#پاسخ_اعضا به بچه🌹🍃🍃 سلام فاطمه بانو ممنون از کانال تون در جواب این مادر ۲۰ ساله من چندتا راهنمایی میکنم در رابطه با خودتون و پسرتون اول اینکه بچه ها اصلا نمیدونن لجبازی یعنی چی اصلا بلد نیستن شاید اگه کاری میکنه بخاطر اینه که بهش توجه کنید حالا چجوری اونو از کار هایی که میکنه منصرف کنید یا کلا فراموش کنه براش یک دفتر نقاشی بگیرید و مداد رنگی شما بکشید اون نقاشی کنه یا اون بکشه شما نقاشی کنید یجور رقابت هم میشه بین مادر و پسر😁😊 بعد باهاش کاردستی درست کنید کاغذ رنگی بگیرید نه زیاد دو سه تا کافیه اگه از قیچی میترسید بچه دست بگیره اورگامی درست کنید اینجوری بچه ی خلاقی میشه شعر های کودکانه باهاش بخونید و بهش یاد بدید و از این قبیل کارها اولش شاید سخت باشه ولی بعد برای خودتون هم عادت میشه که با بچه بازی کنید 💕@Delbarongi 💕

#پاسخ_اعضا به دختر نوجونمون🍃🍃🍃🌹 سلام در پاسخ به اون دختر خانم نوجونی که معتقدن خانودشون درکشون نمیکنن خواهر من شرایط زندگی خیلی سخته من کاملا شمارو درک میکنم توی سنی هستین که باید بهتون توجه بشه و خیلی از خواسته هاتون به خاطر سنی هست که توی اون قرار دارین بنظرم سعی کنین رابطتتون رو با مادرتون قوی تر و صمیمی تر کنین بهشون مهربونی کنین براشون وقت بزارین دستشون رو ببوسین اگر سرتون داد زد زود قهر نکنین و سرشون داد نزنین وقتی بهشون مهر و محبت کنین متوجه میشین که یواش یواش چه تغییری توی رفتارشون به وجود میاد .باهاشون منطقی و مودبانه حرف بزنین .خواسته هاتون رو جلوی دیگران ازش نخواین و شما هم سعی کنین شرایط سخت ایشون رو درک کنین. من از بچگی توی ناز و نعمت بزرگ شده بودم چیزی نبود که نداشته باشم جایی نبود که نرفته باشم بهترین معلم خصوصیا بهترین اسباب بازی ها بهترین وسایلا رو داشتم تا اینکه پدرم ورشکست شد شرایط خیلی سخت شده بود تا حدی که نیاز های روزانمون رو هم نمیتونستیم بر طرف کنیم دقیقا توی همین سن شما بودم و خیلی برام سخت میگذشت اما گاهی باید صبر کنیم از بعضی خواسته هامون بگذریم و کنار خانواده ها باشیم بالاخره قسمتی از سنگینی بار اونها رو هم قراره ما به دوش بکشیم و این کاملا طبیعیه چون ما یه خانواده هستیم... 💕@Delbarongi 💕

#سوال شما با فال🍃🍃🍃🍃🌹 سلام خسته نباشید دوست من ۱۳ سالشه عاشق یه پسر ۲۳ ساله شده که یه خواهر داره و اسمش ایلیا است دوست من ازمن پرسید که به نظرت چیکار کنم من به مادرم گفتم و جواب دادا خیلی زود درگیر عشق عاشقی شده ولی جرم نیست باید بره به پسره بگه که دوستم به پسره گفته و جواب پسره خسته نباشید بوده دوستم بهش گفته یعنی تو منو دوست مداری اونم جوابی نداده تو فال دوستم افتاده که دوست داره لطفا نظر بدید که چیکار کنه شهریور ماهی هست و این فال براش در اومده عکسشو بالا میزارم 💕@Delbarongi 💕

سنی نداشتم که.... 🍃🍃🍃🍃🍃🌹 .

