💕 روزی پادشاهی ولخرج هنگام عبور از سرزمینی با دو دوست جوان ملاقات كرد.🍃🍃🍃💕 این دو دوست بینوا كه تا آن زمان با گدایی امرار معاش می‌كردند، همچون دو روی یك سكه جدانشدنی به نظر می‌رسیدند. پادشاه كه آن روز سرحال بود، خواست به آنها عنایتی كند. پس به هر كدام پیشنهاد كرد آرزویی كنند. ابتدا خطاب به دوست كوچك‌تر گفت: به من بگو چه می‌خواهی قول می‌دهم خواسته‌ات را برآورده كنم. اما باید بدانی من در قبال هر لطفی كه به تو بكنم، دو برابر آن را به دوستت خواهم كرد! دوست كوچك‌تر پس از كمی فكر با لبخندی به او پاسخ داد: «یك چشم مرا از حدقه بیرون بیاور..!» یادتون باشه حسادت رفیق از رقابت رقیب خطرناک تره..... ❣مدارتان را مدیریت کنید؛ 💕@delbarongi💕

#پاسخ_اعضا 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام فاطمه خانم. در جواب اون دختر خانمی که گفتن نمیدونن ازدواج کنند یانه. باید بگم ازدواج سنت پیغمبر ه. وانسان برای بقای نسل باید تولید مثل کنه وچه بهتر که فرزندی راکه میخواد از طریق درست وشرعی وقانونی باشه ولی اینکه بتونه زندگی بسازه باید به بلوغ اجتماعی وروانی رسیده باشه. باید استانه تحمل درد ونداری بدبختی وبچه داری رو داشته باشه. باید راه رسم سوهرداری رو بلد باشه. متاسفانه در جامعه امروز ما بچه ها پرتوقع وکم تحمل هستن یعنی اینده نگری که هیچ. اینده اش تانوک دماغشونه. فکر میکنن همین که شعار بدهن چهار تا ماتیک وی خط چشم بکشن یاد گرفتن زندگی کردنو 💕@delbarongi💕

حضانت فرزندان پس از طلاق با پدر است یا مادر؟🍃🍃🍃🍃🍃🌹 🔹طبق قانون، اولویت حضانت و نگهداری فرزندان پس از طلاق والدین تا سن هفت سالگی با مادر و سپس با پدر است. 🔹بعد از هفت سالگی، اگر پدر و مادر در خصوص حضانت فرزندان با یکدیگر اختلاف داشته باشند، دادگاه تشخیص میدهد که فرزندان با پدر زندگی کنند و یا مادر. 🔹 اگر مادر در مدتی که حضانت فرزند را بر عهده‌ دارد، ازدواج کند، حق حضانت با پدر است. 🔹همچنین بر اساس قانون، اگر در صورت عدم مواظبت یا انحراف اخلاقی پدر یا مادری که حضانت فرزندان را برعهده دارند، سلامتی جسمی و یا تربیت اخلاقی فرزند در معرض خطر باشد، دادگاه می‌تواند به تقاضای نزدیکان طفل یا رییس حوزه قضایی هر تصمیمی را که به صلاح فرزندان است، بگیرد. 🔹اگر زن و مرد درباره ملاقات فرزندان به توافق نرسند، دادگاه زمان و مکان ملاقات را تعیین میکند و زن و مرد باید تابع آن باشند، زیرا در غیر این صورت مجازات می‌شوند. 🔹 همچنین نفقه و خرج و مخارج فرزندان پس از طلاق والدین، در هر حالت با پدر آنهاست. این بدان معناست که اگر حضانت با مادر هم باشد، مخارج فرزندان با پدر است. 🔹یک باور غلط درباره حضانت فرزندان پس از فوت پدر وجود دارد که متاسفانه در بسیاری از سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی نیز ترویج داده می‌شود. بر این اساس، بسیاری به اشتباه فکر می‌کنند پس از فوت پدر، حضانت فرزندان با پدربزرگ پدری آنها و یا عمو آنها است. این درحالی است که طبق قانون، حضانت بچه‌‌ای که پدر او فوت کرده است با مادر اوست مگر اینکه دادگاه حضانت مادر را خلاف مصلحت بچه بداند. 💕 @delbarongi💕

شادی🍃🍃🍃🍃🍃🌹 .

