2768238.mp3
41.29M
🍃 مناجات شعبانیه
با نوای حاج محمود کریمی 🎙
💚 بسیار زیبا و دلنشین
لطفا با حال معنوی و با توجه به معانی گوش بدید
🌱خدا توفیق بده استفاده کنیم از لحظات زیبا و پرثمر ماه شعبان ✨
التماس دعا 🌹
#ماه_شعبان
#مناجات_شعبانیه
#حاج_محمود_کریمی
@Delbarkade
❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
🏅یکتا موجود
🔻 امام خمینی(ره):
صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان، در آن جامعه سرچشمه میگیرد.
زن،
یکتا موجودی است که میتواند از دامن خود افرادی به جامعه تحویل دهد که از برکاتشان یک جامعه، بلکه جامعهها به استقامت و ارزشهای والای انسانی کشیده شوند و میتواند بعکس آن باشد.
#قدرت_و_شکوه_زن
@Delbarkade
❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
دلبرکده
—✧✧💝✧ ﷽ ✧💝✧✧— دلایل اصلی انحراف در مردان 2⃣ ب. مردهای سادهلوح، زود گول میخورند: برخی مردان بسی
—✧✧💝✧ ﷽ ✧💝✧✧—
سایز مشکلات را کوچک کنید
دقت کنید از بزرگنمایی مشکلات در زندگی بپرهیزید. هرچه مشکلات بزرگ را کوچکتر ببینید، راحتتر حل میشوند و به عکس؛ هرچه مشکلات کوچک را بزرگ ببینید سختتر حل میشوند.
اما برخی از زنان، مشکلات خیلی کوچک را آنقدر بزرگ میکنند که گویا مشکلی بزرگتر از آن وجود ندارد. برای مثال، برخی زنان دیر آمدن مردشان را آنقدر بزرگ جلوه میدهند که فرد فکر میکند جرمی مرتکب شده که قابل جبران نیست.
چرا این مسئله را بزرگ میکنید؟ ذهن انسانها برای اینکه بتواند مشکلات را راحت حل کند، باید آنها را کوچک ببیند. شخصی نزد حکیمی رفت و گفت: «من مشکلات زیادی در زندگی دارم». جمعی نیز آنجا نشسته بودند. حکیم گفت: «مشکلت را بیان کن». وقتی مشکلش را گفت. به افراد حاضر گفت: «حالا شما مشکلاتتان را بیان کنید». بعد از اینکه همه حاضرین مشکلاتشان را گفتند. حکیم به آن شخص گفت: «میتوانی یکی از این مشکلات را انتخاب کنی». او گفت: «همان مشکلات خودم بهتر از دیگران است».
✍ادامه دارد...
#آموزشی
#محرمانه_های_زنانه 7⃣6⃣
#رازهای_زندگی_زن_موفق
#استاد_تراشیون
@Delbarkade
❣✿●•۰▬▬▬▬▬▬
دلبرکده
#داستان #رؤیای_دست_نیافتنی8 #بازگشت کلید را در قفل درِ آپارتمان چرخاندم. صدای زنگ تلفن آمد. کیفم ر
#داستان
#رؤیای_دست_نیافتنی9
#حقیقت
بالاخره خودم را جمع کردم و صفحهی گوشی را به بالا کشیدم.
_الو رؤیا جان
_ســ لام... خوبی؟
لبهایم را به هم فشار دادم.
_چه خبر خانم؟! رفتی؟
_آره تازه برگشتم.
_خب چه خبر؟ چطور بود؟
صدایش آرامش داشت. اما هنوز شَکَّم باقی بود. خیلی خلاصه گفتم:
_بیشتر معارفه بود. حرف خاصی زده نشد. فقط این یارو یکم عجیب غریب بود! تو کی میری؟
خندید.
_الان تو راهم. این یارو با اون یاروهایی که میشناسی فرق داره. حالا خودت میفهمی عزیزم.
با این حرف شاهین بیشتر کنجکاو شدم بدانم چه اتفاقی او را اینهمه تغییر داده است؟!
_خدا رحم کنه!
_چیزی نیاز نداری؟
_نه ممنون... اِ راستی شاهین میخوام پیتزا سفارش بدم؛ سس سفید برا خودت بگیر.