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 نداره. میدونستم اگر خیلی بهش اصرار کنم عصبانی میشه و با هم دعوامون میشه. بعد از چند دقیقه از جاش بلند شد و به سمت گاو صندوق که تو اتاق بود رفت. چند تا دسته پول با خودش برداشت و بیرون آورد. با گوشیش شماره ای رو گرفت و بعد از چند تا بوق جواب داد گفت بیا دم در.. خیلی کنجکاو بودم که این پول رو برای چی به اون پسر داد. جرات پرسیدن هم نداشتم. بیخیالش شدم به تخت خوابم رفتم و خوابیدم. احمد آقایه چند وقت خیلی مشکوک شده بود. صبح زود از خونه می رفت بیرون أخر شب برمیگشت.هرچی ازش می پرسیدم که کجا میری و میای، یا جواب سربالا میداد یا که دعوا راه مینداخت. دلم خیلی برای سعید تنگ شده بود اما چاره ای نداشتم. بعضی اوقات با خودم فکر میکردم همه چی رو برای رویا تعریف کنم شاید اون بتونهکمکم کنه اما بعد با این فکر که اون دختر احمد آقاست ترس تمام بدنم را میگرفت.يه شب احمد آباد تا آخر شب بیرون بود، تقریبا نصف شب بود که برگشت. مست مست بود، اینقدر حالش بد بود که حتی توان راه رفتن نداشت و تلو تلو میخورد. کمکش کردم که بشینه. وقتی نشست با خودش می گفت میکشمت. نمیدونستم با کی بود فقط میدونستم از دست یکی خیلی عصبانیه.همونجا روی مبلوابش گرفت. صبح روز بعد که از خواب بیدار شدم احمد آقا رو توی خونه ندیدم. بعد از چند ساعت زنگ خونه به صدا دراومد. رفتم در رو باز کردم دیدم چند تا مرد پشت در وایسادن. یکی از اون مرد ها تا منودید گفت بگو بابات بیاد دم در. گفتم منظورتون آقای باقریه؟ عصبانی شد وگفت حالا هر خری که هست برو بگو بیاد دم در کارش دارم. گفتم نیستن نمیدونم کجا رفتن. گفت خرخودتی برو بگو بیاد دمهرمنو عصبانی نکن.گفتم باور کنید خونه نیست نمیدونم کجا رفتن. تا اینو گفتم منو هول داد و در رو باز کرد و وارد خونه شد. دنبالش رفتم گفتم آقا کجا میرین ؟ كل خونه رو گشت و وقتی مطمئن شد نیستش رفت بیرون. تمام روز رو استرس داشتم. شب که شد احمد آقا به خونه برگشت همه چیز رو براش تعریف کردم و پرسیدم اینا کی بودن ؟ تا اینو گفتم عصبانی شد و سرم داد کشید و گفت به تو 💕@Delbarongi 💕

حرف اعضا به فرق بین خانواده ها🍃🍃🍃🍃🌹 سلام تو ھم دیگ خانوادہ ی شوھرتو دعوت نکن اگ ھم شوھرت دعوتشون کرد یا خودشون اومدن سعی کن مثل شوھرت کہ با خانوادت رفتار میکنہ باھاشون سرد برخورد کنی اونموقع شوھرت متوجہ رفتار اشتباھش میشہ۔میدونم اینکار سختہ برات ولی یکی دوبار انجام بدی شوھرت یکم بہ خودش میاد۔ 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام فاطمه بانو آخرین پیامی که گذاشتید در مورد ارسالی اعضاء که نوشته شوهرشون بین خانواده خودشون با ایشون فرق میذارن شوهرمنم تقریباً همین جوریه اما نه به این شدنی که این خانم تعریف کردن اما مثلاً اینجوریه که وقتی خانواده ی خودش میان چند نوع میوه و شیرینی میگیره میاره و حتماً هم تاکید میکنه دوسه نوع غذا درست کن اما خانواده ی من که میان یه نوع میوه میگیره و یه نوع غذا میگه کافیه ، وقتی هم میخوام دعوتشون کنم اول سروصدا میده ولی بعد که اومدن رعایت میکنه لطفاً راهنمایی کنید جالب اینجاست که خونه ی اقوامش که میریم کاملا ساده رفتار میکنن گاهی میوه هم جلومون نمیذارن 💕@Delbarongi 💕

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 تا شقایق هست زندگی باید کرد.... 🍃🍃😇 💕@Delbarongi 💕

پاسخ شما به آسمان.... 🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام فاطمه بانو جان درمورد کسی که نظر داده بودن درباره اسمان جان خواستم بگم که اولا شما جای ایشون نبودید پس نبابد قضاوت کنین، منم حرف شمارو قبول دارم که میگید هرچقدر خانواده بد بودن نباید عفتو پاکدامنی خودش رو از بین ببره ولی شاید خودشم از این کاراش پشیمون شده باشه اون زمان جوان بوده و جاهل مادر پدرشونم که اصلا حواسشون نبوده، بخاطر کمبود محبت با هر پسری که بهش محبت میکرده دوست میشده، بعدشم ربطی به غیرت نداره اون زمان محمد عاشق بوده( شایدم نبوده) و عشق چشاشو کور کرده بوده، و اینم قبول دارم که تقاص گناهانشونو دارن پس میدن. آسمان جان امیدوارم که خدا گناهاتونو بخشیده باشه و زندگیت روبه شادی و خوشحالی بره، درضمن اگه شغلی داری که خرچو مخارجتو درمیاره چرا طلاق نمیگیری..؟ 💕@Delbarongi 💕

عزیز میگفت 🍃🍃🍃🍃🍃🌹 عزیز می‌گفت: برای درکنار هم موندن باید خیلی چیزارو بخشید، خیلی حرفارو نشنیده گرفت، از خیلی کارها عبور کرد.برای در کنار هم موندن باید بخشنده‌ترین و قوی‌ترین بود نه زیباترین و باهوش‌ترین. آدما وقتی می‌تونن مدت‌های طولانی کنار هم بمونن که یاد بگیرن چطور با هم کنار بیان. اگه گاهی تو حال خوب هم شریک نمیشن دستی هم به حال بد هم نکشن. هیچ حال بدی موندگار نمی‌مونه همون طور که حال خوب هم، همیشگی نیست. عزیز می‌گفت: اول از هر چیزی برای در کنار هم موندن باید یاد بگیری چطور میشه با کوچیک‌ترین چیزها، از زندگی لذت برد، خندید و شاد بود.. 😇🌹 💕@Delbarongi 💕