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 جذب آرامش ، شادی و ثروت یک روز از خواب بیدار می شوی نگاهی به تقویم می اندازی ! نگاهی به ساعتت ، و نگاهی به خودِ خودت در آینه ، و می بینی هیچ چیز و هیچ کس جز خودت حیف نیست ... لباسهای اتو کشیده غبار گرفته مهمانی ات را از کمد بیرون می آوری ... گران ترین عطرت را از جعبه بیرون می آوری و به سر و روی خودت می پاشی ته مانده حساب بانکی ات را می تکانی و خرج خودت می کنی ... یک روز از خواب بیدار می شوی ! و به کسی که دوستت دارد بدون دلهره و قاطعانه می گویی : صبح بخیر عزیزم وقت کم است لطفا مرا بیشتر دوست بدار ... یک روز یکی از همین روزها وقتی از خواب بیدار می شوی متوجه می شوی بدترین بدهکاری ، بدهکاری به قلب مهربان خودت هست ... و هیچ چیز و هیچکس جز خودت حیف نیست 💕@delbarongi💕

سلام پسری هستم بیست ساله دانشجوی مهندسی عمران 🍃🍃🍃🍃🍃🌹 پدرم کارمند بودن یکساله بازنشست شدن مادرمم خانه دار تو خانواده خوبی بزرگ نشدم ازین خانواده ها که اگه یروز دعوا توش نشه افرادش تعجب میکنن در حد خورد و خوراک پول داریم ولی فک کنین سر همونم ۴ تا بچه از ۱۵ تا ۲۵ ساله باهم دعواشون میشه این مثال کوچکش بود دیگه تا تهش برید و از سنین ۱۵ ۱۶ سالگی تقریبا تنها بودم و با دوستای کمی ارتباط دارم اصن حوصله ادم جدید ندارم بعضی از هم سنام و میبینم همین مشکلارم دارن رفتن با دختر اینا دوست شدن و شب تا صبح تو خیابونو .. من هیچوقت با هیچ دختری دوست نشدم نه اینکه نتونم اتفاقا قیافم خوبه قدم ۱۹۵ عه همه هم فک میکنن ده تا ده تا دوسدختر دارم بعضی وقتا میگم خوبه ، منم این کارو بکنم دیگه خانواده اینا یادم میره ولی از بیناموسی خوشم نمیاد اصن درکشون نمیکنم اصن با همسنام حرف میزنم از سطح دغدغه و چی تو فکرشونه خندم میگیره پدرم یک سالی سر یه قضیه ای (مواد اینا نبوده )زندان بودن دیگه انقدر با مادرم از پله های دادگاه رفتیم بالا اومدیم پایین اشک مادرم جلو این قاضی و اون بازپرس ریخت اصن فوبیا پلیسو دادگاه این داستانا گرفتم همین چند روز پیش یکی از دوستام گفت شب بریم کوه تقریبا ۲۰ نفر دختر پسریم عرق و گل اینا میارن ( نه من نه دوستم اصن لب به سیگارم نزدیم) گفت بیا ما نمیکشیم میریم خوشبگذرونیم بعد من نرفتم چرا چون گفتم نکنه یه وقت بیان بگیرنمون اونا همه اینکارن حقشونه ولی من نه بعد اونا همه بچه پولدارن مارو بگیرن مستاجریم. یه سند نداریم بذاریم وثیقه دوباره دادگاه و بدختی یا مثلن مست بشن چاقو کشی چیزی بشه یا هزار تا احتمال دیگه که شاید هر پسرنوزده بیست ساله بدون فکر کردن به اینا میرفت خیلیم حال میکردو میومد ! بخدا من دونفر باهام دعوا کردم(من که اصن به کسی کارندارم اصن دعوایی نیستم ) دوتا چک خوردم اصن هیچی نگفتم کوتاه اومدم در صورتی که میتونستم گردن جفتشونو تو ۳۰ ثانیه بشکنم ولی گفتم پول دیشونو کی میده الانم کلن خیلی احتمالات میاد تو ذهنم از خیابون رد میشم هزار بار نگاه میکنم یه وقت ماشین نزنه بهم دوباره داستان شه من اصلا ترسو نیستم فقط ریسک پذیر نیستم و الا اگر پاش بیفته یه تنه همه کار میتونم بکنم فقط میخوام این هزار مشکل که خانوادم دارنث بیشتر نکنم وحوصله اتفاقات ناگوار رو اصن ندارم .بنظر شما همین روال ادامه بدم ؟یا بیخیال خانواده بشم ارتباطمو باهاشون کم کنم و مثله همه همسنام خوشگذرونی کنم خودمو سرگرم کنم ؟ 💕@delbarongi💕

