بر خلاف دوستان اصلاح طلبم
به آینده اقتصاد بسیار امیدوارم
عضو مرکزیت حزب کارگزاران گفت من برخلاف دوستان اصلاحطلبمان به آینده اقتصاد ایران هزار بار امیدوار هستم.
سعید لیلاز که با روزنامه شرق مصاحبه کرده، در پاسخ این سؤال که «خیلی از کارشناسان معتقدند وضعیت فعلی ایران از نظر مشکلات اقلیمی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاست خارجی نگرانکننده به نظر میرسد. شم چگونه تحلیل میکنید؟»، اظهار کرد: من گاهی وقتها میبینم برجستهترین نخبگان ایران در واکنش به حوادث یا اظهارنظرهایی که میشود، به چنان فرومایگی دچار میشوند و چنان فرومیغلتند که به یک پوپولیسم دردناک و پیشپاافتاده دچار میشوند. آن زمان است که واقعا برای ملت ایران ناراحت میشوم که ما داریم ادعا میکنیم اینها را میخواهیم راهبری و نمایندگی کنیم و میخواهیم جلو ببریم. این نشان میدهد که چقدر روشنفکری حداقل در ایران بیشتر به سلبریتیبودن شبیه است تا روشنفکربودن و نخبگی. یعنی دنبال مرید جمعکردن و فالوور جمعکردن و لایکخوردن و لایکگرفتن و این حرفها هستند یا میخواهند دل کسی را خنک کنند یا میخواهند کسی را بچزانند و اصلا دنبال کشف حقیقت نیستند.
(خبرنگار: یعنی میخواهید بگویید در تحلیل وضعیت هم خطا وجود دارد؟) بله، من رفتم پژوهشی کردم و متوجه شدم ما شهریور 1400 از رکورد تاریخی بالاترین عدد تولید ناخالص داخلی ایران در سال 96 عبور کردیم. از شهریور 1400 تا الان هرچه رشد در اقتصاد ایران دارد اتفاق میافتد، جدید است که الان دو سال آن دارد تمام میشود. ما در این دوره 21 ساله بدترین موج تلاطم در تاریخ ایران را شاید داشتیم به لحاظ اقتصادی. دو نوبت تحریم اقتصادی که دومی بدون تردید شدیدترین در تاریخ بشر است. من میتوانم تاریخ تحریمها را همین الان تدریس کنم. میدانم در عراق چه گذشته. ولی عراق به اندازه ما نتوانست مقاومت کند و کوبا هم همینطور.
وی گفت: درست است که زرق و برق عربستان بیشتر است، ولی الان میزان ساختمانسازی در منطقه 22، اندازه کل دوبی است، بقیه تهران را اصلا کنار بگذارید. میدانید! رسیدیم به یک خودانکاری که از لج همدیگر است. لطفا یادتان باشد که وضعیت ایران بدتر از عربستان نیست، بدتر از امارات عربی متحده نیست، بدتر از کویت نیست و حتی بدتر از روسیه نیست. در ایران تصور این است که شما محال است بتوانید بدون کمک حکومت و دولت یک روزنامه مستقل و یک بنگاه مطبوعاتی مستقل درست کنید؛ الان من میتوانم بگویم 10 تا مؤسسه کاملا مستقل از حاکمیت داریم؛ نگاه کنید به «دنیای اقتصاد»، به «شرق»، به روزنامه «مردمسالاری» و... اینها تقریبا بدون حمایت حاکمیت دارند کار خودشان را انجام میدهند.
وی در پاسخ این سؤال که آینده ایران را چگونه میبینید؟، میگوید: آن چیزی که من برای آینده ایران دارم میبینم، این است که ما سمتگیریمان به سمت توازن است. یعنی چه؟ یعنی در بودجه امسال 860 هزار میلیارد تومان پیشبینی درآمد مالیاتی توسط دولت شده است. میدانید که برخلاف تصور اغلب اقتصاددانان تمام بودجه پارسال در مالیاتستانی تحقق پیدا کرد و در ناآرامیهای پاییز، مهمترین جایی که آسیب دید بخش خدمات و درآمدهای مالیاتی دولت بود. هر چقدر تمرکز دولتها از نفت کاسته شود، به ناچار بر مالیات خواهد افزود و این یعنی توازن طبقاتی، یعنی دموکراسی.
درباره آینده ایران باید تأکید کنم که من به لحاظ مادی به آینده ایران خیلی امیدوار هستم و امکان سرنگونی ساختار سیاسی وجود ندارد. امکان بروز ناآرامیها هم بسیار ضعیف است بهخاطر اینکه ما یک طبقه متوسط بسیار نیرومند در ایران داریم.
خبرنگار در ادامه میپرسد «ترکیه در توسعه از ایران جلوتر است. تقویت روحیه ملیگرایی چقدر در رشد ترکیه تأثیر داشته است؟» و لیلاز پاسخ میدهد: من اصلا این را قبول ندارم و چنین چیزی وجود ندارد و آن را توهم میدانم...
من به آینده ایران بسیار بسیار خوشبین هستم. میدانید؟ فقط 40 درصد ظرفیت صنعتی ایران الان دارد استفاده میشود. بنابراین تا یکدورهای بیش از 10 سال، ما بدون سرمایهگذاری جدی حتی میتوانیم رشد اقتصادی دورقمی داشته باشیم.
