#دغدغه ی دختر نوجونمون🍃🌹 دخترای گلی که از دبیرستان و این مرحله گذشتن هم گروهی تون رو راهنمایی کنید 🌹 سلام.من امسال سال دهم دوران تحصیلی هستم همونطور که میدونین این روزا دغدغه همه مون شده انتخاب رشته تحصیلی من قبل از این که برگه هدایت تحصیلی رو نگاه کنم نظرم روی رشته حسابداری هنرستان بود چون خیلی تعریفشو شنیده بودم امروز وقتی رفتم برای تحویل گرفتن پرونده دیدم که برای رشته ریاضی فیزیک بالاترین نمره رو آوردم کلی توی اینترنت سرچ کردم و تحقیق کردم ولی چیز به درد بخوری پیدا نکردم الان سوال من از شما دوستان عزیز اینه که بنظر شما کدوم از این رشته‌ها موقعیت بهتری دارن؟من واقعاً سر در گم شدم دودل شدم برای انتخاب رشته حسابداری و ریاضی و بین این دو تا گیر کردم از طرفی حسابداری هنرستان هست بعد ازگرفتن مدرک دیپلم میشه از طرف مدرسه برای کارآموزی وارد بازار کار شد و شروع به کار کردن کرد از طرفی توی اینترنت خیلی از افرادی که حسابداری خونده بودن پشیمون بودن و از کار سخت شون گلایه داشتن من برای رشته ریاضی فیزیک هم کلی تحقیق کردم یه سری گفته بودن باید علاقه باشه یه سری گفته بودند که آینده کاری اصلا نداره یه سری تعریفشو کرده بودند و یه سریای دیگه گفته بودن که این رشته خیلی سخت تر از تجربی هست اصلا بازار کاری نداره و اگر کسی قرار بر این باشه که بخواد ریاضی بخونه بهتره تجربی بخونه این رو هم اضافه کنم من هیچ چیزی در مورد رشته های دبیرستان نمیدونم.من زمانی که با نظرات مختلف اعضایی که ریاضی خونده بودند روبرو شدم بیشتر سر در گم شدم الان از شما دوستان عزیز خواهش می کنم لطفاً به من هم مثل دخترتون کمک کنید واقعا تو دوراهی موندم اینم بگم من اهل روستا هستم و امکان مشاوره رفتن ندارم توی مدرسه مون چیزهای زیادی درباره انتخاب رشته نگفتن یعنی بهتره بگم اصلاً هیچ چیزی درباره انتخاب رشته بهمون نگفتن من از حفظیات بدم میاد برای همین علاقه ای به رشته انسانی ندارم.فعلا نظرم روی حسابداری و ریاضی هستش از طرفی از این میترسم که برم رشته ریاضی رو بخونم و بعد از تو این رشته موفق نشم و از طرف دیگه‌ای واهمه دارم برای رفتن به رشته حسابداری برای موقعیت شغلی کمتر کار بیشتر و خستگی زیاد و میترسم پشیمون بشم و یه چیز دیگه اینکه من اخیرا شنیدم کسایی که رشته های دبیرستان شون حسابداری بوده بعدا توی دانشگاه میتونن فرهنگیان بخونن و معلم میشن آیا این صحت داره؟! از همتون درخواست می کنم به من کمک کنید تا یه انتخاب عاقلانه داشته باشم و مسیر درست زندگیم رو انتخاب کنم بدون پشیمانی😞 ممنونتون میشم اگه درباره همه چیز و همه جزئیات، درسهای تخصصی،سختی ها راحتی ها مشاغل و همه چیز های این دوتا رشته رو برام بگید چون واقعاً هیچی درباره‌اش رو نمیدونم😕لطفاً اگر دبیر ریاضی یا مشاور تحصیلی توی کانال هست آیدیش بزاره و من رو راهنمایی کنه من از همتون سپاسگزارم🙏🌸 💕@Delbarongi 💕

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 بخند برایم لبخندت را به هر دری زدم دوا شد.... 🍃🌹 💕@Delbarongi 💕

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 به خدا اعتماد کن او هر چیزی را به قشنگ ترین حالت ممکن به تو می دهد اما به زمان خودش.... 🍃🌹 💕@Delbarongi 💕

