#حضرت_عباس_علیه_السلام
#سید_رضا_مؤید
یادگار سه امام ای عباس
به حضور تو سلام ای عباس
ای پیمبر به جلال تو گواه
عبد صالح تو و او عبدالله
هر دو در نور عبودیت غرق
هر دو را تاج عبادت بر فرق
تویی آن گل که خدا پرورده
قدرت الله تو را پرورده
دل و بازوی قوی داری تو
مهر و قهر علوی داری تو
ای کرامات ز کاف کرمت
کعبه سنگی ز حریم حرمت
حرم عشق حسینی را در
بر حسین از همه کس عاشق تر
آن مواسات و اخوت که نبود
جز ز پیغمبر و حیدر مشهود،
در حسین و تو به اکمال رسید
که کس آنگونه ندید و نشنید
ای سراپا همه عشق و باور
هست هر دایره را یک محور
به جز از دایرهء عاشورا
که خدا داده سه محور او را
آن سه محور که بود نور دو عین
نیست جز زینب و عباس و حسین
ای فروغ دل و چشم هستی
دستگیر همه با بی دستی
بازوانت چو جدا شد عباس
دست تو دست خدا شد عباس
زان خداوند مدالت بخشید
جای دو دست دو بالت بخشید
لطف جعفر ز کلامت مشهود
حمزه از همزهء نامت مشهود
روز محشر شهدا والایند
بهترین مرتبه را دارایند
گر چه در بحر کرم غوطه ورند
باز بر رتبهء تو غبطه برند
ای جمال کرم آل الله
تکیه گاه حرم آل الله
دُر گفتار علی در گوشت
پرچم کرببلا بر دوشت
همه کار تو شگفت آور بود
لیک سقایی تو دیگر بود
دلت از فاطمیان آگاه ست
رخ تو هاشمیان را ماه ست
ماه ما چهرهء نورانی داشت
اثر سجده به پیشانی داشت
شهد کوثر ز لبش می ریزد
نور عصمت ز رخش می خیزد
که نه معصوم ولی معصوم ست
شب قدرست که نامعلوم ست
گرنه معصوم چرا پنج امام
دست بوسیده از او با اکرام؟
گر نه معصوم چرا دشمن و دوست
همه را شاهدی از عصمت اوست؟
گرنه معصوم چرا رخصت یافت
بهر غسل تن معصوم شتافت؟
همرهی کرد به سرّ و علنش
با حسین از پی غسل حسنش
گرنه معصوم، عزیز زهرا
از چه فرمود شب عاشورا؟،
که برافراز لوایت عباس
جان من باد فدایت عباس
گرنه معصوم چرا پیکر او
پاره پاره بدن بی سر او،
حجت عصر امام سجاد
خود به تنهایی در قبر نهاد
🔹@deabel
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#محمد_جواد_غفورزاده
عباس رخ توماه نوخاسته شد
از جلوهء تو، رونق مه کاسته شد
از پرده در آمدی و گفتی که حسین
گل بود و به سبزه نیز آراسته شد
#محمد_جواد_غفورزاده
او تربیت از ساقی کوثر دیدهست
از باغ شهامت علی گل چیدهست
انگار که گلبرگ رخ ماهش را
در عطر گل محمدی پیچیدهست
#محمد_جواد_غفورزاده
عباس ، لبت ساغری از کوثر داشت
رخسار تو زیبایی پیغمبر داشت
پیشانی تو مهر تولای حسین
بازوی تو، رنگ بوسهء حیدر داشت
#سید_رضا_مؤید
عباس که در عشق، دلی یکدله داشت
در دشت جهاد، پرچم قافله داشت
یک روز پس از برادر آمد به جهان
یعنی ز حسین یک قدم فاصله داشت
#سید_رضا_مؤید
روشنگر راه عشق یعنی عباس
سردار سپاه عشق یعنی عباس
آنجای که آفتاب عشق ست حسین
پیداست که ماه عشق یعنی عباس
🔹@deabel
#دورهء_محرم
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#سید_رضا_مؤید