⭕️ *چرخه اندازهگیری و رقابت بیانتها...*
یادداشتی به بهانه شکست یزدانی از تیلور در مسابقات جهانی کشتی 2023
بخش اول
محسن دنیوی
🔺در جهان امروز ما هر روز و هفته و ماه و سال در حال رقابت هستیم و در این رقابت به طور مداوم اندازهگیری میشویم. رقابت با دیگران! و این دیگران میتوانند افراد دیگر یا گروههای دیگر و یا سازمان و شرکتها و موسسات و حتی کشورهای دیگر باشند.
🔺در جهان فردی، میزان دارایی و زیبایی فرم بدن و میزان اعتبار حساب بانکی و میزان مدرک تحصیلی و موقعیت شغلی و میزان اعتبار اجتماعی و ...ما اندازهگیری میشود و ما در رقابت با دیگران در تمامی این موارد هستیم.
این رقابت در قالب گروهها، معنای دیگری دارد و شرکتها بر سر تراز مالی و ارزش سهام و گردش مالی و کیفیت نیروی انسانی و فرهنگ سازمانی و ...رقابت میکنند و کشورها هم با دهها شاخص مانند GDP و GNP و دیگر شاخصهای اقتصادی و غیر اقتصادی به طور مداوم و هر روزه توسط نهادهای ملی و بینالمللی اندازهگیری میشوند و این چرخه رقابت را زنده نگه میدارند!
🔺این چرخه بدون توقف اندازهگیری و رقابت، بر اساس شاخصهای خاصی در مقیاس فردی و گروهی و سازمانی و همچنین در مقیاس کشورها انجام میشود و ساختارها و سازوکارهای ویژه خود را در طول قرن گذشته میلادی تاکنون و به ویژه در سالهای پس از جنگ دوم جهانی یعنی سال ۱۹۵۰ به بعد ایجاد کرده است.
حالا سوال این است که آیا حضور در این چرخه و قبول اندازهگیری مداوم و رقابت مداوم امری خوب و مطلوب است؟ آیا شاخصهایی که این اندازهگیری و رقابت بر اساس آن اتفاق میافتد، مورد قبول همه ملتها با فرهنگهای مختلف و باورها و ارزشها و پسندها و ناپسندهای گوناگون قرار دارد؟
🔺مثلا در همین کشتی که ورزش باستانی ایرانیان بوده است، هیچگاه برد و باخت، این معنای امروزین را نداشته است. هر چند یک طرف همیشه خاک شده و پشتش به زمین می رسیده است، اما آن معنا و مفهوم از باختن، بسیار متفاوت از معنای باختن در کشتی امروز و در لیگ جهانی و المپیک و ...است.
باختن و بردن امروز در هر رشته ورزشی، بخشی از توسعه ملی و شاخصی برای اندازهگیری وضعیت کشور شما و ملت شما و خود شما در چرخه رقابت جهانی در همه چیز است. شما با این بردن و یا باختن به شهرت و ثروت و قدرت و دیگر مطلوبیت های جهان جدید میرسید و با باختن از اذهان پاک میشوید!
🔺سوال مهم است است که غایت و انتهای این چرخه اندازهگیری و رقابت چیست؟معمولا آنقدر غرق این چرخه میشویم که کمتر به این سوال میپردازیم و مرتب برای بهتر بودن در این چرخه در مقیاس یک فرد یا یک کشور میدویم و میدویم و ...
قطعاً کشورها و شرکتها و افرادی که بر اساس شاخصهای جهان امروز بالاتر هستند، قویتر و بهتر و جذابتر ارزیابی میشوند اما معلوم نیست که اگر شاخصهای را تغییر دهیم، دیگر آن کشورها در صدر و بالای جدول ارزیابی باشند و لزوماً کشور ما در سطح بالایی بر اساس شاخصهای جدید نباشد!
🔺اما تا وقتی نظام شاخصها برای اندازهگیری و تعیین میزان موفقیت و شکست، همین معیارهای فعلی در عرصه بینالمللی است که توسط سازمانها و فدراسیونها و مجامع جهانی تعیین و اجرا میشوند، هر طور که اندازهگیری کنیم و در هر موضوعی که رقابت کنیم، برنده تقریباً معلوم است. اگر موارد استثنا را لحاظ نکنیم، وضعیت برای کشورها روشن است.
🔺در کشتی دیروز یزدانی و تیلور هم اگر از ماجرای ناداوری و دوپینگ بگذریم، جنس ورزش قهرمانی به جایی رسیده است که به شدت متاثر از علم مدرن و تکنولوژی است و از مرحله استعدایابی تا آموزش و توانمندسازی یک ورزشکار، همه مراحل شبیه یک پروژه طراحی شده و اکشن پلن مشخص دارد و به مرور سهم این گونه عوامل افزایش یافته و از سهم عوامل انگیزشی غیرمادی مثل عشق به وطن، مادر و عقیده کم میشود و تحریک و انگیزهبخشی از طریق این عوامل هم تاثیرگذار نخواهد بود.
🔺به عبارت دیگر، نه شکست دیروز یزدانی معنای خاصی درباره کلیت و شخصیت و وضعیت ایرانیان به همراه داشت و نه پیروزی احتمالی او فرامتنی درباره انسان ایرانی مسلمان در دنیای جدید بیان می کرد. کشتی هم مانند هر ورزش دیگری و ورزش مانند هر محیط دیگری مثل کسب و کار و علم در دانشگاه و پست سیاسی در حاکمیت، برندههای کم و خیلی عظیمی از بازندهها را با خود دارد.
