آلفرد نوبل، از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند. زمانی که برادرش لودویگ فوت شد، روزنامهها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترع دینامیت) مرده است.
آلفرد وقتی صبح روزنامهها را میخواند با دیدن آگهی صفحه اول، میخکوب شد: آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مرگآورترین سلاح بشری مرد! آلفرد، خیلی ناراحت شد. با خود فکر کرد: آیا خوب است که من را پس از مرگ این گونه بشناسند؟ سریع وصیتنامهاش را آورد. جملههای بسیاری را خط زد و اصلاح کرد. پیشنهاد کرد ثروتش صرف جایزهای برای صلح و پیشرفتهای صلحآمیز شود. امروزه نوبل را نه به نام دینامیت، بلکه به نام مبدأ جایزه صلح نوبل، جایزههای فیزیک و شیمی نوبل میشناسیم.
#داستان
| @Deklameh | شعر و اندیشه #دکلمه 📚
در رویاهای من
هیچ عشق دیگری
نمیخوابد
تو خواهی رفت
ما با هم خواهیم رفت
بر فراز آبهایی از جنس زمان
دیگر هیچکس
در کنار من
به درون سایهها
سفر نخواهد کرد
تتها تو
همیشه سبزی
همیشه خورشید
همیشه ماه...
#پابلو_نرودا
| @Deklameh | شعر و اندیشه #دکلمه 📚
خلاصه بگویم
حالا هر قفلی میخواهد
به درگاه خانهات باشد
عشق پیچکی است
که دیوار نمیشناسد…
#گروس_عبدالملکیان
| @Deklameh | شعر و اندیشه #دکلمه 📚
انوشیروان را معلمى بود. روزى معلم او را بدون تقصیر بیازارد. انوشیروان کینه او را به دل گرفت تا به پادشاهى رسید. روزى او را طلبید و با تندى از او پرسید که چرا به من بىسبب ظلم نمودى؟ معلم گفت: چون امید آن داشتم که بعد از پدر به پادشاهى برسى. خواستم که تو را طعم ظلم بچشانم تا در ایام سلطنت به کسى ظلم ننمایى.
#داستان
| @Deklameh | شعر و اندیشه #دکلمه 📚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سعدی
اگر عاشقی کنی و جوانی
عشق محمد بس است و آل محمد...
🌹#میلاد_پیامبر_اکرم مبارک🌹
| @Deklameh | شعر و اندیشه #دکلمه 📚
تکاندهندهترین شعرت ای رفیق، کجاست؟
بخوان
بخوان،
هوسِ زیرورو شدن دارم
#سعید_بیابانکی
| @Deklameh | شعر و اندیشه #دکلمه 📚
دلنوشتۀ ابراهیم حاتمیکیا در پی شهادت سید حسن نصرالله
سید این احوال دوگانه را چه کنم؟! مگر جامهای جز رخت شهادت بر تو زیبنده بود. کاش سید، مقابلت نشسته بودم و متن سوگنامه را با خودت تمرین میکردم. مطمئن هستم هر بار جملهای در وصفت مینوشتم با آن گونههای سرخ و محجوب، میخندیدی و مرا خجالتزده میکردی.
سید، جگرم سوخت. باورش سخت است که لبنان بدون تو را تصور کنم. سید، بارها در لبنان به عشق دیدارت به انتظار نشستم و سهم دیدارت نصیبم نشد.
سید، ارابه فرعون را به بازی گرفتهام و فریاد میکشم صدا، دوربین، حرکت ولی عالم مَجاز من کجا، عالم حقیقی تو و یارانت کجا. من مشغول قهرمان بازی مجاز بودم که خبر آمد سیدحسن نصرالله رفت.
صدا و دوربین خاموش ولی حرکت تو تا بیتالمقدس ادامه خواهد داشت. اکنون من ماندهام و چشمان گریان آسیه سلامالله که مقابل شکنجۀ فرعون برای دست کشیدن از حق منتظر است و او جز همنشینی خدا چیزی نمیبیند.
سید، این قوم فرعونی به گواه تاریخ رفتنیاند ولی راه تو و مرام و نگاه مقاومت همچنان ماندنی خواهد بود. من که حاضر نیستم تصویر انگشت اشارهات که به سمت اسرائیل نشانه میرفتی را، لحظهای از نظرم پاک کنم و بر پیکر پاره پارهات نظر کنم. سید زنده است. راه مقاومت زنده است.
| @Deklameh | شعر و اندیشه #دکلمه 📚
چهره بعضی زنها حتی تا میان سالی،
لبریز از کودکی باقی میماند؛
شاید کودکی ابدی آنهاست
که عشق ما را ثابت نگه میدارد
و از زمان جدا میکند...
📙 برهوت عشق
✍🏻 #فرانسوا_موریاک
| @Deklameh | شعر و اندیشه #دکلمه 📚