eitaa logo
دانش آموز انقلابی بشرویه
392 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.7هزار ویدیو
98 فایل
جهت ارتباط با ادمین @Montazer_171
مشاهده در ایتا
دانلود
کسب مقام دوم کشوری مسابقات پرسش مهر دانش آموزان در سال تحصیلی 1400-1399 توسط دانش آموزبسیجی دبیرستان شهید محمدی آقای حجت الهام بخش ✅ کانال دانش آموز انقلابی بشرویه @deb110
کتاب قرار بی قرار کتاب قرار بی قرار شامل فصل هایی هست که در هریک ،شهید مصطفی صدرزاده از زبان یکی از نزدیکان توصیف میشه... مصطفی صدرزاده ابتدا درس رو رها میکنه و به حوزه میره و دوباره به دانشگاه برمیگرده و ترم آخر در سن ۲۹سالگی،تصمیم به رفتن به سوریه میگیره اما چون نظامی نبوده و مجوزی نداشته،گذرنامه جعلی افغانستان رو با نام سیدابراهیم طراحی میکنه و از مشهد عازم سوریه میشه... این شهید بزرگوار اهل خوزستان هستن و دوفرزند هم دارن. گزیده ای از کتاب: با فریاد لبیک یا زینب (س) یک محور از محاصره را شکستیم و در قلب دشمن قرار گرفتیم. نه راه برگشتی بود نه می شد پیشروی کرد. سید من را صدا زد و گفت «به تکفیری ها بگو ما مسلمونیم و نباید آتیش به سر خودمون بریزیم. باید برای دفاع مردم مظلوم فلسطین سر اسرائیل بمب و خمپاره بریزیم.» این جملات را به عربی برایشان گفتم. تکفیری ها هم شروع به ناسزا گفتن کردند. بار دیگر سید ابراهیم چند آیه از قرآن برایشان خواند. یکی از تکفیری ها پشت بی سیم گفت «مگه شما مسلمانید؟» گفتم «بله ما مسلمانیم و رسول خدا پیامبر ماست و قرآن کتاب ما.» نفهمیدیم چه شد اما دشمن روستای جلوتر را هم تخلیه کرد و ما توانستیم با تعداد کم از محاصره دربیاییم. ✅ کانال دانش آموز انقلابی بشرویه @deb110
🍃🇮🇷🍃 🎶 آوای پیشواز از بیانات رهبر معظم انقلاب (مدظله‌العالی) با موضوع انتخابات 📱کد همراه اول: 🔸۸۷۱۱۶ رقابت سالم 🔹۸۷۰۴۹ بصیرت 🔸۸۷۰۴۷ آزمون بزرگ 🔹۸۷۰۳۸ اهمیت ریاست جمهوری 🔸۸۷۰۹۴ کمک به دشمن ممنوع 🔹۸۷۰۳۷ اهمیت انتخابات 🔸۸۷۸۱۶ بهترین گزینه 🔹۸۱۹۱۳ ثمرات حضور 🔸۳۲۸۱۸ ثمرات حضور 🔹۳۱۶۶۴ ثمرات حضور 📱کد ایرانسل: 🔸۴۴۱۵۱۲۵ رقابت سالم 🔹۴۴۱۶۹۷۷ بصیرت 🔸۴۴۱۶۹۸۱ آزمون بزرگ 🔹۴۴۱۶۹۹۳ اهمیت ریاست جمهوری 🔸۴۴۱۶۹۷۹ کمک به دشمن ممنوع 🔹۴۴۱۶۹۷۶ اهمیت انتخابات 🔸۴۴۱۶۹۸۲ بهترین گزینه 🔹۴۴۱۶۹۹۲ ویژگی‌های رئیس جمهور 🔸۴۴۱۶۹۹۴ ثمرات حضور 🔹۴۴۱۷۰۲۴ ثمرات حضور ✅ نحوه فعالسازی: ارسال کد مربوطه از طریق پیامک 🔹همراه اول به شماره ۸۹۸۹ 🔸ایرانسل به شماره ۷۵۷۵ با فعالسازی آهنگ پیشواز خود، در آگاه سازی مخاطبینمان و جامعه سهیم باشیم. : آنچه یڪ تحلیلگر بایست بداند】 ✅کانال دانش آموز انقلابی بشرویه @deb110