جان عمو! برای حرم، فکر آب کن
رفع عطش، ز عترت «ختمیمآب» کن
سقّای تشنگان حریم خدا تویی
از بهر تشنگان حرم، فکر آب کن
ای یادگار فاتح خیبر! عنایتی
راه شریعه بسته بُوَد، فتح باب کن
هرگز مباد از سر ما، سایهء تو کم
«یا رب! دعای خستهدلان مستجاب کن»
در خیمهها ز تشنگی افتاده انقلاب
خامُش ز آب، آتش این انقلاب کن
چشمم به دست توست که دست خدا بُوَد
دستم به دامنت، هله! پا در رکاب کن
اصغر فسردهحال، به دامان مادرست
رحمی به جان اصغر و حال رباب کن
گر لحظهای دگر نرسد، آب در حرم
اصغر ز دست میرود، اینک شتاب کن
یا از فرات، جرعهء آبی به او رسان
یا طفل شیرخوارهء ما را به خواب کن
بسْرود این سرود «مویّد»، به اشک و آه
او را ز بندگانِ درِ خود حساب کن
🔹@deabel
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#سید_رضا_مؤید
ماجراي كربلا، شرح بلاي زينب است
عصر عاشورا، شروع كربلاي زينب است
شرح صدرش در نميآيد به فهمِ اهلِ دل
صبر زينب، آيت صبر خداي زينب است
رو«الَم نَشرَح لَك صَدرَك»بخوان كاين آيه را
عشق گفتا بعد پيغمبر، ثناي زينب است
باغبان گلشن سرخ ولايت، اشك اوست
حافظ خون شهيدان،گريههاي زينب است
پرچم سرخي كه عاشورابه خاك وخون فتاد
بر سر پا، باز با صبر و رضاي زينب است
كوفه و روز اسيري ديدن زينب، دريغ!
چون در و ديوار كوفه، آشناي زينب است
بهر اثبات ولايت رفت بايد هر كجا
ورنه كاخ ظلم وبزم مي،چه جاي زينب است؟
ني همين درشام وكوفه بلكه اندركوي عشق
هر كجا پا ميگذاري، جاي پاي زينب است
كودكي زآن كاروان افتاد از محمل به خاك
شب كناربسترش،زهرا به جاي زينب است
خطبهي او افتخار ملّت اسلام شد
بانگ«اَلاسلام يَعلوا»، در نداي زينب است
پرچمش سرهاي هفتادو دوتن برنيزههاست
اي دريغا! در كف دشمن، لواي زينب است
اي«مؤيّد»! ما كجا و مدح آن شورآفرين؟
آل عصمت راسخن، در اعتلاي زينب است
🔹@deabel
#امام_سجاد_علیه_السلام
#سید_رضا_مؤید
ای که در زهد و ورع رتبه والا داری
لقب سید سجاد ز یکتا داری
چونکه در سجده به درگاه خدا روی کنی
قدسیان را همه انگشت به لب واداری
صاحب حلم رسول اللهی و علم علی
حُسن روی حَسن و عفّت زهرا داری
در شجاعت چو حسین بن علی بی بدلی
آنچه اجداد تو دارند تو تنها داری
موسی اَر جانب سینا به عبادت میرفت
تو به محراب دعا سینه سَینا داری
حکم تسلیم ترا کرد گرفتار خَسان
ورنه هم قدرت و هم دست توانا داری
روح عیسی به فلک از دم جان پرور تست
ای که در هر نگهی معجز عیسی داری
در شگفتم که چرا با دم روح القدسی
خود تو تبداری و حاجت به مداوا داری
ماه رخسار تو در هالۀ غم پنهان است
ورنه چون ماه فلک چهره دل آرا داری
ز شرار ستم و سوز تب و شعلهی غم
داغها بر دل و آتش به سراپا داری
مگر ای عابد تبدار خلیل اللهی
که در این آتش افروخته مأوا داری
ایکه ازخاک رهت چشمه حیوان جاریست
لب عطشان ز چه اندر لب دریا داری
بسترت ناقۀ عریان شده سهل است چرا