_ولش کن. برگشتنی میرم کوبیده میگیرم. اگه چیز دیگهای به جز پیتزا میخوای بگو.
شانههایم را بالا دادم.
_نه هر چی خودت میخوای برا منم بگیر.
همین که خداحافظی کرد دوباره سراغ صفحهام رفتم.
هنوز نت بالا نیامده بود که جملهی آخر مینا یادم آمد. سریع شمارهی شاهین را گرفتم.
_شاهین جان فردا تولد مهدیاست. کلا فراموش کردم. من میرم همین دور و بر براش یه کادو بگیرم.
_باشه مراقب خودت باش.
***
عروسک پارچهای بزرگ را به محض ورودم به مهدیا دادم. اول با تردید نگاهم کرد. با لبخند به او گفتم:
_بگیرش. مال خودته. تولدت مبارک عزیز خاله.
چشمانش گشاد شد و برق زد. عروسک را سفت چسبید و با خندهی بزرگی، کشدار گفت:
_ننـــون
با آن لباس صورتی پر چین و موهای لخت و بلندش حسابی دوست داشتنی شده بود.
مینا خودش را به استقبالم رساند. اعتراضآمیز گفت:
_خانم دیر اومدی زود میخوای بری؟! کادو رو چرا از الان دادی بهش؟!
خندیدم.
_ببین من از بچگیم از این رسم باز کردن کادوها آخر مراسم متنفر بودم. هدیهشو دادم تمام.
سالن پر از فامیلهای مینا و همسرش بود. یک جای خالی پیدا کردم. خانم قد بلند و چهارشانهای با روی باز برایم جا باز کرد. با لبخند پرسید:
_خوش اومدی. دوست مینا جون هستی؟
با وجود فیروزه، در طول میهمانی، احساس تنهایی نکردم. انرژی مثبت فوقالعادهای داشت.
موقع پذیرایی، بدون درخواست مینا بلند شد. بشقاب ها را از مینا گرفت و تا جمع کردن زبالههای جشن پایِ کار بود.
از مینا پرسیدم:
_فیروزه جون چه نسبتی باتون داره؟ خیلی ازش خوشم اومد. چقدر دل نزدیک و بیریاست!
مینا آهی کشید. نیم لبخندی زد و گفت:
_ دخترخالهی امیره.
_چرا حالا آه میکشی؟!
نگاهی به میهمانان انداخت و آرام گفت:
_بعدا برات تعریف میکنم. الان تو بگو مشاورهتون به کجا کشید؟
ابروهایم را بالا بردم.
_مینا باورت میشه شاهین افتاده دنبال طب سنتی، اسلامی؟!
لبها و ابروهایش را بالا برد.
_چقدر عالی!
_آره این مشاوری هم که پیشش میریم تو این زمینهها استاده. عجیبتر اینکه شاهین خیلی وقته باهاش آشنا شده و یه رژیم غذایی ازش گرفته و به قول خودش داره اِجابَــ... نه اصلاح مزاج میکنه.
مینا زیر خنده زد.
_مرض نگیری اجابت مزاج؟!
_چه میدونم خب...
چند دقیقه هر دو به این سوتی من خندیدیم.
شیطنتم گل کرد.
_تازه قراره برا منم برنامه اجابت مزاج بدن.
دوباره صدای خندهمان بلند شد. مینا لبهایش را به هم فشار داد و شانههایش را بالا برد. از حالت چرخاندن مردمک چشمانش فهمیدم باید بیشتر ملاحظهی فامیل همسرش را داشته باشیم. یکدفعه چشمانش گشاد شد و پرسید:
_راستی این یارو رضا فرزاد بالاخره کی بود؟!
با شنیدن نام رضا فرزاد خندهام گرفت. مینا اخم کرد.
_نکنه اینم مربوط به برنامه اجابت مزاجه.
پوزخندی زدم و سرم را به مینا نزدیک کردم.
_باورت میشه اصلا منو نمیشناخت؟!
عقب رفت و با چشمان گرد نگاهم کرد.
_پس اسمتو از کجا میدونست؟!
پوفی زیرخنده زدم.
_منظورش از رؤیای دست نیافتنی اوشون فشم بود.
لبخند مینا خشکید.
_یعنی چی؟!
با دست جلوی دهانم را گرفتم. سرم را پایین انداختم و حسابی خندیدم.