زمانی که پیرترمیشویم بیشتر وبیشتر درمی یابیم که مهم نیست چه ظاهری داریم یا مالک چه هستیم! مهم انسانی ست، که به آن مبدل گشته ایم! ✅ کانال دانش آموز انقلابی بشرویه @deb110
انتخاب با شماست.... ✅ کانال دانش آموز انقلابی بشرویه @deb110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دختری که 7سال پیش بعلت حمله وحشیانه داعش به روستای نبل والزهرا در سوریه فرار میکند و در آن شلوغی پدر و مادرش را گم می‌کند و فکر می‌کند که آنها شهید شدند چون خیلی از پدران و مادران اونروز سر بریده شدند دختر تنها توسط نیروهای حاج قاسم به ایران پناه می اورد حالا پس از گذشت سالها با دیدن پدر ومادرش دربرنامه زنده غافلگیر میشود به روح بلندشهید حاج قاسم سلیمانی وتمامی شهدا صلوات ✅ کانال دانش آموز انقلابی بشرویه @deb110
❇️ پیش از برگزارۍ یکے از🌷 انتخابات‌ها، از حاج قاسم🏷 پرسیدم نظرتان درباره‌ۍ💚 احزاب و کاندیدا‌ها چیست💐 و چند تن از شخصیت‌ها را💎 نام بردم. گفت: فلانے از من🌹 می‌پرسی به چه کسے رأی🍃 می‌دهی؟ من به شما مے‌گویم،🌻 اگر همه‌ۍ احزاب و گروه‌ها💠 و همه‌ۍ کسانے ڪه نام بردی،🌺 در یک صف بایستند، من در🌸 صفی هستم ڪه حضرت آقا✨ فرمودند. تو هم اگر مے‌خواهے❤️ عاقبت به خیر باشے، قطب‌نما🌼 و گراۍ حرڪت‌هایت باید🕊 رهنمود ‌هاۍ حضرت آقا باشد.📿 من حزبم حزب ولایت است.🇮🇷 ✅کانال دانش آموز انقلابی بشرویه @deb110
سلام بر همه دوستان گلمون🌺 ممنونم که همراه ما هستید🙏 از امشب میخوایم کتاب رو در کانال بذاریم....📕 پس و هرچقدر هم ازش تاثیر گرفتید برای ما هم دعا کنید ✅کانال دانش آموز انقلابی بشرویه @deb110
⚜بسم الله الرحمن الرحیم 🔴 قسمت اول👇🏻 📖کتاب سه دقیقه تا قیامت داستان زندگی یک جانباز مدافع حرم هست که طی یک عمل جراحی که داشته به مدت سه دقیقه از دنیا می رود و سپس با شوک ایجاد شده در اتاق عمل دوباره به زندگی برمی گردد . 🔹اما در همین زمان کوتاه چیزهایی دیده که درک آن برای افراد عادی خیلی سخت است... 🌟البته ایشون در ابتدا به شدت در مورد اینکه ماجراش پخش بشه مقاومت کرده اما در نهایت راضی شده که تا حدی چیزهایی رو تعریف بکنه...🕊 🥀در ادامه بقیه ماجرا را از زبان خود این جانباز عزیز می خوانیم: 🧒پسری بودم که در مسجد و پای منبرها بزرگ شده بودم. 🥀در خانواده‌ای مذهبی رشد کردم و در پایگاه بسیج یکی از مساجد شهر فعالیت داشتم. 🥀سال‌های آخر دفاع مقدس شب و روز ما حضور در مسجد بود. 🍃با اصرار و التماس و دعا و نماز به جبهه اعزام شدم. من در یکی از شهرهای کوچک اصفهان زندگی می کردم. دوران جبهه خیلی زود تمام شد و حسرت شهادت بر دل من ماند.. 🍃اما دست از تلاش و انجام معنویات بر نمی داشتم و می‌دانستم که شهدا قبل از جهاد اصغر در جهاد اکبر موفق بودند 🍃 به همین خاطر در نوجوانی تمام همت من این بود که گناه نکنم ...وقتی به مسجد می‌رفتم سرم پایین بود که نگاهم با نامحرم برخورد نداشته باشد. 🍃یک شب با خدا خلوت کردم و خیلی گریه کردم... در همان حال و هوای ۱۷ سالگی از خدا خواستم تا من آلوده به این دنیای زشتی‌ها و گناهان نشوم و به حضرت عزرائیل التماس میکردم که جان مرا زودتر بگیرد...! 🖇ادامه دارد... ✅کانال دانش آموز انقلابی بشرویه @deb110