چون در جهان جدید، آن چرخه اندازهگیری ورقابت، از اساس اینگونه شکل گرفته است و یک سکوی اول دور از دسترس و محدود برای عدهای محدود دارد که انسانها تحریک می کند و به حرکت وار میدارد تا از روی هم عبور کنند و برخی به پایین پرت شوند تا عدهای محدودی به سکوی اول برسند و بعد جایگاه خود را حفظ کنند و برای این حفاظت از اول بودن باز عدهای را به پایین پرتاپ کنند.
ادامه دارد...
@degaresh1
⭕️ *چرخه اندازهگیری و رقابت بیانتها...*
یادداشتی به بهانه شکست یزدانی از تیلور در مسابقات جهانی کشتی 2023
بخش دوم
محسن دنیوی
🔺باید به انتهای این چرخه بیشتر فکر کرد. انتهای این افزایش نمودارها و رشد شاخصها چیست؟ آیا زندگی بشری به سمت عدالت بیشتر، رفاه برای همه، احساس آزادی در نسبت با طبیعت و جامعه و بهبود روابط انسانی اجتماعی در حال پیشروی است؟
🔺پس چرا همچنان هدف اول سندهای بینالمللی رفع فقر مطلق است؟ آیا دویست سال گذشته، فرصتی مناسبی برای رفع فقر نبوده است؟ آیا فاصله صورت و قدرت ملتها متوازن شده و به هم نزدیک شدهاند؟
🔺چرا تنهایی و افسردگی و استرس، مشکلات فراگیر بشر امروز و به ویژه در کشورهای توسعهیافته است؟
🔺چرا معنابخشی به زندگی و لذت از زیست جمعی، تبدیل به آرزو و رویایی زیبا برای انسان مدرن شده است؟
قطعا جهان گذشته ضعفهای اساسی داشته است و توصیه به بازگشت به قبل نه ممکن است و نه مطلوب! اما دنیای جدید نیز در انتهای این چرخه رقابت بدون توقف که ایجاد کرده است، تصویر روشن و زیبایی از آینده ندارد!
🔺ضمن اینکه دنیای جدید بحرانهایی مانند تغییرات اقلیمی، تولید صنعتی و مصرف بی رویه که منجر به کاهش منابع زمین شده است را خلق کرده و این بحرانها در تاریخ بشریت، به این شکل سابقه نداشته است. ما تمام زمین را مصرف کردیم و آن را فرسوده و خسته کردهایم و تمام این اتفاقات در همین سالهای کمتر از یک قرن گذشته و به ویژه پنجاه سال گذشته رخ داده است و این چرخه مصرف با سرعت سرسامآوری رو به افزایش است و همین نگرانکننده است و نیاز به تفکر دوباره درباره معنای زندگی فردی و گروهی و سازمانی و ملی و بینالمللی را بیشتر نشان میدهد.
🔺باید دید ایرانیان نسبتاً مسلمان نسبتاً مدرن به عنوان ملتی که هنوز به طور کامل به این جهان فعلی نپیوسته است، در امتداد تاریخ خود، چه خواهد کرد و چه تأثیراتی خواهد داشت؟ آیا ما میتوانیم بین دین و دنیا جمع کنیم و نحوی دیگر از زندگی با معنایی متفاوت و با شاخصهای متفاوت برای ارزیابی موفقیت و شکست ارائه کنیم و یا در همین جهان فعلی هضم خواهیم شد؟!
پایان
@degaresh
*بازگشت ایرانیِ صدا و سیما، به وقت شب یلدا*
بخش اول
محسن دنیوی
🔺از انتصاب پیمان جبلی به عنوان ریاست سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، بیش از دو سال میگذرد. او و تیم جدید صدا و سیما که از ۷ مهرماه ۱۴۰۰، مدیریت سازمان را به دست گرفتند، با فشار سنگینی کار خود را آغاز کردند.
تصور اولیه این بود که تیم جدید آمدهاند تا همه را تار و مار کنند و با روحیه عدالتخواهانهای که از ترکیب جلیلی جبلی انتظار میرفت، جنبشی به راه بیندازند و جلوی حیف و میلهای تهیهکنندگان و برنامهسازان و لابیگران چسبیده به سازمان را بگیرند.
🔺همانطور که همگی میدانیم، هر تغییر مدیریتی به طور طبیعی باعث ایجاد سکته و وقفه در کارهای هر سازمانی خواهد شد؛ اما این توقف در تولیدات و کارها برای جبلی جلیلی، معنای دیگری به خود گرفت و منتقدان با صدای بلندتری فریاد زدند که این گروه خشن، فقط به دنبال بستن و تعطیل کردن و اخراج کردن و دور انداختن هستند و اصلا سلیقه مردم برای آنها مهم نیست و حداقل جذابیتی را که تلویزیون به واسطه عصر جدید احسان علیخانی و خندوانه رامبد جوان و دورهمی مهران مدیری و ...به دست آورده بود را نیز نابود خواهند کرد و دوباره برنامههای شبکههای فارسی زبان و غیر فارسی که در خارج از کشور تولید میشوند به ردیف اول مصرف جامعه ایرانی تبدیل خواهند شد.