هم به گردن غل و هم سلسله برپا داری
تا چو زینب به کنار تو پرستاری هست
خود ز تبداری جانکاه چه پروا داری
دل چسان میکَنی ازقاسم وعباس و علی
حال چون عزم سفر همره اعدا داری
گوشه خلوت واشک ست و"مؤید" دل تو
وَه از این بزم عزائی که مهیا داری
🔹@deabel
#امام_حسین_علیه_السلام
#اخلاق_آداب_ذاکری
#سید_رضا_مؤید
هرکس که حسینی ست فقیرش مشمار
در رتبه کبیرست صغیرش مشمار
عنوان گدایی درش آقاییست
آقاست گدای او حقیرش مشمار
🔹@deabel
#امام_سجاد_علیه_السلام
#سید_رضا_مؤید
چراغ دامن محرابِ عشقِ من تا اوست
مرا به سینه نهان و به دیده پیدا اوست
دل شکستۀ خود را به دست او دادم
که اوست دلبر من اختیار من با اوست
به دیده خاک رهش میکشم که میدانم
یگانهای که بوَد قبلهگاه دلها اوست
مدینه را ز جمالش ستاره باران کرد
که یادگار منا و صفا و بطحا اوست
ز آسمان امامت دوباره کرد طلوع
مهی که آینهدار علی اعلا اوست
فروغ دیدۀ عبّاد حضرت سجّاد
کسیکه ترجمۀ آیههای تقوا اوست
حدیث ماهی ونانهای خشک و دُرّ و نمک
بوَد عجیب ولیکن بر آن توانا اوست
لقای پنج تن ار خواهی اندر او بنگر
حسن،حسین، محمد،علی و زهرا اوست
کسیکه زهد از او کسب میکند یحیی
کسیکه ناز لبش میکشد مسیحا اوست
کسیکه یوسف صدّیق را رهائی داد
به یک شهادت طفل از کف زَلیخا اوست
کسیکه کرد عصا را چو مار و از نظرش
دوباره مارعصا شدبه دست موسی اوست
به جز به اَشهدُ اَن لااِله اِلّا الله
کسیکه هیچ نیاورده بر زبان لا اوست
کسیکه حال نمازش به نیش مهلک مار
نیافت هیچ تزلزل نکرد پروا اوست
سفیر عشق در احیای انقلاب حسین
امام خلق به فرمان حق تعالی اوست
کسیکه کشتی در خون نشستۀ دین را
فکند باز بر امواج سبز دریا اوست
کسیکه پرچم خونرنگ دشت ماریه را
به دست همّت خودداشتهست برپا اوست
بگو خلیل که یکجا اگر در آتش رفت
خلیل در دل آتش فتاده صدجا اوست
اگر به مصلحتی بود مدّتی تبدار
حیاتبخش قلوب و طبیب جانها اوست
گل عشیرۀ عشق و گلاب عاشورا
که دلنوازترین عطر لالهها با اوست
گهی به اشک و دعا گاه با نماز و پیام
نگاهداری اسرار کربلا با اوست
شنیدی اَر عظمتهای صبر زینب را
امام زینب کبری ولیّ والا اوست
به قتلگاه خرید اَرچه جان او زینب
به هر بلیّه دل عمّه را تسلّی اوست
نثار کردن خون با برادرانش بود
خراب کردن کاخ یزیدیان با اوست
بنای ظلم و ستم از کلام او بشکست
اگر اسیر ولیکن امیر دلها اوست
به دست سلسله دارد،که این رضای خداست
کسیکه سلسله جنبان امر دنیا اوست
ز خطبه خواندن او کوفه کرد یاد علی
کیان کوفه به حیرت که این علی یااوست
هنوز از در و دیوار مسجد اموی
رسد ندا که چراغ حریم طاها اوست
به وقت خطبۀ او از اذان چه واهمه است
که شامیان همه دانستهاند مولا اوست
مگو مؤذّن مسجد اذان بی هنگام
که مفتخر به اذان و اقامه تنها اوست
اگر یزید بپرسد ز چوب منبر هم
کندخروش که اوبرحق ست وحق بااوست
از این زیاده «مؤید» توان مدحش نیست
