یَخْشَى الْمَوْتَ وَلاَ یُبَادِرُ الْفَوْتَ
[مباش ازکسانیکه] از مرگ میترسد
ولى فرصت ها را از دست مى دهد
-حضرتعلیعلیهالسلام
وصیتنامه
من میترسم
میترسم بمیرم نبینمت ..
میترسم وقتی زیرِ خاکم بیای ..
میترسم بهم کم محلی کنی ..
من از فکرِ غیر تو میترسم ، یار نبودیم واست کاش عار هم نباشیم
ببخش مارو ك فقط روز جمعه ازت میگیم 💔 :)
وصیتنامه
- بیرون چی میبینی؟
+ درخت ها آسمان و قدری ابر میبینم و پرنده ای روی درخت .
- هیچ چیز غیر عادی نیست درست است؟
+ درست است
- ولی اگر میدانستی فردا صبح دیگر نمیتوانی اینها را ببینی همه چیز ناگهان در نظرت جلوه میکرد و ارزشمند میشد نه ؟
ارْجِعِي إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً
مرا ببر از خود جدایم کن ...!
برای ساعت مرگَت ؛ علی
سرازیری قبرَت ؛ علی
سر از قبر درآوردَنت ؛ علی..
تو قول دادی آقا، مردونه :)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- دیدی الکی به این و اون
دل بسته بودی . . . !
آخر سالِ
شاید سال دیگه همین روزا نباشم..نباشیم..
دیدی آخر سال همه یهو مهربون میشن؟
میگن حلالمون کن؟
مثل روزای آخر عمره ..
تو فکر کن امروز ، روز آخرته
چیکار میکنی ..؟
مراقب باشیم مرگـ نه سن و سال میشناسه نه نیازمند و غنی !
قرنی که آخرش رو به احتمال زیاد نمیبینیم... هزاروچهارصدوچند، روز رفتن ماست؟
به سال دیگه این موقع فکر کردید؟
خیلیا نیستن پیشمون
خیلیا به ماه رمضون هم نمیرسن
میخام دلت بگیره ..
امسال تموم شد و ما تموم اون چیزی قرار بود بشیم نشدیم
ولی خداکنه نرسه روزای آخر نوکریمون .. :))
هدایت شده از گُـمـنـٰامـ نِـوِشـتـ♡
_حضرت امیر در خطبه ۲۲۱ یه جایی فرموده فَلَوْ كَانُوا يَنْطِقُونَ بِهَا لَعَيُّوا بِصِفَةِ مَا شَاهَدُوا وَ مَا عَايَنُوا "اگر مى خواستند آنچه را كه ديدند توصيف كنند، زبانشان عاجز مى شد"
ملتفتی؟
گُـمـنـٰامـ نِـوِشـتـ♡
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| زمانی که ما را فرا میخوانند وَ أنَ المَوتَ حق . . .
میگن وقتی مردیم با پست و مقامی ك تو دنیا داشتیم صدامون نمیزنند ..
نمیگند دور فلانی کفن بپیچید
میگند ك دور جنازه کفن بپیچید
دقت کرده بودید؟
بگذریم ..
ولی خدایی ك اجازه داد تو رجب و شعبان نفس بکشی این رمضانیه هم گذاشته ..
کاری ندارم میخای قدر این ساعت هارو بدونی یا نه ولی سراغ دارن یکیو یه روز قبل ماه رمضون فوت کرده ..
آره الحمداللھ
حضرت خدیجه وصیت کرده بود:
از پیامبر خاستند تا وارد قبرشون شند ك پاهاشون به خاك بخوره و بعد گفتند من رو توی اون قبر قرار بدین
یکی دیگه از وصیت هاشون ك روشون نشد به خود پیامبر بگند و به دخترشون فاطمه گفتند این بود ك :
لباسی ك وقت وحی نازل شد روی بدنشون قرار بدند
فاطمه قضییه رو به پیامبر میگه و همون موقع جبرئیل وارد میشه و کفن حضرت خدیجه ..پیامبر..فاطمه..زینب..حسن رو هم همراشون میده
و اینجاست ك درد داره و باید زجه زد واسش ..
بمیرم برا ارباب بیکفنمون💔
🇮🇷وصیتنامه✌️🇵🇸
حضرت خدیجه وصیت کرده بود: از پیامبر خاستند تا وارد قبرشون شند ك پاهاشون به خاك بخوره و بعد گفتند من
میگم آقای امام حسین میشه شما تو قبر دست مارو بگیری؟
میدونم دستی واست نذاشتن ..
به لباس و انگشترتم رحم نکردن ولی شما به ما رحم کن خب؟
میدونی ترسم از تاریکی قبر نیست
ترسم ازین ك هی بخام اسمتو به زبون بیارم نتونم
ازین ك اون موقع ك نکیر و منکر ازم سوال میپرسن من به لکنت بیوفتم
میشه شما بیای تو قبر دستمونو بگیری؟
#آشفتگیهبایدببخشید .