مبتلابهاو؛
-
تا کے دل من چشم به در داشتہ باشد
ای کاش کسۍ از تو خبر داشتہ باشد ؛
هرساعتکهمیگذرد؛
فکرکنبهاینکهیکساعت
بهخوابیدنقعرِخاکنزدیکترشدهای...!
ما هیچ تر از هیچ پی هیچ دویدیم
جز هیچ در این هیچ دگر هیچ ندیدیم
بر هیچ نشستیم و بر این هیچ براندیم
در هیچ بمانیم و از این هیچ بریدیم !
مبتلابهاو؛
نَتَظاهرُ دائماً باللامُبالاة، و قلوبُنا تحتَرق💔.
همواره تظاهر به بیتفاوتی می کنیم،
در حالی که قلب هایمان آتش می گیرد.
از زندگی با مردم، از حرف زدن، عاجزم.
کاملاً در خود فرو رفتهام، به خودم فکر
میکنم، چیزی ندارم به کسی بگویم . . 🚶🏻♀️