eitaa logo
حجت‌الاسلام دهقان چناری
12.4هزار دنبال‌کننده
180 عکس
496 ویدیو
3 فایل
سخنران
مشاهده در ایتا
دانلود
کفاره گناهان: امام رضا (ع) می‌فرماید: «هرکس از انجام عملی که گناهانش را جبران کند ناتوان است، پس باید زیاد بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد؛ زیرا صلوات، گناهان را به کلی پاک می کند.»( http://eitaa.com/joinchat/4013096962Cec30dd4d5a
 وزین ترین و برترین: از امام باقر(ع) یا صادق (ع) نقل شده است: «سنگین ترین چیزی که در روز قیامت در ترازو گذاشته می شود، صلوات بر محمد (ص) و اهل بیت او هست.» و نیز از امام صادق (ع) روایت است که: «روز جمعه هیچ کاری برتر و پرفضیلت تر از صلوات بر محمد و آل محمد نیست. http://eitaa.com/joinchat/4013096962Cec30dd4d5a
خشنودی پیامبر (صلی الله علیه وآله) از صلوات های زیاد شخصی بسیار زاهد و عابد که گوشه گیر بود و در مجالس و محافل حاضر نمی شد ، روزی در مجلس سخنرانی شرکت کرد و موجب تعجب همه شد . علت حضورش را پرسیدند ، گفت : رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را در خواب دیدم و به من فرمود: برو به مجلس سخنرانی فلان واعظ که زیاد بر من صلوات می فرستد و من از او خشنودم http://eitaa.com/joinchat/4013096962Cec30dd4d5a
تسبیح را در دست راستش گرفته بود و پشت سر هم صلوات میفرستاد : الهم صل علی محمد و آل محمد . دوستش که مدتها از او بیخبر بود ، به دیدنش آمده بود. از دیدن این صحنه ، بسیار تعجب کرد و گفت :  - چرا صلوات میفرستی ؟  - مگر بد است ؟  - نه ، اتفاقاً خوب است ! اما چه خبر است ! هر چیز حد و اندازه دارد . خسته نمیشوی ؟ اگر من باشم ،خسته میشوم !  - نه ، من خسته نمیشوم . با خود عهد کردهام که زیاد صلوات بفرستم .  - چرا ؟  - زیرا نتیجهها گرفتهام .  - چه نتیجهای ؟  مرد صلواتگو حکایت خود را چنین تعریف کرد :  مدتی پیش فقر و نداری و مشکلات زندگی به حدی فشار آورده بود که نمیدانستم چه کنم . به کجا پناه ببرم و از چه کسی قرض بگیرم . از آن همه پول و ثروتی که پدر خدابیامرزم داشت ، نیز اثری نبود . هیچ کس خبر نداشت کجا پنهانشان کرده است . زیر کدام سنگ و پای کدام درخت ، معلوم نبود ، کم مانده بود تکتک آجرهای خانه را بکنم . به دنبال راه علاج میگشتم تا این که فکری به خاطرم رسید . به حضور امام جواد علیهالسلام رفتم و گفتم :  - ای بزرگوار ! پدرم آدم پولداری بود و مال و ثروت زیادی از خود باقی گذاشت ، اما جای آن را نمیدانم .  - مگر هنگام مردن وصیت نکرده بود ؟  - او صحیح و سالم بود و سابقه بیماری نداشت و ناگهان فوت کرد . این بود که فرصت نکرد وصیت نماید .  - چند وقت است که فوت کرده ؟  - هفتهی بعد چهلمین روز درگذشت او است .  - خدا رحمتش کند !  - خیلی ممنونم ! شما را به خدا کمکم کنید ! من از دوستداران شما هستم . دعا کنید تا با پیدا شدن محل این ارث هنگفت ، مشکل من حل شود !  امام فرمود :  - امشب که نماز عشا را خواندی و خواستی بخوابی ، بر جدم - محمد مصطفی صلی الله علیه و آله - و خاندانش زیاد صلوات بفرست . آن گاه پدرت را در خواب میبینی و او از محل پولها آگاهت میکند .  