_بدبخت عاشق اوشون فشم بوده هنوز توفیق زیارت باغات نصیبش نشده. عکس منو تو اوشون دیده نتونسته خودش رو کنترل کنه.
مینا بدون اینکه به شوخیام بخندد، خیره نگاهم کرد.
_مرض داشتی ما رو سر کار گذاشتی؟!
لبم را گاز گرفتم.
_والا خودم هم سر کار بودم. ولی دیگه برام عبرت شد که هیچوقت عکس از خودم تو اینستا نذارم. بد پیلهای شد.
مینا با حرص گفت:
_حقته.
و برای خداحافظی از فیروزه بلند شد.
اولین کسی که از همه خداحافظی کرد او بود. یک دختر ۶ یا ۷ سالهی بانمک و سرزبان دار همراهش بود. خودش گفته بود که یک پسر ۱۴ ساله هم دارد. از خودم خجالت کشیدم. با اینکه دوسال از او بزرگتر بودم؛ هنوز بچه نداشتم.
مینا تعارفش کرد که بیشتر بماند. نزدیک مینا آمد و گفت:
_عزیزم ممنون میدونی که چقدر دوست دارم بمونم اما خودت امید رو میشناسی.
«پایانِ رؤیای دست نیافتنیِ من»
@Delbarkade
❣✿●•۰▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼السَّلامُعلیکَ یا اباصالحَالمهدی (عج)
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#جمعه_های_مهدوی
@Delbarkade
❣✿●•۰▬▬▬▬
♨️مسلم است هر مردى امتيازاتی دارد، هر زنى امتيازاتی دارد، وقتیكه بدیها جلو مىآيد، بايد امتيازهاهم جلو بيايد،
♦️ کلام در زندگى، نباید خشن باشد، كلام خشن مثل سنگ براى شيشه است مخصوصاً اينكه مرد و زن باید مواظب باشند، مرد و زنِ ديگران را به رخ هم نكشند، يكى از مسائلی كه براى مرد خيلى مشكل است، براى زن خيلى مشكلتر است اينكه ديگران را به رخ او بكشند
مثلاً شما بگوييد كه ببين فلان زن چقدر زن نظيفى است، نگاه به او بكن.
اين براى زن از هر پتكى بيشتر اعصابش را از بين مىبرد، از هر سنگى براى شيشه بدتر است، بيشتر محبت شما را از دل او مىبرد.
👌🏻 مخصوصاً زن به مرد بگويد نگاه كن، فلانى چه زندگى خوبى دارد، اين زندگى شد تو دارى، آخر آن همسايهمان، آن برادرت، آن خويشان ببين چه زندگى خوبى دارند با اين جمله، محبت زن از دل شوهر مىرود.
به جاى اين حرفها، صفح كنيد، گذشت كنيد، امتيازهاى يكديگر را در نظر بگيريد، بجاى اين حرفها، خانۀ شما براى شما باید مکتب باشد.
📕منبع: تربیت فرزند از نظر اسلام، ص ۱۱۰
#همسرداری
#آرامش
#محبت ۱۰
http://eitaa.com/joinchat/2452357136C6307b8e640
❣✿●•۰▬▬▬▬▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️اگر دنیا و مافیها، همه گردد زر و زیور
♥️همه عالم نمیارزد به یک موی علی اکبر(ع)...
🌸 سالروز ولادت شاهزاده کربلا حضرت علی اکبر(ع) و روز جوان مبارک باد 🌸
#روز_جوان
#میلاد_حضرت_علی_اکبر
@Delbarkade
❣✿●•۰▬▬▬▬
📒 #طنز
👌راز موفقیت همسرداری ملانصرالدین
👈ملانصرالدین را گفتند:
چگونه چهل بهار بدون مُرافعه و جدال با عیال سر کردی؟🤔
او در پاسخِ جماعت گفت:
ما با هم در روز عروسيمان عهدی بستیم (و آن اینکه) اگر من آتش خشمم زبانه کشید ، او برای انجام یک امری نیکو (به جای جدل) به مطبخ رود تا کشتی طوفان زده من به ساحل آرامش و سکون برسد 🌊
و اگر رگ غضب او متورم شد،🙎🏻♀😠 ، من به طویله رَوم و کمی ستوران را رسیدگی کنم و وارد بیت نشوم تا عیال خونش از جوش بیافتد...
