eitaa logo
دفاع همچنان باقیست
1.1هزار دنبال‌کننده
36.9هزار عکس
8.7هزار ویدیو
826 فایل
«لا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ» مؤمن انقلابی، از صحنه مبارزه کناره‌گیری نمی‌كند. کسانی که از میدان مبارزه عقب‌نشینی می‌کنند، گروهى بی‌ایمان هستند. @Admin_Channel_Defa لینک ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ روزی از ابو سعید ابوالخیر سوال کردند : این حُسن شهرت را از کجا آوردی ؟ ابوسعید گفت : شبی مادر از من آب خواست، دقایقی طول کشید تا آب آوردم، وقتی به کنارش رفتم، خواب، مادر را در ربوده بود، دلم نیامد که بیدارش کنم، به کنارش نشستم تا پگاه، مادر چشمان خویش را باز کرد و وقتی کاسه ی آب را در دستان من دید، پی به ماجرا برد و گفت: فرزندم، امیدوارم که نامت عالم‌گیر شود" بدین سان ابوسعید ابوالخیر مرد خرد و آگاهی و عرفان، شهرت خویش را مرهون یک دعای مادر میداند ... دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
🚩وزیرکشور:کالاهای شب عید تامین شده است 🔹درخصوص شکر، مشکلی در کشور وجود ندارد. موجودی انبارها کامل است، برداشت و تولید شکر در هفت تپه، با توجه به آغاز فصل برداشت، افزایش یافته است 🔹نحوه ورود موبایل به کشور و ریجستری و فروش این کالا باید تابع قوانین و مقررات باشد. با این حال برای اجرای این قوانین بایستی موعد زمانی تعیین شود https://tn.ai/1961596 پ.ن:‌ اینو که می‌دونیم،‌اما به چه قیمتی؟ دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
🔷🔹 مروری بر کارنامه رجبعلی مزروعی، از فراریان فتنه 88-۱ فرار مشکوک بعد از فتنه 🔸 اشاره: رجبعلی مزروعی، نماینده مردم اصفهان در مجلس ششم، از چهره‌های جنجالی دهه هفتاد است که همزمان با روی کارآمدن دولت اصلاحات، وارد حوزه رسانه و سیاست شد. وی از اوایل دهه 70 شمسی فعالیت رسانه‌ای خود را با کار در روزنامه سلام آغاز کرد. با توقیف و تعطیلی روزنامه سلام در تیرماه ۱۳۷۸، وی با روزنامه‌های صبح امروز، مشارکت، نوروز، یاس نو، اقبال، وقایع اتفاقیه و سرمایه فعالیت‌های مطبوعاتی خود را ادامه داد. مزروعی پس از خرداد 76 و پیروزی دولت اصلاحات به اقدامات ضد انقلابی خود شدت بخشید و با راه‌اندازی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران پایگاهی را برای همکاری با محافل بین‌المللی مشکوک و وابسته به سرویس‌های جاسوسی غرب مهیا کرد. بعد از روی کارآمدن دولت احمدی‌نژاد و کنار رفتن وی از هرگونه مسئولیت دولتی، مزروعی بنا را بر تخریب ارکان و ماهیت نظام گذاشت. سرانجام رجبعلی مزروعی پس از فتنه 88 متواری و به صورت غیرقانونی از کشور خارج شد و سر از بلژیک درآورد. فرزند وی، حنیف مزروعی، نیز که سال 1384 در پی کشف شبکه رسانه‌ای همکار با سرویس‌های اطلاعاتی بیگانه دستگیر شده بود، اندکی پیش از پدر از کشور خارج شده و همراه وی به فعالیت علیه نظام و مردم در رسانه‌های ضدانقلابی روی آورده است. این سرگذشت کسی است که در دوره فعالیت سیاسی خود علیه نظام جمهوری اسلامی، از جریان‌های ضدانقلابی همچون گروهک نهضت آزادی نیز جلوتر زد و سرانجام کارش به پناهندگی کشیده شد. رجبعلی مزروعی ۱۵ مهر ۱۳۳۶ در اصفهان و در روستای مارچین متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در روستای زادگاه خود و متوسطه را در دبیرستان‌های حافظ ابونعیم، نمونه و صائب اصفهان گذراند و پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۵۴ در رشته فیزیک دانشگاه اصفهان پذیرفته شد. در دهه ۵۰ شمسی همزمان با تحصیل در دانشگاه به فعالیت‌های سیاسی روی آورد. با اوج گیری نهضت اسلامی، بر فعالیت‌هایش افزود و در اعتراض به دستگیری و تبعید «سید جلال‌الدین طاهری» نقش فعال داشت. با پیروزی انقلاب و بازگشایی دانشگاه‌ها به تحصیل ادامه داد و همگام با فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی در بهمن ۱۳۵۸ دانشنامه کارشناسی فیزیک را دریافت کرد. سال ۱۳۵۹ عازم خدمت سربازی شد و پس از طی دوره آموزشی به پایگاه هشتم شکاری اصفهان منتقل شده و بقیه دوران خدمت خود را در اداره عقیدتی و سیاسی این پایگاه سپری کرد. مزروعی در مرداد ۱۳۶۱ در وزارت نفت مشغول به کار شد اما به دلیل علاقه به فعالیت فرهنگی از سال ۱۳۶۳ به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مامور و سپس انتقال یافت و در پست‌های رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در نیجریه (۱۳۶۳-۱۳۶۵)، وابسته فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کراچی پاکستان (۱۳۶۵-۱۳۶۸)، معاون مدیر کل اداره مطبوعات و رسانه‌های خارجی (۱۳۶۸-۱۳۷۰)، مدیر کل مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها (۱۳۷۰-۱۳۷۱) و مشاور مدیرکل مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ها (۱۳۷۱-۱۳۷۴) به کار پرداخته است. در این دوران (۱۳۷۰) با پذیرفته شدن در مقطع کارشناسی ارشد «برنامه‌ریزی سیستم‌های اقتصادی» دانشگاه شهید بهشتی بار دیگر به تحصیل پرداخت و در بهمن ۱۳۷۳ از این دانشگاه فارغ‌التحصیل شد... دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
فضای مجازی کشور ، اسیر فراماسونرها ! رهبر معظم انقلاب امام خامنه‌ای ، گام دوم حرکت انقلاب را بعد از 22 بهمن 97 خطاب به ملت ایران ابلاغ نمودند ، اما تاکنون اقدامی برای اجرای ابلاغیه ایشان صورت نگرفته است. نخستین راهکار برای تبیین و اجرای ابلاغیه بسیار مهم مقام معظم رهبری ، گستره وسیع فضای مجازی است ، اما مشکل بزرگی در این مسیر وجود دارد و آن حضور مدیران همسوی با اهداف دشمن در مدیریت عالی فضای مجازی کشور است. بزرگترین دشمن "گام دوم انقلاب" ، ستون پنجم نفوذی دشمن در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات ایران است! فردی با پیشینه عضویت در حزب منحله مشارکت و فعال در فتنه‌های 78 و 88 سکان فضای مجازی کشورمان را قبضه کرده ، که برای دستگیری او ، چندین بار از سوی نیروهای امنیتی اقدام شده ، ولی با ممانعت حسن روحانی و واعظی ، تاکنون از دست عدالت گریخته است! این فرد با کارشکنی‌های گسترده و حمایتهای رئیس جمهور در 6 سال گذشته ، اجازه تکمیل زیر ساخت‌های اینترنت بومی را نداد و بلعکس ، ملت و بخصوص جوانان ایرانی را در عصر انفجار اطلاعات و جنگ اصطلاحات ، تحویل مدیران و کارشناسان دشمن ، یعنی تلگرام و اینستاگرام