🔺درست یکسال بعد از شروع به کار این تیم، حوادث مرتبط با شبه جنبش زن، زندگی، آزادی رخ داد و کار برای مدیران جدید سازمان سختتر و فضای جامعه هم سنگینتر از قبل شد و کمتر کسی حاضر بود در ماههای اولیه پس از مهر ۱۴۰۱ در برنامههای صدا و سیما حاضر شود و خلاصه صدا و سیما، بیرمقتر از سال قبل شد و این زمزمه در میان خواص و طبقه متوسط جامعه ایران پیچید که صدا و سیما فقط برای عدهای حزباللهی برنامه میسازد و کاری به باقی ملت ایران ندارد.
🔺درباره دو سال گذشته صدا و سیما میتوان نقدهای بیشتری بیان کرد و با برخی از مواردی که تا اینجا بیان شد همراهی کرد و شواهدی برای آنها مطرح کرد و یا اینکه میتوان به موارد مثبت دوران جدید صدا و سیما مانند توجه ویژه به مردمان ساکن شهرهای کوچک و روستاها و آیین و رسوم آنها به جای توجه دائمی به تهرانیها و کلانشهرنشینها اشاره کرد؛ اما در این یادداشت فقط قصد داریم به مورد خاص یلدای ۱۴۰۲ بپردازیم.
🔺برنامه یلدای ۱۴۰۲ که سه شب متوالی از شبکه سه پخش شد، موردی متفاوت بود. اتفاقاتی در آن رخ داد که شاید کمتر از این تیم انتظار میرفت و اساساً در صدا و سیما کم سابقه بود و اینها شاید نشانهای از رویکردهای جدید سازمان باشد.
حسن ریوندی به صدا و سیما آمد و شوخیهایی کرد که با خط قرمزهای گذشته سازمان فاصله داشت. ترکیبی متفاوت و بسیار پرحجم از خوانندگان سنتی و پاپ، ترانههای خاطرهانگیزی را اجرا کردند. از محمد معتمدی و سالار عقیلی تا فرزاد فرخ و راغب!
حتی چهرههایی مانند گرشا رضایی و حامد همایون و امید حاجیلی هم که کمتر به صدا و سیما میآمدند در یلدا برگشتند. اغلب گمان میکردند که چهرهای مثل حامد همایون که بر مزار هایده در لسانجلس رفته بود، هرگز پایش دیگر به صداو سیمای جمهوری اسلامی ایران نمیرسد، اما او هم اجرا کرد.
بازیگران مرد و زن و ورزشکاران و افراد مختلف و متنوعی دعوت شدند و ساعاتی گرم و صمیمی با شوخیهای خودمانی و شبیه اغلب مردم ایران را در کنار آنها گذراندند.
ادامه دارد...
*بازگشت ایرانیِ صدا و سیما، به وقت شب یلدا*
بخش دوم
محسن دنیوی
🔺اما مهمتر از این موارد این بود که دو اتفاق که در چند وقت اخیر در شبکههای اجتماعی و به ویژه اینستاگرام پربازدید شده بود را به برنامه شب یلدا آوردند. اولین مورد پسری اردبیلی بود که تکه کلام «واگعیه یا کیکه؟» از او بسیار تکرار شد و دومین مورد هم تکرار همان قطعهای بود که صادق بوقی، از لیدرهای تیم ملوان بندرانزلی در بازار ماهی فروشان رشت خواند و رقصید و جنجال به پا شد و چند روزی پربازدیدترین اتفاق فضای مجازی ایران بود و موجی از ریمیکس و رقص شمالی را در فجازی به راه انداخت.
🔺صدا و سیما معمولا در مورد حوادث پربازدید فضای مجازی، در سکوت محض بود و انگار کاری به احوالات مردم ایران و آنچه در واقعیت زندگی آنها جاری است نداشت. اما در برنامه یلدای ۱۴۰۲، حداقل سه بار به سبک صادق بوقی، مجری و مهمانان دست زدند و خندیدند و اتفاق نگرانکنندهای هم رخ نداد.
🔺امید است که آنچه در یلدای ۱۴۰۲ رخ داد، یک اتفاق نادر نباشد و هم صدا و سیما این مسیر را ادامه دهد و هم منتقدان و ناظران کمی فرصت دهند تا صدا و سیما پس از حوادث سنگین سال ۱۴۰۱، دوباره برگردد و این بازگشت، بازگشت قابل توجهی است. چون دیگر هر آنکه قصد داشت قهر کند و با جمهوری اسلامی ایران کار نکند، تصمیمش را گرفته است و آنهایی که هستند، دیگر هستند و نیازی نیست سازمان به طور دائم نگران قهر و طعنه و زیرمیز زدن هنرمندان باشد و آنها هم میتوانند با فضای بازتری فعالیت کنند و مردم هم فاصله کمتری میان خود و صدا و سیما به مرور حس کنند. البته از حادثه یلدای ۱۴۰۲ تا چنین شرایطی مطلوبی که بیان شد، فاصله بسیار است، اما این یلدا میتواند شروعی امیدوار کننده باشد و ایران عزیز و آیین و رسوم زیبای آن محور وحدت و انسجام اجتماعی آسیبدیده ملت ایران شود.
پایان
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی ما، ساحت غیررسمی و بخشی از واقعیت جامعه ایرانی را جدی نمیگیریم، فرصتی ایجاد میکنیم تا سفیر انگلیس روی آن اسکی برود!