بسم الله... گروه بسیج دانش آموزی شهرستان بشرویه در شبکه شاد راه اندازی شد🌺🌺 باتوجه به اینکه لینک دعوت گروه کار نمیکنه دوستان و دانش آموزان عزیز هرکسی که علاقه داره، شماره شاد رو برای ایدی های زیر بفرستید در شبکه شاد تا عضو گروهشون کنیم @Ali_deb110 @Montazer_171
رای میدهم چون...🙂✨ ✅ کانال دانش آموز انقلابی بشرویه @deb110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟩 اگر نماز قضا بشه میشه جبران کرد. 🟩 اگر روزه قضا بشه میشه جبران کرد. 🔵 ولی اگر دفاع از "ولایت" قضا بشه، تاریخ به ما میگه نمیشه جبران کرد. 🟣 یکبار در سقیفه قضا شد، حضرت زهرا "سلام الله علیها" را شهید کردند. 🟣 یکبار در صفین قضا شد، حضرت علی "علیه السلام" را شهید کردند. 🟣 یکبار در کوفه قضا شد، تابوت امام حسن "علیه السلام" تیرباران شد. 🟣 یکبار در کربلا قضا شد، بر پیکر امام حسین "علیه السلام" اسب تازاندند. 🔵 مواظب باشیم "ولایتمان" قضا نشود. ⭕ 💧بصیرت چیست؟ به زبان ساده و روان یعنی تشخیص حق از باطل را "بصیرت" می‌گویند. ⭕ 💧یاوران مهدی "عجل الله" باید همانند حاج قاسم سلیمانی مطیع و ذوب در "ولایت" باشند ✅کانال دانش آموز انقلابی بشرویه @deb110
قسمت دوم👇🏻 🥀 التماس ميكردم كه زودتر به سراغم بيايد! چند روز بعد، با دوستان مسجدے پيگيرے كرديم تا يڪ كاروان مشهد برای اهالے محل و خانواده شهدا راه اندازے كنيم. 🍃با سختے فراوان، كارهاے اين سفر را انجام دادم و قرار شد قبل از ظهر پنجشنبہ، كاروان ما حركت كند. روز چهارشنبہ ، با خستگے زياد از مسجد به خانه آمدم. قبل از خواب، دوباره به ياد حضرت عزرائيل افتادم و شروع به دعا برای نزديكے مرگ كردم. 🥀 البته آن زمان سن من كم بود و فكر ميكردم كار خوبے ميكنم. نميدانستم كه اهل بيت ما هيچگاه چنين دعايے نكرده اند. آنها دنيا را پلے برای رسيدن به مقامات عاليه ميدانستند. 🍃 خسته بودم و سريع خوابم برد. نيمه هاے شب بيدار شدم و نمازشب خواندم و خوابيدم. بلافاصله ديدم جوانی بسيار زيبا بالای سرم ايستاده. 🥀 از هيبت و زيبايی او از جا بلند شدم.با ادب سلام كردم ايشان فرمود: با من چكار دارے؟ چرا اينقدر طلب مرگ ميكنے؟ هنوز نوبت شما نرسيده. 🍃فهميدم ايشان حضرت عزرائيل است. ترسيده بودم. اما باخودم گفتم: اگر ايشان اينقدر زيبا و دوست داشتنے است، پس چرا مردم از او ميترسند؟! 🥀 ميخواستند بروند كه با التماس جلو رفتم و خواهش كردم مرا ببرند. التماس های من بے فايده بود. با اشاره حضرت عزرائيل برگشتم به سرجايم و گويے محكم به زمين خوردم! 🖇ادامه دارد... ✅کانال دانش آموز انقلابی بشرویه @deb110