داد! گستره نفوذ نصراله جهانگرد در مدیریت فضای مجازی باعث شده ، که وزیر امنیتی و بی‌لیاقت وزارت ارتباطات به خدمت تهاجم فرهنگی دشمن درآید! بهترین شیوه مبارزه با دشمن داخلی فضای مجازی ، روش ابداعی مردم اهواز در حمایت از قوه قضائیه و تهیه شکایت دست جمعی از وزیر بی‌کفایت ارتباطات است. جریان انقلابی ، عمارگونه باید به مقابله با منکرات مدیران فضای مجازی پرداخته تا میدان عمل برای تبیین دقیق گام دوم انقلاب اسلامی فراهم گردد و در این مسیر نباید به دستور رئیس چمهور از بیانیه گام دوم انقلاب مقام معظم رهبری ، دل خوش داشت ، زیرا اسلام رحمانی و اسلام اعتدالی حسن روحانی ، مخالف اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله و سلم است. دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
پیکر مطهر شهید مرزبانی در چناران تشییع شد 🔹مراسم تشییع پیکر مطهر سرباز شهید مرزبانی، مجتبی یزدان‌پناه با حضور اقشار مختلف مردم و خانواده‌های شهدا در چناران تشییع شد. 🔸به دنبال وقوع سیلاب در برجک شماره دو پاسگاه ۹۳ هنگ مرزی میرجاوه گروهبان یکم شهید محمد نوری، سرباز وظیفه شهید علی هلاکویی و سرباز وظیفه شهید مجتبی یزدان پناه گرفتار سیل شده و به شهادت رسیدند. fna.ir/brzmxh دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
✖️در حالی که ستاد تنظیم بازار قیمت هر کیلو مرغ را برای مصرف‌کننده ۱۱ هزار و ۵۰۰ تومان تعیین کرده بررسی قیمت‌ها در بازار نشان از آن دارد که هر کیلو مرغ تازه ۱۵ هزار تومان و اقلام دیگر مرغ ۱۶ تا ۳۰ هزار تومان قیمت‌گذاری می‌شود. پ.نوشت: نظارت ها اثری ندارد! گرانی افسارگسیخته همچنان در بازار ملتهب اخرسال بیداد می‌کند! ⛔️👈 «گرانی‌ها را به ۱۲۴ گزارش کنید، پیگیری مسئولان را ثبت و ضبط کنید و چنانچه پیگیری نکردند، رسانه ‌ای بفرمایید» دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
اسحاق جهانگیری: همه حرفهایی که علیه دولت زده میشود را میتوان ظرف ۵ دقيقه جواب داد اما الان دغدغه ای مهمتر از رفع مشکلات زندگی مردم نیست." 🔸آقای معاون اول به خاطر رفع مشکلات مردم رفتید تو کاخ شاه جشن تولد گرفتید؟ 🔹به خاطر رفع مشکلات مردم خزانه ارزی رو خالی مردید و کلی از ذخایر طلای کشور رو دادید رفت؟ 🔸همین توئیتی هم که زدید، خودش حداقل ۵ دقیقه طول کشید، اگه جوابی داشتید حتما می‌گفتید. ⛔️درضمن شماها همونایی هستید که به خاطر رسیدن به قدرت به رقیبانتون تهمت زدید و تخریب کردید و دوقطبی در کشور درست کردید و به حمایت از منافقین پرداختید❗️الان دیگه ادای به فکر کشور بودن در نیارید لطفا. دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
📷 ۹۸ حزب دارای مجوز کشور اعلام شد دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