💠 پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی برگزار میکند:
*حلقه مطالعه و گفتگوی ایران رود*
🔺«تغییر و نظم» نیازمند «تعامل و همکنشی» است و تعامل، نیازمند «تفاهم و طرح مشترک» است و این مهم، نیازمند «گفتگوی همدلانه و هممسئلگی» است و برای ما، پرداختن به گذشته، حال و آینده ایران، مهمترین موضوع/مسئله برای طی کردن این مسیر است!
🔺حلقهی مطالعه و گفتگوی «ایران رود» بنا دارد تا در هر جلسه گفتگو، یک اثر از آثار فکری، فرهنگی هنری ایرانیان(مانند مقاله،کتاب، فیلم سریال، ملودی، رمان، شعر، نقاشی و...) که در بازه زمانی یک قرن قبل(یعنی حوالی سال ۱۳۰۰ هجری شمسی) تا اکنون خلق شده و به فهم هویت و جامعه ایرانی و مسائل ایران کمک میکند، مورد بحث و واکاوی قرار دهد.
🔸راهبر گفتوگو: محسن دنیوی
🔺زمان: هر دو هفته یکبار در روزهای دوشنبه ساعت ۱۵ تا ۱۷
(مهلت ثبتنام تا ۱۵ دی ۱۴۰۲)
دوره بدون دریافت هزینه خواهد بود
شروع برنامه پس از ثبتنام متعاقباً اعلام میشود.
📌مکان: خیابان سمیه، حوزه هنری، پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی، سرای شهید آوینی
به تناسب موضوع ممکن است مهمانانی برای حضور در گفتوگو دعوت شوند.
شرایط برگزاری و شرکت در حلقهی گفتگو:
عدم غیبت بیش از سه جلسه هر یک از اعضا
تشکیل جلسه با حضور حداقل پنجاه درصد از اعضایی که ثبتنام کردند خواهد بود
⭕️ اگر تمایل دارید از طریق لینک زیر ثبتنام کنید:
https://survey.porsline.ir/s/BKcZa1xn
#آینده_ایران
#مسئله_وطن
#سهگانه_هویت
#پژوهشکده_فرهنگ_و_هنر_اسلامی
@rcica
⭕️ مسئله مشارکت و پروژه فرسایش اجتماعی ایرانیان
بخش اول
محسن دنیوی
🔺وقتی برخی از امور را در روند تاریخی آنها بررسی میکنیم، این پرسش ایجاد میشود که علیرغم فراز و نشیبها، آیا تابع حرکت آن پدیده در بازههای زمانی نیمقرن و یک قرن و چند قرن، تغییرات عمیق و معناداری داشته است؟
به عنوان مثال، اگر ورزش قهرمانی ایران را با بیش از ۱۲۰ سال حضور در المپیک بررسی کنیم، میبینیم که در این روند طولانی از یک تجربه ملی، تغییرات معناداری اتفاق نیفتاده است.
🔺یکی دیگر از این پدیدهها، مفهوم مشارکت در انتخابات مجلس است. بر اساس آمارها تاکنون یازده دوره انتخابات برگزار شده است که میزان مشارکت مردمی در انتخابات مجلس شورای اسلامی به ترتیب از دوره اول ۵۲٫۱۴ درصد به ۴۲٫۵۷ درصد در دوره یازدهم رسیده است. به صورت میانگین و طی این یازده دوره انتخابات مجلس، نرخ مشارکت در انتخاب مجلس در کل کشور ۵۴٫۸۱ درصد و در تهران ۴۳٫۵۶ درصد بوده است.
آمار ها به ما می گوید که معدل مشارکت مردم در ادوار انتخابات مجلس حدود ۵۵ درصد بوده است. عددی که وقتی در کنار میانگین ۶۶٫۶ درصدی مشارکت مردم در انتخابات ریاست جمهوری قرار میگیرد، نشان میدهد که به طور کلی توجه مردم به کارزار انتخابات ریاست جمهوری بیش از انتخابات مجلس شورای اسلامی است. برخی از کارشناسان همزمانی انتخابات شوراهای شهر و روستا با ریاست جمهوری را در این پیشتازی بیش از ۱۰ درصدی موثر میدانند.
🔺پس تا حدودی میتوان ادعا کرد که از سال ۵۸ تاکنون، نسبت مردم ایران با انتخابات مجلس، چندان تغییر نداشته است.
یعنی زمانی که انتخابات ریاستجمهوری در سالهای اولیه انقلاب پرشور بوده است، مجلس چندان مورد اقبال عمومی مردم ایران نبوده و حوالی ۵۰ درصد مشارکت میکردند. در طول سالهای جنگ و پس از آن هم در دورههای مختلف، این روند با کمی فراز و نشیب در نزدیکی ۵۰ درصد باقیمانده است. میشود از این رفتار اجتماعی این برداشت را داشت که مردم ایران، وزن مجلس را در سرنوشت خود در این حد (نه کمتر و یا بیشتر) میدانند و برای انتخاب رییسجمهور در مقیاس حاکمیت ملی و برای انتخاب شوراهای شهر و روستا در مقیاس محلی، وزن بیشتری قائل هستند.
پس نمایی از دور به مسئله، کمی فضا را روشنتر میکند و ما را از تحلیلهای ذوقی و احساسی دور نگه میدارد.
