السّلامُ على أمي، أوّل الأوطان وآخِر المنافي
سلام بر مادرم، اولینِ وطن و آخرینِ تبعیدگاه
#محمود_درویش
| @Deklameh | مجله فرهنگی #دکلمه 📚
طفلی به نام شادی دیری است گمشده است،
با چشم های روشن براق
با گیسوی بلند به بالای آرزو
هر کس از او نشانی دارد
ما را کند خبر
این هم نشان ما:
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خزر...
#محمدرضا_شفیعی_کدکنی
| @Deklameh | مجله فرهنگی #دکلمه 📚
همیشه، روزهایی هست کـه انسان در آن کسانی را کـه دوست میداشته است؛ بیگانه مییابد...
#آلبر_کامو
| @Deklameh | مجله فرهنگی #دکلمه 📚
مردی خسیس طلاهایش را در گودالی پنهان کرد و هر روز به آنها سر میزد. یک روز یکی از همسایگانش طلاها را برداشت. مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت و شروع به شیون و زاری کرد. رهگذری پرسید: چه شده؟ مرد حکایت طلاها را گفت. رهگذر گفت: این که ناراحتی ندارد. سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست، تو که از آن استفاده نمیکنی، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد؟
#داستان
| @Deklameh | مجله فرهنگی #دکلمه 📚
| حواست هست باختنِ من بردنِ تو نیست؟ |
وقتی میگویم دوستت دارم، منظورم این نیست که تو هرجور باشی با تمام بیمهری و بیرحمیات باز تو را دوست خواهم داشت! منظورم این نیست که آزارم بده و با من بازی کن و بلاتکلیف و معلق نگهم دار و باز مطمئن باش عاشقت میمانم. "دوستت دارم" است؛ مجوزِ عذاب که نیست!خونم را که حلالت نکردهام؛ وقتی میگویم "دوستت دارم" یعنی در همان لحظه تو توانستهای مرا از احساس سرشار کنی و به دلم این آرزو را بیندازی که کاش این لحظه ابدی بشود. "دوستت دارم" رنگی از لبخندی دارد که آدم دلش میخواهد به درازای عمرش کش بیاید. و این اصلا شبیه چیزی که تو فکر میکنی نیست. من شاید آن توِ مهربان و شیرین زبان و عاشقی که لحظههای خوشی برایم ساخته را تا ابد دوست داشته باشم. اما بنا را اگر بر بیرحمی بگذاری و شکستنِ من و غرورم، من هم بنا را میگذارم بر دوست نداشتنت! این دست من است که بگذارم با من بازی کنی یا فقط خوشبختم کنی. این انتخاب خودت هست که دوستت داشته باشم و خوشبختت کنم یا حسرتِ دوباره از عشق گفتنم را بر دلت بگذارم. حواست هست رابطه را با میدان جنگ اشتباه نگیری؟
#مانگ_میرزایی
| @Deklameh | مجله فرهنگی #دکلمه 📚
آنکه دستور زبان عشق را
بیگزاره در نهاد ما نهاد
خوب میدانست تیغ تیز را
در کف مستان نمیبایست داد
#قیصر_امین_پور
| @Deklameh | مجله فرهنگی #دکلمه 📚
دخترک به میز پدرش نزدیک میشود و کنار آن می ایستد. پدر به سختی گرم کار و زیر و رو کردن انبوهی کاغذ و نوشتن چیزهایی در سررسید و اصلا متوجه دخترش نمیشود تا اینکه دخترک میگوید: پدر چه میکنی؟ و پدر پاسخ میدهد: چیزی نیست. مشغول ترتیب دادن برنامه هایم هستم. اینها نام افراد مهمی است که باید با آنها ملاقات کنم. دخترک پس از کمی تأمل میپرسد: پدر، آیا نام من هم در دفتر هست؟ پدر پس از اندکی تامل گفت: افسوس، پیش از ازدواج شش نظریه برای بزرگ کردن بچه داشتم. اکنون شش بچه دارم با هیچ نظریه ای.
#ژان_ویلموت
| @Deklameh | مجله فرهنگی #دکلمه 📚
| فئودور داستایفسکی - کتابِ ابله |
اساس، قلب آدمی است و بقیه حرف مفت است. هوش هم لازم است و شاید از همه مهمتر باشد. آگلائه! لبخند نزن..من ضد و نقیض صحبت نمیکنم. ابلهی که قلب دارد ولی فاقد هوش است به همان اندازهی ابلهی که هوش دارد ولی قلب ندارد نگونبخت است. این یکی از حقایق کهن است. مثلاً من ابلهی هستم که قلب دارم ولی هوش ندارم. تو برعکس احمقی هستی که هوش داری ولی قلب نداری و بنابراین هردو بدبخت هستیم و هردو رنج میبریم.
#پاراگراف
| @Deklameh | مجله فرهنگی #دکلمه 📚
در دنيايى كه زنهايش پا به پاى مردها كار مىكنند، مردهايش بايد ياد بگيرند خستگى را با چاى از تن همسرشان درآورند. در دنيايى كه زنهايش با مفهوم چك و قسط و وام عجين شدهاند، شرم دارد مردهايش با دستور قورمه سبزى و ته ديگ ماكارونى بيگانه باشند. من براى فرزندم همسرى قدرتمند آرزو ميكنم. زنى كه تمام لذتش در خريد خلاصه نشود. زنى كه سياست را بفهمد، شعر ببافد، كتاب بخواند و از دنياى اطرافش بى خبر نباشد.براى انكه پسرم شايسته چنان زنى باشد بايد ياد بگيرد چاى دارچينى درست كند. ياد بگيرد آشپزى كند. لالايى بخواند. نوازش كند و جملات عاشقانه بگويد.
#المیرا_لایق
| @Deklameh | مجله فرهنگی #دکلمه 📚