالله میشود که ذکر آن از سوی بزرگان دینی پس از اقامه نماز بسیار تاکید شده است.
أبو هارون مکفوف گوید، امام صادق علیه السلام به من فرمود:أبا هارون! به راستی که ما کودکان خود را به تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها امر میکنیم؛ همان طوری که به نماز امر میکنیم. پس تو به این ذکر مداومت کن؛ زیرا بندهای بدان مداومت نکرده است که بدبختی بیند ( یعنی چنان چه این ذکر را ترک نکند، هیچ وقت بدبخت نشود. ).
📚 ثواب الاعمال، ص ۳۶۳
#فاطمیه
◾️ @de_bekhand ◾️
✨﷽✨
🏴فاطمه زهرا (س) از دیدگاه بزرگان
✍ آيةالله ابراهيم اميني چنين ميگويد: حضرت زهرا «عليها السلام» بدون شك در رأس تمام بانوان اسلام قرار دارد. زيرا او تنها بانويي است كه پدرش معصوم، شوهرش معصوم و خودش نيز معصوم بوده است.
محيط پرورش و زندگي حضرت زهرا «عليها السلام» محيط عصمت و طهارت بوده است. دوران كودكي خويش را در خانه شخص اول اسلام يعني پيامبر برگزيدهاي كه تحت تربيت مستقيم پروردگار جهان قرار داشت طي كرد. دوران خانهداري و بچهداري را در خانه دومين شخصيت ممتاز اسلام يعني علي «عليه السلام» گذراند. در اين دوران كوتاه دو پسر معصوم حسن «عليه السلام» و حسين «عليه السلام» را تربيت كرد و دو دختر شجاع و فداكار مانند زينب و امكلثوم به جامعه تحويل داد.
در چنين خانهاي بهطور قطع ميتوان نتايج درخشان احكام و برنامههاي اسلامي را به عيان مشاهده نمود و بانوي شايسته و نمونه اسلام را پيدا كرد.
📚📚 منبع
فرهنگ فاطمیه الفبای شخصیتی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
#فاطمیه
◾️ @de_bekhand ◾️
☑️ حضرت زهرا سلام الله علیها امّ ابیها بود برای پیغمبر
▫️ تاریخ زندگی این بزرگوار عیناً منطبق با تاریخ رسالت است؛ یعنی اندکی بعد از رسالتِ پیامبر این بزرگوار طلوع میکند، اندکی بعد از رحلتِ رسالت و پیغمبر اکرم غروب میکند؛ یعنی کاملاً زندگی [او] منطبق است با دوران رسالت.
▫️ در دوران کودکی، محنت شعب ابیطالب را احساس میکند و درک میکند، از کودکی وارد میدانهای دشوار زندگی میشود، مادر را از دست میدهد که برای دختری در این سن بسیار دشوار است، امّا او در کنار تحمّل این دشواری کار بزرگی را انجام میدهد و آن غمگساریِ پیغمبر است.
▫️ پیغمبر که هم خدیجه را، هم جناب ابیطالب را از دست داده، نیاز به غمگسار دارد و این دختر است که غمگسار پدر میشود. این غمگساری همین طور ادامه پیدا کرد تا دوران مدینه و در اُحُد و در خندق و در بسیاری جاهای دیگر که آن وقت پیغمبر فرمود: فاطِمَةَ اُمُّ اَبیها؛ مادری کرد برای پیغمبر.
▫️ بعد، مسئلهی هجرت، آزمونهای بینظیر دوران مدینه، همسری با علیّبنابیطالب که یک پایش در خانه است، یک پایش در میدان جهاد -تحمّل این سختیها- و بعد تربیت این چهار فرزند بینظیر در دوران تاریخ، بعد هم دادن اوّلین قربانی بعد از رحلت پیغمبر، محسن، و در نهایت شهادت خود او چند ماه بعد از پیغمبر.
🗓 بیانات در ارتباط تصویری با مداحان؛ ۱۳۹۹/۱۱/۱۵
#فاطمیه
◾️ @de_bekhand ◾️
[مقاممعظمرهبری]✨
فاطمیـهراعاشوراییبرگزارڪنید
بندهحوائجیكسالهخودرا
درایـامفاطمیهمیگیرم
برخیگلهمیڪنندڪهچرابا
اینڪسالتانقدربرایمراسموقتمیگذارید
وازاولتاآخـرمجلسفاطمیهو
روضهرامینشینیداینھانمیدانند
#رزقسالڪشوررادرفاطمیهمیگیرم🖤🖇
#فاطمیه 🥀
◾️ @de_bekhand ◾️
🔘 داستان کوتاه
حکایت این داستان بر میگرده به دهه ۱۳۳۰ زمانی که بچههای دبستان اکبریه تبریز توی زنگ تفریح از بوفهی مدرسه و از فراش مهربون مدرسه پشمک میخریدن.
عبدالله علیزاده معروف به حاج عبدالله مستخدم دبستان اکبریه تبریز بود که اصالتا از روستاهای نزدیک ارس که پس از قحطی و فراگیر شدن بیماری واگیردار و با ناشی از حمله متفقین، تمام اعضای خانوادش رو از دست داده بود و سپس به تبریز مهاجرت کرده و در این دبستان به عنوان مستخدم کار میکرد.
اما حاج عبدالله قصهی ما به بچههای مدرسه علاقه وافری داشت، چون خودش علاوه بر همسرش داغ سه کودک در همین سنین رو دیده بود.
بچهها توی زنگ تفریح از بوفه مدرسه پشمک میخریدن و هر کس پول نداشت از حاج عبدالله پشمک قرضی میگرفت.
اما حاج عبدالله با اینکه به همه جنس قرضی میداد اما هیچ دفتر ثبت بدهی نداشت.
رفته رفته بچهها از مهربونی حاج عبدالله سوءاستفاده کردند و اصلا پول نمیدادند، و برخلاف تصور حاج عبدالله، علیرغم درآمد ناچیز فراشی به هیچکس نه نمیگفت.
تا اینکه مدیر مدرسه با دیدن تمام بچههای پشمک به دست در ایام زنگ تفریح با پیگیری ماجرا از این قضیه باخبر شد و سر همه کلاسها حاضر شد و با صحبتهای دلسوزانهاش همه رو توجیه کرد با این وجود هنوز اندکی از بچهها شیطنت میکردند و پشمک مفتکی از حاج عبدالله میگرفتند.
این منوال تا اوایل دهه چهل ادامه داشت تا اینکه در اواخر خردادماه ۱۳۴۱ حاج عبدالله به دلیل بیماری و کهولت سن درگذشت.
حاج عبدالله با اینکه توی تبریز غریب بود اما یکی از باشکوهترین تشییع جنازهها رو داشت.
انبوهی از جمعیت که اکثرا هم جوان بودند و گریه میکردند حاج عبدالله، بابای مهربون مدرسه رو تا قبرستان قدیم تبریز بدرقه کردند.
◾️ @de_bekhand ◾️