آن شب بعد از نماز عشا ، شروع به فرستادن صلوات کردم . حتی در رختخواب آن قدر صلوات فرستادم تا خوابم برد . در خواب پدرم را دیدم و او محل پولها را گفت و از من خواست که بعد از یافتن آنها را نزد امام جواد علیهالسلام ببرم .  صبح که از خواب برخاستم ، مدتی هاج و واج بودم ، اما با یادآوری خواب شب گذشته ، به جستوجو پرداختم و همان گونه که گفته بود ، عمل کردم و پولها را یافتم .  خدا را شکر میکنم که محمد و فرزندانش صلی الله علیه و آله را برگزیده و آنها را چنین گرامی داشته که به واسطهی آنان ، مردم از بدبختی و گرفتاری نجات پیدا میکنند http://eitaa.com/joinchat/4013096962Cec30dd4d5a
بول و غائط انسان و هر حیوان حرام‌گوشتی که خون جهنده دارد یعنی اگر رگ آن را ببرند، خون از آن جستن میکند، نجس است. و غائط حیوان حرام‌گوشتی که خون آن جستن نمی‌کند مثل ماهی حرام‌گوشت، و همچنین فضله حیوانات کوچک مثل پشه و مگس که گوشت ندارند پاک است، ولی از بول حیوان حرام‌گوشت که خون جهنده ندارد باید ـ بنا بر احتیاط لازم ـ اجتناب کرد. بول و فضله پرندگان حرام‌گوشت پاک، و بهتر اجتناب از آنهاست بول و غائط حیوان نجاست‌خوار نجس است منی مَرد، و هر حیوان مذکر حرام‌گوشتی که خون جهنده دارد نجس است مردار انسان و حیوانی که خون جهنده دارد نجس است، چه خودش مرده باشد، یا به غیر دستوری که در شرع معین شده آن را کشته باشند. و ماهی چون خون جهنده ندارد، اگرچه در آب بمیرد پاک است. چیزهایی از مردار مثل پشم و مو، و کرک و استخوان و دندان، که روح ندارند، پاک است. اگر از بدن انسان یا حیوانی که خون جهنده دارد، در حالی که زنده است، گوشت یا چیز دیگری را که روح دارد جدا کنند، نجس است اگر پوست‌های مختصر لب و جاهای دیگر بدن را بکنند چنانچه روح نداشته باشد و به آسانی کنده شود، پاک است
یافاطمه الزهراسلام الله علیها: 🔸 خیییلی مردی!! خیابون بودم... یه خانم و آقایی داشتند با هم می‌رفتند... وضعیت حجاب خانومه خیلی بد بود؛ طوری که تو خیابون همه داشتند نگاهش می‌کردند. اون آقا هم که همراهش بود ظاهرا ورزشکار بود و هیکلش هم مثل بادی بیلدینگ کارا بود.💪 با خودم گفتم: تذکر بدم یا نه!؟ تو همین فکر بودم که با خودم گفتم: فوقش یه کتک مفصل می‌خورم!! ولی باید تذکر بدم...👌 آقا رو صدا کردم و بهش گفتم: سلام، حجاب این خانومی که همراه شماست اصلا مناسب نیست! لطفا بهشون بگید حجابشون رو درست کنند! اومدم رد بشم و برم که آقاهه گفت: به تو ربطی داره اصلا؟؟ بزنم صورتتو داغون کنم؟ آخه تو فضولی به‌درد‌نخور؟!!😱 پیش خودم گفتم من که کتک رو خوردم بذار تذکرمو بدم. بهش گفتم: داداش، چون من رو ناموس خودم حساسیت دارم خیلی بهم برخورد که مردای نامحرم دارن به این خانومی که همراه شماست اینطور نگاه می‌کنند و به خودم اجازه ندادم بی تفاوت از کنار شما رد بشم و این شد که بهتون گفتم. قیافه آقاهه اصلا یه جوری شد!! انگار یه پارچ آب یخ بریزی رو سرش!!😧 منم از کنارش رد شدم و رفتم که یهو دیدم صدام می‌کنه و می‌گه وایسا کارِت دارم!! رسید بهم!! باهام روبوسی کرد و گفت: خییییلی مردی! هنوزم آدم‌هایی هستن که ناموس مردم رو مثل ناموس خودشون می‌دونند... بعدم تشکر کرد و رفت و به اون خانوم همراش گفت که حجابشو درست کنه... http://eitaa.com/joinchat/4013096962Cec30dd4d5a