#پاسخ_اعضا به سوال #ادمین 🍃🍃🍃🌹🍃🌹 سلام پاسخ به سوال فاطمه بانو به نظر من صددرصد نه اقتصاد نه فقر نه چیز دیگری درخیانت دوجنس مرد وزن به همسران وتحمل چنین گناهی میشه البته بااینکه جامعه ی ما مسلمان هست اما متٱسفانه بیشتر زنان ومردان جامعه ما اعتقاد ب دین خودشون ندارن وبه اون عمل نمکنن اگه بفکر اخرت وروز روبرو شدن باخداوند وبا چه رویی باپروردگار روبرو میشدن صد درصد از چنین گناهی خودداری وچشم پوشی میکردن پس درنتیجه ایمان واعتقاد بیشتر اونها ضعیف هست وفقط دنیا برای اونها مهمه 💕@Delbarongi 💕

#پاسخ_اعضا به صندلی جلو🍃🍃🍃🍃🌹 سلام در مورد این خانم که علاقه دارند صندلی جلو ماشین بشینم. اول که باید بگم عزیزم همسر خوبی داری و مشکل دیگری نداری که این موضوع برایت خیلی مهم است. شاید هم سنت کمه وپختگی لازم رو نداری عزیزم از روز اولی که خدا کمک کرد ماشین خریدیم هر وقت که قرار شد جایی بریم که مادر همسرم هم باشند خودم پیاده شدم و اجازه ندادم عقب بشینن،به ادبی میدونستم که پشتم به یک بزرگتر باشه ،اونم کسی که برای همسرم خیلی عزیز است.و هر طور که با مادر خودم رفتار کردم با مادر ایشان هم رفتار کردم. بعضی وقتها مثل روز مادر کادویی که برای ایشان خریدیم از کادوئو خودم یا مامانم خدا‌بیامرزم گران قیمت‌تر بود.ولی این موضوع را فقط همسرم میدانست. هر وقتم میگن خداروشکر ماشین دارین یا هر چیز دگه‌ای میگم مادر‌جان از لطف‌خدا ودعای شما بوده اگر جایی وارد میشدن که من بودم حتما بلند میشدم وجای خودم رو به ایشان میدادم وقبل از مادر‌شوهرم نمیشینم اهل زبون بازی و ریا کردنم نیستم. این جز تربیت خانوادگیم بوده وچیزی هست که همیشه مادرم خدابیامرز بهمون گوش زد میکرد. مطمئن باش اگر دل از اون صندلی جلو بکنی و قبل از اینکه بهت بگن خودت پیشنهاد بدی دل همسرت رو برای همیشه به نام خودت کردی. هر چند که با بحثی که با مادرشوهر وهمسرت برای صندلی راه انداختی اونا رو حساس کردی ولی بازم دیر نشده مطمئن باش روزی میرسه که خودش میگه مادر من عقب کنار بچه‌ها راحت‌ترم در ضمن اینم بهتون بگم که مادرشوهر من اوایل بامن خیلی مشکل داشتن من عروس اولشون بودم ولی نه من رو پاگشا کردن نه دیدن بچم اومدن. پدر‌شوهرم تنها اومد بچه‌ام رو دید. ۳ماه استراحت دائم داشتم حتی بهم زنگ نزد. اگر خونشون نیرفتم فقط جواب سلامم رو میداد. اگر شب میرفتیم میگفت من خوشم نمیاد مهمون شب بیاد خونم. گرسنه برمی‌گشتیم. نون‌پنیر یا تخم‌مرغ میخوردیم اگر دعوتی بودیم برامون غذا درست میکرد. وقتی پسرم دو ماه شد دیدیم کسی نیومد پیشمون خودمون یه شب رفتیم اونجا وپدرشوهرم به‌زور پسرمو داد بغل مادرشوهرم بچه رو نمیگرفت. حتی نمیدونستم سر جی داره اذیت میکنه. ولی با این وجود همیشه براش احترام قائل بودم. وقتی از ماشین پیاده میشدم در جلو رو براش باز میکردم با اخم بهم نگاه میکرد بهش میگفتم بفرمایید وقتی مینشست با احترام در رو براش میبستم. خیلی سختی کشیدم و حرف شنیدم ولی هیچ‌وقت از احترامم نسبت به ایشان کم نکردم. الان همین که میگه خدا مادرت‌بیامرزه برام کافیه ببخشید طولانی شد. 💕@Delbarongi 💕

