ای مطلع و معشوقِ غزل، حضرتِ ماهَم
ای کاش شبی بگذری از کوچهی ما هم!
خورشید به اندازهی تو جلوه ندارد
تا بوده به دنبال تو بوده است نگاهم!
منطق سپر انداخته در جنگِ دل و عقل
مغلوب نگاهت شده بی جنگ، سپاهم!
چشمان تو یک عمر مرا کرده گرفتار
انداخته گل خندهت از چاله به چاهم!
وابسته چشمت شده احوال دل من
هم علت لبخندی و هم علت آهم!
تا بین تو و قبله مردد شده مُهری
هربار به سمتت شده کج قلبم و راهم!
دیوانهتر از این بکن ای ماه دلم را
بگذر شبی از دور و برِ کوچهی ما هم!
#طاهره_اباذری_هریس
@delaneh_1
تو مرا هم شده، دلداده بدانی کافیست
محض دلگرمی ِ من، از طُ نشانی کافیست :)
پر شود شهر تو از رایحه ی یاس چرا ؟
گاه گاهی به هوا مو بتکانی کافیست
صحبت از «ماندن یک عمر» بماند به کنار
قدر نوشیدن یک چای بمانی کافیست
گله ای نیست اگر فاصله ها بسیارند
ازخودت قاصدکی هم برسانی کافیست
سهم من خاطره ای نیست که یادت باشم
وقت دلتنگی خود شعر بخوانی کافیست
#معین_صباغ_مقدم
@delaneh_1
May 11
اگر چه دل به کسی داد، جان ماست هنوز
به جان او که دلم بر سر وفاست هنوز
ندانم از پی چندین جفا که با من کرد
نشان مهر وی اندر دلم چراست هنوز؟
به راز گفتم با دل، ز خاطرش بگذار
جواب داد فلانی ازان ماست هنوز
چو مرده باشم اگر بگذرد به خاک لحد
به بانگ نعره برآید که جان ماست هنوز
کجاست خانهٔ قاضی که در مقالت عشق
میان عاشق و معشوق ماجراست هنوز
سلام من برسان ای صبا به یار و بگو
که #سعدی از سر عهد تو برنخاست هنوز
https://t.me/revagh_dell
دُلانَه
اگر چه دل به کسی داد، جان ماست هنوز به جان او که دلم بر سر وفاست هنوز ندانم از پی چندین جفا که با م
واقعاً دنیای شُعرا چه جذاب بوده
شعر فاقد مخاطب اما خیییییلی خوشگل و دُلپسند
دُلانَه
اگر چه دل به کسی داد، جان ماست هنوز به جان او که دلم بر سر وفاست هنوز ندانم از پی چندین جفا که با م
وااقعا تکتک ابیات محتوی داره
اصن آبنگرفته رو شعر
جناب سعدی دسخوش
زبان وا میکند دل با الفبای جنون امشب
ولی جز دوستت دارم نمیداند نمیگوید
#حسین_مرادی
@delaneh_1
هدایت شده از [ دِلاٰنِـه ] -🇧🇬-
تودوریازمنورؤیایتوستبامن،ومن
چوبرکهامکهدراوعکسرویماهافتاد...
#سعید_علیزاده
@delaneh_1
هدایت شده از [ دِلاٰنِـه ] -🇧🇬-
آقای #محمدعلی_بهمنی روحتون شاد
با همه ی بی سر و سامانی ام
باز به دنبالِ پریشانی ام
طاقتِ فرسودگی ام هیچ نیست
در پیِ ویران شدن آنی ام
آمده ام بلکه نگاهم کنی
عاشقِ آن لحظه ی طوفانی ام
دل خوشِ گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانی ام
آمده ام با عطشِ سال ها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام
ماهیِ برگشته زِ دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی ام
خوب ترین حادثه می دانم ات خوب ترین حادثه می دانی ام؟حرف بزن ابرِ مرا باز کن دیر زمانی است که بارانی ام حرف بزن حرف بزن سال هاست تشنه ی یک صحبتِ طولانی ام ها...به کجا می کِشی ام خوبِ من؟ ها...نکشانی به پشیمانی ام!
.
"هنگام دوستت دارم گفتن هایَت
مرا ماهی تصور کن
همان قدر تشنه
همان قدر کَم حافظه! "🔥
✍شیما سهراب
@delaneh_1