eitaa logo
شاعرِ آیینه‌ها
264 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
24 ویدیو
1 فایل
در بهبه‌ی جریان بی‌روح اطراف؛ من زندگی می‌کنم در اعماق جنگل ذهنم! در اینجا همه پیمان می‌بندیم برای باهم بودن، ما‌ گوش می‌سپاریم به‌موسیقی طبیعت، قدم‌ می‌زنیم در میان پیچک‌های سبز‌رنگ ‌و سرمی‌کشیم فنجان‌تلخ زندگی را؛
مشاهده در ایتا
دانلود
حیف که کتاب زندگی ام خالی است از واژه ای. اما حجوم ناگهانی جوهر های غلتان را چه کنم؟ میدوند بر روی جاده‌ی کاهی های کاغذ و کاغذ سیاه میشود. مانند زندگی ام. عجیب شد نه؟ هر دو باهم ارتباط دارند. دفتر زندگی که از فرکانس های اعمال منِ در زندگی الهام میگیرد. لحظه ای بعد، هم زندگی ام هم واژه هایم هم تصاویر پیش چشمم و در اخر حتی خودم هم سیاه میشوم. و دفتر زندگیم هم پر میشود از گره های سردرگم جوهر سیاهِ وجودم.
بعضیها انگار پول میگیرن تا هرچی تو ذهنشونه به زبون بیارن وگرنه که همچین چیزی ممکن نیست.
اینکه انقد با ورژن واقعی خودم، در مجازی تفاوت دارم رو درک نمیکنم. در حدی که یهو بعضی از بچه ها میان میگن بهت نمیاد از استیکر و این چیزا استفاده کنی یا نظری بدی:::
-خیال دیدنت چه دلپذیر بود؛ جوانیم در این امید پیر شد، نیامدی و دیر شد.. |‏هوشنگ ابتهاج
Life is like a chess game And I don't know how to play chess
حس سرمای شروع زمستون چیه؟ من هنوز دارم از گرمای تابستون عرق میریزم.
«قصهٔ تلخیش دراز مَکُن، زندگی روزگار کوتاهی است.» |پروین اعتصامی
هدایت شده از شاعرِ آیینه‌ها
لحظه‌ها به شدت کند و تلخ شدن، اما فرصت ها به سرعت میگذرند.