🔴 گزارش: ناامیدی اصلاح‌طلبان از کارآمدی دولت روحانی در سال ۹۸ ♦️سعید لیلاز اخیرا در مصاحبه‌ای با طرح مسئله حذف سمت ریاست جمهوری و بازگشت به نظام پارلمانی گفته است: "در بهار 98 و همزمان با تشدید فشارها و مشکلات، این احتمال وجود دارد که روحانی استعفا دهد یا ساختار دولت به کلی تغییر کند." ♦️صادق خرازی در مصاحبه‌ای با بیان اینکه دولت روحانی در کنار دولت احمدی‌نژاد فاجعه تاریخ مدیریت سیاسی و اقتصادی ایران بوده‌اند، گفته بود "اینکه دولتمردان امروز می‌گویند دولت یازدهم و دوازدهم میراث‌دار دو دولت احمدی نژاد است، به همین علت نتوانستند خوب عمل کنند، تنها می‌توان راهکار مناسبی برای فرار به جلو باشد." 🔻با کنار هم قرار دادن اظهارات چهره‌‌های اصلاح‌طلب و داماد رئیس‌جمهور این گزاره تقویت می‌شود که اختلافات در کابینه دولت تدبیر و امید به قدری بالا گرفته که حتی حامیان پروپا قرص روحانی در انتخابات 96 نیز نسبت به کارآمدی دولت در ادامه راه دولت ناامید شده‌اند. دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
⭕️ به خمینی بگویید تاکنون این همه اعلامیه داده‌اید چکار کرده‌اید؟ جز اینکه مردم به جان آمده‌اند؟ وحشت‌زده شده‌اند؟ 📌مکاتبه امام خمینی و آیت‌الله خوانساری، خرداد ۴۲ 🔹هشت ماه از شروع نهضت (۱۳۴۱) می‌گذشت. بررسی کنش‌های سران روحانی در این دوره می‌گوید که آیت‌الله خمینی توفیق تمامی در همراه کردن این گروه با دیدگاه‌های خود نداشته است. آقای خمینی تلاش فراوانی در این راه (وحدت سران روحانیت) کرد؛ اما با وجود دوری از تک‌روی، حفظ اتحاد را به هر بهایی برنمی‌تافت. با گذشت زمان دریافت که آمال اتحاد او، چه بسا دست‌نیافتنی باشد. 🔻توجه به مکاتبه‌ی آیت‌الله خمینی با آیت‌الله خوانساری، که می‌توان آن را واپسین تلاش برای همگرایی علمای بزرگ، پیش از بازداشت آقای خمینی یاد کرد، حکایت مستندی از تفاوت‌های بالاگفته تواند بود. 🔸آیت‌الله خمینی در هفتم خرداد ۴۲ دو پیام شفاهی و کتبی به آقای سیداحمد خوانساری فرستاد. چه کسی این پیام را برد؟ مأمور ویژه ساواک. دستگاه امنیتی در این زمان موفق شده بود مأمور مخفی (جاسوس) خود را، رخ به رخ او بنشاند. مأمور ویژه پیام شفاهی را چنین نوشت: «به آقای خوانساری بگویید من می‌خواهم اعلامیه بنویسم. شما هم بایستی در این اعلامیه شریک باشید یعنی باید آن را امضا کنید، زیرا اگر شما در این اعلامیه شرکت نکنید مردم و به خصوص دولت تصور می‌کند علما با هم مخالف هستند و از این موضوع برای پیشرفت مقاصد خود استفاده خواهند کرد. 🔹پس باید فکر اساسی بکنیم و همه با هم دست اتفاق بدهیم تا حساب این لامذهب‌ها را برسیم. در غیر این صورت دین و ایمان ما در خطر است و راهی را که شاه و دولت در پیش دارند لطمه بزرگ و جبران‌ناپذیری را به دین اسلام خواهند زد. بنابراین باید با اتحاد و اتفاق جلوی این خطر بزرگ را گرفته و علیه آن‌ها قیام کنید. ضمناً اگر هیچ یک از علما در این امر شرکت نمی‌کنند به من بگویید تا من بدانم در مورد مقابله با آن‌ها چه بایستی بکنم.» 🔸آنچه مسلم است در روزهای بعد آیت‌الله خمینی، اعلامیه‌ای که بخواهد آن را به امضاء آقای خوانساری برساند، ننوشت و یا به جهت بازداشت و زندانی شدن، نتوانست آن را بنگارد اما مفاد پاسخی که مأمور ویژه گرفت و آن را به آقای خمینی رساند نشان از همان فاصله‌ای است که رهبر نهضت را در میان همقطاران خود دست‌تنها می‌گذاشت. 🔹«من وقت نامه نوشتن ندارم، ولی از قول من به خمینی بگویید ما در مقابل این وحشی‌ها چه بگوییم؟ اگر به امضاء من کارها درست می‌شود، بسیار خوب! شما اعلامیه بنویسید تا من امضاء کنم. منظور ما این است که بایستی با ملایمت و خواهش پیش برویم. ♦️[به خمینی بگویید تاکنون این همه اعلامیه داده‌اید چکار کرده‌اید؟ جز اینکه مردم به جان آمده‌اند؟ وحشت‌زده شده‌اند؟] نه روز برای‌شان روز است، نه شب برای‌شان شب؛ فایده دیگری هم داشته است؟ و آنگاه نامه‌ای به مضمون زیر جهت خمینی نوشته است: 🔸حضرت آیت‌الله خمینی! نامه شما واصل، بنده هم به سهم خودم از فرمایشات شما اطاعت خواهم کرد. هر طوری که شما صلاح دانستید من حرفی ندارم، ولی موقع نوشتن اعلامیه مواظب باشید زننده نباشد که دولت بدتر بکند. با زبان ملایمت اعلامیه بنویسید. قدری نصیحت کنید که این عمل شما خلاف قرآن است. صلاح مملکت در این است که این قانون جدید را اجرا نکنید که مردم همگی ناراحت هستند. صلاح شاه در این است که این قانون‌هایی را که مخالف قرآن است عملی نکند. شاه بایستی علما را داشته باشد. مملکت بدون روحانیت نمی‌شود. اگر روحانیت نباشد کمونیست در مملکت ما که شیعه اثنی عشری است زیاد می‌شود.» 💢 بخشی از کتاب الف لام خمینی؛ هدایت‌الله بهبودی (۳۰۵-۳۰۸) دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
هدایت شده از دفاع همچنان باقیست
مستند داستانی #پسر_نوح (پشت پرده بسیاری از انحرافات مذهبی و افکار و رفتارهای هیئات منحرف) هر شب ، ساعت ۲۳ 🔸دوستان و عزیزان خود را خبر کنید #حدادپور_جهرمی #دلنوشته_های_یک_طلبه دفاع همچنان باقیست Eitaa.ir/Defa_baghist
⛔️پسر نوح⛔️ ✍ نویسنده: محمدرضا حدادپور جهرمی «فصل اول» قسمت: سوم قم – هیئت کلب‌الائمه عجب شور عجیبی گرفته بودند. فکر کنین چیزی حدود چهارصدتا جوون نیمه برهنه، شلاقی سینه میزدند و تعجبم از این بود که چطور درد و سوزش سینه‌زنی به اون سبک را اصلا متوجه نمیشن و کل مدت سه ساعتی که سینه میزدند، از انرژی و میزان شدت سینه‌زنی‌شون کاسته نشده بود! ساعت تقریبا از ١بامداد گذشته بود و همینجور سینه میزدند و دادو بیداد و شور و حروله و بالاوپایین پریدن! ینی فکر کنین منی که آروم سینه میزدم و یه کنار وایساده بودم داشتم از پا درمیومدم اما اونا نه! دیگه آخرش اینو خوندن: شادی هر دو جهان بی‌تو مرا جز غم نیست جنّت بی‌تو عذابش ز جهنّم کم نیست در دم مرگ اگر پا به سرم بگذاری عمر جاوید به شیرینی آن یکدم نیست بگذار آدمیان طعنه زنندم گویم هر که خود را سگ کوی تو نخواند آدم نیست بعد از سه چهار ساعت سینه‌زنی، اونم در جلسه ساده هفتگیشون، نه حالا شهادت و ایام محرم و صفر و فاطمیه، اونم با اون وضعیت، تو همون تاریکی، میون‌دارشون پاشد و همه را نشوند سرجاشون و خودشم وایساد وسط! من که فکرکردم شعر درباره حضرت سیدالشهدا و آقا و یا امام زمان میخوان بخونن و مثل بقیه هیئت‌ها نشستم رو به قبله! اما دیدم نه! میون‌دارشون وایساد و دو سه دقیقه شعر خوند و همه با صدای بلند به‌به میکردن و لذت میبردن: من خام بودم غصه و غم پخته‌ام کرد این پخت و پزهاى محرم پخته‌ام کرد میبینم اینجا پنج تا نور مقدس این آشپزخانه‌ست یا طور مقدس اینجا همانجایی‌ست که مولا میاید زینب میاید، بیشتر زهرا میاید پخت و پز آقاى بى‌سر را به من داد درکارهایش کار مادر را به من داد من عالمى دارم در اینجا با رقیه هروقت دستم سوخت گفتم یا رقیه منت ندارم بر سرت...