🍃🍃🍃🍃🌹 مامانم و مادرشوهرم مدام میومدن بهم سر می زدن. یه دوست صمیمی هم داشتم مدام میومد دیدنم. خیلی باهم خوب بودیم. همون روزهایی که دوستم میومد این صاحبخونه ی ما هم مدام میومد دم در. اسم دوستم بهار بود. مدام می گفت لاله این صاحبخونه تون چرا اینجوریه؟ خیلی چشمش ناپاکه. فقط بهش می خندیدم. دوست نداشتم چیزی بگم که دیگه نیاد خونه مون. ولی حق با بهار بود. می دونستم هیزه. واسه همین من بیشتر وقت ها درو باز نمی کردم. پشت ايفون جواب می دادم. چند بارم به هادی گفتم جدی نگرفت. منم گفتم اشکال نداره. شاید من اشتباه کردم. حتما این بنده ی خدا کلا سیستمش همینه. تو همون حاملگیم بود که مادر شوهرم بیچاره تو خواب خیلی اتفاقی فوت کرد. اصلا همه تعجب کردیم. بیچاره سن و سالی هم نداشت. نه سکته کرده بود نه دلیل دیگه ای داشت. من مادرشوهرمو دوست داشتم. زن خوب و آرومی بود. تو این سه سالی که عروسش بودم هیچ وقت به حرف درشت به من نزد. هادی که داغون شد بیچاره. شکسته شد. خیلی به مادرش وابسته بود. دلم براش می سوخت. همه تو شوک بودیم. رفتیم خونه ی مادرشوهرم. پدر شوهرم بیچاره خیلی گناه داشت. دلبسته ی زنش بود.45 سال کنار هم زندگی کردن کم نبود. منم با شکم حامله اصلا حال خودمو نمی فهمیدم.... با شکم حامله اصلا حال خودمو نمی فهمیدم.... داغون شده بودم. اینقدر گریه می کردم انگار خدای ناکرده مادر هیچی نمی فهمیدم. بعد از یک ماه عذاداری برگشتیم خونه. کم کم داشت شکمم میومد بالا. اصلا حوصله ی هیچ کاری رو نداشتم. هادی بی جون بود. ولی می رفت سرکار. به نظر خودم سرکار رفتن خیلی برای روحیه اش خوب بود. باعث می شد با آدم ها تعامل کنه و شکسته نشه. کمتر غصه بخوره. همین طور هم شد. روحیه اش کم کم برگشت. برعکس من که تو خونه داشتم داغون می شدم. فضای بسته ی خونه و تنهایی دیوونه ام می کرد. مامانم میومد بهم سر می زد. ولی فایده نداشت که. دوستمم مدام میومد پیشم. از کلوپی فیلم می گرفت و میومد دوتایی می دیدیم. خیلی تو روحيه ام اثر می گذاشت. همون دوره بود که بهم خبر داد که براش خواستگار اومده. دلش می خواست تو مراسمش باشم. منم بدم نمی اومد. اخه خود بهار هم تو خواستگاری من بود. آخ که چقدر مسخره بازی کردیم همون وقتا. هادی بیچاره که حسابی سوژه ی ما شده بود. شب خواستگاریش به هادی گفتم و منو رسوند. یکم استرس داشت. کلا هروقت براش خواستگار میومد همین حالو داشت. اما می دونستم این یکی فرق داره. پسرعموش بود. چندین ساله یواشکی می خواستش. فقط نمی دونست پسرعموش هم می خوادش یا نه؟ تا بلاخره پسرعمو اقدامش رو کرد و اومد خواستگاری. یه کت و دامن اسپرت دادم بهش و پوشید. آرایش قشنگی هم کرد و رفت تو مجلس نشست. منو همه می شناختن. دوستی ما چندساله بود. بودنم اونجا کاملا عادی بود. خلاصه که رفتن حرف زدن و مجلس به خير تموم شد. مشخص شد پسرعموشم خیلی وقته می خوادش. همین شد که قرار عقد رو گذاشتن تا بمونه قراره عروسی که برای یک سال بعد بود. خیلی برای بهار خوشحال بودم چون لیاقتش رو داشت. تو مراسم عقدشم از اول تا آخر خودم بودم. سخت بود ولی رفتم. تو خریدها مدام باهاش می رفتم و میومدم. تو یکی از خریدهاش خسته برگشتم خونه. 💕@Delbarongi 💕