⚜ ذکر صالحین ⚜ 🌴شرط عجیب پیرزن برای اجاره خانه اش🌴 🌺سه تا دانشجو بودیم توی دانشگاهی در یکی از شهرهای کوچک قرار گذاشتیم همخونه بشیم. خونه های اجاره ای کم بودند و اغلب قیمتشون بالا . می خواستیم به دانشگاه نزدیک باشیم قیمتشم به بودجمون برسه.تا اینکه خونه ی پیر زنی را نشانمان دادند . نزدیک دانشگاه ،تمیزو از هر لحاظ عالی. فقط مونده بود اجاره بها!!! گفتند این پیرزن اول می خواد با شما صحبت کنه، رفتیم خونه اش و شرایطمون رو گفتیم پیرزن قبول کرد اجاره را طبق بودجمون بدیم که خیلی عالی بود . فقط یه شرط داشت که هممونو شوکه کرد اون گفت که هرشب باید یکی از شماها برای نماز منو به مسجد ببره در ضمن تا وقتی که اینجایید باید نمازاتون رو بخونید. واقعا عجب شرطی هممون مونده بودیم  من پسری بودم که همیشه دوستامو که نماز می خوندن مسخره می کردم دوتا دوست دیگمم ندیده بودم نماز بخونن .اما شرایط خونه هم خیلی عالی بود. پس از کمی مشورت قبول کردیم. پیرزن گفت یه ترم اینجا باشین اگه شرطو اجرا کردین می تونین تا فارغ التحصیلی همینجا باشید. خلاصه وسایل خودمونو بردیم توی خونه ی پیرزن.شب اول قرار شد یکی از دوستام پیرزنو ببره تا مسجد که پهلوی خونه بود.پاشد رفت و پیرزنو همراهی کرد.نیم ساعت بعد اومد و گفت مجبور شدم برم مسجد نماز جماعت شرکت کنم. هممون خندیدیم. شب بعد من پیرزنو همراهی کردم با اینکه برام سخت بود رفتم صف آخر ایستادم و تا جایی که بلد بودم نماز جماعتو خوندم. برگشتنه پیرزن گفت  شرط که یادتون نرفته من صبحا ندیدم برای نماز بیدار بشید. به دوستام گفتم از فردا ساعتمونو کوک کردیم صبح زود بیدار شدیم چراغو روشن کردیم و خوابیدیم. شب بعد از مسجد پیر زن یک قابلمه غذای خوشمزه که درست کرده بود برامون آورد. واقعا عالی بود بعد چند روز غذای عالی. کم کم هر سه شب یکیمون میرفتیم نماز جماعت برامون جالب بود. بعد یک ماه که صبح پامیشدیمو چراغو روشن می کردیم کم کم وسوسه شدم نماز صبح بخونم من که بیدار می شدم شروع کردم به نماز صبح خوندن. بعد چند روز دوتا دوست دیگه هم نماز صبح خودشونو می خوندند. واقعا لذت بخش بود .لذتی که تا حالا تجربه نکرده بودم. تا آخر ترم هر سه تا با پیر زن به مسجد میرفتیم نماز جماعت .خودمم باورم نمی شد. نماز خون شده بودم اصلا اون خونه حال و هوای خاصی داشت. هر سه تامون تغییر کرده بودیم. بعضی وقتا هم پیرزن از یکیمون خواهش می کرد یه سوره کوچک قرآن را بامعنی براش بخونیم. تازه با قرآن و معانی اون آشنا می شدم. چقدر عالی بود. بعد از چهار سال تازه فهمیدیم پیرزن تموم اون سوره ها را حفظ بوده  پیرزن ساده ای در یک شهر کوچک فقط با عملش و رفتارش هممونو تغییر داده بود. 🌺خدای بزرگ چقدر سپاسگزارم که چنین فردی را سر راهم گذاشتی🌺
