امروز تا ابد کنج ذهنم یه جای وسیع رو در بر میگیره و با هر بار فکر بهش لبخند رو لبم نقش میبنده.
ای همای نیکبختی سوی من پرواز کن
بی تو اشکم، سایهام، سنگم، ندانم چیستم
برگ برگ جان من میلرزد از طوفان مرگ
ترسم آن روزی ز در آیی که دیگر نیستم.