که طبع ماچویکی قطره است ودریااوست
سلام ما به حریم مقدسش به بقیع
که در مدینه یکی قبلۀ دل ما اوست
شب بقیع به چشم فرشتگان روزست
درآن حریم چووالشّمس والضّحیهااوست
🔹@deabel
#امام_سجاد_علیه_السلام
#سید_رضا_مؤید
از آن زمان که مرا با تو آشنا کردند
دلی شکسته زعشقت به من عطا کردند
زمین شکر ببوسم همیشه زین که مرا
به آستان تو ره داده و گدا کردند
تو کیستی که مقام تقربش دادند
هر آنکه را که به عشق تو مبتلا کردند
رضا شدم به جدائی ز آستانهء تو
به نعمتی که مرا خادم رضا کردند
به هر کریم که اظهار حاجتی کردم
مرا حواله درِ خانۀ شما کردند
تو افتخار بنیهاشمی و هاشمیان
پس از حسین به ذات تو اقتدا کردند
تو نور چشم حسینی امام سجادی
که اهل سجده مدیحت ز سجدهها کردند
خوشا شبی که فروزندگان سیارات
مدینه را ز جمال تو با صفا کردند
ز یمن آمدنت خاندان پیغمبر
نماز شکر به درگاه کبریا کردند
تو گرم گریۀ میلاد و خانوادهء وحی
ز شوق دیدن تو لب به خنده وا کردند
به حیرتم که چه گویم زمهر و ماه آن شب
که از تو کسب ضیا کرده و حیا کردند
توئی بزرگ عبادت کننده گان و تورا
فرشتگان مقرّب چنین صدا کردند
تو عاشقی به نماز و نماز عاشق توست
که از خضوع و خشوعت حدیثها کردند
به زانوان تو از سجده پینهها دیدند
شبی که بر بدنت از کفن قبا کردند
به ماجرای غم انگیز حَرّه مردم شهر
پناه برده به لطف تو التجا کردند
تو را خدای دعای صحیفه میدانم
که لعلِ نوش تو را چشمۀ دعا کردند
دعای ناب ابوحمزۀ ثمالی را
که خوانده اهل دعا و خداخدا کردند
کتاب عشق،یکی صفحه ازصحیفهءتوست
صحیفهای که امامان از آن ثنا کردند
صحیفه است محیطی ز حکمت و عرفان
که تشنگان معارف در آن شنا کردند
کسی که چید ز باغ صحیفهات یک گل
به روی او دری از باغ عشق وا کردند
بوَد زیارت مأثورهء امین الله
زیارتی که روایت برای ما کردند
برای نهضت خونین کربلای حسین
تو را ذخیره و آمادۀ بلا کردند
امامت تو ز طوفان زهر پایان یافت
دری که بر رخت از قتلگاه وا کردند
چه بود حال تو وقتی که مُحرمان اسیر
طواف کعبۀ تنهای سر جدا کردند
چه بود حال تو دیدی دمی که زینب را
به تازیانه از آن کشتگان جدا کردند
اگر چه کرببلا چندی از خروش افتاد
از آن جنایت خونین که اشقیا کردند
ولی کسان تو از عمّهها و خواهرها
ز گریه شام بلا را چو کربلا کردند
به صبر خویش اسیران نینوا آخر
تقاص خون شهیدان نینوا کردند
چه داشتند به جز اشک آن شکسته دلان
به دست بسته که تسخیر قلبها کردند
همیشه در دل تاریخ شام میماند
قیامتی که در آن سرزمین بپا کردند
الا امام که خیل گره بهکاران را
حواله بر تو کریم گره گشا کردند
من و گدائی درگاه تو که مسکینت
هنوز دم نزده حاجتش روا کردند
کس از تو لا نشنیده است ای کریم مگر
سرشته نور تو با رحمت و سخا کردند
ببین به درد نهانم الا که تا امروز
به آبروی تو هر درد من دوا کردند
ز فیض دولت مهر علی و زهرا بود