پیامبر اکرم (ص): پس از اسلام،هیچ نعمتی برای مرد بهتر از زن مسلمانی نیست که هرگاه به او بنگرد، مسرورش کند و هرگاه به او فرمان دهد، اطاعتش نماید و در غیاب او حافظ ناموس و مالش باشد. http://eitaa.com/joinchat/4013096962Cec30dd4d5a
✍استاد فاطمی نیا : اى جوان عزيز كه به دنبال سير وسلوك مى باشى ، تو هنوز با پدر و مادرت تند هستى ، به ديگران پرخاش مى كنى ، آن وقت انتظار دارى سالك الى الله هم بشوى ؟ اگر ملا حسين قلى همدانى (ره) هم از قبر بيرون آيد و استاد سير وسلوكت شود ، اگر عاق والدين باشى ، به جايى نمى رسى ! http://eitaa.com/joinchat/4013096962Cec30dd4d5a
🍃 "رنج نبايد تو را غمگين كند" اين همان جايی ست كه اغلب مردم اشتباه ميكنند... رنج قرار است تو را هوشيار تر كند؛ چون انسانها زمانی هوشيارتر ميشوند كه زخمی شوند، رنج نبايد بيچارگی را بيشتر كند. رنجت را تنها تحمل نكن؛ رنجت را درک كن... اين فرصتی ست براى بيداری، وقتی آگاه شوی بيچارگی ات تمام ميشود... اگر كه به جاى محبتی كه به كسی كرديد از او بی مهری ديده ايد، مأيوس نشويد، چون برگشت آن محبت را از شخص ديگری، در زمان ديگری، در رابطه با موضوع ديگری خواهيد گرفت. شک نكنيد! http://eitaa.com/joinchat/4013096962Cec30dd4d5a
✨﷽✨ ✍ امام صادق (عليه السلام) : ✅سه دعاست كه از درگاه خداوند متعال رد نمی شود : 1⃣ دعاى پدر براى فرزندش ، هر گاه كه به او نيكى كند، و نفرينش در حقّ او، آنگاه كه از او نافرمانى نمايد؛ 2⃣ نفرين ستم ديده در حقّ كسى كه به او ستم كرده است، و دعايش براى كسى كه انتقام او را از ستمگرى گرفته است ؛ 3⃣ و دعاى مرد مؤمن براى برادر مؤمنش كه به خاطر ما به او كمك [مالى] كرده است و نفرينش درباره وى، هر گاه بتواند به او كمك [مالى] كند و برادرش به آن كمك نياز شديد داشته باشد و وى كمكش نكند . 📚بحار الأنوار ، ج ۷۴ ، ص ۳۹۶ ‌‌ http://eitaa.com/joinchat/4013096962Cec30dd4d5a
فرزندان مسئولین یادبگیر........ بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم روزی پسر حاج آقا وحید بهبهانی برای همسرش لباس زیبا و گران قیمتی خرید. آیت اللّه بهبهانی با این کار پسرش مخالفت کرد. پسر که قصد لجاجت یا اهانت به پدر را نداشت، در پاسخ اعتراض وی آیه 32 سوره اعراف را تلاوت کرد: «بگو چه کسی زینت ها و رزق ها و غذاهای پاکیزه را که خداوند برای بندگانش آفریده، حرام کرده است؟» سپس افزود: «پدر جان! مگر پوشیدن لباس های زیبا برای زنان حرام است که می گویید چرا این لباس را برای زنم خریده ام؟» آیت اللّه بهبهانی با لحنی آرام به پسرش گفت: «اینها حرام نیست، ولی من مرجع تقلید مردم هستم. ازاین رو، مسئولیت بزرگی بر عهده دارم. شما نیز به عنوان فرزندانم مسئولید. در جامعه ما، افراد فقیر و نیازمندِ بسیاری وجود دارند. وقتی توانایی مالی نداریم آنها را از نظر مالی هم سطح خود کنیم، باید به گونه ای رفتار کنیم که برای آنان قوّت قلب باشیم تا اگر زنی از شوهر فقیرش لباس گران قیمتی خواست و مرد قدرت خریدش را نداشت، بتواند بگوید مگر زن یا عروس آقا وحید بهبهانی این گونه لباس می پوشند که تو نیز بپوشی؟» منبع: قصص العلماء، ص 203