و اینک من - شکر خدا - چهل سال است که بیشتر عمر را در طویله زندگی می کنم!😁
@Delbarkade
❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
#ایده_نامه_عاشقانه ❤️😍
دلیل زندگی من
وقتی کنارمی حالم خوب که نه عالیه،
غصه و ناراحتی هیچیو ندارم،
میتونم کنارت خود واقعیم باشم...
بخندیم باهم شوخی کنیم،حرف بزنیم
بدون اینکه نگران چیزی باشیم،
از راز قلب هم خبر داریم،و قشنگ ترین بخشش
اینه که تو مواظب منی ، من مواظب تو،
یه زمانی فکر میکردم آدما نیمه گمشده هم هستن ..اما الان باید بگم
آدما نیمه پیدای هم هستن ،
اون قسمت
از وجودت که کنارش شکوفا میشه ،
کنارش میشی خود خود خودت،
کنارش پیدا میشی..🌱
نیمه ی پیدای من..!
خیلی دوست دارم...تو اومدی تو زندگیم
و شدی تمام زندگی من♥
@Delbarkade
❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
🌹در قرآن کریم ، خداوند حضرت محمد صلی الله و علیه وآله را به عنوان اسوه و الگو معرفی کرده است .
لَقَد کانَ لَکم فی رَسولِ اللَّهِ اسوَةٌ حَسَنَةٌ.
احزاب آیه ۲۱
🌹حضرت علی اکبر علیه السلام در همان ایام جوانی نیز شبیه ترین فرد به پیامبر خَلقاً(چهره) خُلقاً (اخلاقی) و منطقاً (نوع صحبت کردن) معرفی شده اند.
و به واقع چه تعبیر زیبا و قابل تأملی است.
#میلاد_حضرت_علی_اکبر علیه السلام
#روز_جوان
@Delbarkade
❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر شب چشمامون ،، به آسمونه ...
پس کی می آیی ،، خدا میدونه ..
✨ ۴ روز مانده تا میلاد بزرگ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف 🍃
#میلاد_امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#امام_زمان
#ماه_شعبان
@Delbarkade
❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬
♨️ #چالش ♨️
🌹سلام مولا جان 🌹
میدانم که اگر سعادت دیدارتان را ندارم، اما شما مرا میبینید ، و لطف های پدرانه ی شما را حس میکنم و خدا را به سبب وجودتان شکر میکنم و ان شاءالله به زودی همه عالم فریاد أنا المهدی شما را بشنوند و جهان غرق شادی بشود.🌹
💠دوستان عزیز !
به مناسبت جشن بزرگ #نیمه_شعبان، جشن میلاد امام زمان (عج) را هر چه باشکوه تر برگزار کنیم.🎊
یک یا علی بگید و هر کسی به هر اندازه ای که میتونه سهمش رو ان شاءالله انجام بده و قدمی برای امام زمانش برداره 👌🌺
🌸 پس لطفا از جشنهای خانوادگی و از تهیه شربت و شیرینی و تزئین منزلتون و یا محله تون و یا تدارکاتی که در حال انجامش هستید عکس بگیرید و برای ما بفرستید .😊
🌼حتی میتونید دلنوشته هاتون رو برامون بفرستید ؛ دلنوشته هایی با مضمون اینکه :
چقدر امید دارید که به زودی حضرت مولا ظهور میکنند و چقدر خودتون و خانواده را برای آن روز آماده کردهاید ⁉️
💠 ارسال نظرات و ارسال تصاویر :
👉 @Admin_delbarkade 👈
دیگر چیزی به تاریخ انقضای آرزوهای این سال هم نمانده...
مرا ببخش ای دوست!!!
اگر ناخواسته دلت را شکستم...
اگر در ازدحام صداهای شهر، نشنیدم صدایت را...
اگر همراه روزهای غمگینت نبودم...
مرا ببخش...
اگر نتوانستم آنگونه باشم که میخواستی
اگر خستگیهایم کلامی شد که قلبت رنجید...
مرا ببخش...
حواسمون باشه این روزها فرصت خوبی برای از بین بردن کدورت ها و برگردوندن دوستی و محبت به زندگی هاست...
لحظه لحظه زندگیتون سرشار از عشق♥️
@Delbarkade
❣🍃✿●•۰▬▬▬▬▬