من عاشق کار های حوصله سر برم.
زل زدن به کاغذِ سفید، شمردن ستارهها، قدم زدن برای مدت خیلی طولانی، لم دادن رو تخت و خیرهشدن به سقف، گوش دادن به سکوت، تکیه دادن به درخت و خیالپردازی، تحلیل شخصیت آدمها، داستان سرایی برای زندگی غریبههای رندم و...اینا.
کاش میتونستم باز هم از چیزی جز غم بنویسم.
دفتر خاطراتم، یادداشت هام، داستانام، همه غم، غم، غم.
کاش پاییز بشه زودتر.
غمگین بودن تو پاییز رو به غمگین بودن تو تابستون ترجیح میدم.