#پاسخ_اعضا به دختری که خواستگار داره اما با کس دیگه دوسته🍃🌹👇🏻 سلام فاطمه خانم خطاب به اون خواهری که ۳ ساله با آقایی آشنا هستن میخواستم بگم که اینکه خواستگارشون که مورد تایید خانوادشونه اصلا نمیشه رو آینده نظر خاصی داد این همه آدم ازدواج میکنن با سختی بعد چند سال صاحب همه چیزی میشن ولی اگه واقعا اینقدر یه اخلاق اون پارتنرشون مطمئن هستن که آدم قابل اعتمادی هست حتما مقاومت کنن تا با اون‌کسی که دوس دارن ازدواج کنن آدم چیزی که آرزوشو داره اگه به دستش نیاره براش میشه حسرت وبعدا واقعا تو زندگی مشترک به مشکل بر میخورن پس همون بهتر با کسی که هم دوسش داره و تقریبا شناخت نسبی روش داره ازدواج کنه 💕@Delbarongi 💕

درخواست راهنمایی از مادرها ی کانال🍃🌹👇🏻 سلام فاطمه جان پیام قبلیمو که نگزاشتی اگه میشه اینو بگذارین من یه مشکلی دارم از مادرا می خوام منو مادرانه راهنمایی کنن من تو سن هیجانی هستم و خوب هی یه نفر دوست دارم هی فراموشش میکنم به مامانمم گفتم مامانم میخنده میگه درست میشه تا حالا 3 بار عاشق شدم از بین رفته اما یکی هست که هرکاری میکنم از بین نمیره 2سالونیمه در تلاشم مامانم میگه شاید قسمته اما من دوست ندارم تو این سن به کسی فک کنم میخوام درس بخونم معلم بشم تازه معلوم نیست که حتما قسمت باشیم از لحاظ فرهنگی هم بهم نمی خوریم واقعا کم آوردم روز شب به فکرشم لطفا بگین چیکار کنم من مذهبیم و نمی تونم بهش بگم چون شخصیت خانم هم پایین میاد 🙁😢 💕@Delbarongi 💕

#پاسخ_اعضا به خانمی که الهیات خونده 🍃🌹 سلام درجواب خانم ۲۵ساله ای که الهیات خوندن و اعتماد به نفسشونو از دست دادن... عزیزم سعی کن تا جایی که میشه با افرادی که حس منفی بهت میدن رابطه تو محدود کنی و بجاش با کسانیکه انرژی مثبت بهت میدن رابطه داشته باش .کاش ما آدما یاد بگیریم بیشتر از هرکسی باید خودمونو دوست داشته باشیم و به خودمون احترام بزاریم رابطتو باخدا قویتر کن کارای موردعلاقتو انجام بده من خودم چند وقته ورزش میکنم و کلی حالمو خوب میکنه اگر فرصت رفتن به باشگاه رو نداری میتونی خونه ورزش کنی مگه ما چقدر عمر میکنیم که بخاطر حرفهای بقیه حرومش کنیم مطمئن باش آدمهایی که از بقیه ایراد میگیرن و حسادت میکنن خودشون مشکلات روحی بیشتری دارن امیدوارم خدا آرامش به قلب پاکت بده بانو 💕@Delbarongi 💕