#پاسخ_اعضا 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 خواستم در مورد اون اقا پسری که ۲۰ سالشون هست و دانشجوی عمران و میگن که زندگی پر تنشی رو دارن و تو خونشون همیشه بحث و دعواس و ... پسر عزیزم شما نمونه یک پسر خوب و با من منطق و احساسی هستین و حتی شما خانواده خوبی هم دارین منتها خانوادتون صد متاسفانه راه و روش زندگی کردن و لذت بردن از در کنار هم بودن رو بلد نیستن شما اگه خانواده لااوبالی و بی بندوباری داشتین قطعا شما هم تا امروز تو اوج جوونی پاتون میلغزید در حالیکه شما یک پسر خوب و با خانواده که ناموس خودش و دیگران براش مهمه و دنبال ناموس کسی نیست هستین حدس میزنم که پدرومادر نسبتا جوانی هم داشته باشین پیشنهاد من به شما اینه که شما که اینقدر پسر فهمیده ای هستین با خواهر و برادرا جم بشین و خودتون آرامش رو به خودتون و خانوادتون هدیه بدین خواهربرادری بشینین با هم صحبت کنین بگین بیااین تصمیم بگیریم حتی اگه پدرومادرامونم نمیخوان همکاری کنن خودمون بیاییم تو خونه جو رو طوری تعییر بدیم که ارامش تو خونه برقرار باشه کم کم از پدرومادرتونم بخوایین که کنارتون باشن بهشون بگین که شما ۴ تا بچه چقدر دوسشون دارین و زندگی بدون بحث رو دوست دارین تو اینترنت تکنیک هواپونوپونو رو سرچ کنین و از این تکنیک برای بهبود روابط خانوادگیتون و روابط پدرومادرتون استفاده کنین از خدا کمک بگیرین من تجربه کردم ک میگم شکر نعمت نعمتت افزون کند عزیزم هر روز خدا رو شکر کن بابت چیزایی ک داری و نداری چیزی رو ک نداری رو هم تصور کن که داری و بابت اون شکر کن خدا ب زودی حتما بهت میده اونو تجربشو داشتم ک میگم ی دفتر بردار داخلش هر روز هر چقدر ک تونستی بنویسی خدایا شکرت بابت خانواده خوب و مهربونی که دارم از اینکه پدرومادر مهربونی دارم شکر بنویس خدایا شکرت که خونمون ارامش داره خدایا شکرت که رزق روزی حلالمون رو فراوان و بی منت دستمون میرسونی ..‌ باور کن اگه اینا رو با خودت زیاد تکرار کنی کائنات میشنون تثور سازی کن که بهترین و خوشبخترین پسر روی زمینی با بهترین خانواده قطعا ی مدت بعد میبینی واقعا خوشبختی جاذبه کاینات رو نادیده نگیریم در اخر بگم که من خودم افتخار میکنم که هموطن پسر ۲۰  ساله ای مثل شما دارم سعی کن درس بخونی و در کنارش کار هم کنی نگو درس با کار نمیشه فامیل ما رو پدرش نمیزاشت درس بخونه میگفت کار کن پول در بیار دور از چشم پدرش درس خوند و جلو چشم پدرش کار کرد و الان آقای دکتری شده برای خودش و افتخار فامیل شما هم بخوااین میتونین مسیری ک پیش گرفتی خیلی خوبه فقط کمی تعییر میخواد کمی تلاش میخواد هیچوقت گوشه گیر نباش هیچوقتم بیخیال خانواده ات نباش موفق باشی پسرم عشق کردم از خوندم همفکریتون هر چند ناراحتم شدم بابت جو بد خونتون ولی مطمینم شما تلاش کنین ارامش رو تو خونتون مهمون میکنین یا علی عزیزم 💕 @delbarongi💕