عنایتی که «مؤید» به حال ما کردند
🔹@deabel
#امام_حسین_علیه_السلام
#سید_رضا_مؤید
سلام مابه شهيدي!كه عشق،زنده از اوست
كسي كه خون خدايش دويده دررگ وپوست
سلام ذات خدا وآن چه آفريده خدا
بر او! كه آبروي عالمي ز خون گلوست
سلام ما به شهيدي! كه «سيّدالشّهدا»ست
خدا جلال و علي صولت و محمّد خوست
ملائك از سر هر مو كنند تمجيدش
كه حمدوشكرخدايش روان ز هرسرموست
تمام هستي من «يا حسين» ميگويند
نه من،خداي هم ازاو نداشت، بهتر دوست
ز زخم حنجرهء خونچكان و عطشانش
بلند، زمزمهء «لا اِلهَ اِلّا هُو»ست
عزيز فاطمه را آه! كز قفا كشتند
نه بس به تيغ، به انواع قتلها كشتند
🔹@deabel
#امام_حسین_علیه_السلام
#توسل
#سید_رضا_مؤید
بر سر کوی تو با راز و نیاز
به نیاز آمده ام ای همه ناز
بارها گفته و میگویم باز
یا حسین بن علی ادرکنی
ز جهانم غم عشق تو بس ست
بیرضایت دو جهانم قفس ست
این بیان ست مرا تا نفس ست
یا حسین بن علی ادرکنی
خون شد از غم دل زارم چه کنم
گره افتاده به کارم چه کنم
سوی تو روی نیارم چه کنم
یا حسین بن علی ادرکنی
آمدم بر در تو راهم ده
چشم بینا، دل آگاهم ده
شرف خدمت درگاهم ده
یا حسین بن علی ادرکنی
ای عطای تو خطاپوش، مرا
حلقهء عشق تو در گوش، مرا
مکن از مهر فراموش مرا
یا حسین بن علی ادرکنی
از تو آئین صفا میخواهم
سر خط عفو خطا میخواهم
رخصت کرببلا میخواهم
یا حسین بن علی ادرکنی
🔹@deabel
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
#میلاد_مدح
#رباعیات
🖌#محمد_جواد_غفورزاده_شفق
زینب، تو که در حنجر حق، آوایی
تندیس علی، آیینه ی زهرایی
در مکتب عارفان و در دفتر عشق
گلواژه انقلاب عاشورایی
🖌#سید_رضا_مؤید
در عشق علامتی به جز زینب نیست
در صبر قیامتی به جز زینب نیست
آن جامه عصمتی که زهرا پوشید
زیبنده قامتی به جز زینب نیست
🖌#سید_رضا_مؤید
امشب که کند فخر به شبهای دگر
آورده فلک اختر زیبای دگر
این زینب کبراست به دامان علی؟
یا ختم رسل گرفته زهرای دگر
🖌#سید_رضا_مؤید
زینب که دل و روح دلیری دارد
در یاری دین سهم کثیری دارد
همچون حسن و حسین و زهرا و علی
نیرویِ شکست ناپذیری دارد
🖌#غلامرضا_سازگار_میثم
زینب که قیام کربلا زنده ازاوست
ایثارگری و صبر پاینده از اوست
از جلوه او چهارده قرن گذشت
امّا به خدا همیشه آینده از اوست
🖌#صفا_تویسرکانی
از جوهر خلقت و ز انوار جلی
مجموعه علم و حلم و فیض ازلی
خلاّق ازل نهاد نامش زینب
وز راه کرم عطا نمودش به علی
🖌#قاسم_رسا
از کاخ علی ستاره ای پیداشد
بشکفته گلی زگلشن زهرا شد
سرتاسر کائنات پر نور و سرور
از یمن قدوم زینب کبری شد
🖌#سید_هاشم_وفایی
آن روز مدینه غرق زیبائی بود
آئینه ای از نشاط و شیدائی بود
دیدار حسین بن علی با زینب
چون دیدن مهر و مه تماشائی بود
🖌#سید_هاشم_وفایی
زینب که دلی به وسعت صحرا داشت
پیراهن عصمت به تن از زهرا داشت
آن لحظه که چشم دوخت در چشم حسین
با او به خدا بیعت عاشورا داشت
@deabel