دوستان گلم کم کم بیاید که میخایم تو شاد فعالیتمون رو شروع کنیم باتوجه به اینکه لینک دعوت گروه کار نمیکنه دوستان و دانش آموزان عزیز هرکسی که علاقه داره شماره شاد رو داخل پیامرسان شاد برای ایدی های زیر بفرستید تا عضو گروهشون کنیم @Ali_deb110 @Montazer_171
📚 کتاب 🗒 روز بعد از صبح دنبالِ كارِ سفر مشهد بودم. همه سوار اتوبوس ها بودند كه متوجه شدم رفقای من، حكم سفر را از سپاهِ شهرستان نگرفته اند. سريع موتورِ پايگاه را روشن كردم و با سرعت به سمت سپاه رفتم. در مسيرِ برگشت، سرِ يک چهار راه، راننده پيكان بدون توجه به چراغ قرمز، جلو آمد و از سمت چپ با من برخورد كرد. آنقدر حادثه شديد بود كه من پرت شدم روی كاپوت و سقف ماشين و پشتِ پيكان روی زمين افتادم. نيمه چپ بدنم به شدت درد ميكرد. راننده پيكان پياده شد و بدنش مثل بيد ميلرزيد. فكر كرد من حتماً مرده ام. يک لحظه با خودم گفتم: پس جناب عزرائيل به سراغ ما هم آمد! آنقدر تصادف شديد بود كه فكر كردم الان روح از بدنم خارج ميشود. به ساعت مچی روی دستم نگاه كردم. ساعت دقيقاً ۱۲ ظهر بود. نيمه چپ بدنم خيلی درد ميكرد! يكباره يادِ خواب ديشب افتادم. با خودم گفتم:« اين تعبير خواب ديشب من است. من سالم ميمانم. حضرت عزرائيل گفت كه وقت رفتنم نرسيده. زائران امام رضا ۷ منتظرند. بايد سريع بروم.» از جا بلند شدم. راننده پيكان گفت: شما سالمی! گفتم: بله. موتور را از جلوی پيكان بلند كردم و روشنش كردم. با اينكه خيلی درد داشتم به سمت مسجد حركت كردم. راننده پيكان داد زد: آهای، مطمئنی سالمی؟؟ بعد با ماشين دنبال من آمد. او فكر ميكرد هر لحظه ممكن است كه من زمين بخورم. كاروان زائران مشهد حركت كردند. درد آن تصادف و كوفتگی عضلاتِ من تا دو هفته ادامه داشت. بعد از آن فهميدم كه تا در دنيا فرصت هست بايد برای رضای خدا كار انجام دهم و ديگر حرفی از مرگ نزنم. هر زمان صلاح باشد خودشان به سراغ ما خواهند آمد، اما هميشه دعا ميكردم كه مرگ ما با شهادت باشد.😇🌹 🔗 ادامه دارد...‼️ ✅ کانال دانش آموز انقلابی بشرویه @deb110
▫️پوستر |حَرم جمهوری اسلامی 🇮🇷 بدانید حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند. (فرازی از وصت نامه شهید سردار ) ✅حوزه مقاومت بسیج دانش آموزی حضرت نبی اکرم (ص) شهرستان بشرویه
▫️پوستر |حَرم جمهوری اسلامی 🇮🇷 بدانید حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند. (فرازی از وصت نامه شهید سردار ) ✅ کانال دانش آموز انقلابی بشرویه @deb110