سوال اعضا🍃🍃🍃🍃🌹 سلام من هم میخوام از زندگیم بگم بعضی وقتا احساس میکنم نمیتونم این همه فشارو تحمل کنم از آینده میترسم اما خیلی منتظرم که زودتر برسه من ۱۶ سالمه قراره برم کلاس یازدهم عاشق پزشکی ام اینو الکی نمیگما خیلی خیلی دوسش دارم چند ساله فکرو ذکرم اینکه دکتر بشم برم دانشگاه ما توی روستا زندگی می‌کنیم اینجا خیلی از دخترا درس میخونن اما خب زود ازدواج میکنن من عاشق درسم هیچ وقت نمیتونم به ترک تحصیل فکر کنم اما مامانم همیشه میگه من از خدامه تو ترک تحصیل کنی البته اونم یه جوری حق داره چون بیشتر خرج تحصیلم با مامانمه بابام که از وقتی یادم میاد معتاد بود دوسالی میشه که ترک کرده اما خب همیشه تو خونست وسرکارنمیره من که هیچ وقت دوسش نداشتم الانم ندارم چون علاوه بر اینکه از گذشتم خاطره خوبی ندارم بلکه بابت ترسی هم که دارم ازش بدم میاد مامانم میخواد من زود ترک تحصیل کنم درس نخونم اما من میترسم من اگه درس نخونم خودکشی میکنم اما هیچ کس بهم فکر نمیکنه الان که باید برا کنکور بخونم هر روز با یه زخم زبون مامانم حس درس خوندنو از دست میدم کلا از زندگیم نا امید شدم میترسم آیندم اونجوری که سال ها رویا بافتم هدر بشه با این همه مشکلی که دارم اما بازم امیدم به خداست که به آرزوهام برسم اما باز میترسم هر روز مامانم دنبال راهیه که منصرفم کنه از درس خوندن منم که بیشتر از خونوادم معلمام تشویقم کردن برا خوندن احساس افسردگی میکنم از هر جهت فشار رومه اما مامانم هر روز یه جوری دلمو میشکنه خوشحال میشم راهنماییم کنین 💕@Delbarongi 💕

🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 عزیز من غصه نخور قصه نویس خداست.... 🍃🍃🌹 💕@Delbarongi 💕

🍃 صبحتون زیبا 😇🌸 .

عاشقانه های زهرا و علی🍃🍃🍃🌹 🍃🌹مولا علی علیه‌السلام وقتی می خواستند حضرت زهرا سلام الله علیها را صدا کنند می فرمودند: 🌹نفسی لک الفدا (جان علی به فدایت) 🌹حبیبتی زهرا بنت رسول الله 🌹زهرا جان و 🍃🌹جوابی که از حضرت زهرا سلام الله علیها می شنیدند: 🍃🌹روحی لک الفدا(روحم به فدایت علی) 🍃🌹ابوتراب 🍃🌹علی جان 🍃🌹زیبا صداکردن* زن و مرد، بهترین شیوه برای *ابراز محبت* است. 💕@Delbarongi 💕

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 بشنویم ادامه مستند صوتی.... 🍃👇🏻🌹 .

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 🌸🍃مستند صوتی شنود، قسمت ۱۲ (تجربه نزدیک به مرگ یک مسئول امنیتی در بیمارستان بقیه الله تهران 🌸🍃 استرسی که کارمند شرکت تحمل کرد، را درک می کردم عاقبت مسئولی که به فکر نیروهایش نبود. 🍃🌸 زبان ترکی را متوجه شدم تک تک گناهان زیر دست را برای مسئول می نوشتند 🌸🍃 گناه مسئول، مثل آتشی بود که منتشر شد. مسئولین در دوران امام زمان علیه السلام 🍃🌸 خدا هرکس را دوست دارد بار شیعیانش را به دوش او می گذارد. 🌸🍃 معنای تهی بودن را فهمیدم برای خدا چه کنیم؟ 🌸🍃 مثالی جالب برای هیچ بودن انسان به چه چیزی افتخار می کنی؟ 🍃🌸 چگونه تمام زندگی ما، تقرب به خدا باشد؟ تا به حال به یتیم مثل بچه خودت رسیدگی کردی؟ 🍃🌸شبهه ستارالعیوبی خداوند و افشای سر چه موقع گناه لذت بخش می شود؟ 🍃🌸 آثار ظاهری و باطنی گناه 💕@Delbarongi 💕