🔺اگر این گزاره درست باشد، علت پایین بودن میزان مشارکت ربط چندانی با مواردی که اغلب در تحلیلها بیان میشود ندارد. به عنوان مثال از اوضاع بد اقتصادی، بی نماینده بودن بخشهایی از جامعه به دلیل رد صلاحیتها و ناامیدی از تغییر در آینده کشور به عنوان عوامل اصلی پایین بودن مشارکت یاد میشود.
هرچند این موارد به درستی بیان میشوند و بارها نیز تکرار شده و باید توسط نخبگان و مسئولین کشور دنبال شوند، اما اگر گزارهای که در بند قبلی مطرح شد، درست باشد، تغییر وضع اقتصادی، بازتر بودن فضای سیاسی و ایجاد امید نسبت به تغییر آینده، نمیتواند تاثیر چندانی بر افزایش مشارکت و مثلاً رسیدن آن به مرز ۷۰ تا ۸۰ درصد بگذارد.
ادامه دارد...
@degaresh1
⭕️ مسئله مشارکت و پروژه فرسایش اجتماعی ایرانیان
بخش دوم
محسن دنیوی
هرچند تاثیر وقایع سال گذشته در زمینه حجاب و فرسایشی شدن تقابل ایران و آمریکا در جبهههای سیاسی، اقتصادی، نظامی و امنیتی در قالب پروژه مایوسسازی ایرانیان را نمیتوان نادیده گرفت و به طور طبیعی اثر خود را بر حس عمومی مردم و مشارکت آنها در امور سیاسی خواهند گذاشت، اما مرور کوتاه صورت گرفته برای این بود که نشان دهیم، پدیده مشارکت مردم ایران در انتخابات بعید است از حدی کمتر و از حدی بیشتر شود و میانگین کلی آن نسبتاً ثابت بوده است.
البته نظرسنجیهای صورت گرفته نشانههایی از ثبت پایینترین میزان مشارکت در طول تاریخ پی از انقلاب را برای انتخابات اسفند ۱۴۰۲ هشدار میدهند که شاید همین سبب شده است که رهبری تا این حد روی مشارکت تاکید داشته باشند.
پس مسئله حفظ روند مشارکت معمول در انتخابات است وگرنه تغییر فرهنگ سیاسی ایرانیان برای توجهی متفاوت به مجلس، پدیده سادهای نیست و بعید است در کوتاه مدت، اتفاق خاصی رخ دهد.
به عنوان دو نکته پایانی، خوب است به اتفاقی در بیرون از ایران و داخل ایران در زمینه انتخابات دوباره توجه کنیم.
اتفاق بین المللی این است که بازی دموکراسی در کل جهان کمرمقتر شده است. آمارهای مشارکت در کشورهای اروپایی که بعضاً بین ۸۰ تا ۹۰ درصد مشارکت را تجربه کرده بودند نشان میدهد که از بعد از سالهای ۲۰۱۰ تاکنون، به طور کلی آمار مشارکت حدود تا ۲۰ درصد به طور میانگین کاهش یافته است.
این اتفاق در آلمان و انگلستان و ایتالیا و کشورهای اسکاندیناوی که تغییرات چندانی نداشتهاند، نمایانگر اتفاقی بنیادیتر است. لازم به ذکر است که انتخابات پارلمانی در این کشورها، معنایی متفاوت از کشور ما را دارد و اهمیت بالاتری داشته و تاثیر اساسی بر ساختار سیاسی آن کشورها دارد.
نکته دوم درباره ایران هم افزایش چشمگیر نامزدهای انتخابات در این دوره است. حدود ۵۰ هزار نفر که ۳۵ درصد در سن ۳۰ تا
سال هستند و ۷۰ درصد مدرک کارشناسی ارشد و ۱۵ درصد مدرک دکتری دارند. در شرایطی که نه اوضاع اقتصادی و نه فضای سیاسی کشور تغییرات چندانی داشته است، این میل به ثبتنام نکته مهمی است که لازم مورد دقت قرار گیرد.
در شرایطی که حوادث مهرماه ۱۴۰۱ هنوز تازه است و پروژه فرسایش و مایوسسازی اجتماعی ایرانیان هم که از حدود سال ۱۳۸۲ آغاز شده به پایان دهه دوم خود رسیده است، تاثیرات عمیقی بر حس و رفتار عمومی مردم خواهند گذاشت، این میزان مشارکت نیازمند فهم و تحلیل است.
به نظر میرسد میل به تغییر آینده ایران علیرغم آنچه رسانهها به عنوان یاس اجتماعی ایرانیان قصد دارند به مردم ایران دیکته کنند، پایین نیست و این نقطه مهمی است.
#آینده_ایران
#مسئله_تغییر
#انتخابات_۱۴۰۲
@degaresh1
طوفان الاقصی.aac
45.97M
⭕ *طوفانالاقصی، حرکتی متفاوت از لایه آرمانها تا ابزارها*
محسن دنیوی
رسانههای غربی در طول ۱۱۱ روز گذشته از ۷ اکتبر تا امروز(۹ بهمن ۱۴۰۲)، تلاش کردند تا با شبیهانگاری حماس و جهاد اسلامی با داعش، آن تصویر دهشتناک داعش را به حماس و مقاومت مردم غزه منتقل کنند.
در صد و یازدهمین روز از طوفانالاقصی، به دعوت حوزه هنری درباره این رخداد نکاتی را عرض کردم و اینکه حرکت جدید حماس و جهاد اسلامی، تبدیل به جنگی فرسایشی برای اسراییل، یاران او و نظم فعلی جهانی و سارختارها و سازمانها و قوانین جهان امروز شده است و این حرکت جدید ، واقعاً حرکتی متفاوت است.