#پاسخ_اعضا 🌹🍃 سلام فاطمه بانو جان خوبی؟ 💖 سلام در جواب اون مادر شوهر که با عروسش بد رفتاری میکنه خدا آدم هارو طوری آفریده که از رفتار بد بدشون بیاد واز رفتار خوب خوششون بیاد و به این میگن فطرت عه راستی خودتون گفتین معلم ادبیاتین پس باید بهتر از منی که هنوز دبیرستانم بدونین و حالا اگر انسانی از بدی کردن به دیگران لذت ببره بیماری داره به نام سادیسم که باید درمان بشه من دکتر خوب میشناسم اگه می خواید شماره بدم. و دوم اگه رفتی دکتر دیدی سادیسم نداری خدمتتون عرض کنم که شما طبق عقیده من از حیوان پست تری می دونی چرا؟ چون حیون فطرت نداره و وحشی و رحم نداره وکسی فطرت داشته باشه و بدی کنه از حیوان پست تر به اصطلاح مادر شما به بچتون هم رحم نمی‌کنید و می خواین عشقشو طلاق بدید پس لیاقت اسم مادر هم ندارین بله حرف شما کاملا درسته اما بالعکس شما لیاقت همچنین عروسی رو نداری خیلی از اعضای محترم گروهی با احترام باهاتون صحبت کردن که آفرين دارن ولی من عقیده دارم که آدم هایی مثل شما لیاقت صحبت با احترامو ندارن من اونقدر از این پیام عصبانی شدم که خیلی دارم خودمو کنترل میکنم که حرف هایی که لیاقتشو دارین رو بهتون نگم امید وارم هدایت شی 💕@Delbarongi 💕

عاشقانه ای زیبا😍🍃🌹 خاله ام ۲۵ سال پیش با نامزدش سرسفره عقدمیشنن اختلاف و درگیری بین خانواده ها باعث شدعقدشون بهم بخوره وهمچی کنسل شه !! گذشت وگذشت نه خاله ام ازدواج کردونه اون آقا!! دوسال پیش با وساطت بزرگ فامیلمون مجدد اومدن خواستگاری. موقع خوندن خطبه عقددوتاشون اشک میریختن ... اون آقا طلاهایی که واسه خاله ام گرفته بود نگهشون داشته بود)): خاله ام هنوز روسری وعطرهدیه تولدشو نگه داشته بود))😇🌹 واقعاظلم کردن بهشون و۲۵ سال از بهترین روزای عمرشون رو ازشون گرفتن. وفاداری این شکلیه دوستانتانا ایکاش اطرافیان دخالتاشون رو کم کنن... 💕@Delbarongi 💕

آخرین پاسخ به مادرشوهر حسود🍃🌹 سلام وعرض ادب خدمت شمابزرگواران و اون مادرشوهرعزیزی که کارهایی انجام میده که هنوز قبول نکرده پسرش بزرگ شده و باید بره سر زندگیش هربار خداروشکر کن که تواین اوضاع جامعه واقتصاد داری پسرتو سروسامان میدی ، بدون ثواب کارت برابر با حاجی هایی هست که الان دارن طواف کعبه می کنن که خوشا ب سعادت که این کارو کنی مادرشوهرعزیز اول باخودت کناربیا ، خودتو ببخش، از لحظات شیرین وقشنگ عروسی پسرت لحظه لحظه اش استفاده کن دیگه این روزهای قشنگ برنمیگرده ، شماحامی وپشتیبان پسر وعروست هستی، باهاشون صحبت کن وبگو که مثل کوه واسشون هستی،بگو هرجاتوزندگی مشکل وگرفتاری داشتن در کنارشونی، نه اینکه خودت براشون گرفتاری درست کنی ، شمامعلمی و حقوق بگیرهستی چه ایرادی داره ماهیانه به عروست حقوقی بدی بدون منت ،چرا که پسرت شاید پولی نداشته باشه اماشماکاری میکنی که خدانکرده پسروعروست پاشون نلغزه دنیا خیلی قشنگه مادرمن، این عروس نشه عروس دیگه هم برات بیادهمین میشه چون شماباخودت داری حسادت میکنی نه عروست خواهرعزیزم لباس عروسی پسرتو تن کن بزار توفامیل وجمع بگن به این میگن یک مادر، پاشو خودتو وخانوادهارو آماده ومتحدکن که یک عروسی آبرومندانه بگیری و بفرستی برن سرزندگیشون ، خودتم ب فکر جوان شدن خودت باش چراکه بچهاونوه هات بهت نیازمندن ، 💕@Delbarongi 💕

