eitaa logo
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
96 فایل
🕊بنام‌اللہ🕊 🌸شہید محمدرضا دهقان امیرے🌸 🌤طلوع:1374/1/26 🕊شہادت:1394/8/21 💌پیامے‌ازجانب🌼 #نعم_الرفیق 🌼: ✾اگردلتان‌گرفت‌یادعاشوراڪنید ✾ومطمئن‌باشیدڪہ‌تنہابایادخداست‌ڪہ‌دلہاآرام‌مے‌گیرد. خادم ڪانال: @shahid_dehghan_amiri ادمین تبادل: @ashegh_1377
مشاهده در ایتا
دانلود
💦✨💦✨💦✨💦 💦✨💦✨💦 💦✨💦 💦✨ 🌹بِــسْــمِ رَبِّ اَلْــشُّــهَــدءِ وَاَلْــصّـــدّیــقــیــنْ🌹 🍃📝بـرگی از فـضـایـل و کـرامـات اهـل بـیـت(ع) 🌷شـفـاعـتِ عـلـی(ع): مـردی بـه نـام «مـحـمـد بـن ابـی اذیـنـة»،مـتـولّـی مـسـجـدی در روسـتـایـی بـه نـام «نـیـلـة» بـود. روزی مـجـبـور شـد در خـانـه بـمـانـد. مـردم بـه دنـبـال او آمـدنـد تـا بـه مـسـجـد بـرود،ولـی او نـتـوانـسـت بـه مـسـجـد بـرود. عـلـت مـانـدن او را در خـانـه سـؤال کـردنـد. در پـاسـخ،پـیـراهـن خـود را بــالا زد و بـدن خـود را نـشـان داد کـه سـوخـتـه بـود و درد شـدیـدی داشـت. سـپـس گـفـت: «مـن در خـواب دیـدم کـه قـیـامـت بـرپـا شـده اسـت و مـردم در سـخـتـیِ بـزرگـی قـرار دارنـد. بـیـشـتـرِ مـردم را بـه سـوی آتـش مـی‌بـردنـد و عـدّه کـمـی را بـه سـوی بـهـشـت. مـرا نـیـز بـه سـوی بـهـشـت مـی‌بـردنـد. در راه بـه پُـلـی رسـیـدیـم کـه طـول و عـرض زیـادی داشـت و گـفـتـنـد ایـن پُـلِ صـراط اسـت. مـا داخـل راه شـدیـم و هـر چـه پـیـش مـی‌رفـتـیـم،عـرض آن کـم و طـول آن اضـافـه مـی‌شـد تـا جـایـی کـه عـرض آن بـه انـدازه تـیـزیِ شـمـشـیـر شـد. زیـر آن، درّه بـسـیـار بـزرگـی بـود کـه آتـش سـیـاهـی در آن جـریـان داشـت و سـنـگ‌هـایـی در آن مـی‌جـوشـیـد کـه بـه انـدازه قـلّـه کـوه‌هـا بـود. عـده‌ای از مـردم از پُـل مـی‌گـذشـتـنـد و اهـل نـجـات مـی‌شـدنـد. گـروهـی نـیـز در آتـش سـقـوط مـی‌کـردنـد. مـن گـاهـی طـرف راسـت خَـم مـی‌شـدم و زمـانـی بـه طـرف چـپ، تـا بـه آخـرِ پُـل رسـیـدیـم. آنـجـا نـتـوانـسـتـم خـودم را نِـگـه دارم. پـس از روی پُـل بـه داخـل آتـش افـتـادم. بـه سـخـتـی خـود را بـه نـزدیـکِ کـوه رسـانـدم و هـر چـه تـلاش کـردم، نـتـوانـسـتـم خـود را بـه کـوه بـیـاویـزم. آتـش بـا جـریـانـی کـه داشـت،مـرا حـرکـت مـی‌داد و مـن فـریـاد مـی‌زدم و کـمـک مـی‌خـواسـتـم. در آن حـال فـرامـوشـی بـه مـن دسـت داده بـوده و قـدرت تـفـکـر نـداشـتـم تـا ایـنـکـه بـه مـن الـهـام شـد و گـفـتـم: «یـا عـلـی بـن ابـی‌طـالـب(ع) »، در ایـن حـال، دیـدم آقـایـی کـنـار درّه ایـسـتـاده اسـت. بـه دلـم افـتـاد کـه او امـام عـلـی(ع) اسـت. پـس گـفـتـم: «ای آقـای مـن و امـیـرالـمـؤمـنـیـن(ع) ». حـضـرت فـرمـود: «دسـتـت را بـه مـن بـده». مـن نـیـز دسـت خـود را بـلـنـد کـردم و حـضـرت مـرا کـشـیـد و روی کـوه بـرد و بـا دسـت خـویـش،آتـش را خـامـوش کـرد بـا حـالـت تـرس بـیـدار شـدم و اکـنـون شـمـا مـرا بـا ایـن حـال مـی‌بـیـنـیـد و جـز آنـجـا کـه دسـت امـام بـه بـدن مـن تـمـاس پـیـدا کـرده اسـت،جـایـی از بـدنـم سـالـم نـمـانـده اسـت». مـحـمـد بـن ابـی اذیـنـه سـه مـاه در مـنـزل بـه مُـداوای خـویـش ‌پـرداخـت تـا آنـکـه بـهـبـود یـافـت،ولـی ایـن حـکـایـت را زیـاد بـرای مـردم بـازگـو نـمـی‌کـرد؛ چـون بـدن او بـا بـیـان ایـن واقـعـه دچـارِ تـب مـی‌شـد. 