مقایسه کنید ❗️ کیا میگن رای بدید؟ 📩 کیا از رای ندادنت خوشحال میشن؟ انتخاب با خودت 💬 💐 🇮🇷 🍀 🌸 🇮🇷 🌷 حوزه‌ مقاومت بسیج دانش آموزی حضرت نبی اکرم(ص)بشرویه
📚 کتاب 🗒 در آن ايام ، تلاش بسياری كردم تا مانند برخی رفقايم، وارد تشكيلات سپاه پاسداران شوم. اعتقاد داشتم كه لباسِ سبزِ سپاه، همان لباس يارانِ آخر الزمانی امامِ غایب از نظر است. تلاش های من بعد از مدتی محقق شد و پس از گذراندنِ دوره های آموزشی، در اوايل دهه هفتاد وارد مجموعه سپاه پاسداران شدم. اين را هم بايد اضافه كنم كه ؛ من از نظر دوستان و همكارانم، يک شخصيتِ شوخ، ولی پركار دارم. يعنی سعي ميكنم، كاری كه به من واگذار شده را درست انجام دهم، اما همهٔ رفقا ميدانند كه حسابی اهل شوخی و بگو بخند و سركار گذاشتن و... هستم. رفقا ميگفتند كه هيچكس از همنشينی با من خسته نميشود. در مانور های عملياتی و در اردوهای آموزشی، هميشه صدای خنده از چادر ما به گوش ميرسيد. مدتی بعد، ازدواج كردم و مشغول فعاليت روزمره شدم. خلاصه اينكه روزگار ما، مثل خيلی از مردم، به روزمرگی دچار شد و طی ميشد. روزها محل كار بودم و معمولا شب‌ها با خانواده. برخی شب‌ها نيز در مسجد و يا هيئتِ محل حضور داشتيم. سالها از حضور من در ميان اعضای سپاه گذشت. يک روز اعلام شد كه برای يک مأموريتِ جنگی آماده شويد. سال ۱۳۹۰ بود و مزدوران و تروريست‌های وابسته به آمريكا، در شمالِ غربِ كشور و در حوالی پيرانشهر، مردمِ مظلومِ منطقه را به خاک و خون كشيده بودند. آنها چند ارتفاعِ مهم منطقه را تصرف كرده و از آنجا به خودروهای عبوری و نيروهای نظامی حمله ميكردند، هر بار كه سپاه و نيروهای نظامی برای مقابله آماده ميشدند، نيرو‌های اين گروهک تروريستی به شمالِ عراق فرار ميكردند. شهريورِ همان سال و به دنبال شهادت سردار جان‌نثاری و جمعی از پرسنل توپخانهِ سپاه، نيروهای ويژه به منطقه آمده و عمليات بزرگي را برای پاكسازی كُل منطقه تدارک ديدند.🚔🚁 🔗 ادامه دارد...‼ ✅ کانال دانش آموز انقلابی بشرویه @deb110
سلام عرض سلام مجدد خدمت همه دوستان همراه🌸 کانال بسیج دانش آموزی شهرستان بشرویه به نشانی زیر افتتاح گردید https://shad.ir/basijboshrooyeh لطفا به این کانال بپیوندید. لازم بذکر است از این به بعد فعالیت ما به کانال مذکور منتقل خواهد شد پس لطفا با کانال ما همراه باشید و تبلیغ بفرمایید
سلام عرض سلام مجدد خدمت همه دوستان همراه🌸 کانال بسیج دانش آموزی شهرستان بشرویه در شبکه شاد به نشانی زیر افتتاح گردید https://shad.ir/basijboshrooyeh لطفا به این کانال بپیوندید. لازم بذکر است از این به بعد فعالیت ما به کانال مذکور منتقل خواهد شد پس لطفا با کانال ما همراه باشید و تبلیغ بفرمایید