نکته مهم این است که چگونه جبهه مقاومت در آینده میخواهد این تجربه موفق در لایه نظامی امنیتی را به لایه حکمرانی و اداره امور برساند و این عقل جدیدی که در جبهه مقاومت پیدا شده است را به زندگی نزدیک کند و فقط مرد موفق میدان جنگ نباشد و در میدان زندگی نیز موفقیت خلق کند!
این عقل جدید، نه عقل ابزاری و متکی بر توسعه فناوری مدرن است و نه عقل متعلق به جهان گذشته و سنت! اما نشانههایی از هر دو دارد، مثل خود انقلاب اسلامی که نه پدیدهای کاملاً سنتی است و نه کاملاً مدرن، اما هم از سنت عناصری در خود دارد و هم از مدرنیته...
هدایت شده از عصر پیشرفت
⭕️ افسانه ناکارآمدی جمهوری اسلامی ایران
یادداشتی به بهانه چهل و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب
بخش اول
محسن دوباشی
محسن دنیوی
🔺یکی از گزارههایی که حتی طرفداران جمهوری اسلامی هم با احتیاط از تمامیت آن دفاع میکنند، کارآمدی جمهوری اسلامی است. کارآمدی به این معنا که شما به آنچه گفتهاید و خواستهاید رسیده باشید و بتوانید آرمانها و اهداف ذهنیتان را در واقعیت محقق کنید.
در این باره در زمانه جمهوری اسلامی ایران دو نکته قابل توجه است.
🔺نکته اول: جمهوری اسلامی در خلا و شرایط ایزوله نبوده است
ارزیابی میزان تحقق اهداف و خواستهها، باید متناسب با شرایط و میزان امکانات باشد.
چه کسی گمان میکرد که به فاصله کوتاهی از پیروزی انقلاب، کام ملت با جنگی خانمانسوز تلخ شود و کشور با هزینه بسیار، هشت سال درگیر اتفاقی ناخواسته بشود؟
یا چه کسی از میزان دشمنی آمریکا و کشورهای اروپایی با ایران پس از انقلاب اسلامی برآوردی داشت؟
فارغ از تحریمهایی که از ابتدای انقلاب بوده و ادامه دارد و فارغ از تمام طراحیها و ترورها و فشارهای اقتصادی و سیاسی و برنامهریزی برای آسیب زدن به روح و روان ایرانیان از طریق رسانه و تولید اخبار و محتوا توسط تمام مخالفان و دشمنان جمهوری اسلامی و ایران، فقط تحریمهای دو دهه اخیر از میانه دهه ۸۰ تا الان برای نابودی هر ملتی در طول تاریخ کافی است و اگر ملت ایران هنوز پابرجاست، باید این ایستادگی و علل آن مورد تامل و مطالعه جدی قرار بگیرد و روشن شود که چطور و به چه دلیلی یک ملت در قرن بیست و یکم، حاضر است پای اهدافی متفاوت از آرمانهای اسناد جهانی و اهداف توسعه هزاره اینطور مقاومت کند و مجموع فشارهای بیرونی و مخالفتهای درونی را تحمل کند و اجازه ندهد این فشارها به حدی برسد که آن ملت دچار فروپاشی شده و نظام سیاسی دگرگون شود و یا درگیری و جنگ داخلی و شورشهای مداوم شکل بگیرد و یا حداقل یک دیکتاتوری خشن برای حفظ شرایط موجود ایجاد شود؟!
🔺نکته دوم: جمهوری اسلامی ایران هر زمان چیزی را خواسته و عزم و اراده برای تحقق آن شکل گرفته، محقق کرده است
این ادعا از خود انقلاب شروع میشود که ملت ایران علیرغم میل باطنی دو ابرقدرت شرق و غرب موفق شد پهلوی را به عنوان نظام همسو سرنگون کند و نظام سیاسی ایران را از دوست اسراییل به دشمن اول اسراییل تبدیل کند.
بعد این ملت و نظام نوپای سیاسی آن تصمیم گرفتند که در جنگی نابرابر مقاومت کنند و کشور را حفظ کنند و موفق شدند با پیروزی از این نبرد بیرون بیایند.
ادامه دارد...
#آینده_ایران
#اتقلاب_اسلامی
#مسئله_تغییر
هدایت شده از عصر پیشرفت
⭕️ افسانه ناکارآمدی جمهوری اسلامی
یادداشتی به بهانه چهل و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب
بخش دوم
محسن دوباشی
محسن دنیوی
🔺در جهاد سازندگی و نهضت سوادآموزی هم باز میبینیم که چطور مردم و حاکمیت اراده کردند و خدمترسانی به روستاها با سرعتی غیرعادی محقق شد. به شکلی که در گزارش سال ۱۹۹۴ بانک جهانی، میزان خدمترسانی جهاد سازندگی به مردم روستاها را در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۷، سه برابر کل دوران پهلوی اول و دوم و انتهای قاجاریه میداند.