👈ادامــه دارد... 🌹 @dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🌹شــهــیــد #مـحـمـدرضـا_دهـقـان_امــیــری_و_خـانـواده‌ی_بـزرگـوارشـان 🌹
✨💦✨💦✨💦✨💦 ✨💦✨💦✨💦 ✨💦✨💦 ✨💦 🍃📝خــانــوادهٔ صــمــیــمــی... در تــربــیــتِ فــرزنــدانــم ســعــی کــردم بــا آنــهــا حــرف بــزنــم و از روش و مــشــیِ شــهــدا و خــاطــراتِ گــذشــتــه بــرایــشــان بــگــویــم.. مــجــبــورشــان مــی‌کــردم کــه حــرف بــزنــنــد و ســاکــت نــبــاشــنــد.. الــبــتــه کــه بــزرگ‌تــر شــد،شــایــد خــیــلــی از حــرف‌هــایــش را نــمـی‌گــفــت ؛ امــا مــن آرام آرام از زیــرِ زبــانــش مــی‌کــشــیــدم.. بــه ایــن شــکــل فــاصــلــه‌هــا بــیــنِ‌مــان کــمــتــر مــی‌شــد... 🔹🔷🔹نــقــل شــده از مــادرِ بــزرگــوارِ شــهــیــد🔹🔷🔹 🌸خــاطــرات ابــووصــال 🌹 @dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🌸🕊🌸🕊🌸 🕊🌸🕊🌸 🌸🕊🌸 🕊🌸 🌸 عید قربان باشد و هنگام قربانی شدن در نگاه مهربانان وقت مهمانی شدن از علی خواهم شرابی تا که سر مستم کند جرعه ای خواهم از آن دریای عرفانی شدن ساغر ما را علی امشب لبالب می کند آری آری از علی باشد فراوانی شدن شیعه را با عشق مولا می توان اندازه کرد شیعه با عشق علی داند مسلمانی شدن می شود با هر نگاهی عشق را معنا نمود گر نباشد چشم دل را میل شیطانی شدن عیدسعید قربان مبارک 🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
🍃🌸شهادت لباسی تک سایزاست یادم هست یک روزی شهید آوینی، شهید گنجی و بنده در جایی نشسته بودیم. شهید گنجی جمله ای را ابراز کرد که شهید آوینی در جواب جمله جالبی گفت. من بین این دو شهید بودم. شهید گنجی خطاب به شهید آوینی گفت: «حاج مرتضی! دیگر باب شهادت هم بسته شد». آوینی در جواب گفت: «نه برادر، شهادت لباس تک‌سایزی است که باید تن آدم به اندازه آن در آید، هر وقت به سایز این لباس تک سایز درآمدی، پرواز می‌کنی، مطمئن باش»! من که میان این دو بودم گفتم: «حاج مرتضی، پس من چی؟ من کی پرواز  می‌کنم؟». شهید آوینی در جواب گفت: «تو در کوله‌ات چیزهایی داری» و نام چند منطقه جنگی که در آنها مستند ساخته بودم را آورد و بعد ادامه داد: «در کوله‌ات چیزهای دیگری هم هست که نمی‌دانم چیست، هر وقت کوله‌‌ات سبک شد، پرواز خواهی کرد». مدتی پس از این گفت‌وگو به شهادت رسید و به فاصله یک سال دیگر نیز شهید شد. 🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🕊شہیدمحمدرضادهقان‌امیرے🕊
💦دستم ‌نميرسدبہ بلنداے چيدنت 💦بايدبسنده‌ کردبہ روياےديدنت 💦من جَلدِبام خانہ ی خود مانده‌ام‌ و‌تو 💦هفت‌ آسمان ‌كم‌ است ‌براے پریدنت! 🌹 @Dehghan_amiri20 🌹
🌸بِسْمِ الله الْرَّحْمن الْرَّحیم🌸