#پاسخ_اعضا به صندلی جلو🍃🍃🍃🍃🌹 سلام در مورد این خانم که علاقه دارند صندلی جلو ماشین بشینم. اول که باید بگم عزیزم همسر خوبی داری و مشکل دیگری نداری که این موضوع برایت خیلی مهم است. شاید هم سنت کمه وپختگی لازم رو نداری عزیزم از روز اولی که خدا کمک کرد ماشین خریدیم هر وقت که قرار شد جایی بریم که مادر همسرم هم باشند خودم پیاده شدم و اجازه ندادم عقب بشینن،به ادبی میدونستم که پشتم به یک بزرگتر باشه ،اونم کسی که برای همسرم خیلی عزیز است.و هر طور که با مادر خودم رفتار کردم با مادر ایشان هم رفتار کردم. بعضی وقتها مثل روز مادر کادویی که برای ایشان خریدیم از کادوئو خودم یا مامانم خدا‌بیامرزم گران قیمت‌تر بود.ولی این موضوع را فقط همسرم میدانست. هر وقتم میگن خداروشکر ماشین دارین یا هر چیز دگه‌ای میگم مادر‌جان از لطف‌خدا ودعای شما بوده اگر جایی وارد میشدن که من بودم حتما بلند میشدم وجای خودم رو به ایشان میدادم وقبل از مادر‌شوهرم نمیشینم اهل زبون بازی و ریا کردنم نیستم. این جز تربیت خانوادگیم بوده وچیزی هست که همیشه مادرم خدابیامرز بهمون گوش زد میکرد. مطمئن باش اگر دل از اون صندلی جلو بکنی و قبل از اینکه بهت بگن خودت پیشنهاد بدی دل همسرت رو برای همیشه به نام خودت کردی. هر چند که با بحثی که با مادرشوهر وهمسرت برای صندلی راه انداختی اونا رو حساس کردی ولی بازم دیر نشده مطمئن باش روزی میرسه که خودش میگه مادر من عقب کنار بچه‌ها راحت‌ترم در ضمن اینم بهتون بگم که مادرشوهر من اوایل بامن خیلی مشکل داشتن من عروس اولشون بودم ولی نه من رو پاگشا کردن نه دیدن بچم اومدن. پدر‌شوهرم تنها اومد بچه‌ام رو دید. ۳ماه استراحت دائم داشتم حتی بهم زنگ نزد. اگر خونشون نیرفتم فقط جواب سلامم رو میداد. اگر شب میرفتیم میگفت من خوشم نمیاد مهمون شب بیاد خونم. گرسنه برمی‌گشتیم. نون‌پنیر یا تخم‌مرغ میخوردیم اگر دعوتی بودیم برامون غذا درست میکرد. وقتی پسرم دو ماه شد دیدیم کسی نیومد پیشمون خودمون یه شب رفتیم اونجا وپدرشوهرم به‌زور پسرمو داد بغل مادرشوهرم بچه رو نمیگرفت. حتی نمیدونستم سر جی داره اذیت میکنه. ولی با این وجود همیشه براش احترام قائل بودم. وقتی از ماشین پیاده میشدم در جلو رو براش باز میکردم با اخم بهم نگاه میکرد بهش میگفتم بفرمایید وقتی مینشست با احترام در رو براش میبستم. خیلی سختی کشیدم و حرف شنیدم ولی هیچ‌وقت از احترامم نسبت به ایشان کم نکردم. الان همین که میگه خدا مادرت‌بیامرزه برام کافیه ببخشید طولانی شد. 💕@Delbarongi 💕