#سوال_اعضا 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام فاطمه بانو جان تکید‌توی ایتا 🌹 ممنون بابت راهنمایی ها و مشاوره های خوبتون. من ۲۲ساله و شوهرم۲۵ساله دوسال میشه ک ازدواج کردیم اما از همون دوران نامزدی با هم مشکل داشتیم‌ . من توقعاتی از شوهرم داشتم در دوران نامزذی همانطور ک همه وقتی نامزد هستن از همدیگه دارن مثلا بیرون رفتن ،تفریح،خرید کردن .اما شوهرم هیچکدوم از اینهارو انجام نمیداد .اوایل چیزی نمیگفتم اما بعد ک چند باری بهش گفتم منم میخوام مثل بقیه باشیم مبگف من بیکار نیستم ک خیابون ب خیابون با تو بگردم یا اینکه منو با بقیه مقایسه نکن تا اینکه ازدواج کردیم اما باز هیچ فرقی نکرده دست بزن نداره. هر موقع پول بخام بهم میده فقط با من زیاد حرف نمیزنه. شوخی نمیکنه.اونجور ک با بقیه گرم میگیره با من نمیگیره ، ما با یه برادرش یجا زندگی میکنیم خونمون دو طبقه اس وقتی میبینم با زن داداشش گرم میگیره، حرف میزنه ولی با من نه، کلی حسودیم میشه وقنی اونجوری میکنه منم سرد میشم ازش باهاش حرف نمیزنم،بعد اون میگه همش تقصیر توعه تو نمیتونی مثل یه زن باشی ،تو زندگیمو خراب کردی....باز شروع میکنه از بد گفتن خانوادم از اتفاقایی ک تو امادگی عروسی افتاد خونه بابام ک هیچوقت نمیره خونه فامیلامون هم همینطور هر جا برم مجبورم تنها برم و بهانه درست کنم ک نتونست بیاد یا کار داشت میگه من خوشم نمیاد، از خانوادت ک اصلا خوشم نمیاد هر جا میری برو من کارت ندارم ولی من جایی نمیرم هر بار همینجوری تا اینکه چند روز پیش باز بحث کردیم میگه بهترین راه جدا شدنه من نمیتونم ادامه بدم به این زندگی اما من نمی‌خوام خانم دکتر، تازه سه ماه شده ک باردارم ترو خدا بگین چیکار کنم.خسته شدم از این زندگی ک هیچ لذت و خوشی توش نیس جز غم و حسرت و اعصاب خوردی 💕 @delbarongi💕