تو لطف کردى حالا که هستم نوکرت تو لطف کردى یک شب غذاى خواهرت را بار کردم یک شب غذاى دخترت را بار کردم باید که دست از هرچه غیرکربلا شست دیگ تو را شستم خدا روح مرا شست ... شعرش طولانی‌تر از این چیزا بود اما اون تیکه‌ای که خداییش جانسوز هم میخوند و شعرش هم توپ بود و دوباره کربلا کرد وسط مجلس، این بود که: اى کاش بین ایستادن‌ها بمیرم آخر میان آب دادن‌ها بمیرم خوب است نوکر آخرش بى‌سر بمیرد خوب است بین نوکرى نوکر بمیرد خوب است ما هم گوشه‌اى عطشان بیفتیم در زیر پاى این و آن عریان بیفتیم ... اینا رو نگفتم که صفحه پرکنم. خواستم بگم چقدر اعتقاد داشت و تونسته بود با حالت خاص خودش و سوز عجیبی که داشت و حافظه‌ای که ماشالله کل شعر را از حفظ کرده بود، جمعیت را تحت تاثیر خودش قرار بده! من همش منتظر دعای آخر جلسه بودم که دیدم از این خبرا نیست ... تازه نشستن روبه قبله و همون میون‌داره شروع کرد و یه دعای عربی را با شور و حرارت خوند و همه هم انگار از حفظ بودند و یا بعضی جاهاش بلد بودند و باهاش میخوندند. بغل دستیمم که انگار تازه وارد بود، آروم ازم پرسید این چه دعایی هست؟ آروم بهش گفتم: فکر کنم دعای صنمی قریش باشه! با تعجب پرسید: جان؟! گفتم: صنمی قریش! یه دعای خاص ایناست که از دم همه را از اول تا آخر لعن و نفرین میکنه و میشوره میبره پایین! آقا تا اینو گفتم، چنان احساسی برش غلبه کرد و درست و دو زانو نشست که انگار سالها تعریفش شنیده بوده و فقط مونده بوده متنش! گفتم: جسارتا میشناسین این دعا چیه و از کجاست؟ جوابش خیییییلی برام جالب بود! گفت: آره بابا ! تو ماهواره صد دفعه تبلیغش شنیده بودم اما نمیدونستم چیه؟ تا اینکه بالاخره توفیق شد و ... همینجوری که حرف میزد، چشم از روی اون میون‌دار برنمیداشتم و با نگاهم تعقیبش میکردم. تا دیدم به فراز «اللّهُمَّ العَنهُما» رسید و همینجوری که مردم داشتن میگفتن و تکرار میکردن، میون‌داره میکروفن را وسط تاریکی محضی که بود به بغل دستیش داد و ... فهمیدم که میخواد بی‌سر و صدا بره بیرون! زود کفشمو برداشتم و از در جلویی آروم و خمیده خمیده خودمو رسوندم پشت سرش و مثل ماشینایی که میندازن پشت سر آمبولانس که تندتر برن، پشت سرش تندتند رفتم و از در هم خارج شدیم. دو سه تا گنده‌ای که دم در بودند وقتی منو با میون‌داره دیدند، فکر کردن باهاش کار دارم و با خودش هستم و دیگه چیزی نگفتند. وگرنه ظاهرا رسمشون اینه که کسی نباید از اون در خارج میشد! من نشستم رو زمین و مثلا داشتم بند کفشمو سفت میکردم که دیدم میون‌داره با سه چهار نفری که دورش بودند شروع کرد حرف زدن. من سرم پایین بود و مثلا به خودم مشغول بودم اما میشنیدم که داشتن برنامه فرداشبو برای یکی از محله‌های حاشیه‌ای قم هماهنگ میکردند! حرفشون که تموم شد، مشخص بود که داره تندتند لباساشو میپوشه که سریع بره! کفشمو پوشیدم و راست ایستادم! دیدم لباساشو کامل پوشیده و حتی عمامه هم بر سر گذاشته و داشت عباشو میپوشید که از پشت سر بهش نزدیک شدم و آروم بغل گوشش گفتم آسیدرضا جان دم در منتظرتونم 👇👇