#ارسالی_اعضای خوش ذوق و خوش صدامون🍃🍃🍃🌹🌹 وقتی مادرم از کربلا اومد با اون سن کم متوجه شدم که روی زمین بهشتی وجود داره که اسمش بین الحرمینه.... 🍃🍃🍃🍃 احسنت به این صدا و هنر... کلیپی که از دیدنش هرگز سیر نمیشین🍃🍃🍃🌹🌹 گویندگی این کار توسط خودشون انجام گرفته شما میتونید کارهای ایشون روباهشتک#گویندگی پیدا کنید 🍃🍃🌹🌹 💕@Delbarongi 💕

🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 دعا کنیم خوشی باشد عشق باشد صلح باشد زمین جای قشنگی باشد، برای زندگی.... 🍃🌹 💕@Delbarongi 💕

🍃 عصرتون دلبرررونه 😇🌹 🍃

دست به هرکاری میزنم خراب میشه🍃🌹👇🏻 راهنمایی هاتون رو با اسم مهری ارسال کنید 🌹🌹

🌹🍃🍃🍃🍃🍃 سلام آبجی مهربونم میشه ی خواهش کنم تو کانال بزارید اسمم مهری ۴۱سالمه مجردم یعنی ی بار ازدواج کردم جدا شدم دیگه کسی نبود منوبخواد بدقیافه هم نیستم نمیدونم دلیلش چیه تو این ده سال هیچ کی نخواسته همه موندن نمازخوان روزه قرآن همش هستم چادری اگه بگم مرد۶۰ساله هم خواستم نشده نخندین چکارکنم مشکلم ازدواج نیست کلا دست به هرکاری میزنم خراب میشه برای پیدا کردن ی کار توخونگی نامه تا پیش رئیس جمهور نماینده شهر هم دادم نشده بهم خندیدن این چه نامه ایه گفتم احتیاج دارم خلاصه بهم محل نزاشتن برم بیرون برای کار مادرم کلمو درمیاره منومیکشه چکارکنم دوست ندارم حتی تو فامیل همه رفتن سرزندگیشون به منم اهمیت نمیدن چون مطلقه هستم کار بهم ندارن خلاصه ازهمه جا بریدم باور کنید هیچ کی خوشش ازمن نمیاد میدونید چرا طلاق گرفتم کار به اعتیادش نداشتم بخاطر اینکه چادری محجبه بودم بیرون خونه منو میزد هروز مجبور شدم جای سالمی برام نماند انقدر زدم الانم دعا کردم بمیرم اینم نمیشه تحملش برام سخت شده دوست دارم دیگه نباشم چون اهل دروغ نیستم چون حجاب دارم هیچ کی بهم محل نمیزاره الان داشتم آرزوی مردن میکردم باور کنید نمی کشم خواهش میکنم همه راه رفتم برام دعا کنید سرنمازهاتون بگید خدایا مهری غلامی کمکش کن تا اونم به آرزوهای خیرش برسه منم به حاجتام برسم بادل پاک و زبان پاکتون منم حاجتمو بگیرم از خودم میترسم دارم کم کم ایمان و ازدست میدم میخوام خوب باشم التماس میکنم منم دعا کنید ببخشید طولانی شد 💕@Delbarongi 💕