یکی از دوستان تعریف میکرد🍃🍃🍃🍃🍃🌹 ﭘﺪﺭ بزرگم ﻗﻬﻮﻩ‌ﺧﺎﻧﻪ ﺩﺍﺷﺖ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺐ‌ﻫﺎ ﮐﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ‌ﺷﺪ ﻭ ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺎﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﯽ‌ﺷﺪ ﻭ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻗﻬﻮﻩ‌ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪﺩ، ﻣﯽ‌ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ‌ﯼ ﯾﮏ ﻣﺸﺘﺮﯼِ ﺩﯾﮕﺮ ﺻﺒﺮ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻣﯽ‌ﺑﻨﺪﻡ. ﺍﻭ ﺣﺮﯾﺺ ﻧﺒﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ﻣﯽ‌ﮔﻔﺖ: ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﯾﮏ ﻗﺪﻡ ﺁﺧﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﺑﺮ ﻣﯽ‌ﺩﺍﺭﯼ. ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ ﮐﻪ ﻣﺮﻭﺭ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ، ﻣﯽ‌ﺑﯿﻨﻢ ﭘﺪﺭ بزرگم ﺭﺍﺳﺖ ﻣﯽ‌ﮔﻔﺖ. ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﮏ ﻗﺪﻡ ﺁﺧﺮ ﺍﺳﺖ. ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺐ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ: ﯾﮏ ﮔﺎﻡ ﺑﯿﺸﺘﺮ… ﻣﻦ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺳَﺒﮏِ ﺍﻭ، ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻡ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻡ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﻨﻢ، ﺑﻪ ﯾﺎﺩ او، ﯾﮏ ﮔﺎﻡ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﺮﻣﯽ‌ﺩﺍﺭﻡ. ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ که کار میکنم ﻭ ﺧﺴﺘﻪ میشوم، ﻣﯽ‌گویم: ﻓﻘﻂ ﯾﮏ دقیقه بیشتر کار میکنم. ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺘﺎﺏ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻧﻢ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ ﻭ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﻮﺍﺏ ﺁﻟﻮﺩﻡ ﻣﯽ‌ﺳﻮﺯﻧﺪ، ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻢ: ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﭘﺎﺭﺍﮔﺮﺍﻑ ﺑﯿﺸﺘﺮ. ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﯿﺎﺩﻩﺭﻭﯼ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ ﻭ ﺧﺴﺘﻪ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻡ ﻭ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻢ: ﯾﮏ قدم‌ ﺑﯿﺸﺘﺮ. ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻟﻄﻔﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯽ‌ﮔﻮﯾﻢ: ﯾﮏ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ. ﺍﻣﺮﻭﺯ «ﯾﮏ ﮔﺎﻡ ﺑﯿﺸﺘﺮ» ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﻓﺮﺳﻮﺩﻩ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻡ ﻭ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﻢ، ﯾﮏ ﮔﺎﻡ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺮ ﻣﯽ‌ﺩﺍﺭﻡ. ﭘﺪر بزرگم ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﮏ ﮔﺎﻡ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺳﺖ. ﻫﻤﯿﻦ ﮔﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺫﻫﻨﺖ ﺑﻪ ﺟﺴﻤﺖ ﯾﺎﺩﺁﻭﺭﯼ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ ﮐﻪ من ﺣﺎﮐﻢ ﻫﺴﺘﻢ، ﻧﻪ 💕@delbarongi💕

#پاسخ_اعضا 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌹 سلام به همه دوستان و فاطمه بانو عزیز در جواب پسر بیست ساله مهندس عمران خواستم بگم آفرین به شما رفتار و کردار شما واقعا تحسین داره و باعث افتخاره که شما انقدر بادرک و شعور هستید بنظر من قید دوست هایی که داری رو کامل بزن و بچسب به زندگی خودت و تلاش کن تا کار خوبی برای خودت پیدا کنی و بتونی مرد ایده عالی بشی و به درآمد خوبی برسی برادر محترم شما سن زیادی ندارید اما فهمیده هستید و همه جوائب رو برای کارتون در نظر میگیرید بنظر من اصلا نخواه مثل دوستات خوش گذرونی کنی اینا اصلا خوشگذرونی نیست این تلف کردن وقت و جوونیت هست که داری از دست میدی هست کاش همه جوون هامون انقدر خوب همه چیز رو متوجه میشدند😕 امیدوارم تصمیم درستی بگیرید و درآینده به بهترین ها برسید ببخشید طولانی شد🌹 💕@delbarongi💕

🍃🍃🍃🍃🍃🌹 گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگیم... ضامن چشمان آهو ها به دادم میرسی... 💕@Delbarongi 💕

🍃🌸 #فاطمه_بانو (مدیر کانال) 🍃💕 خوش آمدین به کانال سنجاق کانال رو چک کنید عبرت های اعضا رو بخونید ممکنه برای شما هم اتفاق بیوفته 🍃🌸 ارتباط با فاطمه بانو @FATEMEBANOOO کپی ❌از تمامی محتویات (عکس، سرگذشت، سوال، جواب، دلانه ها) در تمامی رسانه ها (روبیکا، تلگرام، ایتاو... ) حـــــــرااااام و پیگرد الهی دارد 🌸🍃