موفقیت ملت و حاکمیت در رفع بیسوادی مطلق هم نمونه دیگری است. حتی در زمینه کنترل جمعیت و کاهش نرخ رشد خیرهکننده دهه شصت هم وقتی مردم و نظام اراده کردند، یک رکورد جهانی ثبت شد. هرچند امروز درباره این تصمیم و اشتباه بودن آن بحثهای فراوانی مطرح است اما نکته تاکید این یادداشت بر درستی و نادرستی تصمیمات نیست، بلکه تاکید بر این است که مواقعی که جمهوری اسلامی، به عنوان محصول تجمیع اراده ملت ایران و حاکمیت و نخبگان، خواسته است کاری را انجام دهد، موفق بوده است.
🔺اگر همین مسیر را در دهه هفتاد و پس از جنگ دنبال کنیم. شاهد خواهیم بود که مردم به آقای هاشمی رأی دادند تا سازندگی را تجربه کنند و این اتفاق رخ داد و درست یا غلط، اتفاق بزرگی در اواخر دهه ۶۰ تا نیمه دهه ۷۰ در مسیر ساخت کشور و آبادانی و ایجاد زیرساختها رقم خورد. در همان دوران از بین دهها انتخاب، دولت مستقر تصمیم میگیرد تا علیرغم کمبود بودجه و نبود امکانات و زیرساخت، وارد عرصه سازندگی شود و این خواسته مردم برای بازسازی کشور در دوران پس از جنگ محقق میشود.
🔺بعد در شرایطی که آقای هاشمی و اطرافیان ایشان میخواستند در قدرت بمانند، ملت ایران آزادی سیاسی را طلب کرد و حماسه دوم خرداد را رقم زد و چه کسی میتواند انکار کند که جامعه ایران پیش و پس از دوم خرداد به لحاظ آزادیهای اجتماعی و سیاسی تغییر نکرد؟ در همان دوره دولت مردان به پشتوانه خواست ملت، تلاش در مسیر تحقق آزادی سیاسی را اولویت اول خود قرار میدهند و اتفاقی جدید را رقم میزنند.
🔺در نیمه دهه ۸۰، مسئله عدالت برای مردم ایران اهمیت یافت و در جدال سیاسی عجیبی، بین کارکشتهترین سیاستمدار ایران یعنی مرحوم هاشمی و آقای احمدینژاد، مردم ایران در انتخاباتی که آقای خاتمی برگزار کرد و به نحوی آشکار در دور دوم انتخابات رای خود را به آقای هاشمی داد، احمدی نژاد را انتخاب کردند تا در مسیر بسط عدالت تلاش کند و چه کسی میتواند انکار کند که وضعیت عدالت در جامعه ایران، پیش و پس از دولت احمدینژاد تغییر نکرد؟
🔺در ابتدای دهه ۹۰، ملت ایران خسته از فشار تحریمها و درگیریهای مداوم با آمریکا و همپیمانان اروپاییاش، گمان کرد که مذاکره و کاهش تنش با غرب، راه درست است و آقای روحانی را بر سر کار آورد و روحانی با محوریت دکتر ظریف به عنوان باتجربهترین دیپلمات غربزیسته ایرانی از قاجاریه تا الان، مذاکراتی طولانی با طرفهای غربی را از دولتهای پیشین تحویل گرفت و طولانیترین مذاکرات بینالمللی پس از جنگ دوم جهانی را رقم زد.
🔺پس با این توصیفات، نمیتوان به راحتی جمهوری اسلامی ایران که از شکلگیری تا بقای آن در زمان حاضر، حاصل جمع اراده ملت ایران بوده است را ناکارآمد به معنای مطلق دانست و این افسانهای بیش نیست که در اثر تکرار رسانهای به باور عمومی نزدیک شده است.
🔺این افسانه در عرصه های مختلف شکست خورده است. در عرصه صنعت و آبادانی در دولت هاشمی رفسنجانی، در عرصه آزادی سیاسی در دولت خاتمی، در عرصه خدمت رسانی و عدالت در دولت احمدی نژاد، در عرصه سیاست خارجی در دولت روحانی!
آنچه را که دولتمردان به پشتوانه خواسته ملت اراده کردند را جامه عمل پوشاندند و آنچه که محقق نشد ناشی از عدم خواست و اراده دولتها و عدم تجمیع و تکمیل زنجیره مردم، حاکمیت و نخبگان جامعه ایران بوده است.
در این مواقع که خواستههای محقق نشده، قدرت کارشکنی و فساد و ایجاد موانع عوامل داخلی و طراحیهای دشمنان بر اراده مردم و حاکمیت چربیده و آنچه خواستهایم به سرانجام نرسیده است.
البته موارد قابل توجهی از خواستههای مردم و حاکمیت و یا نخبگان به نقطه تلاقی و تجمیع ارادهها نمیرسد. به عبارت دیگر، مردم خواستهای دارند که حاکمیت همراهی نمیکند و یا حاکمیت اراده به انجام کاری دارد و مردم و نخبگان همراهی ندارند. در این موارد هم به طور طبیعی، کار به سرانجام نمیرسد و شاید بخشی از احساس ناکارآمدی ناشی از مرور همین موارد باشد.
اما منظری که در این یادداشت مورد توجه و تاکید بود، مرور مواردی بود که این ارادهها تجمیع شده و رابطه مردم، حاکمیت و نخبگان سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اجتماعی هم راستا شده و اتفاقات بزرگ رقم خورده است.
موفقیتهایی که شاید زمان باید کمی بیشتر از آنها بگذرد تا بشود روایت بهتری از آن پیشرفتها و موفقیتها ارائه داد...
#آینده_ایران
#مسئله_تغییر